تجمع نیروهای آمریکا تنها به خاطر ایران است

دمشق- همچنان که اقدامات برای بیرون راندن داعش از سرزمین های باقی مانده در سوریه و عراق به سرعت پیش می رود, آمریکا و نیروهای متحدینش در شهر الطنف واقع در مرز جنوبی سوریه سنگربندی کرده و بزرگراه عمده مواصلاتی بین دمشق و بغداد را بسته اند.

شکست داعش تنها هدف اعلام شده واشنگتن از دخالت در سوریه است. در این صورت, نیروهای آمریکایی به چه دلیل این شاهراه حیاتی مواصلاتی بین دو کشور عربی که متفقاً علیه تروریسم می جنگند را بسته اند؟

چنان که کلنل رایان دیلان, سخنگوی نیروهای مشترک عملیات او.آی.آر*, کارزار امریکا علیه داعش, از بغداد و تلفنی عنوان کرده «حضور ما در الطنف موقتی است. دلیل اصلی حضور ما تعلیم نیروهای محلی همکار ما برای جنگ احتمالی علیه داعش در هر نقطه دیگری است…و حفظ امنیت در مناطق مرزی » دیلان همچنین افزوده: «جنگ ما علیه رژیم (سوریه) نیست.»

اما از هجدهم ماه می و زمانی که امریکا به حمله هوایی علیه نیروهای سوری و خودروهایشان که به الطنف نزدیک می شدند اقدام کرد, دو پهباد سوری به دست نیروهای امریکایی سقوط کرده و نیروهای متحد سوری چندین بار, و هر بار تحت عنوان «دفاع از خود» زیر آتش قرار گرفته اند. در همین زمان اما به نظر نمی رسد که رزمندگان مستقر در الطنف که از طرف آمریکا پشتیبانی می شوند حتی درگیر یک جنگ با داعش شده باشند.

بثینه شعبان, مشاور سیاسی و رسانه ای رئیس جهمور بشار اسد که از این لفاظی ها حیرت کرده است چنین گفته: «وقتی از آنها پرسیده شد در جنوب سوریه چه می کنند, پاسخ دادند به خاطر «امنیت ملی» شان, اما در عین حال از حرکت ارتش سوریه در داخل سوریه خودداری می کنند؟»

شعبان به نکته درستی اشاره می کند. تحت قوانین بین المللی, حضور نیروهای خارجی داخل مرزهای یک کشور مستقل غیرقانونی است, مگر آنکه مقامات رسمی حاکم بر آن کشور- در این مورد, دولت سوریه که تنها مقام رسمی شناخته شده توسط شورای امنیت سازمان ملل است-  از این نیروها دعوت کرده باشند. ارتش های خارجی دعوت نشده سعی می کنند با ادعای اینکه سوریه «تمایل یا توانایی» جنگ با داعش را ندارد و در نتیجه امنیت بین المللی در خطر است, قانون را دور بزنند. اما «عدم توانایی یا تمایل» تنها یک فرض است و نه یک قانون, و از آنجا که روس ها وارد نمایش نظامی سوریه شدند تا ظاهراً همراه با سوری ها علیه داعش بجنگند, دلیل و برهان بالا تا حد قابل توجهی وجاهت خود را از دست میدهد.

کلنل دیلان این موضوع را تایید می کند اما دلیل می آورد که ارتش سوریه «تنها اخیراً در منطقه حضور یافته است. اگر نشان دهند که می توانند با داعش جنگیده و آنها را مغلوب کنند, حضور ما در آن منطقه لازم نیست و ما از اینکه کارمان در منطقه کمتر شود استقبال می کنیم.»

مشخص نیست چه کسی حق حاکمیت به این داوران و قضاوت گران آمریکایی داده است. جنگ سوریه علیه داعش در ماه های اخیر و از زمان مذاکرات ماه می روسیه, ترکیه و ایران در شهر آستانه که منجر به ایجاد چهار «منطقه تشنج زدایی» شد تا حد چشمگیری افزایش داشته است. توافق های آشتی جویانه بین نیروهای دولتی و بعضی گروه های جنگجو در این مناطق- و انتقال سایر جنگجوها به استان شمالی ادلیب به این معنا است که نیروهای متحد سوری موفق شده اند تمرکز خود را از مناطق استراتژیک غربی به جنگ با داعش در شرق این کشور جابجا کنند.

در گزارش آوریل ۲۰۱۷ آی.اچ.اس مارکیت, بزرگترین منبع اطلاعات دفاعی بریتانیا, آمده که بیشترین جنگهای داعش در طول ۱۲ ماه گذشته علیه نیروهای دولتی سوریه انجام گرفته است. «بین اول آوریل ۲۰۱۶ و ۳۱ مارس ۲۰۱۷, ۴۳ درصد از جنگهای دولت اسلامی در سوریه علیه نیروهای رئیس جمهور اسد, ۱۷ درصد علیه نیروهای سوری تحت حمایت آمریکا, و ۴۰ درصد باقیمانده علیه نیروهای سنّی رقیب, مخصوصاً نیروهایی که بخشی از اتحاد سپر حفاظتی فرات تحت حمایت ترکیه را تشکیل می دهند بوده است.»

به عبارت دیگر, در طول دوره ای که داعش متحمل از دست رفتن بیشترین منطقه های تحت امرش بوده است, نیروهای سوریه دو برابر نیروهای تحت حمایت آمریکا ماقبل داعش جنگیده اند.

منطقه آمریکایی بین سوریه و عراق

پس دلیل حضور مداوم آمریکا در الطنف, منطقه ای که داعش هیچ حضوری ندارد و ارتش سوریه و متحدینش پیشرفت عظیمی در جنگ علیه سایر گروهای جنگجوی اسلامگرا داشته اند چیست؟

اگر به نقشه بالا که به سفارش نویسنده تهیه شده دقت کنید, تقریباً سه بزرگراه اصلی از مراکز عمده سوری به عراق کشیده شده اند. شمالی ترین بزرگراه مرزی در حال حاضر تحت کنترل نیروهای کرد زیر پشتیبانی آمریکا است که خواهان جدا کردن تکه ای از سوریه هستند که کردستان غربی می نامند.

بزرگراه حمس-بغداد در وسط نقشه, از میان منطقه دیرالزور که تحت محاصره داعش است می گذرد,  منطقه ای با ۱۲۰ هزار شهروند که از زمان حمله داعش به حواشی آن در سال ۲۰۱۴, مورد حمایت ده هزار نیروی سوری بوده اند. این بخش از مرز با عراق در حال حاضر توسط نیروهای تروریستی بسته شده است, اما نیروهای سوری به سرعت به طرف غرب, شمال و جنوب در حال پیشروی هستند تا کنترل منطقه را از داعش باز پس بگیرند.

بزرگراه دمشق به بغداد در جنوب کشور, که نیروهای متحد سوری تا حد زیادی از جنگجویان باز پس گرفته اند, می توانست اولین مسیر باز و روان بین سوریه و عراق باشد. البته تا وقتی که نیروهای تحت اداره آمریکا در الطنف به سنگر سازی و بستن مسیر کردند.

امسال سوری ها بیشتر بزرگراه را پاکسازی کرده اند, اما به خاطر منطقه ای که ائتلاف تحت مدیریت آمریکا به شکلی یکجانبه «منطقه تنش زدایی» خوانده از رسیدن یه مرز باز داشته شده اند.

دیلان گفته است «با روس ها توافق شد که اینجا منطقه تنش زدایی باشد.»

وزیر امور خارجه روسیه, سرگی لاوروف نظری متفاوت دارد: «من هیچ اطلاعی از چنین منطقه ای ندارم. اعلام چنین محدوده ای به صورت یکجانبه توسط ائتلاف انجام شده که احتمالاً معتقد است حق انحصاری برای اقدام کردن دارد. ما نمی توانیم چنین مناطقی را به رسمیت بشناسیم.»

از آنجا که نقشه تغییر رژیم در سوریه بی نتیجه ماند, جنگ آفرینان مسیر کمربندی از تجزیه سوریه به دستکم سه منطقه پشتیبانی می کنند: یک منطقه حائل برای اسرائیل و اردن در جنوب, یک منطقه کردی مدافع آمریکا به موازات شمال و شمال شرقی, و کنترل بر مرز سوریه-عراق.

اما درگیری ها با نیروهای سوری در طول جاده الطنف اکنون منجر به نتیجه ای ناخواسته برای نقشه های مرزی آمریکا شد است. چند هفته پیش, نیروهای متحد سوریه با ایجاد تماس مرزی با نیروهای عراقی در نقاط شمالی تر, راه حلی برای مشکل الطنف پیدا کرده و در نتیجه دسترسی نیروهای متحدین آمریکا در قسمت جنوبی را قطع کردند. نیروهای امنیتی عراقی اکنون به مرز الولید در بخش مرزی عراق در جوار الطنف  رسیده اند, و این بدین معنا است که نیروهای تحت فرماندهی آمریکا اکنون در جاده دمشق-بغداد بین نیروهای عراقی و سوری گیر افتاده اند.

هنگامی که سوری ها و عراقی ها الطنف را دور زده و به منظور برقراری ارتباط مرزی به طرف شمال حرکت کردند, وضعیت جدیدی در منطقه ایجاد شد. امکان جنگیدن نیروهای ائتلاف آمریکا -دستکم در جنوب سوریه- علیه داعش مستقر در شمال شرقی از بین رفت. این یک عقبگرد بزرگ برای واشنگتن و نقشه آنها برای قطع جریان های مستقیم مرزی عراق و سوریه و در نتیجه بُرد بزرگ و چشمگیر آنها علیه داعش است. همچنان که نیروهای سوری به طرف دیرالزور حرکت میکنند, مشارکت نیروهای تحت حمایت آمریکا در جنگ برای آزادسازی این منطقه استراتژیک محدود خواهد بود به نیروهای دموکراتیک سوری که کردها در آن اکثریت دارند, از شمال, و آن هم در حالیکه نیروهای سوری به کمک نیروهای عراقی که با آنها متحد شده اند, گذرگاه های امنی از شمال, جنوب, غرب و احتمالاً شرق ایجاد کرده اند.

دلیل علاقه واشنگتن به این مرز چیست؟

بازگشت مجدد کنترل بر بزرگراه های بین دیرالزور, و البو کمال و القائم به دست سوری های برای متحدین سوریه در ایران اولویت دارد. دکتر مسعود اسدالهی, کارشناس امور خاور میانه مستقر در دمشق در اینباره چنین توضیح می دهد: » مسیری که از البو کمال می گذرد گزینه مورد علاقه ایران است, چرا که مسیری کوتاه تر و امن تر به بغداد است که از میان مناطق سبز و قابل سکونت رد می شود. بزرگراه ام.۱ (دمشق-بغداد) برای ایران خطرناک تر است, زیرا از استان انبار عراق و مناطق عمدتاً بیابانی می گذرد.»

اگر هدف امریکا در الطنف بستن بزرگراه جنوبی بین عراق و سوریه, و در نتیجه بستن دسترسی زمینی ایران به مرزهای فلسطین بوده باشد, با این مانور زیرکانه ی طرف مقابل, آمریکا دست بالا را از دست داده است. نیروهای سوری, عراقی و ائتلاف اکنون در اصل نیروهای تحت امر آمریکا را در مثلثی نسبتاً بی فایده در جنوب به دام انداخته اند, و برای «نبرد نهایی» علیه داعش,  مثلثی جدید بین پالمیرا, دیرالزور و البو کمال ایجاد کرده اند.

فرستاده جدید ایران به سوریه, سفیر جواد ترک آبادی در اینباره چنین می گوید: «آمریکایی ها همیشه برای نتیجه ای خاص نقشه می کشند, ولی نتیجه دیگری که مورد نظرشان نبوده حاصل می شود.» او و برخی دیگر در دمشق نسبت به بازگشایی راه هایی که مدتها است دسترسی بین کشورهای منطقه را مسدود کرده بوده خوش بین هستند. ترک آبادی ادامه میدهد: «در سراسر دوران فعالیت راه ابریشم, مسیر بین سوریه, ایران و عراق همواره فعال بود تا زمانی که پای استعمار به منطقه باز شد.»

درست به همان شکلی که قدرت های غربی همیشه به دنبال دور از هم نگاه داشتن روسیه و چین بوده اند, همین سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن دهه ها است برای حفظ فاصله بین سوریه و عراق استفاده شده است.

شعبان که به تازگی کتابی درباره آنچه بین حافظ اسد و وزیر امور خارجه وقت آمریکا, هنری کیسینجر رد و بدل شده است نوشته, چنین می گوید: «در تاریخ نیم قرن گذشته, همیشه از نزدیک شدن و همکاری عراق و سوریه جلوگیری شده است. هنگامی که رئیس جمهور سابق سوریه, حافظ اسد و رئیس جمهور اسبق عراق, احمد حسن البکر در آستانه دسترسی به توافقی جامع بودند, صدام حسین با اقدام به کودتا تمام افسرانی که خواهان نزدیکی به سوریه بودند را اعدام کرد.»

صدام سپس به جنگ هشت ساله با جمهوری اسلامی ایران پرداخت, و ایران در نتیجه این جنگ به مدت بیش از دو دهه دسترسی به سوریه از طریق عراق را از دست داد. در اوایل سال ۲۰۰۳ نیروهای آمریکا به عراق تجاوز کرده, صدام را خلع کرده و این کشور را به مدت نه سال به اشغال خود در آوردند. در طول آن دوران هواپیماهای ایرانی اغلب از نیروهای اشغالگر آمریکا دستور فرود به منظور بازرسی دریافت می کردند. این نیروها خواهان قطع ارسال سلاح به گروه مقاومت حزب الله لبنان و سایر متحدین بودند.

هنگامی که نیروهای امریکا در اواخر سال ۲۰۱۱ عراق را ترک کردند, درگیری های سوریه در آغاز راه بود, درگیری هایی که پشتیبانی تسلیحاتی و مالی کامل چندین کشور عضو ناتو و متحدین شان در خلیج فارس را داشتند.

به گفته اسدالهی: «با بازگشایی این مرزها ایران برای اولین بار راهی زمینی به سوریه و فلسطین خواهد داشت.» البته برخی معتقدند ایران همواره راهی برای ارسال کالا بدون ردیاب شدن یافته است.

به نظر شعبان :»ارتش ما حالا تقریباً کنار مرز است و عراقی هم کنار مرزشان و ما قصد توقف نداریم.»

نیروهای عراقی و سوری هنوز نیروهای آمریکایی فعال در نمایش نظامی را کیش و مات نکرده اند. هنوز صحبت از بالا گرفتن تنش است که ممکن است منجر به وارد شدن ایالات متحده به درگیری با متحد قدرتمند سوریه یعنی روسیه شود, اتفاق خطرناکی که میتواند کل منطقه یا جهان را درگیر جنگ کند.

کلنل دیلان از بغداد با لحنی نسبتاً ملایم تر از تهدیدهای همیشگی واشنگتن چنین گفته است: «ما برای اشغال زمین به سوریه نیامده ایم. اگر رژیم سوریه نشان دهد که میتواند داعش را مغلوب کند, ما راضی خواهیم بود. عبور و مرور مرز ولید نشانه خوبی است و شاهدی بر این توانایی. ما نسبت به تامین امنیت هر دو سوی مرز عراق و سوریه نظر مساعد داریم. هدف ما از حضور در آنجا بستن راه نیست, هدف ما شکست داعش و تعلیم نیروها به همین منظور است.»

واقعیت این است که جنگجویانی که در پادگان الطنف به دست آمریکا تعلیم دیده اند, امروز مشغول جنگیدن با داعش نیستند, و در ژوئن ۲۰۱۶ در حین حمله بزرگی که علیه این گروه ترور در ۲۰۰ مایلی الطنف انجام دادند متحمل تلفات سنگینی شدند. با در نظر گرفتن جغرافیا, تعادل نیروهای موجود در منطقه و تکانه هایشان,  غیر محتمل است که نیروهای آمریکا و نیروهایی که به نیابت از آنها در مناطق جنوبی مرز سوریه-عراق فعالیت می کنند به اهداف شان برسند. وقت آن رسیده که نیروهای آمریکا تسلیم شده و جای خود را به سوریه بدهند.

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *