خاطرات سر دزموند لزلی از اشراف انگلستان و نوه خواهر وینستون چرچیل از جورج آدامسکی

سر دزموند لزلی، محقق، نویسنده و یوفولوژیست با جورج آدامسکی رابطه نزدیکی داشت، او می گوید که در سال ۱۹۵۲ آدامسکی به انگلستان آمد و چند روز با من بود، روزی بمن گفت که می خواهد برای دیدار با پاپ به واتیکان برود زیرا پیغام مهمی برای پاپ دارد،من به او خندیدم، روز بعد او خانه مرا ترک کرد و روز بعدش دوباره برگشت، از او پرسیدم کجا بودی، گفت، مگر بتو نگفتم به دیدار پاپ خواهم رفت،لزلی می گوید من که فکر می کردم او با من شوخی می کرده گفتم، خواهش میکنم جورج لطفا از این حرفها نزن، اگر بمن بگویی در مریخ و زحل و ونوس بوده ای باور می کنم اما دیدار پاپ را باور نمی کنم، چون الان پاپ مریض است! و به احدی اجازه نمی دهند او را ببیند،او بمن گفت حرفم را باور نمی کنی، سپس دست در جیبش کرده و سکه ای با نقش پاپ بمن داد و گفت اینرا پاپ بمن داده، من سکه را از او گرفتم و پیش یکی از اسقف های بزرگ در کانتربوری بردم و گفتم این سکه را می شناسی، او با تعجب گفت این سکه در نزد تو چکار می کند.

این سکه ها بهیچ کس داده نمی شود،گفتم آدامسکی از پاپ گرفته او گفت، حتما باید کار خیلی خاصی برای او کرده که این سکه را به او داده، یک هفته بعد پاپ فوت کرد و من آنرا به آدامسکی خبر دادم او گفت، حتما بی شرف ها او را کشته اند، با تعجب گفتم چه می گویی؟ گفت من از طرف آنها( فرازمینی ها ) یک پیغام و بسته ای برای او بردم و او تا آنها را دید از بستر بیماری اش بلند شد و گفت خدا را شکر من منتظر این بسته بودم، به آدامسکی گفتم داخل بسته چه بود گفت نمی دانم من اجازه نداشتم بازش کنم، سر دزموند لزلی می گوید سال ها بعد از داخل واتیکان افرادی به او گفتند که پاپ در مقطعی حالش کاملا خوب شده بود…. لازم به ذکر است که سر دزموند لزلی به همراه جورج ادامسکی کتابی بنام “بشقاب پرنده ها نشسته اند” را تالیف نمود، مطالب کتاب توسط لزلی و عکس های کتاب توسط آدامسکی تهیه شد، این کتاب در سال ۱۹۵۳ منتشر گردید و فکر کنم الان نسخه pdf به زبان انگلیسی در اینترنت موجود باشد…..