رازول و بعد از آن

در رابطه با حادثه رازول، ایالت نیومکزیکو، امریکا بارها نوشته ایم، اما نکته ای را که می خواهم با نشان دادن این تصویر عارض شوم اینست که این حادثه مهمترین و پر بحث ترین، حوادث ملاقات فرازمینی ها از زمین می باشد، زیرا این حادثه کل مفهوم فرازمینی ها، بشقاب پرنده و یوفو را متحول نمود، علاوه بر این، این حادثه واضح ترین و پرشاهدترین و مستندترین در نوع خود بوده است، بطوریکه تبدیل به یک آیکون، نشان یا لوگو برای حوادث اینچنینی شده است، بطوریکه حوادث عجیب از مشاهده بشقاب پرنده و فرازمینی ها در سایر نقاط دنیا را با اسم آن توصیف می کنند، مثلا مهمترین رویت بشقاب پرنده یا موجودات فرازمینی در سایر کشورها را با عناوین، رازول روسیه، رازول بلژیک، رازول هند، رازول انگلستان و… نام می برند.

علاوه بر این، یکی از بزرگترین کاورآپ( مخفی کاری ها) در تاریخ یوفو ها در این زمینه توسط ارتش آمریکا انجام شد،چون در ابتدا ارتش اعلام کرد که یک بشقاب پرنده در منطقه رازول سقوط کرده است و جراید نیز آنرا منتشر کردند، اما روز بعد اعلام شد که سقوط مربوط به یک بالن هواشناسی بوده، البته افراد متعددی پیکرهای سوخته بیگانه‌ها را دیده بودند و در جواب آن گفته شد که آنها آدمک های پلاستیکی داخل بالن بوده اند. یکی از افسران اصلی در این راستا جسی مارسل بعدها اعلام کرد که آنچه در رازول اتفاق افتاد عین واقعیت بوده و وسیله پرنده بدون شک زمینی نبود. از قول دخترش نقل شده که ساعت دو شب پدر من و مادرم را بیدار کرد، ما از این کار او متعجب شدیم، زیرا او هرگز چنین کاری نمی کرد، از او علت را جویا شدیم، گفت بیایید این وسایلی که توی آشپزخانه گذاشته ام ببینید، من و مادرم سراسیمه به آنجا رفتیم و تکه های پارچه و یک فلز براق حدودا یک متری را دیدیم، پارچه را برداشتم دیدم اصلا شبیه هیچ نوع پارچه ای نیست، پلاستیک هم نبود، پدرم فندکش را روشن کرد و بطرف پارچه گرفت هرکار کرد آتش نگرفت، با قیچی خواست آنرا ببرد اما با وجود نازکی پارچه حتی یک اینچ بریده نشد.انرا مچاله می کردیم، پس از باز شدن هیچ چروکی رویش نداشت، اما روی فلز یک نوع نوشته بود که کاملا با هر خطی متفاوت بود. پدر توضیح داد که دیروز یک بشقاب پرنده سقوط کرده و او و سربازانش آن و اجساد چهار فرازمینی را با هواپیما به مقر ناحیه ۵۱ انتقال داده اند.

به گفته جسی مارسل از بین چهار بیگانه، فقط یکی زنده مانده بود ولی اوضاع جسمی اش وخیم بود، بلافاصله یک تیم پزشکی مسئول رسیدگی به وضعیت او شدند.

متخصصان تله پاتی ساعت ها تلاش کردن با او ارتباط برقرار کنند اما او حاضر نمیشد، تا اینکه یک روز دیدن داره اشاره میکنه و میخواد بره بیرون، به همراه چند محافظ اجازه دادن بیرون بره و او بطرف هنگر( سوله) بشقاب پرنده رفت و از داخل یک کشو نامرئی چیزی شبیه آینه در آورد و چند بار روی آن کلیک کرد و آینه روشن شد و بنظر میرسید با جایی ارتباط برقرار میکند. متخصصان تله پاتی وارد عمل شده و با او ارتباط برقرار کردند، او توضیحات زیادی به آنها در مورد نژاد شان داد بعنوان مثال، جامعه ما یک جامعه خود مولد است یعنی سیستم ها همه چیز را تولید می کنند، ما حکومت نداریم یک سیستم مرکزی شامل رایانه های شان جامعه را اداره می کنند و تصمیمات مهم توسط عده ای از ریش سفیدان گرفته می شود، آنها تمام مریضی ها را ریشه کن نموده اند. آنها کار نمی کنند و چیزی به اسم دستمزد ندارند، چون همه چیز را می توانند بدون پول تهیه کنند، آنها به درجه ای از پیشرفت رسیده اند که نیاز مادی ندارند، بیشتر وقتشان صرف تحقیق در مورد کیهان است، آنها قدرت سفر بین کهکشانی دارند و…… ،از او سوال شد چرا به زمین آمده اید، او گفت دو علت دارد علت اول، اینکه ما متاسفانه احساس نداریم، ما روی شما انسان ها تحقیقات زیادی کرده ایم، ما احساساتی شبیه شما مثل، محبت، عشق، فداکاری، شادی، گریه نداریم و بسیار علاقه مندیم بتوانیم به آنها دست یابیم، چون زندگی بدون آنها معنای چندانی ندارد،متوسط عمر ما حدود ۸۰۰ سال است. دوم اینکه، ما شدیدا نگران هستیم در مورد فعالیت های شما در آینده زیرا شما از علم سوءاستفاده می کنید و ممکن است سیاره تان را بدست خودتان بسوی نابودی سوق دهید، نابودی سیاره شما تعادل کیهانی را بهم می زند. ضمنا ما از میلیون ها سال مواظب شما هستیم و بارها زمین را از نابودی نجات داده ایم، اگر ما نباشیم، شهاب سنگ ها، تشعشعات خورشیدی و…. در چند ثانیه زمین را نابود می کنند

موضوع به اطلاع پرزیدنت آیزنهاور رسید و پس از بررسی موضوع توسط سران ارتش به فرازمینی گفته شد اگر خواهان آزادی است به روسایش اطلاع دهد تا یک دیدار با رئیس جمهور و سران ارتش و سازمان های اطلاعاتی داشته باشند.پس از ساعاتی او به آنها خبر داد تا یک هفته دیگر در یک پایگاه ارتش در قطب شمال دیدار انجام خواهد شد،هفته بعد رئیس جمهور و سران ارتش با فرازمینی ها ملاقات کردند و در این جلسه فرازمینی ها درخواست کردند تا همکاری هایی با زمین در زمینه های علمی داشته باشند، اما آیزنهاور به آنها اعلام کرد که دنیا هنوز آمادگی برای ارتباط با آنها را ندارد، اما آنها می توانند در ازای آزادی همکارشان و اجساد سه فرازمینی دیگر، تکنولوژی هایی در زمینه ارتباطات، سلاح های نظامی و هسته ای در اختیار دولت آمریکا قرار دهند و همکاری مخفیانه ای داشته باشند، گفته شده که ناحیه ۵۱ نوادا از آن پس برای این اهداف توسعه داده شد.