سمبلهای دروئیدی در ماسونری و ادیان یهودی-مسیحی – بخش ششم

ضمن دعوت از دوستان به مطالعه مطلب و به اشتراک گذاشتن نظراتشان درباره بخش یازدهم, یاداوری میشود این مطلب خلاصه ای است به قلم تساریون از کتاب دوجلدی او در اینباره و در نتیجه تنها در حد اشاره ای مختصر به نظریه وی درباره منشا تمدن و ریشه شاهان ایرانی می پردازد.

آریایی های ایران

«در کوه های زاگرس و روبروی دشت دجله, نژادی روشن مو زندگی میکرد که با گوت ها شباهت داشت. این نژاد در نقطه ای که بعدها آشور نامیده شد ساکن ماند.» سی. لئونارد وولی,  کتاب سومری ها

«آدمی به این فکر می افتد که ایرانیان همه جادوی خود را از آنها (دروئیدها) آموختند.» پلینی

حلقه قدرت با حیوانات ترکیبی شاخدار.

حلقه قدرت با حیوانات ترکیبی شاخدار.

این حلقه نشان بالاترین درجه خویشاوندی و قدرت روحانی در ایران باستان بود. ایران سرزمین آریایی ها بود و نام امروزین آن نیز به معنای آریایی است. این حلقه عطیه ایی از طرف خدای بزرگ, اهورامزدا دانسته میشد. توصیفات دقیقی که از اهورا و شاهان پارس وجود دارد نشان میدهند که منشاء غربی داشته اند. پارس ها ریشه غربی داشتند. اجداد آنها, ایلامی ها و مادها همپیوندی نزدیک با سیتی ها داشتند.

«از قرن ششم پیش از میلاد به بعد, ایران به دست پارس های آریایی گسترشی عظیم یافت. در دوران آرشام یکی از بزرگترین شخصیتهای تاریخ هندواروپایی طلوع کرد: اسپیتاما (زرتشت یا ساراتوسترا). او که نگران سرنوشت اقلیت کوچک آریایی بود مبدع ایده ای شد که به تازگی در غرب نوردیک رو به احیا است:محافظت از نژاد با ازدواج درون گروهی. از آنجا که اشرافیت آریایی حاکم کم تعداد و پراکنده بودند, زرتشت تلاش کرد دستوراتش را با ایجاد جمعی از صاحبان ایمان که حلقه ایدئولوژی آنها را به هم وصل کرده بود تحکیم کند. اهورامزدا, خدای ابدی نور تبدیل شد به ایده ای آسمانی و نگهبان آریایی ها در هر نقطه ای که باشند. اهورامزدا برخلاف خدایان مشرقی و حتی خدایانی که بعدها در روم پرستیده میشدند, معبد و مأوایی نداشت و تنها شاهدی بر کمال دانسته میشد. دشمن او اهریمن است که درگیر جنگی همیشگی با او است برای سلطه بر جهان.» آلفرد روزنبرگ, اسطوره قرن بیستم, ۱۹۳۰

«نویسندگان یونان باستان برای تفکیک آشوری ها از آرامی ها یا سوری ها, آشوری ها را لوکوسوری مینامیدند که معنای آن سفیدها یا موبورها است. منظور مجزا کردن آنها از سوری های تیره پوست و تیره مو بود که هنوز در بین النهرین سکونت دارند.» دکتر هرمان هوه, حقیقت خالص, ژانویه ۱۹۶۳

شوشیناک

شوشیناک

شوشیناک, یکی از قدیمی ترین شاه-خدایان ایران. قدمت فرقه او به هشت هزار سال پیش میرسد. سرپوش او شاخهایی تزئین شده دارد. سرپوش شاخدار در نهایت تبدیل به تاج شد. صورت این شاه-خدا به وضوح اندامی غربی دارد.

«در سال ۱۹۰۷ تعداد زیادی لوحه گلی در بایگانی قصر بوغازکوی, پایتخت هیتی های باستان در شمال دشت آناتولی کشف شد. این الواح حاوی اولین اشاره مکتوب به نام میترا هستند که علاوه بر خدای آسمان نگهبان و محافظ قراردادی خوانده میشود که بین هیتی ها و همسایه شان میتانی ها بسته شده است. تاریخ این قرارداد حدود قرن چهاردهم پیش از میلاد است.» ام. جی. ورماسرن, میترا, خدای مقدس

«دیانت هندواروپایی بر پایه بندگی نیست. شامل هیچ یک از التماس و استغاثه های بندگان منکوب شده خدای صاحب قدرت نیست, بلکه بیشتر مبتنی است بر جامعه ای رضایتمند و پر اعتماد و متشکل از خدایان و انسان ها است… کریشنای خدا در باگاواد گیتا آرجونای انسان را دوست خویش میخواند. برترین خدایان, زئوس, «پدر خدایان و انسان ها» نامیده میشود… این نکته را در نام خدایان نیز میتوان مشاهده کرد: برای مثال ژائوس پیتر, خدای هندیان, و ژوپیتر, خدای رومیان (هر دو حاوی واژه پیتر به معنای پدر هستند-مترجم). نام خدای هندی و ایرانی میترا به معنای «دوست» است. مزداپرستی که توسط زرتشت پایه گذاری شد انسان اخلاقمند را دوست اهورا مزدا, خدای عالمگیر و سراسری میداند, خدایی که در دوران هخامنشی تبدیل به خدای امپراتوری پارس شد. افلاطون میگوید انسان اهل میانه روی و کنترل نفس بیش از هر چیز دیگری «دوست خدا» است.» پروفسور هانس اف. کی. گونتر, رفتار دینی هندواروپایی ها

خدا-انسان های شاخدار

واژه سیتی از ریشه ساکا گرفته شده. از همین ریشه کلمات انگلیسی با معنی مقدس, آیین دینی, حکیم, حماسه و گوزن *گرفته شده است. این کلمه ریشه ای خود به احتمال زیاد نسخه ای از نام خدا-گوزن باستانی ایرلند است. این خدا-گوزن با نامهای سرنونس یا هرن هم شناخته می شود.

«بعضی از شمن های سیبری لباس گوزن می پوشند و شاخ گوزن بر سر خود می گذارند. احتمال دارد که گوزن حیوان مقدس تمدنهای قطبی بوده باشد و در عصر یخبندان به جنوب حرکت کرده و به نواحی مدیترانه ای رسیده باشد… این مراسم شمنی تشابهات بسیاری با مراسم سیتی های باستان دارند. در واقع در مقابر متعددی از سیتی های آسیا, مخصوصاً سیتی های شرق آسیا و از جمله در منطقه پازیریک در شرق آلتای, مجسمه های مردان و حیواناتی یاف شده که با شاخ گوزن تزئین شده اند, و حتی تزئیناتی به شکل شاخ گوزن برای سر اسب کشف شده است.» ژان مارکل, زنان سلتی

فرش پازیریک

فرش پازیریک

حیوانات شاخ داری مانند گوزن, بز و قوچ برای سیتی ها, گوت ها و بزرگان دروئید سرزمین های غربی مقدس بودند. تصویر گوزن نر و آهوی ماده در نشان های خانوادگی بسیاری از خاندان های مهم دیده می شود.

سفال باستانی با نقش بز-ایران

سفال باستانی با نقش بز-ایران

«خدای هوروس اغلب هم با شاخ قوچ و هم با شاخ بز نمایش داده  می شد.» فرانک هیگینز, فراماسونری باستان

باکوس یا دیونیسوس

باکوس یا دیونیسوس

باکوس یا دیونیسوس به شکل بز-خدای شاخ دار. او نسخه یونانی-رومی از هرن یا سرنونس آریایی بود, خدای شاخداری که اسطوره خواران مسیحی شیطان نامیدندش. معابد و تصاویر سرنونس در سراسر بریتانیا و اروپا به شکلی نظام مند تخریب شد.

قوچ-خدای مندس

قوچ-خدای مندس

قوچ-خدای مندس, شهر باسانی مصر. به دو جفت شاخ (هم قوچ و هم بز), قرص خورشیدی, و مار نگهبان دقت کنید. در اساطیر سومری, خدای انکی با تصویر سمبلیک بز شاخدار نشان داده میشد. انکی در سنت های بابل با نام اییا شناخته میشد. باور بر این است که کلمه انکی به معنای «ارباب زمین» باشد. از این جهت انکی شبیه است به خدای ایرلندی جنگل, هرن.

سیتی ها, آتون پرستان و معبدی ها

«دین دروئیدی نه تنها در بریتانیا حاکم بود, بلکه در تمام مشرق زمین نیز.» ادوارد وان کنیلی, کتاب خدا

معتقدم دسته ای از سیتی های غربی زمانی متحدین نزدیک آتون پرستان مصر بودند. دلایلی وجود دارد برای اعتقاد به اینکه این سیتی ها خود تون پرستان مصر بودند. آتون پرستی هم ریشه ادیان ابراهیمی است و هم ریشه فراماسونری,  از همین رو از به کار رفتن سمبل های سیتی و آتونی توسط شوالیه های معبد تعجب زده نمی شویم.

نشان شوالیه های معبد

نشان شوالیه های معبد

به نظر من نشان اصلی معبدی ها, در شوالیه که سوار بر یک اسب هستند و رو به سوی غرب دارند, یادواره ای است از ایجاد ارتباط خونی بین سیتی-هیکسوس ها یا سیتی-آتون پرست ها. آنچه صلیب دوتایی لورین نامیده میشود به نظر من نشان ماسونی مهم دیگری است  که دلالت ضمنی بر همین ارتباط دارد. جالب این است که شارل دو لورین که متعلق به خاندان فرانسوی لورین بود ظاهراً حامی اصلی ادام وایزهاپت و ایلومیناتی او بود. ایدئولوژی های سیاسی و اجتماعی وایزهاپت کسانی مانند روسای سابق جمهور امریکا, جان ادمز, بنجامین فرانکلین, و توماس جفرسون و بسیاری افراد مهم دیگر را تحت تاثیر قرار داده است. سمبل های ایلومیناتی یا به عبارت بهتر, سمبل های آتون پرستی در اسکناسهای آمریکا و در معماری و طراحی بسیاری از شهرهای امریکا دیده میشود.

توماس جفرسون, جان ادمز و بنجامین فرانکلین

توماس جفرسون, جان ادمز و بنجامین فرانکلین

جالب این است که نام رمزی بنجامین فرانکلین موسی بوده است. طرح شخصی او برای اسکناس یک دلاری آمریکا تصویری است از بنی اسرائیل در حال ترک مصر در سفر خروج.

شارل دو لورین

شارل دو لورین

شارل دو لورین حامی اصلی ایلومیناتی بود. محققینی که تصور میکنند ایلومیناتی ضد سلطنتی بود به طرز اسفناکی در اشتباه هستند. اگرچه سعی شده تصویر عمومی که از اعضای نخبه انجمن های سری در دست است آنها را چنین نشان دهد, این موضوع کاملاً از حقیقت به دور است. خاندان های سلطنتی اروپایی قدرت پشت انجمن های سری مهم جهان بوده و هنوز هستند. منافع آنها هرگز در سرنگونی دینهای سختگیر یا حکومتهای سلطنتی نبوده است, یا آزاد سازی بشریت.

صلیب لورین

صلیب لورین

صلیب لورین یا صلیب دوگانه. معتقدم این صلیب دلالت ضمنی دارد بر اتحاد بین آتون پرستان باستان که تا امروز توسط خانواده های سلطنتی جهان و انجمن های سری عمده حفظ شده است. آتون پرستی ریشه ادیان ابراهیمی است. این صلیب همچنین ممکن است سمبلی باشد از مسیح و اخناتون, یا به عبارتی مسیح و مسیحی که پیش از مسیح وجود داشت. برگ سه پر به دروئید ها ارجاع دارد.

نشان خانوادگی اروپایی که حاوی برگهای بلوط دروئیدی

نشان خانوادگی اروپایی که حاوی برگهای بلوط دروئیدی

یک نشان خانوادگی اروپایی که حاوی برگهای بلوط دروئیدی (۱۳ برگ در هر طرف), صفحه شطرنجی ماسونی, سر شیر, سه نوار دروئیدی, صلیب دوگانه لورین, ققنوس آتون پرستان, و تاج و هرم آتون پرستان است.

*sacred, sacrament, sage, saga and stag

اسرائیل و عیسی, دو کلمه ایرلندی

«البته که اسرائیل وجود داشته است! این نام در پایان عصر برنز در بنایی مصری برای اشاره به مردم کنعان استفاده شده, مردمی که نیروی نظامی فرعون مِرِنپات با ورود به فلسطین علیه شان جنگید. اما این همان اسرائیلی نیست که در کتاب مقدس از آن نام برده شده است.» توماس ال. تامپسون, گذشته اسرارآمیز: باستان شناسی کتاب مقدس و اسطوره اسرائیل

کلمه اسرائیل از سه بخش تشکیل شده است: ایس, را, و ال. هر بخش ظاهراً به یکی از سه فرقه بزرگ و مهم دوران باستان, یعنی ستاره پرستی, خورشید پرستی و زحل پرستی اشاره دارد. البته ممکن است ترکیب این سه بخش اشاره ای داشته باشد به اتحاد بین سیتی-آتون پرستان و هیکسوس-آتون پرستان.

ممکن است ریشه واژه «ایس», ایسا یا اسا یا همان خدای خورشید دروئیدهای باستان باشد. واژه «را» ممکن است اشاره به «آمون را» داشته باشد که خدای حورشید مصریان باستان بود. بنابراین کلمه اسرائیل احتمال دارد ترکیب نامهای دو خدای مهم خورشید باشد. در چنین حالتی پسوند «ال» میتواند معنای پیام آور یا خدمتگزار داشته باشد, و در چنین حالتی «بنی اسرائیل» در اصل به معنای پیام آور یا مامور ایسوس و را بوده است. کلمه اسرائیل نشان میدهد که ارتباطاتی بین آمون پرستان مصر و دروئیدهای بریانیا و اسکاندیناوی وجود داشته است.

«نامهای قهرمانان مذکر قدرتمند, همچنان که خود خدا, غیر سامی هستند… و سابقه شان به قدیمی ترین تمدنهای شناخته شده خاور نزدیک و در واقع کل جهان میرسد.» جان الگرو, مردم برگزیده

«بناهای بزرگ اثبات میکنند که در دوران اولیه سلسله های فراعنه, در مصر سفلی شکل دیگری از خدا-خورشید به نام «را» مورد پرستش بوده است. از ریشه ها و تاریخ اولیه این خدا هیچ اطلاعی در دست نیست, و هنوز توضیح قانع کننده ای برای معنای نام او ارائه نشده است. به نظر نمیرسد این نام مصری بوده باشد.» ای. اِی. والیس باج, توتانخ آمون: آمون پرستی, آتون پرستی و یکتاپرستی مصری

در کتاب پیدایش, فصل ۳۲, آیه های ۲۷ و ۲۸ آمده که نام اسرائیل توسط خدا به یعقوب بنی اسرائیل (فرزند اسحاق و نوه ابراهیم) اعطا شد. در همین کتاب آمده که نام برادر دوقلوی بزرگتر او عیسو بود. عیسو همچنین به نام اِدوم به معنای سرخ رو هم نامیده میشد. در واقع عیسو به نقل از کتاب عهد قدیم, جد کسانی بود که اِدومی (مردمی که به نقل از عهد عتیق در سرزمین اِدوم زنگی میکردند-مترجم) خوانده می شدند. در هر صورت آیا میتوان فرض کردکه ریشه نام عیسو سلتی یا سیتی باشد؟ آیا شکلی از کلمه اِسوس, خدای بزرگ گِیل ها, گوت ها یا آریایی ها است؟ جالب این است که کتاب پیدایش از عیسو به عنوان یک شکارچی ماهر یاد میکند.

این توصیف مجدداً ما را به اِسوس و هِرن برمیگرداند, خدایان حیوانات و جنگل در مغرب زمین. چنین به نظر میرسد که داستان برادران دوقلو, یعقوب (اسرائیل) و عیسو از اساطیر غیر یکتاپرستان کهن تر گرفته شده باشد. یک داستان مهم و باستانی مصر از درگیری بین دو برادر دوقلو,هوروس و ست می گوید. کلمه هوروس اشکال مختلفی به خود گرفته است, از جمله هِرو, هور و ها. این کلمه به معنای محدوده یا حلقه است. این کلمه به لحاظ ستاره شناسی به معنای افق است, محدوده ای که خدای خورشید روزانه و سالانه از کنار آن عبور میکند. کلمات انگلیسی ساعت, افق و هوروسکوپ** نیز از نام همین خدای مصری خورشید گرفته شده اند.

ایسوس در حال بریدن درخت.

ایسوس در حال بریدن درخت.

او نجاری بود که داستان عیسی آنچنان که در کتاب مقدس آمده تا حدودی بر اساسش پرداخته شده است. او بدون شک کهن الگویی بود که خدایان زمین و خورشید مصری و مسیحی دوران بعدتر, مانند اوزیریس و هوروس و غیره بر اساسش ساخته و پرداخته شدند. ایسوس خدای مصلوب شده نیز بود که با بازوانی گسترده به طرفین تصویر میشد. بدن او با نیزه ای سوراخ شده بود و خون او زمین را جوان و تازه کرده بود. او همراه با تارانیس و بِل تثلیث دروئیدی را تشکیل میداد. بِل در بابل با نام بعل مطرح شده است و در کنعان با نام بِل. نام او به معنای سفید یا روشن است. شهرهایی مانند بلفاست و بلگراد (یا شهر سفید) با استفاده از اسم او نام گذاری شده اند.

یکی از نامهای مستعار هوروس ایوسا یا ایسوس بود. حروف انگلیسی آی و جِی قابل تبدیل به هم هستند. اگر حرف آی با حرف جِی جایگزین شود کلمات جیوسا و جیوساس را خواهیم داشت, کلماتی که ریشه نام عیسی در کتاب مقدس هستند. عیسی نسخه ای از هوروس است که خود نسخه ای از ایسا, هِسوس, اِسوس یا اسای ایرلندی بود. نسخه های متعدد از این نام و تلفظهای مختلف آن تغییری در این حقیقت ایجاد نمیکند که این نامها اشاره دارد به کهن الگوی مهم ترین خدا-خورشیدهای دوران باستان:

«هئوس یا اسوس سلتی خدای اسرارآمیز گُل های باستان بود. شکل ایرلندی آن آئسار بود به معنای آن کس که آتش را شعله ور میکند, و به معنای خالق. و آئسار اتروسکی, گاو-خورشید مصری آسی, آذر ایرانی, آئسیر اسکاندیناوی. و ائسوار هندو را به ذهن متبادر میکند. در باگاوادگیتاصحبت از «او که درون هر میرایی اقامت دارد» شده است.» جیمز بانویک, دروئیدهای ایرلندی و دین قدیمی ایرلندی, ۱۸۹۴

حقیقت حیرت انگیز این است که در حالیکه یهودیان صدوقی هرگز با نام مسیح آشنایی نداشتند, نام او مدتها پیش از حادثه به یاد ماندنی تپه های جلجتا (جایی که گفته شده عیسی ناصری به صلیب کشیده شد-مترجم) برای بریتانیایی ها آشنا بود. حقیقت غیرقابل انکار این است که دروئیدها برای اولین بار این نام را به جهان عرضه کردند… اینکه چگونه کشیشان دروئید مدتها پیش از دیگران این نام تقدیس شده را میدانستند برای خود رازی مانده است. نام یِسو در تثلیث دروئیدی جایگاه خداوند را دارد.» اف جاوت, نمایش حواریون مفقود شده

«کنستانتین حاکم معنوی نیقیه بود و در نهایت تصمیم گرفت خدایی جدید معرفی کند…به منظور درگیر کردن تمام دسته های بریتانیایی, دستور داد نام خدای بزرگ دروئید, هسوس, با خدا-منجی شرقی, کریشنا پیوند یابد و سپس هسوس کریشنا (مسیح معادلی است که در فارسی برای کریست یا کرایست, برگرفته از نام کریشنا استفاده میشود-مترجم) نام رسمی خدای جدید رومی شود.» تونی بوشبی, ریشه های ساختگی کتاب عهد جدید, مقاله منتشره در مجله نکسوس, شماره ۱۴

هوروس و اوزیریس همراه با فرعون.

هوروس و اوزیریس همراه با فرعون.

فرعون مانند عیسی انسانی از گوشت و پوست و ساخته خدا بود. او تجلی هوروس بود. اوزیریس نام خورشید بود پس فرو رفتن آن در افق به دنیای زیر زمین. هر صبح وقتی خورشید مجدداً متولد میشد نام او هوروس یا «آنکه برخاسته» میشد. وقتی خورشید به جایگاه سالانه خود در ابتدای زمستان میرسید به نام اوزیریس خوانده میشد. وقتی اوج میگرفت و به جایگاه خود در آغاز بهار میرسید مجدداً هوروس نامیده میشد. وقتی خورشید به جایگاه خود در زمان اعتدال بهاری و پاییزی میرسید «مصلوب» نامیده میشد.

*hour, horizon, horoscope

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *