ضرب المثل های قدیمی و جالب

ضرب المثل های قدیمی و جالب

ضرب المثل با حرف الف

۱ اجاره نشین خوش نشینه !

۲ ارزان خری، انبان خری !

۳ از اسب افتاده ایم، اما از نسل نیفتاده ایم !

۴ از اونجا مونده، از اینجا رونده !

۵ از اون نترس که های و هوی داره، از اون بترس که سر به تو داره !!

۶ از این امامزاده کسی معجز نمی بینه !!

۷ از این دم بریده هر چی بگی بر میاد !!

۸ از این ستون بآن ستون فرجه !

۹ از بی کفنی زنده ایم !

۱۰ از دست پس میزنه، با پا پیش میکشه !

۱۱ از تنگی چشم پیل معلومم شد — آنانکه غنی ترند محتاج ترند !

۱۲ از تو حرکت، از خدا برکت .!

۱۳ از حق تا نا حق چهار انگشت فاصله است !

۱۴ از خر افتاده، خرما پیدا کرده !

۱۵ از خرس موئی، غنیمته !

۱۶ از خر میپرسی چهارشنبه کیه ؟!

۱۷ از خودت گذشته، خدا عقلی به بچه هات بده !

۱۸ از درد لا علاجی به خر میگه خانمباجی !!

۱۹ از دور دل و میبره، از جلو زهره رو !!

۲۰ از سه چیز باید حذر کرد، دیوار شکسته، سگ درنده، زن سلیطه !

۲۱ از شما عباسی، از ما رقاصی !

۲۲ از کوزه همان برون تراود که در اوست ! ( گر دایره کوزه ز گوهر سازند )!

۲۳ از کیسه خلیفه می بخشه !

۲۴ از گدا چه یک نان بگیرند و چه بدهند !

۲۵ از گیر دزد در آمده، گیر رمال افتاد !

۲۶ از ماست که بر ماست !

۲۷ از مال پس است و از جان عاصی !

۲۸ از مردی تا نامردی یک قدم است !

۲۹ از من بدر، به جوال کاه !

۳۰ از نخورده بگیر، بده به خورده !

۳۱ از نو کیسه قرض مکن، قرض کردی خرج نکن !

۳۲ از هر چه بدم اومد، سرم اومد !

۳۳ از هول هلیم افتاد توی دیگ !

۳۴ از یک گل بهار نمیشه !
۳۵ از این گوش میگیره، از آن گوش در میکنه !

۳۶ اسباب خونه به صاحبخونه میره !

۳۷ اسب پیشکشی رو، دندوناشو نمیشمرند !

۳۸ اسب ترکمنی است، هم از توبره میخوره هم ازآخور !

۳۹ اسب دونده جو خود را زیاد میکنه !

۴۰ اسب را گم کرده، پی نعلش میگرده !

۴۱ اسب و خر را که یکجا ببندند، اگر همبو نشند همخو میشند !

۴۲ استخری که آب نداره، اینهمه قورباغه میخواد چکار ؟ !

۴۳ اصل کار برو روست، کچلی زیر موست !

۴۴ اکبر ندهد، خدای اکبر بدهد !

۴۵ اگر بیل زنی، باغچه خودت را بیل بزن !

۴۶ اگر برای من آب نداره، برای تو که نان داره !

۴۷ اگر بپوشی رختی، بنشینی به تختی، تازه می بینمت بچشم آن وختی !

۴۸ اگه باباشو ندیده بود، ادعای پادشاهی میکرد !

۴۹ اگه پشیمونی شاخ بود، فلانی شاخش بآسمان میرسید !

۵۰ اگه تو مرا عاق کنی، منهم ترا عوق میکنم !

۵۱ اگر جراحی، پیزی خود تو جا بنداز !

۵۲ اگه خدا بخواهد، از نر هم میدهد !

۵۳ اگه خاله ام ریش داشت، آقا دائیم بود !

۵۴ اگه خیر داشت، اسمشو می گذاشتند خیرالله !
۵۵ اگر دانی که نان دادن ثواب است — تو خود میخور که بغدادت خرابست !

۵۶ اگه دعای بچه ها اثر داشت، یک معلم زنده نمی موند !

۵۷ اگه زاغی کنی، روقی کنی، میخورمت !

۵۸ اگه زری بپوشی، اگر اطلس بپوشی، همون کنگر فروشی !

۵۹ اگه علی ساربونه، میدونه شترو کجا بخوابونه !

۶۰ اگه کلاغ جراح بود، ماتحت خودشو بخیه میزد !

۶۱ اگه لالائی بلدی، چرا خوابت نمیبره !

۶۲ اگه لر ببازار نره بازار میگنده !

۶۳ اگه مردی، سر این دسته هونگ ( هاون ) و بشکن !

۶۴ اگه بگه ماست سفیده، من میگم سیاهه !

۶۵ اگه مهمون یکی باشه، صاحبخونه براش گاو می کشه !

۶۶ اگه نخوردیم نون گندم، دیدیم دست مردم !

۶۷ اگه نی زنی چرا بابات از حصبه مرد !

۶۸ اگه هفت تا دختر کور داشته باشه، یکساعته شوهر میده!

۶۹ اگه همه گفتند نون و پنیر، تو سرت را بگذار زمین و بمیر !

۷۰ امان از خانه داری، یکی میخری دو تا نداری!

۷۱ امان ازدوغ لیلی ، ماستش کم بود آبش خیلی !

۷۲ انگور خوب، نصیب شغال میشه !

۷۳ اوسا علم ! این یکی رو بکش قلم !

۷۴ اولاد، بادام است اولاد اولاد، مغز بادام !

۷۵ اول بچش، بعد بگو بی نمکه !

۷۶ اول برادریتو ثابت کن، بعد ادعای ارث و میراث کن !

۷۷ اول بقالی و ماست ترش فروشی !

۷۸ اول پیاله و بد مستی !

۷۹ اول ، چاه را بکن، بعد منار را بدزد !

۸۰ ای آقای کمر باریک، کوچه روشن کن و خانه تاریک !

۸۱ این تو بمیری، از آن تو بمیری ها نیست !

۸۲ اینجا کاشون نیست که کپه با فعله باشه !

۸۳ این حرفها برای فاطی تنبون نمیشه !

۸۴ این قافله تا به حشر لنگه !

۸۵ اینکه برای من آوردی، ببر برای خاله ات !

۸۶ اینو که زائیدی بزرگ کن !

۸۷ این هفت صنار غیر از اون چارده شی است !

۸۸ اینهمه چریدی دنبه ات کو ؟!

۸۹ اینهمه خر هست و ما پیاده میریم !!


ضرب المثل با حرف ب

۹۰ بگیر و ببند بده دست پهلوون !

۹۱ بلبل هفت تا بچه میزاره، شیش تاش سسکه، یکیش بلبل !

۹۲ بمالت نناز که بیک شب بنده، به حسنت نناز که بیک تب بنده !

۹۳ بماه میگه تو در نیا من در میام !

۹۴ بمرغشان کیش نمیشه گفت !

۹۵ بمرگ میگیره تا به تب راضی بشه !

۹۶ بوجار لنجونه از هر طرف باد بیاد، بادش میده !

۹۷ بهر کجا که روی آسمان همین رنگه !

۹۸ به یکی گفتند : سرکه هفت ساله داری ؟ گفت : دارم و نمیدم، گفتند : چرا ؟ گفت : اگر میدادم هفت ساله نمیشد !

۹۹ به یکی گفتند : بابات از گرسنگی مرد . گفت : داشت و نخورد ؟ !

۱۰۰ بمیر و بدم !

۱۰۱ به گاو و گوسفند کسی کاری نداره !

۱۰۲ بیله دیگ، بیله چغندر !


ضرب المثل با حرف پ

۱ پا را به اندازه گلیم باید دراز کرد !

۲ پای خروستو ببند، بمرغ همسایه هیز نگو !

۳ پایین پایین ها جاش نیست، بالا بالا ها راش نیست !

۴ پز عالی، جیب خالی !

۵ پس از چهل سال چارواداری، الاغ خودشو نمیشناسه !

۶ پس از قرنی شنبه به نوروز میافته !

۷ پستان مادرش را گاز گرفته !

۸ پسر خاله دسته دیزی !

۹ پسر زائیدم برای رندان، دختر زائیدم برای مردان، موندم سفیل و سرگردان !

۱۰ پدر کو ندارد نشان از پدر — تو بیگانه خوانش نخوانش پسر !

۱۱ پشت تاپو بزرگ شده !

۱۲ پنج انگشت برادرند، برابر نیستند !

۱۳ پوست خرس نزده میفروشه !

۱۴ پول است نه جان است که آسان بتوان داد !

۱۵ پول پیدا کردن آسونه، اما نگهداریش مشکله !

۱۶ پول حرام، یا خرج شراب شور میشه یا شاهد کور !

۱۷ پولدارها به کباب، بی پولها به بوی کباب !


۱۸ از نو کیسه قرض مکن، قرض کردی خرج نکن !

۱۹ از هر چه بدم اومد، سرم اومد !

۲۰ از هول هلیم افتاد توی دیگ !

۲۱ از یک گل بهار نمیشه !

از این گوش میگیره، از آن گوش در میکنه !

اسباب خونه به صاحبخونه میره !

اسب پیشکشی رو، دندوناشو نمیشمرند !

اسب ترکمنی است، هم از توبره میخوره هم ازآخور !

اسب دونده جو خود را زیاد میکنه !

اسب را گم کرده، پی نعلش میگرده !

اسب و خر را که یکجا ببندند، اگر همبو نشند همخو میشند !

استخری که آب نداره، اینهمه قورباغه میخواد چکار ؟!

اصل کار برو روست، کچلی زیر موست !

اکبر ندهد، خدای اکبر بدهد !

اگر بیل زنی، باغچه خودت را بیل بزن !

اگر برای من آب نداره، برای تو که نان داره !

اگر بپوشی رختی، بنشینی به تختی، تازه می بینمت بچشم آن وختی !

اگه باباشو ندیده بود، ادعای پادشاهی میکرد !

اگه پشیمونی شاخ بود، فلانی شاخش بآسمان میرسید !

اگه تو مرا عاق کنی، منهم ترا عوق میکنم !

اگر جراحی، پیزی خود تو جا بنداز !

اگه خدا بخواهد، از نر هم میدهد !

اگه خاله ام ریش داشت، آقا دائیم بود !

اگه خیر داشت، اسمشو می گذاشتند خیرالله !

اگر دانی که نان دادن ثواب است — تو خود میخور که بغدادت خرابست !

اگه دعای بچه ها اثر داشت، یک معلم زنده نمی موند !

اگه زاغی کنی، روقی کنی، میخورمت !

اگه زری بپوشی، اگر اطلس بپوشی، همون کنگر فروشی !

اگه علی ساربونه، میدونه شترو کجا بخوابونه !

اگه کلاغ جراح بود، ماتحت خودشو بخیه میزد .

اگه لالائی بلدی، چرا خوابت نمیبره !

اگه لر ببازار نره بازار میگنده !

اگه مردی، سر این دسته هونگ ( هاون ) و بشکن !

اگه بگه ماست سفیده، من میگم سیاهه !

اگه مهمون یکی باشه، صاحبخونه براش گاو می کشه !

اگه نخوردیم نون گندم، دیدیم دست مردم !

اگه نی زنی چرا بابات از حصبه مرد !

اگه هفت تا دختر کور داشته باشه، یکساعته شوهر میده !

اگه همه گفتند نون و پنیر، تو سرت را بگذار زمین و بمیر !

امان از خانه داری، یکی میخری دو تا نداری !

امان ازدوغ لیلی ، ماستش کم بود آبش خیلی !

انگور خوب، نصیب شغال میشه !

اوسا علم ! این یکی رو بکش قلم !

اولاد، بادام است اولاد اولاد، مغز بادام !

اول بچش، بعد بگو بی نمکه !

اول برادریتو ثابت کن، بعد ادعای ارث و میراث کن !

اول بقالی و ماست ترش فروشی !

اول پیاله و بد مستی !

اول ، چاه را بکن، بعد منار را بدزد !

ای آقای کمر باریک، کوچه روشن کن و خانه تاریک !

این تو بمیری، از آن تو بمیری ها نیست !

اینجا کاشون نیست که کپه با فعله باشه !

این حرفها برای فاطی تنبون نمیشه !

این قافله تا به حشر لنگه !

اینکه برای من آوردی، ببر برای خاله ات !

اینو که زائیدی بزرگ کن !

این هفت صنار غیر از اون چارده شی است !

اینهمه چریدی دنبه ات کو ؟!

اینهمه خر هست و ما پیاده میریم !

« ب » با آل علی هر که در افتاد ، ور افتاد .

با اون زبون خوشت، با پول زیادت، یا با راه نزدیکت !

با این ریش میخواهی بری تجریش ؟

با پا راه بری کفش پاره میشه، با سر کلاه !

با خوردن سیرشدی با لیسیدن نمیشی !

باد آورده را باد میبرد !

با دست پس میزنه، با پا پیش میکشه !

بادنجان بم آفت ندارد !

بارون آمد، ترکها بهم رفت !

بار کج به منزل نمیرسد !

با رمال شاعر است، با شاعر رمال، با هر دو هیچکدام با هرهیچکدام هر دو !

بازی اشکنک داره ، سر شکستنک داره !

بازی بازی، با ریش بابا هم بازی !

با سیلی صورت خودشو سرخ نگهمیداره !

با کدخدا بساز، ده را بچاپ !

با گرگ دنبه میخوره، با چوپان گریه میکنه !

بالابالاها جاش نیست، پائین پائین ها راش نیست !

بالاتو دیدیم ، پائینتم دیدیم !

با مردم زمانه سلامی و والسلام .

تا گفته ای غلام توام، میفروشنت !

با نردبان به آسمون نمیشه رفت !

با همین پرو پاچین، میخواهی بری چین و ماچین ؟

باید گذاشت در کوزه آبش را خورد !

با یکدست دو هندوانه نمیشود برداشت !

با یک گل بهار نمیشه !

به اشتهای مردم نمیشود نان خورد !

به بهلول گفتند ریش تو بهتره یا دم سگ ؟ گفت اگر از پل جستم رریش من و گرنه دم سگ !

بجای شمع کافوری چراغ نفت میسوزد !

بچه سر پیری زنگوله پای تابوته !

بچه سر راهی برداشتم پسرم بشه، شوهرم شد !

بخور و بخواب کار منه، خدا نگهدار منه !

بد بخت اگر مسجد آدینه بسازد — یا طاق فرود آید، یا قبله کج آید !

به درویشه گفتند بساطتو جمع کن ، دستشو گذاشت در دهنش !

بدعای گربه کوره بارون نمیاد !

بدهکار رو که رو بدی طلبکار میشه !

برادران جنگ کنند، ابلهان باورکنند !

برادر پشت ، برادر زاده هم پشت

خواهر زاده را با زر بخر با سنگ بکش!

برادری بجا، بزغاله یکی هفت صنار !

برای کسی بمیر که برات تب کنه !

برای همه مادره، برای ما زن بابا !

برای یک بی نماز، در مسجد و نمی بندند !

برای یه دستمال قیصریه رو آتیش میزنه !

بر عکس نهند نام زنگی کافور !

به روباهه گفتند شاهدت کیه ؟ گفت: دمبم !

بزبون خوش مار از سوراخ در میاد !

بزک نمیر بهار میاد — کنبزه با خیار میاد !

بز گر از سر چشمه آب میخوره !

به شتره گفتند شاشت از پسه ، گفت : چه چیزم مثل همه کسه ؟!

به شتر مرغ گفتند بار ببر، گفت : مرغم، گفتند : بپر، گفت : شترم !

بعد از چهل سال گدایی، شب جمعه را گم کرده !

بعد از هفت کره، ادعای بکارت !

بقاطر گفتند بابات کیه ؟ گفت : آقادائیم اسبه !

به کیشی آمدند به فیشی رفتند !

به گربه گفتند گهت درمونه، خاک پاشید روش !

به کچله گفتند : چرا زلف نمیزاری ؟ گفت : من از این قرتی گیریها خوشم نمیاد !

به کک بنده که رقاص خداست !

بگو نبین، چشممو هم میگذارم، بگو نشنو در گوشمو میگیرم، اما اگر بگی نفهمم، نمیتونم !

از خودت گذشته، خدا عقلی به بچه هات بده !

از درد لا علاجی به خر میگه خانمباجی !

از دور دل و میبره، از جلو زهره رو !

از سه چیز باید حذر کرد، دیوار شکسته، سگ درنده، زن سلیطه !

از شما عباسی، از ما رقاصی !

از کوزه همان برون تراود که در اوست ! (( گر دایره کوزه ز گوهر سازند ))

از کیسه خلیفه می بخشه !

از گدا چه یک نان بگیرند و چه بدهند !

از گیر دزد در آمده، گیر رمال افتاد !

از ماست که بر ماست !

از مال پس است و از جان عاصی !

از مردی تا نامردی یک قدم است !

از من بدر، به جوال کاه !

از نخورده بگیر، بده به خورده !

الف » آب از دستش نمیچکه !

آب از سر چشمه گله !

آب از آب تکان نمیخوره !

آب از سرش گذشته !

آب پاکی روی دستش ریخت !

آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم !

آب را گل آلود میکنه که ماهی بگیره !

آب زیر پوستش افتاده !

آب که یه جا بمونه، میگنده .

آبکش و نگاه کن که به کفگیر میگه تو سه سوراخ داری !

آب که از سر گذشت، چه یک ذرع چه صد ذرع ـ چه یک نی چه چه صد نی !

آب که سر بالا میره، قورباغه ابوعطا میخونه !

آب نمی بینه و گرنه شناگر قابلیه !

آبی از او گرم نمیشه !

آتش که گرفت، خشک و تر میسوزد !

آخر شاه منشی، کاه کشی است !

آدم با کسی که علی گفت، عمر نمیگه !

آدم بد حساب، دوبار میده !

آدم تنبل، عقل چهل وزیر داره !

آدم خوش معامله، شریک مال مردمه !

آدم دست پاچه، کار را دوبار میکنه !

آدم زنده، زندگی میخواد !

آدم گدا، اینهمه ادا ؟!

آدم گرسنه، خواب نان سنگک می بینه !

آدم ناشی، سرنا را از سر گشادش میزنه !

آرد خودمونو بیختیم، الک مونو آویختیم !

آرزو بر جوانان عیب نیست !

آستین نو پلو بخور !

آسوده کسی که خر نداره — از کاه و جوش خبر نداره !

آسه برو آسه بیا که گربه شاخت نزنه !

آشپز که دوتا شد، آش یا شوره یا بی نمک !

آش نخورده و دهن سوخته !

آفتابه خرج لحیمه !

آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی !

آفتابه و لولهنگ هر دو یک کار میکنند، اما قیمت شان موقع گرو گذاشتن معلوم میشه !

آمدم ثواب کنم، کباب شدم !

آمد زیر ابروشو برداره، چشمش را کور کرد !

آنچه دلم خواست نه آن شد — آنچه خدا خواست همان شد .

آنرا که حساب پاکه، از محاسبه چه باکه ؟!

آنقدر بایست، تا علف زیر پات سبز بشه !

آنقدر سمن هست، که یاسمن توش گمه !

آنقدر مار خورده تا افعی شده !

آن ممه را لولو برد !

آواز دهل شنیده از دور خوشه !

اجاره نشین خوش نشینه !

ارزان خری، انبان خری !

از اسب افتاده ایم، اما از نسل نیفتاده ایم !

از اونجا مونده، از اینجا رونده !

از اون نترس که های و هوی داره، از اون بترس که سر به تو داره !

از این امامزاده کسی معجز نمی بینه !

از این دم بریده هر چی بگی بر میاد !

از این ستون بآن ستون فرجه !

از بی کفنی زنده ایم !

از دست پس میزنه، با پا پیش میکشه !

از تنگی چشم پیل معلومم شد — آنانکه غنی ترند محتاج ترند !

از تو حرکت، از خدا برکت .

از حق تا نا حق چهار انگشت فاصله است !

از خر افتاده، خرما پیدا کرده !

از خرس موئی، غنیمته !

از خر میپرسی چهارشنبه کیه ؟!

آنوقت که جیک جیک مستانت بود، یاد زمستانت نبود ؟

ضرب المثل های قدیمی کوتاه

مطالب مرتبط

۲ دیدگاه‌

  1. دانشچی گفت:

    تشکر عالی بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *