نقش مواجهه‌درمانی در درمان ترس و اضطراب

در افسانه‌های قدیمی مردم تبت اعتقاد جالبی راجع به مرگ و پا گذاشتن انسان به دنیای دیگر وجود دارد.

 درمان ترس و اضطراب

 تبتی‌ها اعتقاد دارند انسان وقتی می‌میرد پا به دنیای تاریک پس از مرگ می‌گذارد. به محض رسیدن به این دنیای تاریک، هر انسانی با غولی وحشتناک روبه‌رو می‌شود که برای هرشخص نماد ترس‌های مختلفی است که او در دنیا با آن‌ها روبه‌رو بوده است.

در مواجهه با این غول برای هرکدام از انسان‌ها دو راه وجود دارد. راه اول این است که تسلیم آن غول شود که در این صورت بلافاصله به دنیا باز خواهد گشت، اما راه دوم این است که تلاش کند از دست غول فرار کند. در این صورت اگرچه موفق به فرار از دست او می‌شود، اما پس از مدت کوتاهی با غولی دیگر که اتفاقاً در هیئتی ضعیف‌تر از غول قبلی ظاهر شده روبه‌رو می‌شود. این بار نیز همان دو انتخاب پیش روی فرد است. فرار یا تسلیم شدن و پذیرش غول ترس.

در نهایت افسانه تبتی به اینجا می‌رسد که هرچقدر انسان زودتر با غول‌های بزرگ‌تر که نماینده و معرف ترس‌های او در دنیا هستند مواجه شود، نه تنها زودتر به دنیا بازمی‌گردد، بلکه در هیئت موجودی بسیار قوی‌تر و دارای ویژگی‌های مثبت بیشتر، پا به دنیا خواهد گذاشت.

اضطراب‌هایی مثل اضطراب سخنرانی در حضور جمع، ترس از حضور در مکان‌های عمومی یا مکان‌های سربسته و یا ترس از مشاهده خون، همگی انواعی از ترس‌ها و اضطراب‌ها هستند که با استفاده از روش مواجهه کلاسیک حال به صورت مستقیم یا تدریجی قابل درمان هستند.

مثلاً اگر او در همان بار اول همه ترس‌های خود را بپذیرد و تسلیم بزرگ‌ترین غول شود ممکن است به صورتی نیروانا‌گونه به دنیا بازگردد. اگر مثلاً پس از سی بار به پذیرش ترس‌های خود برسد در قالب یک کرم خاکی یعنی موجودی ناتوان و ضعیف دوباره به دنیا باز خواهد گشت.

مواجهه‌درمانی

اگرچه این داستان تبتی داستانی تمثیلی است، اما حقیقتی علمی و درست در آن نهفته است و آن اینکه قدم اول برای مقابله با انواع ترس و اضطراب، پذیرش و باور آن‌ها به صورت تمام و کمال هست.

“مواجهه‌درمانی” روشی است که از سال‌ها قبل برای درمان انواع ترس و اضطراب مورد استفاده پزشکان بوده و امروزه نیز به صورت ویژه به آن توجه می‌شود.

اساس روش مواجهه درمانی بر پایه این حقیقت است که انسان وقتی در معرض آنچه سبب ایجاد ترس و اضطراب در وی شده است قرار بگیرد ترس‌اش کاهش پیدا می‌کند. بر این اساس روش‌های مختلفی توسط پزشکان ابداع شده و هرکدام بر اساس نوع ترس و اضطراب خاصی که بیمار به آن دچار شده است به کار گرفته می‌شود.

مواجهه درمانی کلاسیک

روش اول، مواجهه‌درمانی کلاسیک نام دارد که نسبت به سایر روش‌ها قدیمی‌تر بوده است و حتی به صورت سنتی هم از آن استفاده می‌شود.

شاید ترس و اضطراب خود را در دوران کودکی و زمانی که برای اولین‌بار قرار بود در آب استخر یا دریا شنا کنید به خاطر بیاورید. در چنین حالت‌هایی است که روش مواجهه‌درمانی کلاسیک یعنی مواجهه فیزیکی مستقیم با ترس وارد میدان می‌شود. احتمالاً در آن روز خاص، پدر یا مادر، شما را بغل کرده و به داخل آب پرتاب کرده‌اند. به محض مواجهه با عامل ایجاد ترس طبعاً واکنش اولیه دست و پا زدن و شاید هم هراس بیشتر است، اما پس از مدتی، ترس غیرواقعی جای خود را به آرامش و لذت می‌دهد.

در دنیای بزرگ‌ترها نیز داستان، گاهی همین‌قدر ساده است و بر بعضی از انواع اضطراب‌ها به همین سادگی می‌توان غلبه کرد. مثلاً در مورد افرادی که از آسانسور می‌ترسند یا از مواجهه با انواع حیوانات خانگی هراس دارند چنین روشی کاربرد دارد. البته گاهی قضیه کمی پیچیده‌تر می‌شود و شدت ترس آنقدر زیاد است که بهتر است شخص مورد نظر به صورت تدریجی در معرض عامل ایجاد ترس قرار بگیرد. اضطراب‌هایی مثل اضطراب سخنرانی در حضور جمع، ترس از حضور در مکان‌های عمومی یا مکان‌های سربسته و یا ترس از مشاهده خون، همگی انواعی از ترس‌ها و اضطراب‌ها هستند که با استفاده از روش مواجهه کلاسیک حال به صورت مستقیم یا تدریجی قابل درمان هستند.

مواجهه‌درمانی شناختی یا ذهنی

اگر دقت کرده باشید در تمام مواردی که ذکر شد، امکان قرار گرفتن در معرض عامل ایجاد ترس و اضطراب، به صورت مستقیم وجود دارد، اما گاهی این عامل به شکلی است که امکان مواجهه واقعی به صورت مستقیم وجود ندارد.

اگرچه در مراحل ابتدایی، مواجهه ذهنی با عامل ایجاد ترس ممکن است فشار روانی زیادی هم به شخص وارد شود، اما تجربه پزشکان نشان داده به مرور، بیمار بر ترس خود غلبه می‌کند و آن را بی‌مورد تلقی خواهد کرد.

 مثلاً فرض کنید شخصی در گذشته دچار حادثه وحشتناکی مثل تصادف با اتومبیل شده و بر اثر آن یکی از عزیزان خود را از دست داده. حال با یادآوری آن صحنه تصادف دچار اضطراب می‌شود. طبعاً در این مورد نمی‌توانیم از روش کلاسیک بهره بگیریم و مجدداً صحنه تصادف را برای او بازسازی کنیم. یا فرض کنید که شما از فکر کردن به زلزله دچار ترس و اضطراب می‌شوید، اما زلزله چیزی نیست که امکان بازسازی فیزیکی آن در مطب پزشک یا منزل شما ممکن باشد. در چنین حالت‌های که امکان مواجهه فیزیکی و واقعی با عامل ایجاد‌کننده ترس وجود ندارد از روش مواجهه‌درمانی شناختی یا ذهنی استفاده می‌شود.

در این روش عملاً همان حالت بازسازی صحنه ترس رخ می‌دهد، اما نه در واقعیت بلکه در ذهن شما. شاید همه ما به صورت طبیعی فکر می‌کنیم اگر از چیزی می‌ترسیم به هیچ وجه نباید به آن فکر کنیم و در ذهن‌مان به آن پر و بال بدهیم. در روش مواجهه‌درمانی برخلاف این تصور عمومی شما باید تلاش کنید تمامی اتفاق‌هایی را که در صورت وقوع حادثه مد نظر شما رخ می‌دهد، در ذهن خود بازسازی کنید و در آن غوطه‌ور شوید. البته این کار معمولاً در حضور پزشک متخصص این کار و با کمک او اتفاق می‌افتد. اگرچه در مراحل ابتدایی، مواجهه ذهنی با عامل ایجاد ترس ممکن است فشار روانی زیادی هم به شخص وارد شود، اما تجربه پزشکان نشان داده به مرور، بیمار بر ترس خود غلبه می‌کند و آن را بی‌مورد تلقی خواهد کرد.

روش مواجهه‌درمانی روشی بسیار گسترده بوده و امروزه انواع مختلف آن برای درمان اشکال متنوع ترس و اضطراب به کار گرفته می‌شود، اما همانطور که متوجه شدید مبنای اصلی همه این روش‌ها همان افسانه تبتی است. یعنی اگر می‌خواهید بر ترس‌های خود غلبه کنید باید با آن‌ها روبه‌رو شوید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *