بخشی از مصاحبه ماتیلدا اودونل مک الروی با موجود فرازمینی

ماتیلدا اودونل مک الروی

در زمان سقوط بشقاب پرنده فرازمینی در رازول نیومکزیکو،ارتش سریع وارد عمل شده و اجساد و بقایای بجا مانده از آن را به یک پایگاه هوایی منتقل کرد،برخی می گویند آن پایگاه،ناحیه ۵۱ نوادا است و برخی آنرا پایگاه رایت پترسون در ایالت اوهیو می دانند،اما بهر روی این بقایا به آنجا منتقل می شود و به گفته برخی سه موجود فرازمینی در آن بشقاب پرنده بوده اند که دو تای شان کشته شده و تنها یکی از آنها بشدت مجروح می شود و ارتش چند پزشک و پرستار را مامور مراقبت از وی می کند و یکی از پرستارها بنام “ماتیلدا اودونل مک الروی” بعدها ادعا می کند که موجود فرازمینی بصورت تله پاتیک با او ارتباط برقرار نموده است و ساعت ها با او گفتگو نموده است،او بعدها مشروح صحبت هایش با فرازمینی را در کتابی نوشته و چاپ می کند.عنوان این کتاب “مصاحبه با بیگانه” نام دارد و ۳۰۹ صفحه دارد،تمام این مصاحبه تله پاتیک را خانم مک الروی با ماشین تحریرش تایپ نموده است، اما در رابطه با این کتاب عرض کنم که به اعتقاد بسیاری،این کتاب زاییده تخیلات نویسنده آن است و بهیچوجه منبع موثق و معتبری نمی باشد،در آن سالیان در دهه های ۴۰ و ۵۰ میلادی، کتاب ها و ادعاهایی از این دست در ادبیات داستانی آمریکا نسبت به موضوع فرازمینی ها زیاد دیده می شود،بعنوان مثال،کتاب جنگ های جهانی “اورسن ولز” نویسنده و گوینده رادیویی مشهور آن سالهای آمریکا که از تهاجم مریخی ها به زمین صحبت می کند و ادعاهای جورج ادامسکی مبنی بر ارتباط با فرازمینی ها و رفتن به کرات دیگر همراه با آنها و نوشتن چندین کتاب در این زمینه از جمله کتاب “در داخل فضاپیما”

توصیفات خانم ماتیلدا اودونل مک الروی از موجود بیگانه که عینا از روی بخشی از متن کتاب “مصاحبه با بیگانه” آورده می شود

خانم ماتیلدا در توصیف موجود فرازمینی می گوید : جنسیت این فرازمینی مونث نبود ولی من احساس کردم مثل خودم است،او به هیچ وجه خصوصیت فیزیولوژیکی و روان شناختی مثل ما انسان ها نداشت، بدن او چیزی شبیه یک ربات یا عروسک بود و هیچ ارگان تولید مثلی در او وجود نداشت، او حتی دارای ارگان های داخلی نیز نبود و بدنش از یک سیستم مداری الکتریکی تشکیل شده بود، سرش نسبت به دست و پاها بسیار نامتناسب بود و کلا در حدود ۴۰ سانتی متر اندازه قدش بود، در صورتش بینی، دهان و گوش دیده نمی شد و دست ها و پاهایش سه انگشت داشتند، از روی این مشخصات به این نتیجه رسیدم که یک افسر فضایی نیازی به چنین ارگانی ندارد، چون در فضا اتمسفر وجود ندارد دهانی لازم نیست تا تنفس کرده یا غذا بخورد، زیرا نیازی به غذا در آنها وجود ندارد.

چشم هایش بسیار بزرگ بود و مطمئن بودم که میزان بینایی اش بسیار قوی و دقیق است، بر روی چشم هایش لنز سیاهی دیده می شد که احتمالا برای مشاهده اجرام و امواج ماورای نور و طیف الکترومغناطیسی بود،زمانیکه به من نگاه می کرد،مطمئن بودم که مانند ایکس ری همه جا را می بیند،او هیچ نیازی به آب و غذا نداشت و سیستم بدنش بسیار ساده در مقایسه با بدن ما انسان ها بود،بدن او خودکفا بود و انرژی تولید می کرد،بطور کلی او یک موجود بیولوژیکی نبود که بدنش از سلول تشکیل شده باشد، حتی نمی توانستم او را یک موجود زنده بنامم،بدنش بسیار حساس به تغییرات دما بود و سریع واکنش نشان می داد،هیچ عضله ای در بدنش دیده نمی شد چون در فضا جاذبه وجود ندارد انجام کار به زور بازو نیاز ندارد،از زمانی که به پایگاهی که من در آنجا کار می کردم، برگردانده شد،مسئولیت نگهداری از او بعهده من گذاشته شد،علت این امر این بود که من قبلا نیز ساعت ها با وی وقت گذرانده بودم و این موجود تا حدود زیادی با من احساس راحتی می کرد،از همان دفعه قبل که با او بودم احساس عجیبی در من بوجود آمده بود، بطوریکه احساس می کردم با من در ارتباط است،احساسی مانند ارتباط یک بزرگتر با یک بچه کوچک،که درست است نمی تواند صحبت کند اما می توان فهمید چه می خواهد،احساس من دقیقا چنین بود البته بسیار قویتر،من این احساس را درک نمی کردم و بهیچوجه قبلا با کسی ارتباط تله پاتیک برقرار نکرده بودم،در جریان این ارتباط متوجه شدم که بیگانه نمی خواهد در مورد ابعاد فنی و تکنیکی اطلاعاتی بمن بدهد و این امری طبیعی است زیرا زمانیکه سربازی در دست دشمن اسیر می شود،تمام سعی و تلاشش بر این است که اطلاعات حیاتی،امنیتی و فنی را حتی در زیر شکنجه،برملا نسازد و او نیز چنین نگرشی داشت اما خب، بنظر من موجودی بسیار صادق بود و هیچ نشانی از دروغ و فریب یا پنهانکاری در ارتباطش با خودم ندیدم.

بخشی از مصاحبه ماتیلدا اودونل مک الروی با موجود فرازمینی عینا از کتابش ” مصاحبه با بیگانه” در زیر می خوانید

س : آیا زخمی هستی؟
ج : نه
س : چه کمک پزشکی لازم داری؟
ج : هیچی
س : غذا، آب یا چیز دیگری لازم داری؟
ج : نه
س : آیا چیز خاصی از نیازهای محیطی،مثل دمای هوا، مواد شیمیایی اتمسفری،فشار هوا یا امحاء مواد زائد لازم داری؟
ج : نه من یک موجود بیولوژیکی نیستم
س : آیا در بدنت یا فضاپیمای شما جرم یا آلودگی وجود داره که برای انسان مضر باشه؟
ج : در فضا جرمی وجود نداره
س : آیا حکومت شما میدونه که تو اینجا هستی؟
ج : نه هنوز
س : آیا همنوعانت بدنبال تو خواهند آمد؟
ج: بله
س: توانایی نظامی و سلاح های شما چقدره؟
ج : خیلی وحشتناک و مخرب
س: چرا فضاپیمای شما سقوط کرد؟
ج : یک تخلیه بار الکتریکی قوی با سفینه ما در اتمسفر برخورد کرد و کنترل را از دست دادیم
س: چرا فضاپیمای شما در این ناحیه بود؟
ج: تحقیق در مورد ابرهای سوزان، تشعشع و انفجار…
س: فضاپیمای شما چطور کار می کنه؟
ج : آن بوسیله مغز ما کنترل میشه و با دستورات مغزی عمل می کنه
س: مردم شما چطور با هم ارتباط برقرار می کنند؟
ج : بوسیله ذهن،فکر
س: آیا شما رسم الخط هم دارید؟
ج : بله
س : از چه سیاره ای هستید؟
ج : خانه، دنیای محل تولد قلمرو

( پاورقی مصاحبه کننده :منظور او را درست نفهمیدم چون منجم نیستم، ولی فکر می کنم او از یک سیاره در مرکز خوشه عظیمی از ستاره ها در مجموعه ای از کهکشان ها است)

س: آیا حکومت شما نمایندگانی را برای مذاکره با دولت ما خواهد فرستاد؟
ج : نه
س : چه نیتی در مورد سیاره ما زمین دارید؟
ج : ما می خواهیم این قطعه از ملک قلمرومان را حفظ و نگهداری کنیم
س : نظر شما در مورد حکومت های دنیا و تاسیسات نظامی چیه؟
ج : خیلی ضعیف و حقیر – دارن سیاره را نابود می کنند
س: چرا مردم شما خودشون رو به زمینیان معرفی نمی کنند؟
ج : نه، فقط تماشا و مشاهده، ارتباط نه
س : آیا مردم شما قبلا زمین آمده اند؟
ج : گاهی اوقات – مشاهده مکرر
س : چند وقته که از وجود زمین آگاه شدید؟
خیلی وقت پیش قبل از انسان میلیون ها سال قبل
س : از تمدن و تاریخ انسان ها چی میدوند؟
ج : علاقه نیست، خیلی کوچک،وقت کم
س : میتونی دنیای خانه ات را توصیف کنی؟
ج : تمدن بزرگ، عظمت، تاریخ، فرهنگ، نظم، قانون، ثروت، منابع همیشگی، قدرت، دانش، دو ستاره سه ماه
س : آیا به خدا اعتقاد دارید؟
ج : ما فکر می‌کنیم، آن هست، دائمی
س : آیا بجز شما موجودات دیگری در جهان وجود دارند؟
ج : در همه جا، اما ما بزرگتر عالیتر از همه
این قسمتی از مصاحبه با موجود فرازمینی بود که دقیقا از متن کتاب ” مصاحبه با بیگانه” ترجمه شد

کتابی با عنوان “مصاحبه با بیگانه” توسط ماتیلدا اودونل مک الروی در سال ۲۰۰۸ به چاپ رسیده، البته خود مصاحبه در سال های دهه چهل یا پنجاه میلادی انجام شده و در سال ۲۰۰۸ تبدیل به کتاب شده،

آیا واقعا محتویات این کتاب درسته؟ و اگر درست نیست چطوری دولت اجازه داده چنین کتاب دروغی با این چنین مطالبی چاپ بشه؟ اگرهم درسته چطوری دولت اجازه داده چنین اسراری فاش بشه؟

در امریکا نوشتن کتاب حالا در هر موضوعی ممنوع نیست، یعنی تا زمانیکه مطلبی مغایر با قانون نباشه و شاکی خصوصی نداشته باشه،در اینگونه موضوعات دولت نه تایید می کند و نه تکذیب، اما نکته جالب که در ابتدای هر قسمت از مصاحبه دیده می شود اینست:
” فوق محرمانه – نسخه رسمی نیروی هوایی ارتش آمریکا، میدان هوایی ارتش در رازول، گروه بمب ۵۰۹، مصاحبه با بیگانه”
که واقعا متوجه نمی شوم،چون نویسنده اومده ظاهرا سندی رو از نیروی هوایی ارتش،منتشر کرده،که واقعا اگر چنین چیزی صحت داشته باشه، خب یه سند سری رو منتشر کرده،که با توجه به حساسیت فوق العاده ارتش رو این موضوعات، خیل عجیبه، البته در ابتدا هم نوشته “فوق محرمانه”، اما آیا کتاب و محتویات آن و مصاحبه با بیگانه واقعیت دارد؟ احتمال واقعی بودن آن بسیار کم است،گرچه کاملا نمی توان آنرا رد کرد

کتاب مصاحبه با بیگانه.

اما در دهه چهل و پنجاه میلادی ادبیات داستانی در رابطه با موضوع فرازمینی بسیار رایج بود و افراد زیادی ادعای ارتباط با فرازمینی ها را داشتند و کتاب های متعددی نیز در این رابطه نوشته شد،مثل “اورسن ولز” نویسنده و مجری رادیویی که کتاب “جنگ های جهانی” را نوشت و از جنگ مریخی ها با زمین صحبت کرد،”جورج ادامسکی” که مدعی ارتباط مرتب با ونوسی ها بود و چندین کتاب نوشت منجمله “در داخل فضاپیما” که در آن از جزئیات فنی فضاپیما و رفتن به فضا با ونوسی ها نوشت، این کتاب هم احتمالا تحت تاثیر فضای آن سال های آمریکا و علی الخصوص حادثه رازول نوشته شده، یکی از موضوعاتی که باعث می شود به این کتاب شک کنیم اینه که جواب های داده شده از طرف فرازمینی به خانم الروی، خیلی پیش بینی شده است و چیز جدیدی که واقعا باعث تعجب خواننده شود ارائه نمی دهد و در جاهایی که قرار است اطلاعاتی از او درباره سیاره اش و محیط آنجا گرفته شود، بسادگی با یک جواب نه سروته قضیه را هم می آورد

قسمتی که دورش را خط کشیده شده ، در ابتدای هر بخش مصاحبه است و بالا نوشته، فوق محرمانه – نسخه رسمی نیروی هوایی ارتش آمریکا رازول…….