جهانهای موازی و اداره جهان با ریاضیات از سوی خدا

گشودن اسرار خلقت لابیرنتی است که علی رغم باور به گمگشتگی در هزار توی آن باز خیلی ها را به سبب جذابیتش از راه بدر کرده و مجاب به ورود به این گذرگاههای پر خطر میکند ، چرا پر خطر ، بخاطر اینکه در لحظاتی از این سیر روحانی و علمی ، آدمی چیزهائی را به عینه میبیند و حسشان میکند که بیکباره دست شستن از هرچه که دارد و داند ، دست خود آدم نیست ، این البته برگرفته از درد دلهای بزرگان علوم مختلفی است که هرکدام که راه خود را بسوی مرکزیت هسته دانششان کج کرده اند اعتراف نموده اند که در پس همه حقایقی که در علم مورد کاوش خویش دیده اند ، خدائی بوده متین و عالم و فارغ از همه دغدغه های آدمی برای ره بردن به سوی او ، گویا این همان خدائی نیست که وعده میدهد و میهراساند و میبخشد و مجازات میکند ، چهره ای دیگر و ماورای تمامی یافته های دیگران در باره او!!

هر انسانی میتواند و مجاز است به این وادی قدم بگذارد، چون هیچ محدودیتی در راه رسیدن به کمال معرفت خدا وجود ندارد . لازمه آن قدری دقت و تأمل و قدری سکون و آرامش است .

51460320548842312581

موضوعی را که بنظرم جالب آمده و میخواهم با دوستانم نیز در آن شریک شوم موضوعی مبتلابه تقریباً بیشتر کسانی است که به عظمت خالق باری ایمان دارند و معیاری برای سنجش وسعت علم و اراده او نمیتوانند قائل شوند، اخیراً در لابراتوارهای علمی فضائی دنیا نظریه های بدیعی را مطرح و به کنکاش آن همت گماشته اند یکی از جالبترین این نظریه ها جهان ریسمانی یا همان جهانهای موازی است ، بی شک قبول این نکته که ما در این عالم بی سر و ته تنهائیم و این کائنات به تمام معنی با عظمت فقط برای ماست ، کمی دور از ذهن بنظر میآید، با یک نگاه ساده به بالای سرمان در یک شب تابستانی که ماه را به مرخصی فرستاده اند میتوانید به عظمت فرآورده خدا پی ببرید، زیاد نمیخواهم به مباحث نجوم و ستاره شناسی و معارف حاشیه ای آن وارد شوم ، فقط مختصری در مورد جهانهای موازی توضیح میدهم تا استنباط خودم را بتوانم راحتتر بیان کنم ؛

 فرض کنید در حال انجام کاری هستید که نیاز به یک انتخاب دارد مثلاً رد شدن از یک چهار راه یا حرکت در مسیری مشخص یا گفتگوئی ساده با یک شخص دیگر یا حتی آب خوردن ، در آن واحد ما بینهایت گزینه داریم برای ادامه کاری که در حال انجامش هستیم ، بعنوان مثال اگر در یک چهار راهی در حال عبور هستیم و نحوه گذرمان از این چهارراه، شدت آن، حالتی که در آن حال داریم یا مثلاً خوردن یک لیوان آب گزینه هائی که در دسترس مان است بی نهایت است از اولین آن که میتوانیم نخوریم تا آنجا که در چند نوبت بخوریم یا بهنگام خوردن چکار های دیگری میتوانیم بکنیم و با چه کسانی در آن لحظه همراه شویم ووووو… همه اینها تعدد و بیشمار بودن گزینه های ما را جلو چشممان میگستراند و نتیجتاً سرنوشتی که در اتمام کار منتظر ماست با هرکدام از این انتخابها متفاوت از دیگری است ، کسانی که جهانهای موازی را بعنوان یک فرضیه مطرح نموده اند میگویند که در لحظه انجام یک کار ما تمامی احتمالات مترتب بر این کار را انجام میدهیم و نتیجه تمامی انها را نیز میبینیم ، اما نه در این عالم بلکه هرکدام از انتخابهای ما در یکی از این جهانهای موازی بوقوع می پیوندد و هرکدام نیز نتیجه خود را در بر دارد و من یا شمائی که به تعداد بی نهایت در کائنات بسیار عظیم و در هر یک از  جهانهائی که به موازات این جهان زمینی مان وجود دارند ، حضور داریم و کاری را که در حال انجامش هستیم در هریک از این جهانها یکی از گزینه های محتمل را به انجام میرسانیم ، و طبیعتاً نتیجه هرکدام از این کارها در هر یک از این جهانها نیز بادیگری متفاوت است و لاجرم موجودات جاندار و بیجانی که امروز و در این عالم در کنار ما هستند نیز بسته به نتیجه هریک اعمال در هرکدام از جهانهای موازی نیز متفاوت هستند ، موضوعی که نظر مرا جلب کرد یک فرمول ساده ریاضی بنام مخرج مشترک بود که بهنگام تفکر در مورد اینکه خدای خالق کائنات با چه سرعتی و با چه اصولی همه این عوالم را اداره میکند و چگونه است که ما امروز در کنار اطرافیانمان هستیم و این حضور در هریک از این عوالم متفاوت تر است ، بنظرم خطور کرد ؛ اعمال مشابهی که نتیجه های مشابه دارند با یک خروجی مشترک گیری از سوی توانائی همانند خدا براحتی در یکی از این عوالم جای میگیرند ، از همین جا این نکته نیز نظرم را جلب کرد که حضور امروز ما در کنار اطرافیانمان به یقین برخوردار از حکمتی است که نتیجه اعمال همین فرمول ساده است ، یعنی ما با اطرافیان امروزیمان مشترکاتی داریم و ارتباطاتی داریم که لاجرم از فهم همه این روابط عاجزیم ولی یقین داریم که بر اساس حکمت و منطقی عقلانی و اصولی مستحکم هست که امروز من و تو فرزندان پدر ومادرانمانیم یا با هم دوست و آشنا و فامیلیم و یا حتی امروز من اینرا مینویسم که حتماً تو باید ببینی ، من هستم اینجا و در حال تایپ این متن اما نمیدانم شماو یا شما هائی که این را میخوانید چه کسانی هستید ولی از یک چیز مطمئنم ، که کسی هستی که باید می بودی و ربطی به من دارید و ای بسا با کمی دقت و کنکاش بتوانیم این دلایل و مشترکات را دریابیم، موضوع مورد نظر ما جهانهای موازی بود یعنی همین حالا با هر انتخاب من در مورد کلمات و مفاهیمی که در صدد بیان آن هستم تمامی احتمالات ممکن نیز در شرف تکوین و اجرا هستند امروز من این مفهوم را در حال نوشتن با کامپیوتر بیان میکنم شاید در یکی از این عوالم موازی با این بعد فعلی با قلم دارم مینویسم در یکی در حال سخنرانی و بیان لفظی آن هستم و وووو… در هر حال آنچه مورد نظر من بود موضوع اشتراکات در خروجی ها و انتخاب هایمان بود که ما را امروز در این عالم و شاید در بسیاری دیگر از عوالم در کنار هم نگه داشته است؛

موضوع دومی که در رابطه با جهانهای موازی بنظرم رسید موضوع جذاب خواب دیدن ماست ، با هر بار خواب دیدن ما به یک جهان مرئی سفر میکنیم ، مطمئنم که خیلی از شما ها با خوابهایی درگیر شده اید که شفافیت آن و وضوح و واقعی بودن آن بحدی است که در هنگام خواب هیچ شکی در واقعی بودنشان نمیکنید و با عنایت به جهانهای موازی این مطلب دور از ذهن و واقعیت نیز نیست چرا که در هر شب و یا روز و یا هر زمانی که ما مشغول خواب دیدن هستیم به یک یا چند عالم از عوالم موازی با زمان فعلی مان سفر میکنیم و اغلب نیز موضوعاتی را در رابطه اعمال روزانه و یا ندرتاً کابوس و غیره میبینیم ولی در هر حال ما قادر به سفر کردن به این عوالم هستیم ، خدای مهربان با قادر ساختن ما به خواب دیدن این موضوع را به ما میفهماند که ما قادر به مسافرت در ابعاد بینهایت هستیم ، قبول اینکه خواب قسمتی از لازمه فیزیو لوژ بدن است زیاد بنظر منطقی نمیآید چرا که همه ما میشناسیم کسانی را که در اثر حادثه و رخدادی سالهای سال نمیتوانند بخوابند بدون آنکه در جریان روزمرگی زندگیشان خللهای جبران ناپذیر ایجاد شود ، ای بسا خواب را خالق عزیز برای این به ما اعطا کرده تا با توجه به آن و دقت در فرآیند آن بتوانیم هر زمانی که خواستیم به هر کجا که میخواهیم  سفر کنیم و نیازهای علمی و معرفتی مان را برطرف سازیم ، شاید کمی کودکانه بنظر بیاید ولی چیزی هست که وجود دارد و ممکن است و میتوان در موردش فکر کرد و راههائی را برایش تدارک دید ، معمولاً من در لحظه هائی که با روحیه ای مشوش و یا برعکس آن بسیار خوشحال بخواب میروم و همچنین شبهائی که قبل از خواب با اعداد و ارقام سر و کار پیدا میکنم ، خوابهائی میبینم که بیشتر در یادم میمانند و به جرأت میگویم که بهره هائی هم از این دیدار روحانی برده ام و مطمئنم شما نیز تجاربی مشابه داشته اید ، بقول حاج آقا برادرم ، در نوشتن و یادداشت کردن خوابهائی که وضوح بیشتری دارند خیری هست که  با نوشتن و نگه داشتن آن بمرور زمان و مراجعه به آن میتوان علت دیدن آن خواب را کشف کرد و پیامی را که از این طریق به بایستی میرسیده ، دریافت کنیم ، غیر از این ما در همین عصر خودمان چه بسیار کسانی را میشناسیم که دارای روحی قوی و اراده ای محکم در تسلط بر قوای دماغی شان اعمالی را به ظهور میرسانند که با تفکر امروزین بی شباهت به معجزه نیست ، اخباری که بهنگام خواب به آنان ابلاغ میشود و پیامهائی که به توسط آنان به افراد دیگر داده میشود، همگی نشانه هائی از این اصل رکین است که خدا راه را برای عروج ما از همان لحظه تولد باز گذاشته و ابزارش را هم بطور غیر ارادی و غریزی در اختیارمان قرار داده است.

امیدوارم مطلب امروز را بخوانید و در موردش فکر کنید مطمئن باشید اگر این را خواندید بی دلیل نبوده و بایستی منتظر نتیجه این اشتراک باشید .

غلامرضا نظری

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *