خلقت انسان از دیدگاه سچین

خدایان انسانها را به عنوان بنده خود افریدند تا غذای روزانه ی آنها را از باغهای Edin  برای همیشه تهیه کنند.    ( Edin زمین های کشت نشده ای در اطراف سومر بود، باغهای شهر قبل از خلقت بشر به وسیله ی خدایان ساخته شده بود تا خدایان درآن زندگی کنند) ، (انسان متحمل کار کمر شکن و پر زحمت در این باغها برای رشد دادن غذای خدایان است) ، بموجب آن انسان ها به خودشان معادل Shabbat یا shabbath از کار پر زحمت زمینی استراحت می دهند. کار پر مشقت انسان ها نیازهای اولیه خدایان را تدارک می بیند: غذا، پناهگاه و پوشاک ( خدایان به خوردن غذای زمینی نیازمند بودند در غیر اینصورت محکوم به مرگ بودند. در اسطوره های بین النهرین خدایان فناپذیر هستند)

خدایان هرگز انسان را از کار شدید در باغهای Edin رها نمی کردند و به او جاودانگی عطا می کردند زیرا که نمی خواستند تا کار پر مشقت قبلی خودشان را برای تهیه نیازهای اولیه زندگی شان ادامه بدهند.

The Epic of Gilgamesh and The Epic of Atra-Khasis (حماسه Gilgamesh و حماسه atra-khasis).

آدم و حوا قبل از کتاب آفرینش- یک دیدگاه سچینی

تردید در درستی کتاب مقدس عبری (وصیتنامه قدیمی) در قرن ۱۹ بسیار زیاد بودکه به تدریج بعد از باستانشناسی های متعدد که تایید صحت داده های کتاب مقدس را که پیش از این از آن گرفته شده بود را می کرد فروکش کرد. از الوهیم تا یهوه نسخه های متعدد مربوط به خلقت نوع بشر  دلالت دارد بر اینکه یک منبع قدیمی با موضوع مشابه در هنگام نوشتن در پیش روی آنها بوده است، برای مثال، بخش ۵ از کتاب آفرینش اظهار دارد که منبع نسل آدم آن از یک کتاب قدیمی تر با عنوان The Book of the Generation of Adam گرفته شده است. شماره های ۲۱:۱۴  به منبع دیگری به نام The Book of Wars of Yahweh اشاره می کنند. این دو و بیشتر از آن باید منبع برای اطلاعات اصلی نویسندگان وصیتنامه قدیمی بوده باشد.

موفقیت در درک زبان منقرض شده Akkadian که مادر زبان Semitic است اصول و اساس مربوط به پیدایش اولین انسان ها را آشکار می کند. دلیل خلقت بشر زمانی ایجاد شد که Anunnaki/Elohim (آنهایی که از بهشت به زمین آمده بودند) در خلیج فارس منعکس شدند.(منظور: فرود آمدند). سومری ها اعتقاد داشتند که این خدایان تمام راه را از لبه بیرونی منظومه شمسی آمده اند. این موضوع یک حقیقت مستند شده است که نشان می دهد سومری ها اعتقاد داشتند که خدایان آنها یک راه دوطرفه از اقامتگاه آسمانی شان به زمین برقرار کرده بودند.نوشته های قدیمی همچنین آشنایی این افراد را روی سیستم فلکی، مانند خورشید ما و سیاره های منظومه شمسی نشان می دهد  . سومری ها همیشه در نوشته های مصورشان یک سیاره اضافی به نام Nibiru(منزلگاه نژاد Annunnaki) را به تصویر می کشیدند. این سیاره حجیم اغلب به عنوان «سیاره بالدار» یا «کرم چوبی» به آن اشاره می شد که دارای یک مدار بیضوی است که از خانه ما هر ۳۶۰۰ سال  (sar) یکبار عبور می کند. انتظار می رود که برگشت آن در کمتر از ۱۲۰ سال دیگر روی دهد. نوشته های سومری به ما از یک گروه ۵۰ نفره اولیه که به زمین آمده بودند خبر می دهد. این گروه به وسیله یک دانشمند برجسته به نام Enki خداوندگار زمین که مستملکات خود را در حدود ۴۳۲۰۰۰ سال قبل در E.Ri.Du  سومر ساخته بود رهبری می شد. سایر سازه ها به دنبال ماموریت اصلیشان (پیدا کردن طلا برای حفظ دنیایشان از مرگ) خیلی زود ساخته شدند. این طور به نظر می رسد که هدف اولیه آنها استخراج طلا از کف اقیانوس بود اما نتایج آن به دلیل شکست در بدست آوردن مقادیر طلای کافی از خلیج فارس که نیاز داشتند راضی کننده نبود. Enli برادر Enki (خدای فرمان) از سیاره Nibru بوسیله پدرشان Anu هر دو با  ۶۰۰  Anunnaki دیگر به زمین اعزام شده بودند. ۳۰۰ تای دیگر IGI.GI(آنهایی که مشاهده و دیدبانی می کنند) نامیده می شدند ، مراقبانی مستقر در کشتیی مستقر مابین اتمسفر ما برای دیده بانی کردن پیشرفت عملیات روی زمین و حمل و نقل شمش های تمیز شده بین زمین و Nibiru .

Enlil یک شخص به شدت انضباطی بود که بر ۷ شهر اطراف  E.Din (خانه ی درستکاران) فرمانروایی می کرد، موقعیت بعدی تمدن روی زمین، سومر بود. هر شهر به کار خاصی اختصاص داده شده بود: یک مرکز کنترل عملیات، یک پایگاه فضایی، یک مرکز برای فلزسازی و یک مرکز پزشکی تحت سرپرستی Ninmah خواهر ناتنی Enki و Enlil. برای جلوگیری از افزایش رقابت (چشم و همچشمی) بین Enkiو Enlil ، Enki به جنوب شرقی آفریقا برای شروع و مدیریت عملیات معدن کاری آنجا اختصاص داده شده بود و بیشتر زمان خود را در آنجا می گذراند.

در زمانی که Anunnaki ها در ۴۳۲۰۰۰ سال قبل (۱۲۰ سال sars قبل از سیل) به زمین رسیدند انسان ها هنوز وجود نداشتند. ۱۴۴۰۰۰ قبل Anunnaki ها به کار در معادن طلای آفریقای جنوبی (Abzu) منصوب شدند. آنها گله و شکایت خودشان را مبنی بر کار سخت در معادن طلای پر از گرد و غبار و تاریک به Enki رساندند. رتبه و پرونده Anunnaki باعث اعتراض آنها مبنی بر اینکه به عنوان یک فضانورد وظیفه ی آنها پرداختن به کار پر زحمت در چاله Abzu نیست. کتابی از Atra Hasis نوشته شده در Akkadian جزییات بیشتری از رویدادهایی که منجر به سرکشی آنها شد ارائه می دهد. در واکنش، Enlil به تنبیه اشخاص یاغی به علت نپذیرفتن ادامه ی کار در معادن قدیمی پرداخت.

Enki با زیردستانش بیشتر ملایم شد ، با پدرش Anu مشورت کرد و با یک پاسخ بهتر برای حل مشکل آمد.  راه حل Enki: یک انسان اولیه که کار کمر شکن Anunnaki را انجام دهد بود. بر طبق نظر Enki ،مخلوقی مورد نیاز بود که بتواند بعضی از وظایف معدن کاری Hominid که در آن زمان پیشاپیش در آفریقا وجود داشت را انجام دهد. تمام چیزی که نیاز داشتند خلق یک کارگری هوشمند به وسیله اثر گرفتن از Anunnaki بود.   ۴٫۵ میلیارد سال قبل Nibiru و سیاره آبی ما که Tiamat نامیده می شد با هم برخورد نمودند و عناصر رایج و ضروری برای شروع زندگی را برای گذشتگان Nibiru همانطور که در حماسه خلقت گفته شده است رد و بدل نمودند. حماسه خلقت یک نسخه سومری از این که چطور جهان و سایر سیاره های منظومه شمسی ما بوجود آمده اند است.

در مجلس خدایان – رهبران Anunnaki آنها، همگی بر سر ایده Enki توافق کردند و Ninmah مسئول ارشد  پزشکی شان را برای به عهده گرفتن کار احضار کردند. Enki علامت حرکت اولیه کار را داد ، «ساختن یک لولو» یک» انسان اولیه کارگر» او گفت:به او اجازه دهید  تا محتویات نطفه Anunnaki را شامل شود. Ninhursag/Ninmah – مسئول ارشد پزشکی، دستیار دانشمند بزرگ Enki  ، او را در انجام تعهدش بسیار کمک کرد.

فصل اول از کتاب آفرینش تصمیم آنها را خلاصه کرده است. الوهیم گفت: بیایید تا شمایل انسان را شبیه به خودمان بسازیم. روند طولانی و آهسته تکامل انسان با کمک Anunnaki رد شد و خلقت ما زودتر از آنکه ما می توانستیم تکامل پیدا کنیم اتفاق افتاد. به استثنای دانایی و طول عمر بلند، بوسیله افزایش به سطح مورد علاقه بوسیله Anunnaki  . در داستان ساده شده ای از کتاب آفرینش ما می توانیم بهتر متوجه شویم که چطور اولین انسان ساخته شد: با استفاده از گل رس و دمیدن زندگی در مدخل بینی او. کتاب Atra Hasis و سایر نوشته های باستانی  داستان را کمی پیچیده تر ارائه می دهند و اشاره به دستکاری ژنتیکی دارند، این نتیجه یک شبه حاصل نشده است. کار در اتاق خلقت که Bit Shinti( خانه ای که نفخ زندگی در آن دمیده شد) نامیده می شود «ذات» خون یک مرد Anunnaki جوان گرفته شد و با تخمک یک Hominid مونث ترکیب شد. سپس تخمک بارور شده درون رحم یک Anunnaki مونث مشابه روش مدرن امروزی Vitro-fertilization کاشته شد. آزمایشات و اشتباهات زیادی بوسیله Enki و Ninmah صورت گرفت تا نتایج مورد دلخواه حاصل شود. زمانی که  نتایج کامل شد تولید بیشتر صورت گرفت. ۱۴ الهه تولد با تخمک دستکاری شده ژنتیکی زن میمون نما بارور شدند، ۷ تای آنها نطفه مذکر و ۷ تای دیگر نطفه مونث زن کارگر را شامل بودند. اما تا چه مدت طولانی زن فضانورد(الهه تولد) می توانست نقش الهه تولد را ایفا کند؟ مانند سایر دورگه ها اهالی زمین نمی توانستند تولید مثل کنند.

  با رشد انسانهای اولیه کارگر و افزایش تعداد آنها کارهای فیزیکی بیشتری به آنها در Abzu واگذار شد. Anunnaki هایی که تحت رهبری Enlil در بین النهرین، کار می کردند حسادتشان بیشتر شد و در خواستند کردند که حجم انبوه کار را با Lulu به اشتراک بگذارند با وجود اعتراض Enki ، Enlil تعداد زیادی از انسان های اولیه کارگر را به تصرف آورد و آنها را به E.Din (منزلگاه درستکاران) در بین النهرین آورد. رویدادها همچنین در کتاب آفرینش اشاره شده اند، «و خداوند انسان را در باغهای Edin قرار داد»، «برای زراعت و نگهداری از آن» . تعداد زیادی از نقاشی های به تصویر کشیده شده از اولین انسان های اولیه کارگر ، آدم یا «Black Headed Ones» را به صورت عریان در حین انجام وظایفشان نشان می دهد. در افسانه احشام و دانه، اولین موجودات بدینسان توضیح داده شده اند:

زمانی که نوع اولیه انسان ساخته شد، آنها از خوردن نان و پوشیدن لباس چیزی نمی دانستند ، مانند گوسفندان با دهنشان غذا می خوردندو آب را از نهر آب یا گودال ها می نوشیدند.

یک نوشته باستانی سومری به نام The king List مقدار اندازه گیری شده دوره خدمت هر Anunnaki راsar (3600 سال) عنوان می کند. بعضی از فرماندهان Anunnaki در این کتاب۲۸۸۰۰ تا ۳۶۰۰۰ یا حتی بیشتر از ۴۳۰۰۰ سال به عنوان فرمانده منتصب عنوان شده اند. اگر این اعداد را به یک sar تبدیل کنید می بینید که عملیات آنها در شهرهایشان فقط ۸ تا ۱۰ سال از زندگیشان را شامل شده است. این یک دلیل رایج است که چرا انسان های عادی از آنها به عنوان خدایان جاویدان یاد می کردند. فضانوردانی که به زمین آمده بودند درباره طول عمر زندگیشان نگران بودند به این دلیل که ساعت بدن آنها برای سیاره خودشان تنظیم شده بود. این فضانوردان برای حفظ چرخ زندگی طولانی شان بر روی زمین یک نوع غذا و آبی که در سیاره خودشان تهیه شده بود را مصرف می کردند.

Enki دانشمند بزرگ سعی کرد تا راز زندگانی، تولید مثل و مرگ روی زمین را حل کند، سوالاتی از قبیل اینکه چرا Homo sapiens(نام علمی انسان) طولانی تر از مردان و زنان میمون نما زندگی می کنند اما زندگی آنها کوتاه تر از Anunnaki/Elohim که به زمین آمده اند، است آیا این مساله وابسته به عوامل ژنتیکی است یا عوامل محیطی؟ با انجام آزمایشات بیشتر بر روی ژنتیک دورگه هایشان ،که اشاره دارد به Lulu ، Enki اسپرم خودش را با DNA آنها ترکیب کرد جریان شبیه سازی آهسته ای را انجام داد تا آنجا که یک مدل کاملی را که توانایی تولید مثل را داشت ساخت و او مخلوق جدید را آدم (Adapa)  به معنی انسان نام نهاد. به این مخلوق هوشمندی بیشتر از مخلوقات قبلی و توانایی برای زایش نسبت به مخلوقات قبلی داده شده بود. اما این مخلوقات زندگی طولانی مانند Anunnaki/Elohim را نداشتند.

» با اعطای ادراک وسیع، او آدم را کامل کرد. به او توانایی دانستن داده بود، اما زندگی جاودان به او داده نشده بود»

نخستین تصویر از آدم و حوا آن دو را در حالی که جلوی یک درخت «Tree of Knowing» با یک ماری که دور درخت حلقه زده است و تا زمان حال ما زندگی می کند نشان می دهد.

کلمه عبری برای مار،  Nahash است که دو معنی دارد: «He who solve secrets» و  «He of the copper»  دو معنی آخر می تواند از نام Enkit سومریان، ریشه گرفته باشد، BUZUR که به معنی آن بود که «او کسی است که رموز را حل کرد» و «او از مس است». از زمان های اولیه Enki با شمایل یک مار حلقه زده همراه بود. و در کتاب آفرینش گفته می شود که به آدم و حوا به عنوان انسان های دورگه بهبود یافته تنها دانش عطا نشده بود بلکه توانایی دانستن نیز داده شده بود- اصطلاح عبری مطابق با کتاب مقدس برای مقاربت، به منظور تولید مثل است .

بر طبق داستان Tale of Adapa متعلق به Akkadian ، Enlil با شنیدن خبر این که توسط برادرش Enki  به انسان ها توانایی تولید مثل اعطا شده بود خشمگین شد. در گفت و گو با همکارانشان که نامشان ذکر نشده است، Enlil از این که «انسان دارد یکی از ما می شود» خشمگین شده بود، ممکن است خودش را به درخت زندگی برساند و»از ان بخورد و تا ابد زندگانی کند» به این دلیل آدم و همسرش جدا شده بودند از بهشت شگفت انگیزی که در Edin قرار دشت: برای کار پر زحمت در کشتزارها و حفظ خودشان.

پدر آنها Anu درباره اخبار آشفته شده بود و دو رگه ها را  برای حضور پیدا کردن در پیشگاه او در منزلگاه آسمانی اش  فراخواند. از آنجایی که این باور وجود داشت که آدم پسر Enki و حاصل شده از یک مادر زمینی است نگرانی زیادی وجود داشت تا بوسیله پدر Enki  نابود شود، Enki به انسان یاد داد تا از هر گونه آب و غذایی که به او پیشنهاد می شود خود داری کند.  هنگامیکه مخلوق Enki در پیشگاه تخت Anu ایستاده بود ،Anu  از هوشی که به وسیله پسرش به او اعطا شده بود تحت تاثیر قرار گرفت. Anu با مشاورانش بر روی این مساله که با دورگه ها چه کار کند از آنجایی که پسرش آدم را بوسیله فرستادن او از میان یک Shem/Mu (rocket ship) در پیشگاه تخت او خیلی ممتاز ساخته بود. تصمیم آنها این بود که آدم را را در Murduk(Nibiru) نگه دارند. به منظور آن که بدن آدم با آب و هوای فاز آهسته چرخش سیاره Nibiru  در پیرامون خورشید ما خو بگیرد، به آدم «نان زندگانی» و «آب زندگانی» پیشنهاد شد که می توانست آدم را قادر به زندگی کردن به اندازه ی طول عمرAnunnaki  بر روی زمین کند ، اما از آنجایی که از قبل از طرف Enki به آدم اخطار داده شده بود آدم خوردن و آشامیدن آنها را نپذیرفت. زمانی که تصمیم نادرست آدم آشکار شد ، دیگر خیلی دیر شده بود. برای آن که او می توانست یک زندگی فنا ناپذیر را بدست آورد. آدم بازگشت به زمین در طی مدتی که که او داشت عمق فضا را می دید، «از خط افق بهشت ، تا اوج بهشت» . زمانی که او به زمین برگشت، بوسیله Enki به عنوان یک کشیش بلند پایه از Eridu  منصوب شد.

کتاب Jubilees  که داستانی را درباره خروج انسان از بهشت به ما می رساند ، زمانی که آدم و همسرش حوا از باغ Edin خارج شدند و   ودر زمین محل ولادتشان ساکن شدند، این می تواند به این معنی باسد که آنها به Abzu در جنوب شرقی آفریقا برگشتند. آدم همسرش را «دانست» و حوا هابیل ، قابیل، Seth و دخترشان Awan را به دنیا آورد. بر طبق گفته کتاب مقدس، آدم و حوا هم دختر و هم پسر داشتند. هیچ کتاب متعارفی نیست که بگوید در کل ۶۳  فرزند داشتند. مشاهدات ژنتیکی تایید می کند که نوع بشر از باغهای Edin بین النهرین ناشی نشده بلکه در برگشت  به Abzu  در جنوب شرقی آفریقا ناشی شده است. علم انسان شناسی و تحقیقات ژنتیکی یک زن را به عنوان منبع اصلی تمام انسان ها از تقریبا ۲۵۰۰۰۰ سال قبل قرار داده است.

افسانه های باستانی نسل به نسل منتقل شده و به صورت نسخه های مختلف باقی ماندند تا ۲۰۰۰ سال قبل زمانی که The Book of Adam and Eve   نوشته شد. این کتاب یک داستان در مورد این که چطور آدم زمانی که ۹۳۰ ساله بود و  بیمار شد می گوید ، پسر آدم Seth بیماری او را می بیند و آدم را به سوی دروازه بهشت نزد خدایان می برد، » اتفاقا به من گوش می کرد و فرشته اش را به سوی من فرستاد تا برای من میوه بیاورد ، برای تو که مدت زمان طولانی تر شده است» میوه ای از درخت زندگی. آدم پیشاپیش سرنوشتش را به عنوان یک فانی پذیر محض پذیرفت و تنها آرزو کرد تا به وسیله روغن زندگی تدهین شود. او به همسرش حوا و پسرش Seth گفت تا به اطراف Paradise»»  بروند و از خدایان طلب یک قطره روغن که درخت زندگانی جاری می شد ، کنند تا بوسیله آن درد بدن او بهبود پیدا کند. سرانجام یک فرشته که نامش میکائیل است تصمیم خدایان از بهشت را برای آن دو آورد مبنی بر این برای زندگانی او تضرع و التماس نکنند زیرا که زمان زندگی آدم تکمیل شده است ، آدم ۶ روز بعد در گذشت. از آنجایی که مرگ آدم اولین درگذشت یک انسان بود، حوا و پسر آنها Seth نمی دانستند که چه کار کنند. آنها تنها در دروازه بهشت نشستند تا روح آدم از بدنش جدا شد. در همان حال که آن دو در حال سوگواری و گریه بودند، حوا در خیال خودش یک وسیله حمل و نقل درخشان (ارابه آتشین) را در حال آمدن از بهشت دید . او صدای خدا را که در حال آموزش فرشتگان بود تا پارچه کتانی و کفن بیاورند تا تا آدم و هابیل را که هنوز به خاک سپرده نشده بود را به خاک بسپارند. هر دوی آنها تقدیس شده و به خاک سپرده شدند.

از آن زمان به بعد جمعت نوع بشر رونق پیدا کرد. انسان دیگر تنها به کار در معادن گرد و خاکی و ساخت معابد برای خدایان محدود نشدند.آنها یاد گرفتند تا چطور برای خودشان بپزند و برقصند. خیلی طول نکشید که Anunnaki ها که کمتر از زن های روی زمین بودند توانستند با دختران انسان سکس داشته باشند و این در حالی بود که هر دوی آنها از لحاظ بیولوژیکی یکسان بودند  . رهبر آنها Enlil  درباره این موضوع خوشحال نبود و با نگرانی به این مساله نگاه می کرد. برای او این یعنی شکست آنها در هدفشان برای حفظ دنیایشان به عنوان ماموریت اصلی شان بر روی زمین. طبیعت خیلی زود به Enlil  پیشنهاد کرد تا یک پایان برای تمام اینها بگذارد در پایان آخرین عصر یخبندان که موجب تغییرات آب وهوایی می شود او عمدا انسان را بلایای قریب الوقوع بعد از عقب نشینی یخها منجمله از بین رفتن محصولات زراعی، قحطی و در نهایت سیل آگاه نخواهد کرد.

خروج انسان از باغهای Edin  پایان ارتباط بشر با خالقانش نبود. در عوض ترک باغهای Edin تنها شروعی بود از یک فرم از ارتباط ، که رویارویی های مستقیم به ندرت اتفاق افتادند و رویاها و وحی شدند تجهیزات ارتباط الهی.

منبع: The Earth Chronicles  توسط Zecharia Sitchin

http://blog.world-mysteries.com/science/creation-of-mankind-a-sitchins-view/

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *