«طرح عظیم هاوکینگ رازهای بشریت را کشف نکرده‌است»

جلد کتاب طرح عظیم هاوکینگ
به دنبال انتشار کتاب جدید استیون هاوکینگ، ریاضیدان و کهکشان‌شناس بریتانیایی، به نام «طرح عظیم» که در آن به نوعی نقش خدا در آفریدن عالم هستی زیر سؤال برده شده، روزنامه بریتانیایی فایننشال‌تایمز نیز در مطلبی تازه نگاهی دارد به آنچه که در کتاب تازه پروفسور هاوکینگ جای مکث دارد.

مایکل اسکاپینکر در مقدمه مطلب خود می‌نویسد که بسیاری از اظهار نظرها در مورد این کتاب به موضوع رد وجود آفریدگار اختصاص یافته‌است. شاید به این علت که این نکته در نظریات پروفسور هاوکینگ بسیار تازه می‌نمود کما اینکه در آثار قبلی او از جمله کتاب «تاریخ مختصری از زمان» به نظر می‌رسید که هنوز به ایده وجود آفریدگار باور دارد.

نویسنده مقاله فایننشال‌تایمز می‌افزاید که کتاب‌های قبلی پروفسور هاوکینگ نتوانسته بود به اندازه کافی او را جلب خود کند و یا به عمق بحث مربوط به پیدایش یا آفرینش عالم هستی ببرد، اما کتاب تازه وی با عنوان «طرح عظیم» از آغاز تا پایان با اعجاب و تحلیل شگفت‌انگیزی که در آن موج می‌زند «یک اثر علمی بسیار باارزش است.»

نویسنده می‌افزاید که از نظر وی این کتاب بعید است خداباوران را بیازارد. چون آن عده‌ای که هنوز هم به طوفان نوح و تداوم هستی روی کره زمین از طریق معجزات این پیامبر باور دارند بعید است اصلا این کتاب را خوانده و یا مهم تلقی کنند.

دسته دیگر خداباوران و دینداران که دستاوردهای علمی را به نوعی در فلسفه و دیدگاه امروزی خود می‌گنجانند نیز خواهند گفت که پروفسور هاوکینگ ممکن است راز پیدایش کهکشان‌ها را کشف کرده باشد ولی هنوز در مورد چرایی و دلیل وجود آن پاسخ روشنی ندارد.

مایکل اسکاپینکر معتقد است نکته اصلی که در کتاب جدید استیون هاوکینگ باید مورد توجه قرار می‌گرفت نه انکار آفریدگار بلکه روش دقیق و صراحت آن در توضیح دست‌آوردهای علمی تا به امروز و جسارت کم‌نظیری است که وی در بیان این ایده‌ها به‌کار برده‌است.

برای نمونه روشی که برای توضیح فیزیک و مکانیک کوانتوم به کار گرفته شده‌است این نظریات علمی بسیار پیچیده را به شکلی که تا حد زیادی قابل فهم است توضیح می‌دهد. پروفسور هاوکینگ از تشریح اجسام بسیار کوچک که برای ما قابل رؤیت نیستند شروع کرده، به خود ما می‌رسد و از آنجا به سیاره‌ها، ستاره‌ها و کهکشان‌ها می‌رود. مجموعه توضیحات وی شاید صریح‌ترین و قانع‌کننده‌ترین تفسیر و توضیح در مورد چگونگی پیدایش هستی و آغاز زمان باشد.

هاوکینگ معتقد است که مغز و زیست‌شناسی انسان محصول کارکرد هزاران هزار میلیارد سلول و مولکول است و برای شناخت کامل موجودی به نام انسان باید تک‌تک مختصات این اجزا بررسی شود.

مایکل اسکاپینکر البته در ادامه نقد خود در روزنامه فایننشال‌تایمز می‌افزاید تمام نکاتی که پروفسور هاوکینگ در کتاب جدید خود مطرح کرده قانع‌کننده نیست. ولی به نظر می‌رسد که کتاب وی به نام «طرح عظیم» آغاز مسیری است برای تشریح نحوه پیدایش و حرکت کهشکان ما برای کسانی که لزوما با تمام اطلاعات علمی امروزی آشنایی ندارند. فقط یک نکته هنوز روشن نخواهد شد و آن دلیل وجودی و رفتار خود بشر است.

پروفسور هاوکینگ مدعی است که مغز انسان نیز مانند هر چیز دیگری با قوانین فیزیک و شیمی کار می‌کند. او می‌نویسد: «ما یک ماشین بیولوژیک بیش نیستیم و مسئله اراده آزاد صرفا یک تخیل است.» آیا به آن معنا است که وی می‌تواند فکر ما را خوانده و یا پیش‌بینی کند که ما چه خواهیم کرد؟

هاوکینگ معتقد است که مغز و زیست‌شناسی انسان محصول کارکرد هزاران هزار میلیارد سلول و مولکول است و برای شناخت کامل موجودی به نام انسان باید تک‌تک مختصات این اجزا بررسی شود. انجام یک چنین بررسی، البته میلیاردها سال طول خواهد کشید. در مقابل پروفسور هاوکینگ می‌گوید که فرضیات و نظریه‌های علمی مثل روانشناسی و یا اقتصاد می‌تواند تا حدی نحوه رفتار انسان‌ها را توضیح دهد.

نویسنده فایننشال‌تایمز سپس به استدلالاتی برای بررسی این سؤال می‌پردازد که این فرضیه‌ها یا شاخه‌های علمی هم‌چون اقتصاد و روان‌شناسی واقعا تا چه حدی می‌تواند رفتار ما را توضیح دهد؟ در بهترین حالت علم اقتصاد دربرگیرنده مجموعه‌ای از محاسبات منطقی و عقلایی است که معمولا ما در زندگی فردی و اجتماعی خود نمی‌توانیم به خوبی از آن تبعیت کنیم. همین وضعیت در مورد علم سیاست و یا بازرگانی و سرمایه‌گذاری نیز صادق است. هر یک از ما و یا هر یک از جوامع بشری در هر مقطعی از زندگی ممکن است نظر خود را در مورد اولویت یا ارجحیت هر یک از این عرصه‌ها تغییر دهد. به عنوان مثال گاهی اقتصاد برای ما مهم است و گاهی سلامت و یا اطمینان به آینده.

مایکل اسکاپینکر در پایان این مطلب می‌نویسد که از نگاه پروفسور هاوکینگ رفتار و کردار بشر صرفا یک موضوع قابل محاسبه و شمارش است و اگر ما بتوانیم میلیاردها میلیارد محاسبه را انجام دهیم اسرار زندگی و رفتار بشریت برملا خواهد شد. اما بعید است چنین باشد. هر چقدر هم که دستاوردهای علمی و کشفیات ما پیشرفت کند بشر کماکان یکی از اسرارآمیزترین جنبه‌های حیات و عالم هستی خواهد بود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *