قرار بود اولین انسانی باشد که به ماه قدم می گذارد
این شخص “گاس گریسوم” یکی از فضانوردان ناسا و خدمه آپولو ۱ بود، او قرار بود اولین انسانی باشد که به ماه قدم می گذارد
اما چه شد که نشد؟ او در واقع برای آپولو ۱۱ بعنوان فرمانده ماموریت انتخاب شده بود، اما آن سرنوشت شوم رقم خورد و او بهمراه دو فضانورد دیگر در کپسول آزمایشی آپولو سوخت
ماجرا از این قرار بود که ساعت یک بعد از ظهر روز ۲۷ ژانویه ۱۹۶۷، گاس گریسوم ، ادوارد وایت و راجر چافی در حالی که لباسهای فضایی خود را به طور کامل به تن کردهاند، وارد واحد فرماندهی ناو آپولو شده و در صندلیهای خود مستقر میشوند. ولی بوی بد و شدیدی شبیه بوی شیر گندیده و یا چیزی مانند بوی دوغ تمام کابین را پرکرده است. گریسوم به عنوان فرماندهی عملیات، درخواست میکند تا از بین رفتن بو، مأموریت به تأخیر بیفتد. ساعت ۱۴:۴۲ گریسوم به مرکز فرماندهی اطلاع میدهد که دیگر بویی را استشمام نمیکنند. سه دقیقهی بعد دریچهی کابین استقرار فضانوردان کاملا بسته شده و هوای داخلی آن با اکسیژن خالص جایگزین میشود.
در ادامهی انجام عملیات مشکلات دیگری نیز بروز میکند. مثلا سرنشینان متوجه نقصی در اتصالات جریان اکسیژن به لباس خود میشوند. ولی عملیات همچنان ادامه پیدا میکند. در این بین ارتباط رادیویی بین مرکز فرماندهی و فضانوردان مستقر در آپولو قطع میشود. البته این بخشی از شبیهسازی عملیات بود؛ در طی یک مأموریت فضایی، زمانهای وجود دارد که ارتباط فضاپیما با مرکز فرماندهی مأموریت برای یک دورهی مشخص قطع میشود. این قطعی ارتباط ممکن است به خاطر رفتن فضاپیما پشت یک جرم آسمانی باشد. و یا ممکن است سفینه به گرد زمین بچرخد، پس هرگاه فضاپیما هنگام چرخش به گرد زمین به پشت آن برود، ایستگاههای گیرندهی زمینی، توانایی برقراری ارتباط رادیویی را با سفینه نخواهند داشت
به هر جهت عملیات تا ساعت ۱۷:۴۰ ادامه پیدا میکند. ساعت ۱۸:۲۰ است و در دقایق پایانی تیم عملیات به بسیاری از اهداف خود میرسد. اما هنوز تا پایان کار ۱۰ دقیقه زمان مانده است و طی این مدت میبایست ارتباط دوباره بین واحد فرماندهی آپولو و مرکز کنترل زمین برقرار شود. عملیات به پایان میرسد و آخرین اطلاعات در ساعت ۱۸:۳۰:۵۴ روی دستگاه ضبط دادهی فضاپیما ثبت میشود. ده ثانیهی بعد چافی با صدای بلند میگوید: «هی …!». به دنبال آن چند لحظهی بعد گریسوم فریاد میکشد: «آتش!» و چافی سپس به کنترل زمین گزارش میدهد که ما در کابین آتش میبینیم. و در آخر ادوارد وایت با اضطراب و نگرانی میگوید: «در کابین آتشسوزی شده!»
مرکز کنترل تنها متوجه یک آتشسوزی شد و نمیدانست علت دقیقا چیست و یا شدت این آتشسوزی تا چه حدی میباشد. ولی تا زمان رسیدن تیم نجات به سکوی پرتاب حدود ۱۰ دقیقه زمان لازم بود. طی این ده دقیقه اتفاقات زیادی میتوانست بیافتد. در مرکز فرماندهی صدای چافی به گوش میرسید که با حالتی وحشتزده و دردآور میگفت: «یک آتشسوزی بد؛ کمک؛ ما آتش گرفتیم؛ زیر ما آتش است؛ ما باید بیرون بیاییم … !» اما کار زیادی از تیم نجات در آن لحظه بر نمیآمد.
ادوارد وایت تلاش میکرد تا یکی از سه دریچهی فضاپیما را برای خروج باز کند. اما باز نمیشد. تلاشها بینتیجه بود. در ساعت ۱۸:۳۱:۲۱ فشار داخلی کابین به دو برابر فشار اتمسفر رسید. وضعیت به شدت بحرانی بود. تلاشها برای بازکردن دریچه توسط سرنشینان به دلیل کیپشدن آنها شکست میخورد. چراکه ضریب انبساط سازهی دریچه از بدنهی اصلی بیشتر بود و در اثر گرمای ناشی از آتشسوزی این دریچهها کاملا کیپ شده بودند و هیچ راه فراری نبود.
متاسفانه سه فضانورد کارکشته بدلیل نقص در طراحی دریچه کپسول جانشان را از دست دادند، “هچ” یا دریچه کپسول با کشیدن به داخل باز می شد نه برعکس و بعلت فشار زیاد داخل کابین فضانوردان هرچه زور زدند نتوانستند در را باز کنند.یک سال قبل از آن، برخی متخصصان پیشنهاد داده بودند دریچه خروج به بیرون باز بشه نه به داخل، اما ناسا با این توجیه که دریچه ممکنه بصورت تصادفی باز بشه این پیشنهاد را رد کرده بود. در هرحال این اتفاق وحشتناک افتاد و باعث شد تا ناسا بطور کامل کپسول را مجددا طراحی کند. در این بین، تئوری های توطئه ادعا می کنند که این فضانوردان در یک اقدام عامدانه به قتل رسیدند زیرا آنها خیلی مسائل را فهمیده بودند و احتمال می رفت یکسری اسرار را فاش کنند.این ادعاها زمانی قوت بیشتری بخود می گیرند که بدانیم در طی چند سال تعداد زیادی از متخصصان ناسا بطور اسرار آمیزی یا به قتل رسیده یا تصادف کرده یا بر اثر بیماری می مردند، ادعا شده در طی چند سال در دهه هفتاد تعداد ۱۵ نفر از ناسا به اشکال متفاوت درگذشتند….. آیا واقعا این ادعاها درست است یا نه، شاید هرگز مشخص نشود……