ماجرای جان کیلی و منبع انرژی بی پایان

جان کیلی، نجار و مکانیک فیلادلفیایی بود که در سال ۱۸۷۲ ادعا کرد که راه تازه ای برای دستیابی به انرژی بی پایان پیدا کرده است. او ادعا می کرد که موفق شده است از انرزی “اتر” برای به کار انداختن دستگاهش استفاده کند.

جان کیلی

جان کیلی

در قرن نوزدهم بسیاری از فیزیکدانان فکر می کردند که فضا از ماده ای نامرئی به نام اتر پر شده است. محاسبات نشان می دادند که سرعت نور همیشه مقدار ثابتی است اما تجربیات قبلی حاکی از این بودند که سرعت نور نسبت به متحرک های مختلف باید متفاوت باشد. به همین دلیل هم نظریه اتر پدید آمد. براساس این نظریه، تمام فضا از اتر پر شده است و سرعت نور همیشه نسبت به اتر مقدار ثابتی است. انیشتین با ارائه ی نظریه ی نسبیت نشان داد که برای توجیه سرعت نور اصلا نیازی به اتر نداریم.

با این که بعضی از دانشمندان حرف جان کیلی را باور نمی کردند، او موفق شد توجه بسیاری از ثروتمندان نیویورک و فیلادلفیا را به خود جلب کند. در مدت کوتاهی کیلی حدود یک میلیون دلار سرمایه جمع کرده بود. او با این پول شرکت Keely Motor Company را تاسیس کرد و مشغول خرید لوازم اولیه برای ساخت دستگاهش کرد.

در سال ۱۸۷۴، کیلی موفق شده بود که دستگاهش را برای اولین بار در ابعاد بزرگ بسازد. کیلی نام این دستگاه را ژنراتور اتری گذاشته بود. او در آزمایشگاهش نمایشی ترتیب داد تا همه ی مردم طرز کار دستگاه شگفت انگیزش را ببینند. در این آزمایش او به مدت ۳۰ ثانیه درون یکی از لوله های دستگاه فوت کرد و سپس ۲۰ لیتر آب درون آن ریخت. بعد از کمی دستکاری دکمه های دستگاه، عددی که فشارسنج نشان می داد چند برابر شده بود. کیلی با افتخار اعلام کرد که آب ناپدید شده و اتر در دستگاه پدیدار شده است. او ادعا کرد که با انرژی تولید شده با یک سطل آب، می توان مسیر گردش زمین به دور خورشید را تغییر داد!

بعد از این نمایش، شرکت کیلی پیشرفت زیادی کرد. خود کیلی در خانه ای مجلل زندگی می کرد و ثروتمند شده بود. سرمایه گذاران زیادی پیدا شدند که می خواستند روی ایده ی انقلابی او سرمایه گذاری کنند. ولی مشکل اینجا بود که او نمی خواست راز دستگاهش را با کسی در میان بگذارد. مشکل دیگر هم این بود که دستگاه فقط در حضور کیلی کار می کرد که بسیاری از مردم را به شک انداخته بود. کیلی برای این که سرمایه گذارانش دلسرد نشوند، هر چند وقت یک بار نمایش های دیگری هم برگزار می کرد.

او سرانجام از دستگاه دیگری به نام موتور لرزشی پرده برداری کرد. خود موتور به دستگاه دیگری به نام آزاد کنند متصل بود. کیلی می گفت که دستگاه از نیروی پنهان طبیعت که همان نیروی جنبشی اتر است استفاده می کند. کیلی شروع به استفاده از الفاظ مشکل برای توصیف عملکرد دستگاهش استفاده می کرد. الفاظی که هیچکس معنای آن ها را نمی فهمید.

سرمایه گذاران از کیلی درخواست می کردند که دستگاهی قابل فروش در بازار بسازد، ولی کیلی درخواست آن ها را رد می کرد و می گفت برای کامل کردن دستگاه نیاز به زمان بیشتری دارد. بالاخره جان سرمایه گذاران به لبشان رسید و یکی یکی سرمایه شان را از حساب کیلی بیرون کشیدند. اما کیلی شانس آورد و در مرز ورشکستی یک پشتیبان ثروتمند به نام کلارا بلومفیلد مور پیدا کرد. کلارا به او ۱۰۰۰۰۰ دلار سرمایه داد و ۲۵۰۰ دلار حقوق ماهانه برایش معین کرد.

کلارا شروع به تبلیغات برای ژنراتور اتری کرد. داستان جان کیلی و انرژی اتر در اکثر روزنامه ها و مجله های آن زمان چاپ شدند. حتی کلارا از کیلی درخواست کرد تا رازش را با دانشمندان بزرگی مانند ادیسون و تسلا به اشتراک بگذارد، ولی کیلی قبول نکرد.

در یکی از نمایش هایش، کیلی نشان داد که با موتور اتری می توان وزنه ای را درون یک محفظه بالا و پایین برد. این محفظه با یک سیم به موتور لرزشی وصل شد بود. مهندس برقی به نام الکساندر اسکات در این نمایش حضور داشت که باور نمی کرد همچین چیزی ممکن باشد. او فکر می کرد که اولا وزنه تو خالی است و با کمی افزایش فشار جابجا می شود و دوما این که احتمالا سیم هم تو خالی است و از طریق آن هوا وارد محفظه می شود. کیلی بخشی از سیم را برد و به اسکات نشان داد که سیم توپر است ولی اسکات قانع نشد.

کیلی ۱۴ سال بعد را هم صرف بهتر کردن دستگاهش کرد. بالاخره رسانه ها به این فکر افتاده بودند که شاید کیلی کلاهبرداری بیش نباشد. با جدی شدن تهمت ها، کیلی قبول کرد که دو دانشمند به نام های لاسل و الکساندر اسکات طرز کار دستگاه را بررسی کنند. این دو دانشمند از کیلی خواستند تا یک سیم خاص را ببرد تا ثابت شود توپر است. کیلی موافقت نکرد. کلارا از مخالفت کیلی شگفت زده شد و حقوقش را به ۲۵۰ دلار در ماه کاهش داد. بعد ها با شکایت سرمایه گذارانش به خاطر نگفتن طرز کار دستگاهش، کیلی مدت کوتاهی به زندان افتاد.

کیلی در سال ۱۸۹۸ بدون به اشتراک گذاشتن رازش درگذشت. با مرگ او بسیاری از دانشمندان از جمله الکساندر اسکات به بررسی آزمایشگاه جان کیلی کردند. با کمی جستجو متوجه شدند که آزمایشگاه پر بوده از سقف ها دیوار های کاذب. پشت این دیوار های کاذب پر از سیم کشی ها و لوله کشی های مخفی بود. زیر کف آزمایشگاه کلید های جریان قطع و وصلی وجود داشتند که به راحتی از راه دور قطع و وصل می شدند. دو طبقه پایین تر، یک پمپ آب بی صدای بزرگ قرار داشت و در زیرزمین هم یک محفظه ی کره ای شکل وجود داشت که به نظر می رسید حاوی هوای فشرده باشد.

این طور به نظر می رسید که تمامی نمایشات جان کیلی ساختگی بودند و خود او هم کلاهبرداری بیش نبوده است. البته هنوز هم کسانی هستند که فکر می کنند کیلی دانشمندی بود که بسیار فراتر از زمان خودش فکر می کرد و در آخر قربانی شایعه پراکنی روزنامه ها شد. اما در اصل جان کیلی هیچ تحصیلات خاصی نداشته است و هیچ وقت هم به دانشگاه نرفته بوده است. تازه وقتی که خود اتر وجود ندارد، انرژی اتر از کجا می خواهد بیاید؟

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *