ماهاسامادهی سوامی کریشناناندا

مترجم : ندا کامیابی
ماهاسامادهی ( جدایی روح از بدن و رفتن به سوی خداوند )
سوامی شیواناندا درباره شاگردش کریشناناندا که هنوز مرد جوانی بود اینگونه نوشته است :
بندرت می توان یوگی تمام عیاری چون سوامی کریشنانانداجی را پیدا کرد. ممکنست فردی اعتقاد به فلسفه ودانتا داشته باشد در حالیکه بهاکتی یوگا و کارمایوگا را محکوم کند ولی سوامی کریشناناندا مثل خودم است، مانند لرد کریشنا،کمال مطلق و جامع، تنها زمانی حاصل می شود که شما خدمت و فداکاری را با جنانا(jnana) یعنی عقل و دانش ترکیب کنید.
سوامی کریشناناندا که ۴۰ سال رئیس انجمن زندگی معنوی Divine life society بود در ۲۳ نوامبر ۲۰۰۱ «آذر ماه سال ۱۳۷۹» در کلبه ای محقر واقع درآشرام شیواناندا درکناره های ساحل رود گنگ در ریشی کش هندوستان، روحش به خدا پیوست.

swami-pic-2

شرح زندگی سوامی کریشناناندا
به عنوان بزرگترین پسر یک خانواده ۶ نفره در ۲۵ آوریل ۱۹۲۲ متولد شد . نام او را سوباریا subbarayaگذاردند . او در یک خانواده مذهبی اصول گرا رشد کرد . بتدریج به زبان سانسکریت که تاثیر فراوانی بر دوران جوانی او گذاشت تبحر خاصی پیدا کرد. تحصیلاتش را تا مقطع دبیرستان ادامه داد اما به آنچیزی که در کلاس می آموخت راضی نبود و علاقمندی خودش را به زبان سانسکریت ادامه می‌داد. زمانیکه هنوز پسربچه ای بیش نبود، تمام کتاب بهاگاوادگیتا را حفظ کرد. با مطالعه کتاب‌هایی به زبان سانسکریت، مانند گیتا، اوپانیشاد و دیگر منابع، به اصل فلسفه ودانتا ( یگانگی وجود ) روی آورد . اگر چه او یک مذهب گرای سنتی بود ولی شوق درونیش برای کسب معنویات هر روز بیشتر می شد . در سال ۱۹۴۳ به خدمت دولتی در ناحیه هوسپت (Hospet) در بلاریBlary)) درآمد، اما این مرحله طولی نکشید، قبل از پایان همان سال به شهر وارناسی(Varanasi) رهسپار شد و در آنجا به مطالعه وداها و کتب مذهبی پرداخت . اما صدای استاد، او را به ریشی کش(Rishikesh)کشاند .نهایتاً در تابستان ۱۹۴۴ به ریشی کش عزیمت کرد . وقتی برای اولین بار با سوامی شیواناندا ملاقات کرد در برابرش سر تعظیم فرود آورد و سوامی شیواناندا به او گفت : « تا پایان زندگی ات همینجا بمان . من پادشاهان و وزیران را وادار می کنم که به پای تو بیفتند. »

در ۱۴ ژانویه ۱۹۴۶، سوامی شیواناندا، او را به مقام سانیاسی (معلم علوم ودایی) منصوب کرد و او را سوامی کریشناناندا نام نهاد .
سوامی شیواناندا با مشاهده استعداد بی حد شاگردش ، ماموریت نوشتن پیامها ، نامه ها ، کتابها و ویراستاری آنها را به او واگذار کرد .

در سال ۱۹۴۸ سوامی شیواناندا از او خواست که به نوشتن کتابهای فلسفی و مذهبی بپردازد . او سپس زیر نظر استاد، به نوشتن و اداره کردن کلاسها و سخنرانیها پرداخت . اولین کتابش را به نام «شناخت مطلق» در ۱۴ روز نوشت . گروهی عقیده دارند که این کتاب به واسطه دقیق و آموزنده بودن، هنوز یکی از بهترین کارهای سوامی کریشناناندا می باشد . در سال ۱۹۶۱ سوامی شیواناندا او را به عنوان ریاست عالیه انجمن زندگی معنوی منصوب نمود که تا آخرین روزهای زندگیش این سمت را در اختیار داشت. بواسطه درک فراوان و مهارت ادبی او بود که بعنوان رئیس موسسه تحقیقاتی ادبیات شیواناندا و همچنین رئیس کمیته انتشاراتی ادبیات شیواناندا منصوب و حدود ۳۰۰ جلد از کتابها و نوشته های سوامی شیواناندا را بچاپ رسانید .

کار این کمیته ترجمه کتابهای سوامی شیواناندا به اکثر زبانهای هندی بود . سوامی کریشناناندا استاد کلیه نظام های فکری شرقی و غربی بود . کتابهای او که حدود ۵۰ جلد می باشد در بر گیرنده رسالت ارزشمندی است که می تواند برای تمام کسانی که در دنیای معنویات گام برداشته اند به یادگار گذاشته شود . مطالعه کتاب های وی انسان را به حقیقت غایی رهنمون می سازد . آموزه های او انسان را بسوی جنانا ( عقل و دانش )،اوپانیشاد و مراقبه سوق می دهد . فعالیت روزانه اش نمونه کاملی از درگیری فعال او در امور معنوی دارد.

در زندگی او کار و دانش ترکیب هماهنگی بود. آزادانه خودش را وقف فعالیت در انجمن زندگی معنوی و اداره امور آشرام نموده بود . او چند سالی هم بعنوان « سردبیر مجله انجمن زندگی معنوی» فعالیت داشت و تا پایان عمر، کار چاپ و انتشار آن را عهده‌دار بود سوامی کریشناناندا استاد مسلم راجایوگا بود. او می دانست چگونه فکرش را روی هر موضوعی متمرکز نموده و به طور عمیق به درون آن نفوذ نماید. داشتن چنین مزیت هایی او را قادر ساخت تا بدون هیچ مشکلی موقعیت و شرایط را درک نماید . روشن بینی او که از تجربیات درونی اش نسبت به حقایق نشات گرفته بود، این توانایی را برایش بوجود آورد که بدون زحمت، هر نوع پرسش یا تردیدی را به مفهوم فلسفی آن ربط داده، دوباره و دوباره، شور و اشتیاق عظیم روح انسانی را برای وحدت روحانی احیاء کند.

سوامی شیواناندا از کریشناناندا چنین یاد کرده است:
« او مرد کاملی برای رفتن به غرب است و البته اگر چنین نشد و او به غرب نرفت تنها حضورش در جهان کفایت می کند . کتابهای وی گنجی است که برای ما بیادگار مانده است.
مردی که از ذهنش اندیشه های توانمندی نشئت گرفته و به تمام جهان سیر کرده است نیازی به رفتن اینجا و آنجا برای ایراد سخنرانی ندارد. حتی نیازی به نوشتن کتاب هم ندارد . چه نیکوست بزرگمردی چون او در جای خود بماند چرا که زنبورها با شکفتن گلها می آیند و نهایتاً اینکه سوامی کریشناناندا نیروی محرکه خاموشی است. »

رجعت یک یوگی بزرگ :
روز قبل از رجعت، سوامی کریشناناندا، راجع به خوابی که شب قبل دیده بود برای اطرافیان شرح داد که بزودی بدن خاکیش را ترک خواهد کرد ، بدین ترتیب دستور داد که حقوق آشپز و پزشک معالجش را که از ریشی کش برای مراقبت از او به آشرام آمده بودند پرداخت کنند . او با افرادی از آشرام و عیادت کنندگان ملاقات و با آنها صحبت کرد . در ساعت ۳ بعد از ظهر درخواست نمود که یک نسخه از کتاب بهاگوادگیتا با تفسیر سوامی شیواناندا را کنار تختخوابش قرار دهند. یکساعت بعد تنفسهایش آرام آرام به شماره افتادند, با اشاره از خدمتکارش خواست که او را بر تختش بخواباند و این نشان دهنده آن بود که لحظه موعود فرا رسیده است.
عقربه های ساعت زمان ۳۰/۴ بعد از ظهر را نشان می داد و در این لحظه بود که سوامی کریشناناندا بدن خاکیش را ترک و بدیار باقی شتافت.
با انتشار خبر مرگ یکی از بزرگترین اساتید یوگا در نقطه ای از کوههای هیمالیا دسته دسته از مردم محلی به سمت کلبه محقر او شتافتند تا برای آخرین بار با او وداع کنند. روز بعد یعنی در ۲۴ نوامبر سال ۲۰۰۱ جسد سوامی کریشناناندا طی مراسم با شکوهی با حضور هزاران نفر مرید به رود گنگ سپرده شد تا یادش برای همیشه برای پیروان راه معرفت جاودان بماند .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *