مصاحبه با آنتون پارکس بخش سوم

مصاحبه با آنتون پارکس
در کتاب ، شما خیلی به زبان اهمیت داده و لغات سومری را برای ریشه یابی معانی عمیق ترو ارتباط آنها با لغات زبانهای امروزی تجزیه و تحلیل کرده اید . آیا از شهود و پژوهشهای مستند خودتان برای این بخش استفاده کرده اید یا عناصر خاصی از این زبان عمیقاً در ذهن شما حک شده ؟
آنتون پارکس :
همانطورکه گفتم هنگامی که اطلاعات را دریافت کردم می دانستم که زبان به کار رفته هیچ ربطی به فرانسه ندارد .گرچه آن موقع همچون زبان مادریم آن را میفهمیدم .موضوع رمز گذاری زبان به شدت به قوت خود باقی و به طبقات میان Gina’abul مربوط میشد .
( سَم به گروهی از نژادهای خزنده به نام Gina’abul تعلق داشت .م )
برای چند سال فکرمی کردم که چاره کار فقط در عبری است اما همه تلاشهای قهرمانانه من در این زبان هرگز مرا درمسیر درستی برای رمز گشایی از هجا بندی اش قرارنداد . دقت کنید که هجا بندی در واقع یک مجموعه از نشانه ها یا علائم است که صدا – آواها را بازآرایی می کنند .یک روش نوشتاری یاحتی دستورالعملی برای قرائت که کلمات جدا شده را به شکل هجاها بیان می کند . این تقسیم کلمات به هجاها کمک می کند که معانی مفاهیم را از طریق بررسی ترکیبات واحد های معنایی کوچک تر به دست بیاوریم . اما چه سود که چند سال بعد در اواخر دهه ۹۰ بود که من با زبان سومری آشنا شدم و فهمیدم که کلاً داشتم دور خودم می چرخیدم .
خلاصه من توانسته بودم یک نقطه آغاز و پایانی برای همه اسنادی که در طی سالها به شکل بی نظم وترتیب به دست آورده بودم برسم . اما همچنان جای خالی زبان مادری احساس می شد و طبیعتاً چیزهایی بود که نمی فهمیدم . وقتی در نهایت هجا شناسی سومری را به چنگ آوردم به سرعت یک سری عبارتهای کتاب مقدسی را تجزیه و تحلیل کردم و درست از آب در آمد . برای اینکه تحلیلی درست و موفق انجام دهید باید با کلیت زمینه ای که منجر به شکل گیری چنین و چنان کلمه ای گردیده آشنا باشید . بعنوان مثال از لغت سومری Gina’abul ( مارمولک ( ها ) ) استفاده میکنیم که می توان آن را به GINA-AB-UL تجزیه کرد که به معنی ” نیای راستین فر “است . اگر از غرور وتکبر بیش از حد موجوداتی که من توصیفشان کرده ام خبر داشتید این اسم باعث تعجبتان نمی شد .
مثال ساده بعدی نام “Adam ” است . بر خلاف آنچه که عده ای باور کرده اند این عبارت هیچ ربطی به لغات عبری ” آدما ( مشتی خاک ) یا آدوم به معنی قرمز ندارد … هنوز هم شگفت زده می شوم که هیچ نویسنده ای اشاره نکرده که لغت Á-DAM در سومری وجود دارد و به معنای جانوران ، حیوانات ، گله و گرفتن و بنا نهادن و منصوب نمودن یا ساکن شدن است . شکل فعلی آن ” جهت تحمیل کردن ” است . اگرازلغت Á-DAM برای مشخص کردن حیوانات استفاده شده پس معنی آن فقط می شود : جانوران ، حیوانات ، گرفتن ، بنانهادن ، مقیم کردن یا ساکن شدن و تحمیل کردن .
عقیده اینکه آدم برده ای بوده که کاملاً تحت کنترل و مطیع خدایان بوده با معادل آکدی اش Nammaššû تقویت می شود که می توان آن را به
سومری nam-maš-šû ترجمه کرد که در واقع به معنی ” نیم شده در دو بخش است ” !
من شک دارم که بتوان روشن تر از این مطلب را بیان کرد .
آلن گوسنز:
پاول ون وارد نویسنده آمریکایی متخصص در بررسی تمدنهای باستانی و فرضیه دخالت فرازمینی می گوید زبانهای باستانی مثل سانسکریت ، آکدی و سومری بقایا یا گسترش یافته زبانهایی هستند که توسط این بازدید کننده ها و مهاجرانی از فضا به ما آموخته شده اند . به نظرمی رسد که این زبانها قدرتی بزرگ ، قدرتی خلاق و آفریننده و جادویی داشته اند ؛ قدرت احضار . اما همه اینها از دست رفته . نظر شما چیست ؟
آنتون پارکس :
آنچنان که به شکل جامع در کتاب اولم توضیح داده ام قدرت واقعی که می توانم بفهمم قدرت رمز گذاری است . هجاهای سومری و آکدی کلمات کلیدی هستند که در زبانهای نیائی چون چینی ، عبری و یونان باستان و لاتین و آلمانی و زبانهای سرخپوستی پذیرفته وتجزیه شده اند . گفتنش احتمالا باعث داد وفریاد زبانشناسان خواهدشد اما من فکر میکنم که به اندازه کافی به دقت در جلد اول توضیح داده شده .
واقعیت این است که ناشرو خودم تصمیم گرفتیم که این جلد تمام اعداد و لحن های هجاهایی که من تجزیه و تحلیل می کنم را شامل شود . طوری که هرکس بتواند دوباره آنها را بررسی کند . برای کسانی که کتاب ” راز ستارگان تاریک ” را نخوانده اند بگویم که در هجا بندی سومری ، Emenita : زبان مذکری است که فقط توسط Gina’abul مذکر استفاده می شده در حالیکه مونث ها که هجابندی Gina’abul را خلق کرده اند استادان قدیمی بودند که حروف و ادات مورد استفاده در سومری و آکدی را دستکاری و جا به جا کرده اند .
شکل کلی آن نسخه کاملی است که Emešà ( زبان زهدان ) نامیده می شده . البته هیچکدام از اینها روی الواح نوشته نشده . Gina’abul به اصول رمزگذاریشان خیلی وابسته بودند ! اما پاسخ به این سوال که چرا زبان آکدی ( و هجابندیش ) که ظاهراً یکباره شکل گرفته متأخرتر از زبان سومری بوده را در کتاب بعد خواهیم یافت .
آلن گوسنز :
زکریا سیچین آنوناکی را بعنوان یک نژاد واحد معرفی می کند . یک گروه یکپارچه متشکل از چند قبیله جنگجو از یک تبار : انکی در برابر انلیل و … اما وقتی کتاب شما را می خوانیم متوجه
می شویم که داستان خیلی پیچیده تر است و این موجوداتی که به زمین آمده اند یا در آن ذینفع بوده اند در واقع به نژادهای متفاوت تعلق دارند وحتی برخی از آنها از دیگر ابعاد آمده اند . نژاد خزنده ای بوده که تحت عنوان Gina’abul گروه بندی شده :
نژاد Sutum ، و Amašutum ، Kingu و Mušgir و … می توانید درباره این قبیله ها و نژادها توضیح بدهید و به شکلی خلاصه بگویید که آیا این موجودات ویژگیهای فیزیکی متفاوتی داشته ودرابعاد مختلفی به وجود آمده اند و وضعیت دقیق آنوناکی چطوربوده ؟ چرا در الواح سومری نام این موجودات به شکل دقیق ذکر شده ؟
آنتون پارکس :
برای زکریا سیچین احترام قائل هستم که در این زمینه پیشرو بوده و باید از او تشکر کرد که به واسطه کارهای او مردم با جهان بین النهرین آشنا و به آن علاقمند شده اند . استعداد استنتاجی و تفاسیرش اغلب منجر به نتیجه گیریهای خیلی جالبی شده . اما آیا این استنتاجها به ریشه های Nungal انکی ( ایگی گی در آکدی ) توجه داشته اند ؟ ( نونگال نژادمذکر طراحان خزنده است ) . آیا از خود درباره نژادهای Kingú ، Imdugud ( آنزو) و Mušgir پرسیده اند ؟ اگر این کار را انجام داده بودند خیلی زود متوجه می شدند که اینها عناصری جداگانه هستند اما به همان تبارآنونا ( Anunna ) تعلق دارند ؛ اگرچه معمولا در تضاد با آنها هستند . دیگر عبارتها مثل Amašutum و Mìmínu درالواح وجود ندارند اما در کتابم به روشنی آنها را تعریف کرده ام .
همه این تبارها به Gina’abul تعلق دارند که اغلب ویژگیهای فیزیکی شان متفاوت است . بعنوان مثال Mušgir ( خزنده خشمناک ) اژدهای بالدار بوده . همچنین آنها تحت نام آشوری Pazuzu مطرح شده اند . آنها به راحتی می توانستند از بعد اول به بعد سوم گذر کنند . Mìmínu فرازمینی هایی هستند که به خاکستری ها مشهور شده اند ؛ عبارتی که به معنی ant ( مورچه ) است و این عبارت را می توان در میان دوگونهای مالی پیدا کرد .
‏Kingú که با Quingu همسان هست آنچنان که از نامش مشخص است تبارسلطنتی Gina’abul محسوب می شود . در سومری این عبارت
به KIN-GÚ تبدیل شده که معنی آن می شود ” حامل فرمان برای سرزمین ” . کینگو با Ušumgal ( اژدهایان بزرگ ، عبارتی که بعدا توسط سومری ها برای خدایان و شاهانشان استفاده شده ) خالقان آنونا در جنگ بوده اند . کینگو سه گونه متفاوت بوده :
سفید ( بزرگ سلاطین ) قرمزها ( قبایل جنگجو ) و سبزها ( مردم و همچنین جنگجوها )
به هر حال الواح آکدی بطور مشخص به Quingu اشاره می کنند که همدست ملکه تیامات بوده ،کسی که در جنگ با آنونا / Anunnaشرکت داشته . جنگهای متعدد دامنگیر قلمرو Gina’abul هم شد که تمام تبارها را از هم جدا کرد . جنگ چیزی بود که آنونا به زمین آورد . به خاطر این تبعیدیهای اجباری بود که بعدا آنها آنونا کی ( آنونای زمین ) نامیده شدند . اغلب الواح سومری از ماجراجویی های آنونا روی سیاره آبی (زمین ) نوشته اند . چکامه های دراز نفسانه ای که برای جنگجویان آنوناکی نوشته شده اند . محتویات این الواح کم وبیش وقایع نگاریهای دقیقی هستند که به ما درباره استقرارآنها وسلطه بر بشریت می گویند ؛ اینکه آنها با استفاده از ژنتیک و به خاطر اهدافشان بشر را به حیوانی حمال تبدیل کردند ؛ چون آنوناکی به راستی تنبل و تن پرور است ! و به همین دلیل است که انسانها آنها را ( نه خود خدا را ) خدایان می پنداشتند . اما خدای واقعی جای دیگری است و فرستاده های فرشته سان او چندان دور نیستند . کسانی که به فرشته ها و فرکانسهای بالاتری علاقمند هستند نباید این واقعیت را نادیده بگیرند که ضدیت ها در کیهان همیشه دریگانگی نو آفریده ادغام می شوند .
در یک جهان طبقه بندی شده مثل جهان ما ، اینکه فقط به فرشته ها اعتقاد داشته باشیم مثل این است که سر خود را درشن فرو کرده باشیم و باور صرف به جوامع سری و خزندگان هم فقط به آنها قدرت بیشتری می دهد .
آلن گوسنز :
دقیقاً ؛ در کتابتان شما به وجود یک نوع طبقه ” طراح ” به نام Kadištu اشاره کرده اید . آیا آنها به مرور زمان به یک نژاد تبدیل شده اند یا جامعه ای از نژادهای فرازمینی از منشاء های متفاوت بوده اند ؟
به چه طریقی آنها به منشاء اصلی نزدیک می شوند ؟ عملکرد آنها چگونه است ؟ به همین دلیل وقتی شما درباره منشاءاصلی حرف می زنید آیا درباره منشاء غائی و کهن همه ابعاد وتمامی کیهانها حرف می زنید ؟
آنتون پارکس :
‏Kadištu فرستاده های منشاء اصلی ( خدا ) هستند ؛جایی که همه ما از آنجا آمده ایم . بازهم این عبارت را می توان در آکدی به شکل Qadištu پیدا کرد که به کاهنان برجسته اشاره دارد و معادل آن در سومری NU-GIG است که به معنی تندرست ونیز تصویر شراست . به دید میان رودانیان Qadištu فاحشه مقدس بوده . چون به اندازه کافی درباره نقش جنسیتی و رابطه اش با الوهیت در کتاب اولم نوشته ام بنابراین نمی خواهم اینجا دوباره آن گفته ها را تکرار کنم . از سوی دیگر لازم است به یادتان بیاورم که مونث ها در میان Gina’abul ( کاهنه های Amašutum ) فرستاده های منشاء و همراه و همدم Kadištu هستند و همچنین تعجبی ندارد که به این کاهنه ها به چشم نشان شر نگریسته می شده ( مثل حوا که نماد گناه بشر است زیرا اصل خیرو شر با او آغاز شده ) . و این فاحشه ها تندرست بودند چون آنها می توانستند با قدرت جنسی مقدس بر بیماری ها غلبه کنند . با تجزیه و تحلیل آن در Emešà ( زبان زهدان ) عبارت آکدی Qadištu تبدیل شده به KAD-IŠ-TU, که در واقع به معنی ” فراهم آورنده(ها )ی باستانی حیات ” است . این لغت تجزیه شده وتبدیل شده به عبارت لاتین ” caduceus ” که عصای چاووش و نشان علم پزشکی است . ( تصویر دو مار در هم پیچیده که امروزه نشان پزشکی و داروسازی است )
همه کاهنه های اعظم سنت آکدی وهم Kadištu (طراحان ) راز چاکرا را با نمادگرایی عصای چاووش می دانستند . تسلط بر تمام چاکراها می تواند آگاهی را افزایش دهد . این دقیقاً چیزی است که Gina’abul مذکرکه هزاران سال است ازپشت صحنه جهان را دستکاری می کند
نمی خواهد .
دودمان Kadištu در داستانی که من راوی اش هستم حضور جدی دارند چون در تضاد با اکثریت Gina’abul هستند . این مثل جامعه نژادهای فرازمینی متفاوت است . ماموریت Kadištu اتحاد گونه های کیهان ما به نام منشاء همه چیزهایی است که روی زمین به خدا مربوط می شود . برای اطمینان بگویم که Kadištu بسیار قدرتمند است اما آنها یک اصل اساسی دارند که شامل عدم دخالت بیش از حد در امور موجودات فرکانس پایینی می شود که هنوز در روند فرگشت قراردارند . به خاطر هزاران سال دستکاری شدن توسط آنونا ، امروزه انسان زمینی به این گونه تعلق دارد . متاسفانه به خاطر کسانی که مخفیانه امورانسان را هدایت می کنند بشریت دچار جهش شده و بزودی جهشی به بعد دیگر را تجربه خواهد کرد . لحظه ای سرنوشت ساز برای بشریتی که مدتهای طولانی در انتظارش بوده .
‏Kadištu بیشتر از هروقت ما را رصد می کند و پیام ها را با تماس مستقیم
( از طریق ربودن ) می فرستد یا غیر مستقیم ( از راه تماس تله پاتیک ) منتقل می کند . باید مراقب باشیم چون در حالیکه اکثر کسانی که در تماس بوده اند با حسن نیت رفتار می کنند اما ممکن است چیزی که دریافت کرده اند را به اشتباه تفسیر کنند .
تا جایی که به ربودنها مربوط می شود خاکستری ها هم این کار را انجام می دهند اگر چه معمولاً در خدمت Gina’abul هستند .
‏Kadištu شبیه الوهیم کتاب مقدس هستند که به آنها فرشته های خدا ( ازمنشاء اصلی ) گفته می شود . آنها در ابعاد بالاتر زندگی می کنند و تعداد کمی از آنها می توانند در بعد سوم فعال باشند چون این بعد موجب بروز اختلال درارتباط مستقیم می شود واز اینجا مشخص می شود که چرا آنها برای نزدیک شدن به ما از روشهای غیر مستقیم استفاده می کنند .
در سومری عبارت Angal به تمامی این ابعاد برتر اشاره دارد و به معنی ” ملکوت اعظم ” است . به شباهت این عبارت و لغت انگلیسی angel توجه کنید !

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *