موجودات دورگه در تاریخ، واقعیت یا افسانه؟

شاید بارها و بارها تصاویر و مجسمه هایی از ترکیب انسان با شیر و یا انسان با پرنده را دیده باشید. امروزه در بسیاری از هتل ها و مکان های تفریحی از این مجسمه ها استفاده می شود. در تخت جمشید نمونه های بارزی از این نوع اسفنکس ها دیده می شود. نیمه سرستونی از موجودی با سر انسان و بدن گاو بر درگاه شرقی دروازه ملل یا نقش برجسته ابوالهول نگهبان گنجینه شاهی در کاخ اردشیر اول در تخت جمشید و همچنین آجرهای لعابدار رنگی با نقش برجسته حلقه بالدار و دو موجود افسانه ای (با بدن شیر، بال عقاب، صورت انسان و تاج ایزدی) که در تالار بار عام کاخ آپادانای شوش کشف شده است.هرکدام نمونه هایی از موجوداتی هستند که ما به راحتی پذیرفته ایم فقط افسانه اند و قدرت تخیل بشر بوده اند !

ولی چرا تصویر نقش برجسته چنین موجوداتی در تمام موزه های بزرگ جهان و بر روی کتیبه ها و مجسمه های مختلف به بیننده زل زده است؟ آیا انسان هایی که این مجسمه ها را می ساختند و یا این تصاویر را می کشیدند فقط از قدرت تخیل خود کمک گرفته بودند؟ چگونه می شود این اشکال را در تمامی نقاط دنیا دید و باز هم تنها آنها را افسانه پندارید؟

ترکیب انسان با شیر، انسان با ماهی، گربه نر با تمساح، انسانهای بالدار! اما آیا واقعاً افسانه هستند یا
می توانیم آنها را موجودات دورگه بنامیم؟

باستان شناسان پرویی، عصای مرصع مسی که یک متر طول داشت را در کنار جسد مردی پیدا کردند که روی آن تصویری حکاکی شده بود که محتوای آن کاملاً واضح و مشخص بود؛ این تصویر زنی را در حال جفتگیری با یک موجود دو رگه (نیمی گربه و نیمی تمساح) نشان می داد. این یکی از مهمترین و پر سروصداترین کشفیات باستان شناسی قرن اخیر بوده است.

این گونه تصاویر و الواح سنگی که در گذشته از این موجودات خبر می دهد می تواند دارای مفهوم و پیام جدی باشند.

آیا این موجودات که به نظر ما افسانه اند و تصاویر و مجسمه های آنها از گذشته به جای مانده اند، موجودات دو رگه ای نبودند که از آمیزش انسانها با حیوانات بوجود آمده اند؟

انسان از مسائلی که برایش بیگانه جلوه کند هراس دارد و هرچیزی که به نظر او نمی توان با عقل پذیرفت را افسانه می پندارد.

مگر ما ققنوس را افسانه نمی پنداشتیم؟ اما همانطور که دانشمندان کشف کردند، پرنده ای را یافتند که ۲۵۰هزارسال پیش می زیسته و شباهت بسیار زیادی به ققنوس (به قول ما پرنده افسانه ای) دارد.

راستی چرا برای بیشتراین موجودات دو رگه بال می گذاشتند؟ یا چرا انسان ها را بالدار نشان می دادند؟

آیا همانطور که می گفتند انسان ها در ابتدا دم داشتند و چون از دمشان استفاده نمی کردند این عضو از بین رفته است، آیا بال هم داشته اند؟

با این که در اقصی نقاط دنیا مجسمه هایی ساخته و تصاویری کشیده شده که در چند چیز مشابه هم هستند و دو رگه بودن موجودات را نشان می دهند، اما چگونه می توانیم بگوییم که همه آنها زاده تخیلات بشری بوده اند؟

عقل ما در برخورد با این گونه موجودات دو پاسخ می دهد :

۱- چنین جانورانی هرگز وجود نداشته اند. تمام این داستان ها ساخته ذهن بشر بوده است. با این که
می دانیم در گذشته های دور این افراد که تصاویر و مجسمه ها را در نقاط مختلف دنیا خلق کرده اند با یکدیگر هیچ ارتباطی نداشته اند که تبادل نظر کنند.

۲- چنین مخلوقات دو رگه ای در زمان های دور و ناشناس وجود خارجی داشته اند. اما برای خلق آنها تنها می تواند یک راه وجود داشته باشد و آن تکنولوژی ژنتیکی بوده است، چون در جهان طبیعی جفتگیری میان دو نوع حیوان مختلف نتیجه ای در بر ندارد.

البته من می دانم که ادراک و عقل ما به جانوران آشنا و موجود در طبیعت عادت کرده و حاضر نیست وجود باغ وحش کاملی از موجودات دو رگه و غیر عادی را بپذیرد. اما آیا واقعاً این موجودات دروغ و افسانه بوده اند؟ آیا از کوته نظری ما و افق محدود عقل ناقص ما نیست که آنها را افسانه می پنداریم؟

شاید در آینده کشفیاتی صورت گیرد و به تمام این پرسش ها پاسخ دهد.

منبع : چشمان ابوالهول – نوشته: اریش فون دنیکن

کایمرا(موجودات ژنتیکی)

کایمِرا و موزاییک دو اصطلاح معمول برای موجودات مخلوط است. در علم کیمیاگری باستان و امروزه در ژنتیکمخلوطی از حیوان و انسان راًکایمرا می‌نامند. کایمرا حالتی است مشابه موزاییک با این تفاوت که در موزاییک سلولهای متفاوت از نظر ژنتیکی همگی از یک زیگوت منشعب شده‌اند اما در کمه را همین سلولها از چند زیگوت منشعب شده‌اند.

انواع کایمرا

کایمرا انواع مختلفی دارد: ۱-موجودی مخلوط از دو حیوان

۲-موجودی مخلوط از یک حیوان و یک انسان

۳-موجودی مخلوط از چندین حیوان

علم پزشکی امروز چنین توضیح می‌دهد که کایمرا تحت تاثیر هورمونها ساخته می‌شود مثلا زمانیکه جنین دختر تحت تاثیر هورمونهای مردانه قرار می‌گیرد آن جنین تبدیل به کمه را خواهد شد. اما همهٔ موارد کمه را به این راحتی و به طور طبیعی ساخته نمی‌شوند. بلکه به دلیل دستکاری ژنتیکی و برای تولید حیوانات جدید ساخته می‌شوند. مثلا مهندسان ژنتیک به دنبال ساخت حیوانی هستند که هم شاخ داشته باشد و هم بال و هم اینکه شیر خوراکی به میزان زیاد تولید کند و هم اینکه گوشت خوشمزه‌ای داشته باشد و خلاصه همه چیز در یک حیوان جمع شده باشد.

سالها پیش محققانی همچون اریک فون دانیکن و یا والتر ارنستینگ ادعا کردند که تندیسهای موجود در مصر وبابل و ایران که انسانهایی را با سر حیوانات نشان می‌دهد و یا حیواناتی مخلوط از چند حیوان (مانند ابولهول که سر انسان و بدن شیر دارد) همگی روزگاری وجود داشته‌اند و فقط برای تزیین ساخته نشده بودند.

جابر بن حیان و کایمرا

جابر بن حیان کیمیاگر مشهور ایرانی در بیش از ۱۲۰ کتابی که نوشته‌است یافته‌های کیمیاگری خود را شرح داده و در یکی از کتابهای بسیار معروفش به نام کتاب سنگها(کتاب الحجار) طرز ساخت چنین حیواناتی را آموزش داده و حتی فراتر از آن هم رفته‌است.

کایمرا در افسانه‌ها

مرکز اصلی شروع چنین دستکاریهای ژنتیکی بر اساس متون باستان مصری و مخصوصا الواح زمرد از سرزمینی به نام آتلانتیس شروع شد. بر اساس ابرس پاپیروس Ebres Papyrus در ۱۲۰۰۰۰ سال پیش گروهی متشکل از ۹ موجود درخشان به زمین آمدند Zep Tepi. یکی از آنها به نام تت یا ثث Thothh کسی بود که دانش کیمیاگری و دخالت در طبیعت را به بشر آموخت. این دانش ممنوعه بر روی دو ستون زمرد حک و نگهداری شد. این دانش تا پیش از این فقط در دست خدایان بوده‌است اما بعد به انسان تعلیم داده شده‌است. مقایسه شود به داستان هاروت و ماروت در قرآن کریم.

به این دانش بعدها دانش هرمس هم گفته شد زیرا یکی از فرعونهای مصر به نام هرمس کیمیاگری بسیار ماهر بود و در دوران او شهرهای عظیم دنیا از ممفیس و هلیوپلیس تا بابل و اور و ایرانشهر مدارس بزگ کیمیاگری داشتند و الواح زمرد را تدریس می‌نمودند.(ر.ک بازگشت افعی‌های دانش نوشته مارک آمارو ص ۱۹۲).

بر اساس کتاب آلبرتوس مگنوس Albertus Magnus اسکندر کبیر هر دو ستون زمرد را در مقبرهٔ هرمس یافت و با خود به هلیو پلیس برد و در جای امنی قرار داد و سپس شهر اسکندریه را بنا نهاد.

به گفتهٔ متون عتیق تعداد بیشماری از این موجودات عجیب و گاها ترسناک ساخته شدند تا جایی که زمین پر از فساد و تباهی گردید و خدایان برای پاکسازی زمین طوفانی را فرستادند. این مسئله در کتب دینی نیز منعکس شده به استثناء کلمهٔ ؛خدایان؛! (در سایر مقالات این صفحه پیش از این صحبت شده‌است که گفته می‌شود عبور سیاره نیبیرو طوفان را ایجاد کرده اما باید توجه داشت که زمین بیش از فقط یک طوفان به خودش دیده‌است.)

انسان کایمرا

انسانهای کایمرا به دلیل مخلوط شدن ژنها بین یک انسان و یک حیوان کایمرا به وجود آمده‌اند. این موجودات طوری طراحی شده بودند که دارای هوش و ذکاوتی بیش از انسان بودند و در شهرهایی که کارهای سری انجام میشد مانند ممفیس این کایمرا در جلوی دروازهٔ شهر جلوی مسافران را می‌گرفتند و از آنها معماهایی می‌پرسیدند. چنانچه مسافر قادر به پاسخ دادن بود به او اجازهٔ ورود می‌دادند و چنانچه نبود او را می‌بلعیدند. این موجودات منحصر به یک کشور و فقط مصر و بابل نبودند.

 

مطالب مرتبط

۱ دیدگاه

  1. رضا گفت:

    مزخرف محضه این چرت و پرتا رو از کجا تون در اوردین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *