چطور بر بی‌خیالی غلبه کنیم؟

اوایل دهه ۹۰ میلادی گروهی از محققان در خیابان‌های سانتا کروز در کالیفرنیا، خودشان را به شکل گدا درآورند. همان طوری که لابد انتظار دارید، وقتی آنها به مردم می‌گفتند: آیا می‌توانید کمی پول خرد به من بدهید؟ بیشتر مردم آنها را نادیده می‌گرفتند. اما وقتی می‌گفتند: می‌شود ۳۷ سنت به من بدهید یا می‌شود ۱۷ سنت به من بدهید، به طرز عجیبی، ۷۵ درصد عابران به آنها پول می‌دادند. و این طوری بود که تکنیک پیک(pique technique-درخواست غیرمعمول برای گرفتن پاسخ مثبت) ایجاد شد.

ما به طرز ترسناکی، در زندگی و در موقعیت‌های مشابه، به دیگران پاسخ‌های قالبی می‌دهیم. وقتی کسی می‌پرسد چطوری؟ می‌گوییم: «خوبم»؛ برای همه «بهترین آرزوها» را همراه ایمیل می‌فرستیم، و وقتی کسی ازمان پول خرد می‌خواهد می‌گوییم: «ببخشید، ندارم.» اما موقعی که یک روند یکنواخت را با ارائه چیزی به مردم که فکر کردن به آن برایشان جالب است مختل کنیم، شرایط عوض می‌شود. یک موقعیت غیرعادی فرد را تکان می‌دهد و چرتش را می‌پراند: باعث می‌شود که به جای تلاش برای خلاصی و گذشتن از مساله، آن موقعیت را برای تعامل مناسب بیابد.

یکی از شکل‌های موثر ایجاد اختلال در کلیشه‌ها و جواب‌های قالبی، همان چیزی است که روانشناسان به آن «اصل رفتار غیرمکمل» می‌گویند. چیزی که به معنای مطابق نبودن با الگوهای احساسی و رفتاری مرسوم در یک موقعیت است. یک روایت جالب در این زمنیه، ماجرای دزدی مسلح است که به یک مهمانی شام در واشنگتن می‌رود. یکی از مهمانان تیز و هشیار، به او یک گیلاس شراب و کمی پنیرتعارف می‌کند. دزد می‌پذیرد، اسلحه‌اش را کنار می‌گذارد و آرام می‌شود. بعد می‌گوید: «گمانم من اشتباهی به اینجا آمدم.» از همه می‌خواهد همدیگر را بغل کنند و بعد مهمانی را – با گیلاس شرابش- ترک می‌کند.

لازم نیست قبول کنید که این داستان ثابت می‌کند عشق همیشه بر نفرت غلبه می‌کند. اما این داستان به سادگی نشان می‌دهد که حتی ترسناک‌ترین موقعیت‌ها، دست کم تا حدی، بر یک توافق نانوشته تکیه دارد. به محض اینکه یکی مخالفت کند یا متفاوت عمل کند، روندی که می‌تواند همه چیز را به سمت تقابل و برخورد پیش ببرد، محو می‌شود و از بین می‌رود.

لازم نیست این مساله را در موقعیت مواجهه با یک سارق مسلح تجربه کنید، اما تجربه‌ این رفتار ارزشش را دارد. مثلا چه می‌شود اگر تقاضای همیشگی یک دوست را برای پول، با مهربانی رد کنید، یا در پاسخ به همسرتان که از شما انتقاد می‌کند، بگویید شاید حق داشته باشد. ثابت شده که روان درمانگران با رویکرد «رفتار غیرمکمل» تغییرات رفتاری بزرگ‌تری در بیماران‌شان به وجود بیاورند؛ مثلا با خودداری از توصیه کردن به آنها وقتی بیماران دنبال توصیه هستند.

در اغلب تحقیقات علمی در این زمینه، یک نتیجه گیری افسرده کننده وجود دارد و آن اینکه رفتارهای ما اغلب مانند این است که در خواب راه می‌رویم، یعنی با بی‌خیالی و بی‌توجهی به آنچه می‌گذرد و بر مبنای پاسخ‌های کلیشه‌ای. اما یک وجه مثبت هم وجود دارد: اینکه به طرز جالبی، ما خیلی ساده می‌توانیم خودمان را از خواب بیدار کنیم.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *