بازخوانی انتقادی تاریخ معاصر ایران-بخش اول
«ماشاالله آجودانی» از آن دست مورخانی است که همهی کوشش خود را صرفِ نقد نقشِ روشنفکران در تاریخ تجدد ایران کرده است
«ماشاالله آجودانی» از آن دست مورخانی است که همهی کوشش خود را صرفِ نقد نقشِ روشنفکران در تاریخ تجدد ایران کرده است
تاکنون شماری از غزل های حافظ را به شیوه ی رندان بازخوانی کرده ایم و از لابلای واژه های رندانه ی او تا اندازه ای به سراندیشه های
طرفدارنِ نظریهی گسست در تاریخ ایران از دو گسست عمدهی تاریخی یاد میکنند، یکی آمدن اسلام به ایران و دیگری آمدن تجدد. هنگامی
این شهر را پروانه نمانده ست. در تنگنای ِ عُریانیِ زبانه های زرد، باریابِ گردِ اشکیم و رقص ِ بی بستر.
از نگاه بسیاری از محققین دو رباعی اول این دسته جزو رباعیات کلیدی (معیار) است که ظرف صد تا دویست سالِ اول پس
آنجا که خیام میتوانست با استدلال، کار تحقیق را پیش ببرد، با روشهایی بدیع کار را به سرانجام میرساند؛ مانند روشهای
بی گمان، هم فردوسی و هم حافظ با موسیقی آشنایی بسیار زیادی داشته اند. و آنچنان که بررسی شد، جایگاه موسیقی و
مطابق با متون هندی مربوط به هزاران سال پیش،یک جنگ با سلاح های بسیار پیشرفته که شباهت زیادی به یک جنگ با سلاح های هسته ای
ارتش تراکوتا،مجموعه عظیمی از سرباز و اسب که بدستور اولین امپراتور چین “کین شی هانگ” ساخته شد تا در آن دنیا ارتشی
فضاپیمای روزتا که چند سال پیش یکی از لندرهایش را در جریان مطالعه یک اخترواره گم کرده بود،اخیرا پیدا نموده است