مورچه ای تدبیرکن!
آیا میدانستید مورچه ها منطق فوق العاده ای دارند که می تواند برای استراتژیست ها الهام بخش باشد!؟
آیا میدانستید مورچه ها منطق فوق العاده ای دارند که می تواند برای استراتژیست ها الهام بخش باشد!؟
تنظیم استراتژی بهعنوان یکی از پیچیدهترین فعالیتهای سازمانی، باید در محیط داخلی کسبوکار و با حضور همهی کارمندان انجام شود.
سازمانها نباید در طراحی استراتژی خود، صرفا به جمعآوری و تحلیل داده اکتفا کنند و فرایندهای اجتماعی و چهارچوبهای هنجاری و ترجیحی را نادیده بگیرند.
مشاوران کسبوکار مدعی هستند بهدلیل تجربهای که از همکاری با شرکتهای متعدد بهدست آوردهاند، متخصصترین افراد درزمینهی
مدیران ارشد و مقامات بالارده، هرگز بهتنهایی نمیتوانند همهی مسائل پیچیدهی سازمانی را درک کنند و لزوماً هوشمندانهتر از سایر افراد هم عمل نمیکنند.
ما نمیتوانیم استراتژی خوب و کارآمد را با بهرهگیری از چند نظریهی ساده توسعه دهیم یا از استراتژی بهعنوان عنصر الهامبخش مردم استفاده کنیم.
آیا استراتژی، یک خطمشی کلی و انتزاعی است که بدون توجه به جزئیات، مسیر همهی بخشهای سازمان را تعیین میکند؟
اگر فکر میکنید که برای تنظیم استراتژی، ابتدا باید هدفی را مشخص کنید و سپس راه رسیدن به هدف را بیابید، با سومین افسانهی استراتژی مواجهید.
استراتژی برخلاف برنامهریزی، به گمانهزنی و پیشبینی آینده و انتظارات متکی نیست؛ بههمیندلیل، مسیر حرکت سازمان را بهتر مشخص میکند.
کارآفرینان و بنیانگذاران استارتاپها عموما تصور میکنند تا پیش از آمادهشدن طرح بینقصی از کسبوکار، نباید هیچ محصولی به بازار عرضه کنند.