بررسی بازی Resident Evil VII: Biohazard و نگاهی به ۱۲ دقیقهٔ ابتدایی

 

بالاخره بازی Resident Evil VII: Biohazard که خیلی‌ها منتظرش بودند عرضه شد. بعد از یاس و نا امیدی تلخی که رزیدنت ایول ۶ نصیب هواداران این بازی خاطره‌انگیز و با سابقه کرد، هیچکس منتظر یک اتفاق خوب نبود. اما…

داستان:

اتان وینترز یک پیام از همسرش Mia دریافت می‌کند که سه سال اخیر را مفقود بوده است. اتان برای این که دریابد همسرش همچنان زنده است یا خیر به سوی Dulvey در Louisiana روانه می‌شود. اما نمی‌داند که با سیاه‌ترین کابوس زندگیش روبرو خواهد شد. Bakers ها یعنی جک، مارگریت و لوکاس در سه مرحله، دنیا را به روی شما تیره و تار می‌کنند و تازه پس از رهایی از دست آنهاست که متوجه می‌شوید واقعیت در دولوِی لوییزیانا از چه قرار بوده است!

قبل از اینکه راجع به بازی و صدا و گرافیکش بنویسم، چطور است ۱۲ دقیقهٔ ابتدایی بازی را با هم به تماشا بنشینیم؟

بازی:

این نسخه از بازی شیطان مقیم یا همان Resident Evil که نسخهٔ هفتم آن است بیشتر شبیه به سه‌گانهٔ کلاسیک این بازی از دوران پلی‌استیشن است. جدا از تغییر پرسپکتیو و بازی در حالت اول‌شخص به جای سوم‌شخص و گرافیک جدید، Biohazard می‌تواند دنباله‌ای بر بازی‌های PS1 تلقی شود.

مهمات، خون و فضای قرار دادن وسایل محدود است و حتی جعبه‌های لوازم یا Item Boxes برگشته است تا به شما در باز کردن فضا کمک کند. در طول بازی شما کوله‌پشتی‌هایی پیدا می‌کنید که به شما در زیاد کردن فضایتان یاری می‌رسانند. در حالی که مودهای Easy و Normal، امکان نامحدود ذخیره‌سازی و چک‌پوینت دارند، اما Madhouse شما را با تجریهٔ اصیل و کلاسیک رزیدنت ایول همراه می‌کند که در آن باید به دنبال کاست‌ برای ذخیره کردن بازی بگردید. مهم‌ترین بازگشت به دوران طلایی این بازی دوست‌داشتنی کمتر شدن جنگ‌ها و کشتارها و اضافه‌تر شدن میزان معماها و کشفیات است.

یکی دیگر از موارد اضافه شده به این نسخه، نوارهای VHS هستند که با پیدا کردنشان می‌توانید فلش‌بک‌هایی از گذشتهٔ عمارتی که در آن هستید را مشاهده کنید. همچنین Capcom در نظر دارد که طی ماه‌های آینده، اپیزودهای دانلود کردنی برای این بازی را نیز ارائه کند تا بازیکنان و علاقه‌مندان را برای خون و زخم بیشتر به سوی خود بکشاند. با پایان‌های متفاوت و آیتم‌هایی که می‌توان آنها را آزاد کرد، احتمالا بازیکنان تمایل خواهند داشت که دوباره و دوباره به سوی Resident Evil VII برای تجربه‌های بیشتر و هیجان انگیزتر خیز بردارند.

رابط کاربری:

به عنوان یک بازی اول‌شخص، بسیار خوب است که آیتم‌ها و HUD جلوی دست و پای شما را نمی‌گیرند. میزان مهمات شما فقط هنگامی که مسلح باشید در سمت راست پایین صفحه نمایان می‌شود و فضای مخصوص لوازم و تجهیزات هم در سمت راست صفحه باز می‌شود و جلوی دید شما را نمی‌گیرد. آیتم‌های مبارزه هم در یک برگهٔ جداگانه در Inventory شما قرار دارند و به شما نشان می‌دهند که چه چیزهایی را می‌توانید با آنچه در اختیار دارید بسازید.

گرافیک:

افکت‌های نوری این نسخه از Resident Evil فوق‌العاده هستند. روشنایی و تاریکی از موارد قابل توجه Biohazard هستند. هر کدام از Bakers ها ترسناک و چندش‌آور هستند و فضای گروتسک عمارت هم به خوبی سامان داده شده است. همچنین افکت بلوری تصویر هنگامی که نوارهای VHS پخش می‌شوند، یکی دیگر از قابلیت‌های تصویری خوب این نسخه است. استفاده از Texture ها همیشه آنقدرها خوب نیست، اما با فضای بازی هماهنگ است.

صدا:

صدای این بازی محشر است! خش‌خش‌های خانه، آنچه که از در و دیوار شنیده می‌شود، صداهای پا و فریادهایی که از بیکرزها می‌شنویم همه و همه در تکمیل فضای ترسناک و غریب رزیدنت ایول موثر هستند. همچنین نباید تاثیر خوب موسیقی بازی که به خوبی با فضای آن هماهنگ است را نیز فراموش کنیم. شاید اغراق‌آمیز نباشد اگر بگوییم از زمان بازی F.E.A.R در سال ۲۰۰۵ تا به حال، هیچگاه موسیقی تا این حد به فضای مرموز و ترسناک بازی کمک نکرده است!

چه چیزهایی می‌توانست بهتر باشد؟

تعقیب و گریز و فرار کردن از دست جک و مارگریت بعد از چند بار تکرار شدن عادی می‌شود و بازی تنها می‌تواند با ترساندن و جنباندن شما از جایتان داستان را به پیش ببرد. با اینکه این Jump Scare ها خوب هستند، اما بهتر بود اگر فضای رعب‌آور بازی بدون آنها می‌توانست همان قدر موثر باشد.

حرف آخر:

نسخهٔ ۷ رزیدنت ایول یعنی Resident Evil VII: Biohazard دقیقا چیزی بود که این بازی محبوب پس از نسخهٔ ۶ به آن نیاز داشت. حالا دوباره سطح بازی بالا رفته است و رسیدن به این سطح، در نسخه‌های آینده کار ساده‌ای نیست. به غیر از پاره‌ای موارد آزاردهنده که به آنها اشاره کردیم، علاقه‌مندان به بازی‌های ترسناک و رعب‌آور و همچنین گروه بازی‌های Resident Evil، از این نسخه ناراضی نخواهند بود. با فضا و داستان مهیچ و همچنین صدا و گرافیک و نورپردازی فوق‌العاده، توصیه نکردن این بازی به علاقه‌مندان کار دشواری‌ست. حتی اگر دل و زهرهٔ ما، آب و خون قاطی کرده باشد!

گیم‌تایرنت

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *