جهنم در اسمان! جنگ یوفوها

یکی از جالب ترین و عجیب ترین موارد مشاهده شدن یوفو که در بسیاری از کتاب ها و توسط بسیاری از محققین و تاریخ نویسان ۵۰۰سال اخیر به ان اشاره شده است، مورد برخورد نزدیک مربوط به سال ۱۵۶۱ در نورمبرگ المان است، این حادثه به حدی در کتاب های مختلف و توسط افراد بزرگ مورد اشاره قرار گرفته که امروزه کمترین شکی درمورد درست بودن ان وجود ندارد، کارل یانگ روانشناس معروف حتی در یکی از کتاب هایش با توجه به این موضوع قضیه ای روانشناسی را مثال میزند! (تصویری که در ان قصد اصلی جنگ و اتش و گرمای بسیار زیاد حاصل از این حادثه در اسمان است)

در صبح روز ۱۴ اوریل به تاریخ ۱۵۶۱ در نومبرگ اسمان به ناگاه پرشد از هزاران جسم پرنده! روزنامه ی شهر نورمبرگ در همان روز و روزهای بعد از ان گزارشی تهیه و به چاپ رساند که در تمام اروپا پخش شد، متن این گزراش به این صورت است:

در ۱۵ اوریل ۱۵۶۱ در گرگ و میش روز بین ساعات ۴-۵ صبح جسمی بزرگ بر روی خورشید ظاهر شد، این جسم در نورمبرگ و در تمام امپراطوری المان و در تمام حکومت های اطراف دیده و تایید شده، در ابتدا دو شکل هلالی مانند هلال ناقص ماه دیده شد، مشخصات انها این گونه بود که دارای رنگ هایی قرمز در سمت بالا و مشکی در سمت پایین بودند در همین زمان تعداد بسیار زیادی جسم کروی در اطراف خورشید ظاهر شد، این ها هرکدام به یک سمت از خورشید رفتند و ایستادند، پس چند دقیقه دو جسم میله ای بلند امدند، همین که این دو امدند به نظر رسید که اجسام کروی سمت چپ و راست خورشید که تعداد انها به صدها عدد میرسید، با هم درگیر شدند ، در ابتدا صدای نبود اما به مرور اصواتی بسیار بلند و ترسناک شنیده شدند، جنگ انها ساعت ها به طول انجامید، نورهای زیادی در اسمان بود و هرکدام به سمتی میرفتندو ان دو جسم بلند شروع به فرستادن چیزهایی دایره ای کردند که اتش زیادی ایحاد میکردند، و هوا بسیار بسیار گرم شد! بعضی از این اجسام با حرارت زیادی سقوط میکردند و به خانه ها می خوردند و همه چیز را نابود میکردند، ان دو جسم بلند و بزرگ که به نظر طولشان صدهامتر بود پس از مدتی به ارامی به سمت شرق رفتند، به نظر میان ان دو جنگی نبود اما اجسام کروی همچنان با سرعتی بسیار زیاد که به سان ظاهر و غیب شدن بود درگیر بودند. تنها خدا میداند این ها چه بودند، خدا به بندگانش شمه ای از قدرتش را نشان داد، وحشتی که نورمبرگ را در بر گرفت بی انتها بود، باشد که مردم با التماس به خدا طلب بخشش کنند تا بتوانند فرزندان خود را در دنیایی ارام پرورش دهند، ما توانستیم اتش جهنم و قدرت خدا را از نزدیک لمس کنیم و مسیح امروز تنبیه الهی را به مردم نشان داد تا فراموش نکنند خدا تواناتر از هرکسی است.

شهرنورمبرگ در ان زمان یکی از ثروتمندترین شهرهای اروپا بود و دانشمندان بسیاری داشت این حادثه به حدی بر مردم این شهر تاثیر گذاشت که تامدت ها کلیسا هرروز مراسم دعا و نیایش برگزارمی کرد.

به نظر میرسد بین دو تا سه نفر بر اثر برخورد اجسام کروی به زمین کشته و یا زخمی شده باشند، متن بالا به راحتی تاثیر این حادثه بر مردم و سعی نویسنده بر ایجاد ارتباط میان این حادثه و گناهان مردم نشان میدهد مدتی پس از این حادثه ریاضی دانان و دانشمندان بسیاری برای بررسی این حادثه به این شهر رفتند، یکی از این افراد تیکو براهه معروف بود که به مدت ۳ هفته در شهر اقامت کرد و سعی به تحلیل این اتفاق کرد. به غیر از او افرادی مانند گولین نیز برای بررسی عازم این شهر شدند، نکته ای که امروزه محققین سعی بر حل ان دارند این است که درصورت برخورد این اجسام به زمین و خانه ها ایا اثری از انها باقی مانده یا نه؟ این طور که در گزارش این حادثه گفته شده این اجسام پس از برخورد به زمین و انفجار به طور کامل از بین میرفتند.  (قسمتی از متن اصلی)

در سال ۲۰۰۰ ناسا با بررسی مدارک این پرونده و مطالبی که دکارت و دیگر دانشمندان و گزارشاتی که در دیگر کشورهای اروپا نوشته شده بود، به این نتیجه رسید که این حادثه تنها در ان به شکل قابل لمس اتفاق افتاده است، اما بسیاری از کشورهای اطراف میتوانسته اند انرا ببینند، به طوری که در فرانسه گزارشاتی حتی مبنی بر شنیدن صدای شیطان منتشر شده بود که به نظر میرسد مربوط به همین حادثه باشد.

در سال های اخیر سعی شده جوابی منطقی به این سوال داده شود، برای مثال اِسا(سازمان فضایی اروپا) در سال ۲۰۱۲ با انتشار تصاویری از پدیده ای در شمال فنلاند سعی کرد به تصویری که سال ها بود درمورد ان شک وجود داشت پاسخ دهد و البته میتوان با قطعیت گفت که این جواب کاملا منطقی است و تنها پدیده ای خاص بوده است که تخیل مردم باعث ایجاد افسانه درمورد ان شد، اما در همان سال اِسا درمورد حادثه ی نورمبرگ گزارشی منتشر کرد که دران به وضوح عنوان شده بود که جوابی برای این حادثه در دست نیست.

(تصویر یکی از پدیده های طبیعی و نقاشی مربوط به سال ۱۶۰۵ در ایتالیا که توسط اِسا سعی شد به ان جوابی منطقی داده شود).