خدای مهربان و جهان قبل از بیگ بنگ.

تصویری کریستال کلیر از آسمان
برای خروج از هر ماتریکسی باید اونو شناخت.سوای اینکه یک خدا داریم و یا چندتا خدا و کی بودن و کجا هستند و آیا اصلا بودند و هستند، باید بدونیم که باورهای به خدا و کلا باورهای ایدئولوژیک منطقه به منطقه، هزاره به هزاره و حتی انسان به انسان تغییر کردند و فرق داشتن و دارن، یعنی در روند زمان بواسطه علما و حوادث و برداشتها همراه با دخالت سیاست دستخوش تغییرات زیادی شدند.

این واقعیتی هست که چه بپذیریم چه نپذیریم اتفاق افتاده،تنها چیزی که تغییر نکرده انسان است که همان انسان مانده.

.ماتریکسی که قراره روش بحث کنیم ماتریکسی هست که کلیت ذهن هوموساپین رو دربر میگیره و مختص دوره خاصی نیست،یعنی ارتباطی با ماتریکسهایی نداره که از طریق مدیا و سیستم آموزشی و مذهبی سیاسی عمل میکنند.

یک تئوری خیلی زیبا و جذاب هست بنام«آنوناکی پروگرامیرونگ» یا برنامه ریزی آنوناکی که یکی از شاخه هاش «دلیل» و «معیار» هست که در اون شما برای فکر کردن و تصمیم گیری به یک منبع اطلاعاتی محدود متصل میشید که حجم این منبع به پیشرفت اگو و تجربیاتتون از بدو تولد تا سنی که هستید بستگی داره، قابل تغییر و گسترش هست و به شما در حین اینکه امکان خلاقیت میده شما رو محدود هم میکنه.

به عنوان مثال اگر عکس آخر رو جلوی شما بذارن و بگن یک کلید رو انتخاب کن ولی قفلی جلوی شما نذارن و شما رو محیطی قرار بدن که اصلا دری وجود نداره،معیار انتخاب شما چیست؟

اینجا با اینکه به شما آزادی انتخاب داده شده در عین حال کاملا محدود هستید چون مورد مصرف اصلی رو بهتون ندادن. در مورد هوموساپین(ما انسانها) هم همینطوره،منبع ذهنی ما در حالی که فکر میکنیم داریم ازش آزادانه و در هر جهتی استفاده میکنیم، محدود است و بعضی از موارد استفادش رو در اختیار ما قرار ندادن.

امیدوارم تونسته باشم مفهوم رو برسونم.اینکه چه چیزهایی از ما پنهان نگه داشته شدن که با کلید ذهن میشه واردشون شد و یا ازشون گذر کرد،مستلزم شناخت هست که کی هستیم و از کجا میاییم.اکثریت جمعیت زمین امروزه بصورت واحد یک اعتقاد دارن،اونم اینکه در آسمانها خدایی وجود دارد که انسان رو آفریده که همدم خودش بشه در صورتی که بتونه از مراحلی با موفقیت رد شه.سوای اینکه لزوم این کار چی هست، برای آگاه کردن مردم از این نقشه یا برنامه چندین انسان انتخاب شدن که نقش رابط و راهنما رو داشته باشن.این نوع اطلاع رسانی از خدا به مردم با یهودیت آغاز شد،اما قبل از اون رو اگر دقت کنیم میبینیم در بعضی تمدنها خود شخص خدا به تصویر کشیده شده.

اگه قرآن سوره هود آیه شصت و یک رو ببینید نوشته که انسان را از خاک آفریدیم، تورات کتاب موسی قسمت دوم اگه اشتباه نکنم آیه پنج هم همینو نوشته که انسان رو از خاک آفریدیم.

خدا اولین بار این پیام را در مورد آفرینش از طریق موسی و بعد محمد به بشر داد. از خاک آفریدیم دقیقا یعنی چی و چرا خدا اینو گفته؟ موسی و محمد رو‌چه حسابی این حرف رو زدند؟

به عقبتر از موسی در تمدن سومریان بین النهرین که بریم میبینیم خیلی قبل از موسی اینها در کتیبه ها نوشته شده بوده.

لوح ششم سومری چندهزار سال قبل از موسی و محمد نوشته که چندین بار پس از نافرجام بودن تولید انسان توسط ترکیب ژن آنوناکی و نئاندرتالر،انکی به نینماه میگه شاید ترکیبی که ما استفاده میکنیم چیزی کم دارد،یک عامل بازدارنده هست که ترکیب اکثیر و تخمک مؤنث کامل نمیشود.

شاید گمشده ما (اون اکسیر یا ماده) چیزی است که در زمین وجود دارد،به همین ترتیب بجای بلورهای نیبیرویی آنها از خاک رس استفاده کردند و به پیشنهاد انکی از گِل آبیزو استفاده کردند،نینما از این گل ظرفی ساخت حمامی شکل(تشت یا کاسه بزرگ) که در اون تخمک مؤنث دوپای زمینی(نئاندرتالر مؤنث) و‌جوهره حیات رو از خون آنوناکی به آن اضافه کرد.و و و.

اینجا خیلی آیه های تورات و انجیل و قرآن مثل خدا انسان را شبیه خود آفرید،روح خود را درون انسان دمید، انسان از جنس خداست و آیه های مشابه رو راحت میشه کدیابی و تعبیر و تفسیر کرد.

اما اینکه از کجا میدونیم چاکرا داریم هم باز در این الواح که از نظر من بزرگترین گنج و مروارید زمین هستند به موضوع خوابوندن و بی حس کردن زمینیها در همون لوح ششم بهشت گمشده اشاره شده که از دنده انکی جوهره زندگی گرفته شده و به آدامو(آدم) وارد شد.

بعد از تکمیل انسان روندهایی که بخاطر اختلال عقلی پیش میگرفت نرمال نبودند، چه از تکثیر و تولید مثل بیش از حد تا به بار آوردن خرابی و صدمه زدن به طبیعت و جانوران.

به همین ترتیب مرتبا به او بقولی شاخه به درخت زندگیش اضافه میشد و یا جوهره زندگی به داده میشد و هر بار توانایی فکری اون بهبود پیدا میکرد،اینها ساختار و‌نقاط قوت فکری او بودند که تا هفت بار ادامه داشتن،امروزه بهشون میگیم چاکرا اول تا هفتم،همونطور که اشاره کردم زمانی که انسان مدرن این موجود هیبرید و دوگانه فقط یک چاکرا داشت مرتبا در حال نزدیکی جنسی و تولید مثل بود و میدونیم که چاکرا اول یا چاکرا ریشه برای ارتباطات انسانی هست.

نتیجه اینکه به کتب ادیان ابراهیمی به عنوان نوشته های برگرفته از واقعیتها و‌آثار گذشته بشر نگاه کنیم بهتر به نتیجه میرسیم تا اونا رو کلام خدا بدونیم.

کاوه_سیبکی

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *