معرفی کتاب سختی کارهای سخت، اثر بن هورویتز
بن هورویتز، کارآفرین موفق و سرمایهگذار اهل ریسک، کتاب «سختی کارهای سخت» را نوشت تا به ما سختی و سردی کارآفرین بودن را بیاموزد؛ کتابی که حاصل تجربیات کارآفرینی اوست.
ادارهی یک کسبوکار بهعنوان مدیرعامل یا رئیس شرکت، کاری طاقتفرسا و بهنوعی مبارزه در شرایط سخت است. کتاب «سختی کارهای سخت (the hard thing about hard things)» به فشار سنگینی که روی هر مدیرعامل برای ادارهی کارهای شرکت، برقراری توازن میان کارکنان و گرفتن تصمیمهای درست وجود دارد، میپردازد. بن هورویتز، صاحب وبلاگی با ۱۰ میلیون خواننده و کارآفرین باتجربه و موفق برآمده از سیلیکونولی و بنیانگذار شرکت اندرسون هورویتز است. او در این کتاب، داستان شخصیاش را از تأسیس، راهاندازی، خرید، فروش، مدیریت و سرمایهگذاری در شرکتهای مبتنی بر فناوری برای خواننده ترسیم میکند. هدف نویسنده از این ترسیم، ارائهی توصیههای ضروری و عملی است که بنا به تجربه آموخته و هیچ مدرسه و دانشگاه کسبوکاری به آن نمیپردازد.
افراد زیادی هستند که دربارهی عالیبودن راهاندازی و ادارهی کسبوکار صحبت کردهاند، اما شاید هیچکدام بهاندازهی بن هورویتز صادقانه و شفاف دربارهی شدت سختی این کار سخنی نگفته باشند. بن هورویتز، طرفدار سرسخت آهنگهای رپ است که با ترانههای آهنگهای مورد علاقهاش، درسهای شغلی را تقویت میکند. او سختی کارهای سخت در شرایط سخت را برای مدیرعامل، توصیف و با بیان راهحلهای عملی خویش، تلاش میکند او را در این راه یاری دهد. بنابراین خواندن این کتاب برای هر مدیرعامل و مؤسس شرکت و هر کسی که قصد راهاندازی کسبوکار خودش را دارد، ضروری بهنظر میرسد.
خلاصه کتاب
بن هورویتز در کتابش کاملاً مستقیم و رک دربارهی سختترین شرایط ادارهی کسبوکارها صحبت میکند. اخراج کسی که صمیمیترین دوست شما است، برعهدهگرفتن تمامی مسئولیت شرکت، تصمیم برای تعطیلکردن کارخانه و همزمان با تمام اینها، داشتن نگاهی به آینده شرایط سختی است که برای هر مدیرعاملی پیش میآید. آنها ناچار هستند برای حفظ کسبوکارشان هر روز تصمیماتی به ارزش مرگ و زندگی بگیرند. تمام توصیههایی که نویسنده در این کتاب آورده، بر مبنای موفقیتهای در کسبوکار خودش بوده است. او موقعیتهای مختلف را تحلیل میکند و به سوالاتی پاسخ میدهد که هیچ راه سادهای برایشان وجود ندارد. این مطالب سختی کارهای سخت را روشن میکند؛ کارهایی که نمیتوان هیچ فرمول مشخصی برای درست انجامدادنشان ایجاد کرد.
اگر انتخاب بین گزینههای وحشتناک و فاجعهآمیز را نمیپسندید، مدیرعامل نشوید
«کتاب سختی کارهای سخت» دربارهی سختترین و چالشیترین شغل دنیا صحبت میکند. مدیر ارشد یا مدیرعامل بودن، کاری است پر از مسئولیت سنگین و انتخابهای سخت در هر لحظه همراهبا فشار روانی و استرس زیاد. این کتاب به مدیران عامل مسیری را برای رهایی و برآمدن از پس چالشهای یادشده نشان میدهد. این درسها برای موقعیتهایی مثل استخدام و اخراج یک کارمند و ادارهی موفق کسبوکار همراهبا پذیرش مسئولیت آن بسیار عالی و کارآمد هستند.
بن هورویتز به تنهابودن مدیران ارشد اعتقاد دارد. او نمیخواهد نسخهای برای مدیران بپیچد، چون معتقد است هیچ نسخه و فرمولی برای موقعیتهای پیچیده، ساختن شرکتی با فناوری پیشرفته و رهبری گروهی افراد و نجاتشان از مخمصههای مختلف وجود ندارد. با وجود این، توصیهها و تجربههای کسی که این مسیرها را رفته و با همین موقعیتها دستوپنجه نرم کرده و درنهایت موفق به ساخت کسبوکاری میلیوندلاری شده است، میتواند بسیار اثربخش و مفید باشد. به همین دلیل است که او تنها داستان خودش را بهعنوان یک سرمایهگذار ریسکپذیر و یک کارآفرین قدرتمند برای مخاطبان بازگو میکند.
مدیرعامل یا مدیر اجرایی هر کسبوکار ناچار است با مسئولیتهای آن کسبوکار بهطور مدام دستوپنجه نرم کند. هیچ شرکتی نمیتواند بهراحتی در مسیر رسیدن به رویاهایش قرار بگیرد و ناچار است از راههای سخت و پرپیچوخم مشکلات ریز و درشت عبور کند. آنچه به مدیران کمک شایانی میکند، انتخاب درست استراتژی در نحوهی برخورد با این مسائل است که برای هر موقعیت و هر شرکت میتواند منحصربهفرد باشد. سختترین چالش برای هر مدیر، رویارویی با حالات روانی خود است. احساس تنهایی در حل مشکلات، حس مسئولیت سنگینی که بر دوش اوست، همه و همه میتواند یک مدیر را از پای در بیاورد. آنچه اهمیت دارد، صداقت دربارهی مشکلات و اخبار بد در شرکت است. مخفی نگهداشتن اخبار منفی هیچ سودی ندارد و میتواند مخرب هم باشد، چرا که باعث تضعیف اعتماد میشود.
از سوی دیگر، گاهی ممکن است شرکت نیاز به تعدیل نیرو داشته باشد. این کار بهتر است سریع و بهصورت منصفانه انجام شود. این یکی از ترسهایی است که مدیران اجرایی شرکتها با آن روبهرو هستند و نمیتوانند سریع تصمیم بگیرند. واقعیت این است که هرچه سریعتر اقدامکردن و درست تصمیمگرفتن بهدور از احساسات و تمایلات شخصی (حتی اخراج وفادارترین کارمندان) میتواند کسبوکار را از ورطهی نابودی نجات بدهد. این کار مستلزم پذیرش شکست از سوی مدیر و حفظ احترام کارمند مذکور است. علاوه بر این، مدیرعامل با اخراج کارمندان و مدیران اشتباه و نگهداشتن نیروهای درست، روحیه و اعتماد نیروهای مانده را حفظ خواهد کرد.
مراقبت از کارکنان با ارائهی آموزشهای خوب و مفید و داشتن دپارتمان منابع انسانی مطمئن و مورد اعتماد، یکی از توصیههای مفید بن هوروتیز به مدیران است. واحد منابع انسانی دارای ساختار مناسب میتواند جای درستی برای باخبرشدن مدیر از مشکلاتی باشد که از دیدش مخفی مانده است. سرمایهگذاری روی کارمندان متناسب با نقشهایشان در شرکت، راهی برای مراقبت از آنها است. آموزشهایی که به آنها داده میشود، باید کاربردی و در داخل مجموعهی شرکت و با کیفیت متناسب با شغلشان باشد.
نکته مهم دیگری که در کتاب به آن اشاره شده، دربارهی نحوهی استخدام افراد است. بن هورویتز معتقد است افراد را باید براساس نقاط قوتشان استخدام کرد و نه نقاط ضعف. اولین اولویت یک مدیر باید استخدام افراد بهدلیل تواناییهایشان باشد، نه ردکردن آنها بهدلیل نقاط ضعفشان. این نقاط قوت هر فرد است که به او در موفقیت شغلیاش کمک میکند. سرعت کاری مورد انتظار و مهارتهای فرد باید با هم در تناسب قرار گیرند تا نتایج خوبی از کار وی حاصل شود. خوشحالبودن افراد در کارشان از نکات مهم دیگری است که جلوی سیاستبازیها و لابیگری را در شرکت میگیرد. مدیرعامل یک کسبوکار باید بتواند خوشحالی کارکنانش را محقق سازد و این چالش بزرگی برای مدیر است.
بهطور خلاصه، درسهایی که این کتاب به کارآفرینان میآموزد را میتوان در چهار مورد بیان کرد:
۱. هیچ راز و فرمول خاصی در جهان وجود ندارد که به شما یاد بدهد، چطور مدیرعاملی جهانی، موفق و تأثیرگذار باشید؛ بنابراین شما به داشتن الگو و الهاماتی نیاز دارید که هنگام تصمیمگیری برای کارهایی که گزینههای خوبی برای انتخاب ندارند، بتوانید بهترین انتخاب را انجام دهید.
۲. در لحظات سخت باید صادقانه و شفاف به کارمندانتان بگویید که شرایط سختی وجود دارد. پنهانکردن سختیها از آنها تنها اوضاع را بدتر میکند. مطمئن باشید از اینکه میبینید آنها میخواهند به شما کمک کنند و مجبور نیستید تمام بار این سختی را بهتنهایی به دوش بکشید، شگفتزده خواهید شد.
۳. ترتیب رسیدگی به کارها در سازمان باید براساس این اولویت باشد: اول افرادتان، بعد محصولتان و در آخر منافعتان. اگر مراقب کارمندان نباشید، محصول آسیب خواهد دید. بهطور حتم درصورت آسیبدیدن محصول، منافع شما نیز در خطر میافتد.
۴. در کارآفرینی هیچ قوانین مشخصی وجود ندارد؛ حتی قوانینی که شما به آنها اعتقاد راسخ داشته باشید و در سنگ حکاکی شده باشند، میتوانند در لحظهای تغییر کنند. به تغییر عادت کنید و خود را با آن وفق بدهید، چون این وظیفهی شما بهعنوان یک کارآفرین است.
درباره کتاب
کتاب حاضر اثر بن هورویتز Ben Horowitz با عنوان کامل انگلیسی the hard thing about hard things, Building a Business When There Are No Easy Answers در سال ۲۰۱۴ در ۳۰۰ صفحه به چاپ رسید. انتشارات «آریانا قلم» کتاب حاضر را با عنوان کامل «سختی کارهای سخت، راهانداختن کسبوکاری که هیچ راه سادهای ندارد» با ترجمهی روان و باکیفیتی از سعید قدوسینژاد در پاییز ۹۵ ارائه کرد.
فصلها
کتاب سختی کارهای سخت، شامل ۷ فصل است که در هر کدام از فصلها بن هورویتز، توصیههایی متناسب با موقعیتهای سختی که پیش میآید، برای صاحبان کسبوکارها همراهبا داستان شخصیاش شرح میدهد. دیدن عنوانهای هر فصل از کتاب، تا حدودی بیانگر مطالب آن است و خالی از لطف نیست:
از کمونیست تا سرمایهگذار خطرپذیر
جان سالم بهدر خواهم برد
اینبار با احساس
وقتی اوضاع بهم میریزد
مراقب افراد، محصولات و منافعت باش. درست با همین اولویت
جریان کسبوکار در جریان
رهبریکردن، حتی وقتی مقصد را نمیدانی
قانون اول کارآفرینی: هیچ قانونی وجود ندارد
در پایان کتاب نیز ضمیمههایی وجود دارد که حاوی سوالاتی برای انتخاب مدیر فروش شرکت و همینطور سوالاتی در زمینهی برتری عملیاتی است.
درباره نویسنده
بن هورویتز، سرمایهگذاری خطرپذیر و شناختهشده در سیلیکونولی است که در کارآفرینیهایی که به ایجاد شرکتهای فناوری منجر میشوند، سرمایهگذاری میکند. این سرمایهگذاریها شامل شرکتهایی چون فیسبوک، Airbnb، گیتهاب و توییتر است. پیش از این، او بنیانگذار و صاحب کسبوکار آپسور بوده که آن را به قیمت ۱،۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۷ به هیلوت پاکارد واگذار کرد. او در وبلاگ خود دربارهی نگرشها و تجربیاتش بهعنوان یک مهندس نرمافزار، دانشجوی علوم کامپیوتر، بنیانگذار، مدیرعامل و سرمایهگذار مینویسد؛ وبلاگی که حدود ۱۰ میلیون بازدیدکننده دارد. او همچنین مورد توجه روزنامههای بسیاری همچون نیویورکتایمز، فورچون، بلومبرگ و اکونومیک قرار گرفته است. هورویتز درحال حاضر با همسرش فلیشیا در سانفرانسیسکو سکونت دارد.
دیدگاه دیگران
کتاب سختی کارهای سخت، در آمازون بیش از ۴.۷ از ۵ ستاره از رای ۱۰۰۰ کابر آورده است. همینطور از نظر کاربران گودریدز لایق بیش از ۴،۲ ستاره با ۳۹ هزار رای و حدود ۲۰۰۰ دیدگاه بوده است.
مجله بیزینس اینسایدر در بخش بهترین کتابهای کسبوکار سال ۲۰۱۴ خود مینویسد:
کتاب سختی کارهای سخت، بیشتر از هر کتاب دیگری در زمینهی کسبوکار که در سال ۲۰۱۴ عرضه شد، نگرش و دیدگاهی درونی از آنچه که برای راهاندازی و پیشرفت یک استارتاپ نیاز است، بهدست میدهد.
در مطلبی با عنوان «۲۵ کتاب کسبوکار عالی کارآفرینی در سال ۲۰۱۴» میخوانیم:
این کتاب قطعا یکی از عالیترین کتابهای هر صاحب کسبوکاری است که میخواهد راههای اثباتشده و صادقانهای دربارهی مدیریت و ادارهی کسبوکار بداند.
و وبسایت پاندودیلی دربارهی این کتاب نوشته است:
ارزشمندترین کتاب برای یادگیری مدیریت استارتاپ، این کتاب است.
روزنامه اکونومیک مینویسد:
یک ویژگی بیش از حد کافی در آقای هورویتز وجود دارد که او را به یک رهبر کلاسیک عالی تبدیل میکند.