چطور با یک خودشیفته رفتار کنیم؟

در جمع‌های کاری چطور باید رفتار کنیم؟

برخورد با افراد خودشیفته می‌تواند بسیار سخت باشد. ذهن آنها به گونه‌ای محدود شده است که آنها را از نگاه واقعی به بیرون خود باز می‌دارد، و جهان آنها به طور کامل به درون محدود می‌شود.

انواع مختلفی از خودشیفتگی وجود دارد، و برخورد با یک خودشیفته می‌تواند برای سلامت روانی و عاطفی شما هم ناامیدکننده و هم خطرناک باشد. با این حال، چند روش اساسی وجود دارد که می‌توانید در هنگام برخورد با هر خودشیفته‌ای، آنها را اجرا کنید.

برخورد طولانی مدت با یک خودشیفته

یاد بگیرید که یک خودشیفته را بشناسید

قبل از شروع به خطاب کردن فرد با این کلمه، باید به خاطر داشته باشید که بسیاری از افراد با اینکه تمایلات خودشیفتگی دارند، اما لزوماً خودشیفته نیستند.

با آموختن اینکه چه چیزی یک خودشیفته را می‌سازد، بهتر می‌توانید از آنها دوری کنید و با آنهایی که از قبلا در زندگی شما هستند کنار بیایید. از خود بپرسید که آیا آن شخص:

• احساس اغراق آمیزی از اهمیت خود دارد.

• انتظار یا خواستار تحسین و توجه دائمی از سوی دیگران دارد.

• توجه کمی به نیازها یا احساسات دیگران دارد.

• متکبرانه یا برتر از دیگران عمل می‌کند.

• معتقد است که آنها به نوعی خاص هستند و تنها افراد خاص می‌توانند واقعاً آنها را درک کنند.

• معتقد است که دیگران به آنها حسادت می‌کنند.

• از دیگران برای رسیدن به خواسته هایشان سوء استفاده می‌کند.

• برای رسیدن به قدرت بزرگ، موفقیت یا عشق ایده‌آل وسواس دارد.

نیازهای خود را مشخص کنید

اگر به کسی نیاز دارید که بتواند حمایت و درک متقابل را ارائه دهد، بهتر است به جای وقت گذراندن با یک فرد خودشیفته، وقت‌تان را به افراد دیگری محدود کنید که بیشتر به شما و نیازهای شما اهمیت می‌دهند. از طرف دیگر، اگر فرد خودشیفته زندگی شما از جنبه‌های دیگر جالب یا پر جنب و جوش باشد و نیازی به حمایت اضافی از طرف آنها ندارید، ممکن است فعلاً این دوستی یا رابطه مؤثر واقع شود.

• مطمئن شوید که با برقراری ارتباط با فرد خودشیفته به خودتان آسیب نمی‌رسانید. این امر مخصوصاً در صورتی صادق است که با آنها رابطه نزدیکی داشته باشید (مانند رابطه همسر یا والدین)، زیرا آنها زمان بیشتری را از شما خواهند گرفت.

• اگر متوجه شدید که از تامین نیازهای آنها خسته شده‌اید (آنها نیاز به تأیید مداوم، تمجید، توجه و صبر بی‌دریغ دارند)، پس باید در رابطه خود با آنها تجدید نظر کنید.

• اگر یک خودشیفته در زندگی‌تان از شما سوء استفاده می‌کند (شما را تحقیر می‌کند، مدام با شما صحبت می‌کند، یا طوری با شما رفتار می‌کند که انگار ارزشی ندارید)، باید فوراً از آن رابطه خارج شوید، زیرا برای سلامتی شما خطرناک هستند.

محدودیت‌های آنها را بپذیرید

اگر این شخص واقعاً برای شما مهم است، باید خودشیفتگی او را بپذیرید. از توقع یا درخواست حمایت یا توجه از فرد خودشیفته که قادر به ارائه آن نیست، دست بردارید. انجام این کار چیزی جز ایجاد احساس ناامیدی بیشتر در شما ایجاد نمی‌کند و فقط به رابطه آسیب بیشتری می‌رساند.

• به عنوان مثال، اگر می‌دانید که دوست شما ب یک خودشیفته است، سعی نکنید مشکلات خود را با او در میان بگذارید. او به سادگی قادر به همدلی نخواهد بود و به سرعت گفتگو را به خودش برمی‌گرداند.

ارزش‌های خود را با روش‌های دیگر تعریف کنید

در حالت ایده‌آل، عزت نفس به جای اینکه به حمایت بیرونی وابسته باشد، از درون ساخته می‌شود. با این حال، برای بسیاری از افراد، عزت‌نفس‌شان زمانی قوی‌تر می‌شود که دیگران آنها را تأیید کنند. بنابراین وقتی به دنبال این نوع حمایت هستید، به سراغ یک خودشیفته نروید، زیرا خودشیفته قادر به ارائه آن نخواهد بود.

• درک کنید که اگر به آن شخص اعتماد کنید، او نمی‌تواند واقعاً ارزش چیزی را که به اشتراک گذاشته‌اید ارزیابی کند. آنها ممکن است در واقع از این دانش به عنوان وسیله‌ای برای کنترل شما استفاده کنند، بنابراین مراقب باشید که به یک خودشیفته چه می‌گویید.

• به یاد داشته باشید که شعار یک فرد خودشیفته «اول من» است. هنگام برخورد با آنها، باید تحت شعار آنها عمل کنید.

سعی کنید نسبت به آنها دلسوزی داشته باشید

ممکن است گفتن این کار آسان‌تر از انجام آن باشد، اما به یاد داشته باشید: علی رغم تمام اعتماد به نفس فرضی که یک خودشیفته نشان می‌دهد، در اعماق وجود، کمبود شدید اعتماد به نفس واقعی وجود دارد که برای تسلیم شدن به تایید دائمی دیگران نیاز دارد. علاوه بر این، افراد خودشیفته زندگی کاملی ندارند، زیرا طیف وسیعی از احساساتشان را سرکوب می‌کنند.

• این بدان معنا نیست که به آنها اجازه دهید هر کاری که می‌خواهند با شما انجام دهند. یعنی به یاد داشته باشید که خودشیفته انسانی است که نمی‌تواند با افراد دیگر ارتباط برقرار کند. این اغلب در نتیجه والدین خودشیفته اتفاق می‌افتد.

• همچنین به یاد داشته باشید که افراد خودشیفته درکی از عشق بی‌قید و شرط ندارند. هر کاری که آنها انجام می‌دهند، خودخواهانه است، که یک راه وحشتناک تنهایی برای زندگی است.

• اگر به یاد داشته باشید که این رفتارهای منفی ناشی از نفرت از خود و احساس بی‌کفایتی است، ممکن است به شما کمک کند که نسبت به آنها دلسوزی کنید.

برخورد کوتاه مدت با یک خودشیفته

از بازی‌های فکری خودداری کنید

بسیاری از خودشیفته‌ها بازی‌هایی انجام می‌دهند که شما را مجبور می‌کند دائماً در حالت تدافعی باشید. بهترین راه برای مقابله با این بازی‌ها این است که بازی را بشناسید و بازی را متوقف کنید.

از بازی «سرزنش بازی» خارج شوید. از نظر یک خودشیفته، خودش هیچ وقت نمی‌تواند مرتکب اشتباهی شود و به این معنی که او همیشه به کسی نیاز دارد که تقصیرها را گردن او بیاندازد و برای هر شکستی او را سرزنش کند. به جای اینکه بخواهید بحث کنید یا توضیح دهید که مقصر شما نیستید و تقصیر آنهاست، باید حد و مرزی تعیین کنید.

• خودشیفته‌ها معمولاً دروغگوهای خوبی هستند. اگر متوجه چیزی بسیار متفاوت از آنها شدید (مخصوصاً اگر آنها را در وضعیت بدی قرار می‌دهد) به خود شک نکنید. با این حال، سعی نکنید در مورد آن بحث کنید، مگر اینکه شواهد تجربی مطلقی مبنی بر اینکه حق با شما است، داشته باشید.

حتی در این صورت نیز، یک خودشیفته می‌تواند با دروغ‌هایش همه چیز را به نفع خودش تمام کند.

• مهمترین چیزی که باید به خاطر بسپارید این است که یک نگرش غیر پاسخگو نسبت به آنها پرورش دهید. اگر یک خودشیفته در زندگی خود دارید پس باید قبول کنید که آسیب زدن، تحقیر کردن و دروغ‌ وجود خواهد داشت. بهترین کار این است که واکنش نشان ندهید. این مانند یک بازی گرفتن است، فقط لازم نیست توپ را بگیرید و آن را به عقب پرتاب کنید. در واقع، اجازه دهید توپ (توهین، بازی‌های فکری و غیره) درست در گذشته حرکت کند.

انتظار نداشته باشید که یک خودشیفته را راضی کنید

از آنجایی که خودشیفته‌ها منیت‌های بزرگی دارند و بیش از حد در مورد خود خوب فکر می‌کنند، احتمالاً شما را به‌عنوان فردی که از جهاتی پست‌تر هستید می‌بینند. ممکن است بتوانید به صورت کوتاه مدت مورد لطف خودشیفته قرار بگیرید، اما هرگز نباید انتظار داشته باشید که بتوانید در درازمدت یک خودشیفته را راضی کنید یا تحت تاثیر قرار دهید.

• آماده باشید که اغلب در برآورد آنها کوتاهی کنید. از دید آنها، شما هرگز نخواهید توانست آنچه را که آنها از شما انتظار دارند به طور کامل انجام دهید.

• سعی کنید انتقاد آنها را به دل نگیرید. به خود یادآوری کنید که این از یک جهان بینی بسیار نامتعادل ناشی می‌شود. به همین ترتیب، سعی نکنید شایستگی‌های خود را به یک خودشیفته‌ها ثابت کنید، زیرا آنها قادر به شنیدن شما نیستند.

• اگر آنها دائماً شما را تحقیر می‌کنند (خواه همسر، والدین یا رئیس باشند)، فردی را پیدا کنید که به او اعتماد دارید تا درباره صحبت‌های آنها صحبت کند (یک دوست قابل اعتماد، یک مشاور و غیره).

زیاد گوش کنید

اگر مجبورید با فرد خودشیفته در ارتباط باشید، بهترین راه مقابله این است که به سادگی گوش دهید. خودشیفته توجه و گوش شما را طلب می‌کند و اگر از ارائه آن غفلت کنید احتمالاً نسبت به شما عصبانی یا سرد می‌شود. البته همه چیز محدودیت‌هایی دارد و اگر خودشیفته در زندگی شما توجه شما را در زمانی می‌طلبد که شما نمی‌توانید آن را ارائه دهید، نباید تسلیم شوید. اگر قصد دارید با یک خودشیفته دوستی یا رابطه دیگری داشته باشید، باید برای گوش دادن واقعی بسیار آماده باشد.

تا حد امکان در ستایش خود صادق باشید

به احتمال زیاد، ویژگی‌هایی در مورد خودشیفته زندگی شما وجود دارد که شما آن را تحسین می‌کنید. اکثر ستایش‌های خود را حول آن ویژگی بسازید. این کار باعث می‌شود که هم رابطه‌تان صمیمانه‌تر به نظر برسد و هم اینکه یک یادآوری دائمی برای خودتان است که چرا این شخص را در زندگی خود نگه می‌دارید.

• به عنوان مثال، اگر خودشیفته شما یک نویسنده واقعاً خوب است، مطمئن شوید که این را به آنها بگویید. جملاتی مانند «شما واقعاً بیانگر خوبی هستید. من عاشق روشی هستم که می‌توانید ایده‌های خود را به وضوح بیان کنید.» آنها صداقت شما را می‌شناسند و کمتر به شما حمله می‌کنند.

• حتی اگر به خودشیفته تعارف و ستایشی را که میل می‌کند ارائه دهید، به دلیل ناامنی‌های عمیق خود، احتمالاً سعی می‌کنند راه‌هایی برای تضعیف و کنترل شما بیابند. روش‌های آنها می‌تواند بسیار ظریف و پیچیده باشد، بنابراین مراقب باشید.

لبخند بزنید و سری تکان دهید

اگر خودشیفته زندگی‌تان کسی است که نمی‌توانید از تماس با او اجتناب کنید، و متوجه می‌شوید که نمی‌توانید چاپلوسی آن شخص را هر چند وقت یک بار که لازم است تحمل کنید، بهترین گزینه بعدی سکوت است. با بسته نگه داشتن دهان خود هیچ لطفی در مورد خودشیفته به دست نمی‌آورید، اما با مخالفت نکردن با آن شخص، منفعلانه احساس موافقت می‌کنید.

• از آنجایی که یک خودشیفته نیاز به توجه دائمی دارد، لبخند زدن و تکان دادن سر راه خوبی برای دادن آن به او بدون نیاز به متعهد شدن به تعامل بیشتر است. این روش به ویژه برای آن دسته از خودشیفتگانی که خیلی با آنها صمیمی و در ارتباط نیستید (مانند یک همکار، یکی از اعضای خانواده که با او زندگی نمی‌کنید، یا دوستی که خیلی به او نزدیک نیستید) خوب عمل می‌کند.

خودشیفته را متقاعد کنید که چیزی که می‌خواهید به درد او می‌خورد

اگر به چیزی از یک خودشیفته نیاز دارید، بهترین راه برای دریافت آن این است که درخواست را به گونه‌ای تنظیم کنید که به خودشیفته نشان دهد که ارائه آن برای او سودمند خواهد بود.

• به عنوان مثال، اگر می‌خواهید دوستتان را متقاعد کنید که با شما به یک رستوران جدید برود، و خودشیفتگی او حول موقعیت اجتماعی او می‌چرخد، چیزی شبیه به این جمله بگویید: «شنیده‌ام اگر می‌خواهی با افراد مهم معاشرت داشته باشی، بهترین مکان برای رفتن است. »

• به عنوان مثالی دیگر، اگر می‌خواهید نمایشگاهی را با دوستی ببینید و خودشیفتگی او حول هوش او می‌چرخد، می‌توانید چیزی شبیه این بگویید: «می‌گویند که این نمایشگاه به‌ویژه برای افراد باهوش با ذهن سریع جذاب است».

انتقاد سازنده را به صورت مثبت یا خنثی ارائه کنید

خودشیفته هرگز انتقاد آشکار را نمی‌پذیرد. او احتمالاً تصور می‌کند که شما یا حسود هستید یا به سادگی عصبانی هستید و در نتیجه نظر شما را بیش از پیش بی‌ارزش می‌کند. از تحقیر بپرهیزید، حتی اگر انجام آن وسوسه انگیز باشد. چیزها را به گونه‌ای قاب‌بندی کنید که خودشیفته را به این باور برساند که او هنوز دست بالا را دارد.

• به عنوان مثال، اگر نیاز دارید که به مشتری خودشیفته یادآوری کنید که به شما پول پرداخت کند، به آرامی از او بپرسید که دوره پرداخت توافق شده را یادآوری کند به جای اینکه مستقیماً بیان کنید که پرداخت دیر شده است.

مداخله کردن برای کمک به فرد خودشیفته

تعیین کنید که آیا یک مداخله مناسب است یا خیر

گاهی اوقات، به خصوص زمانی که خودشیفته کسی است که دوستش دارید (یک فرد مهم، یک والدین یا فرزند)، ممکن است بخواهید مداخله‌ای را در نظر بگیرید. این می‌تواند بسیار دشوار باشد، زیرا متقاعد کردن یک فرد خودشیفته که مشکلی دارد می‌تواند بسیار سخت باشد.

• بهترین زمان برای انجام یک مداخله، بعد از یک اتفاق بسیار تغییر دهنده در زندگی فرد خودشیفته است (مثل بیماری، از دست دادن شغل و غیره) که در آن چیزهایی که منیت او را تغذیه می‌کنند آسیب می‌بینند یا حذف می‌شوند.

از یک متخصص کمک بگیرید

شما به یک فرد بی‌طرف و باتجربه برای مداخله نیاز دارید، زیرا ممکن است در طول مداخله همه چیز احساسی و طوفانی شود. آنها همچنین می‌توانند به شما در برنامه‌ریزی مداخله کمک کنند و به شما ایده‌ای در مورد چگونگی انجام مداخله بدهند. سعی کنید از کسی مانند رفتار درمانگر، روانشناس یا مددکار اجتماعی بالینی دارای مجوز که تجربه برخورد با افراد خودشیفته را دارد، مشاوره بگیرید.

• یک متخصص می‌تواند گزینه‌های درمانی مختلف را با شما در میان بگذارد. روان درمانی انفرادی و گروه درمانی هر دو مزایای خود را دارند و نشان داده شده است که به افراد خودشیفته کمک می‌کند تا افراد دیگر را به عنوان افرادی که به اندازه آنها مهم هستند ببینند.

• به اطراف خود نگاهی بیندازید و از افرادی که به نظرات آنها اعتماد دارید بپرسید که چه کسانی را توصیه می‌کنند. شما می‌خواهید مطمئن شوید که فرد مناسب برای این کار را انتخاب می‌کنید.

از ۴ یا ۵ نفر دیگر کمک بگیرید

اینها باید افرادی باشند که به نوعی به خودشیفته نزدیک هستند، یا افرادی هستند که توسط خودشیفته صدمه دیده‌اند، اما مایلند به فرد کمک کنند.

• مطمئن شوید که این افراد قرار نیست زودتر به خودشیفته هشدار دهند و در مورد آنچه در حال وقوع است شایعات پخش نکنند.

مداخله را برنامه ریزی کنید

مداخله یک چیز فوری نیست. شما باید برنامه ریزی کنید که کجا و چه زمانی و چه چیزی قرار است بگویید و انجام دهید. متخصص می‌تواند در اینجا با برخی از آنچه که از مداخله انتظار دارید به شما کمک کند.

چند نکته را در صحبت‌تان در نظر بگیرید

اینها نکات اصلی هستند که می‌خواهید در طول مداخله به آنها پایبند باشید. اینها می‌توانند مواردی مانند این باشند که چگونه مسائل خودشیفته به خانواده آسیب می‌زند (نمونه‌های مشخصی بیاورید) و اینکه چرا شما مداخله می‌کنید.

• در صورت امتناع از مداخله، شما باید پیامدهایی برای اعمال آنها داشته باشید. این می‌تواند هر چیزی باشد، از شرکت نکردن در فعالیت‌هایی که برای خودشیفته مهم است تا پایان دادن به رابطه. این به شما اهرمی در تلاش شما برای متقاعد کردن آنها برای تغییر می‌دهد.

روشن کنید که خودشیفته چگونه به خود آسیب می‌رساند

مهم است که در طول مداخله از شفقت خود استفاده کنید، زیرا دلیل انجام آن این است که آنها فرصتی برای بهتر شدن داشته باشند. بگذارید خودشیفته بداند که ایجاد تغییر به نفع او و دیگران خواهد بود.

• از عبارات «من» استفاده کنید. این نوع زبان کمتر ممکن است فرد خودشیفته را در حالت تدافعی قرار دهد. به عنوان مثال بگویید: «وقتی دائماً گفتگو را به سمت خود می‌چرخانید، احساس می‌کنم نادیده گرفته می‌شوم» یا «احساس می‌کنم که از من انتظار دارید دائماً از نظر عاطفی در دسترس باشم بدون اینکه در ازای آن حمایت عاطفی از من بکنید». باز هم از مثال‌های خاصی از مواقعی که به شما صدمه زدند استفاده کنید.

برای این احتمال که مداخله جواب ندهد آماده باشید

به یاد داشته باشید که اگر مداخله‌ای را انجام دهید، به این معنا نیست که خودشیفته در واقع کاری را که برای بهتر شدن باید انجام دهد، انجام می‌دهد. به همین ترتیب، درمان برای خودشیفته‌ها همیشه جواب نمی‌دهد، بنابراین برای هر نتیجه‌ای آماده باشید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *