کوهنوردی میتواند باعث جنون شود و ما دلیل آن را نمیدانیم!
ممکن است امروزه «هاوارد فیلیپس لاورکرافت» شخصیتی دو قطبی به حساب بیاید، اما او در مورد مسئلهای حق داشت؛ «دیوانگی در کوههای تار وجود دارد.» حال محققان مشکل پزشکی جدیدی را بهجز بیماری ترس از ارتفاع کشف کردند. محققان این وضعیت را «جنون ارتفاعِ زیاد» نامیدهاند که در ارتفاع بیش از ۷۰۰۰ متر اتفاق میافتد و اغلب با توهمات شدیدی همراه است.
موارد بسیاری از کوهنوردانی به ثبت رسیده است که این وضعیت را در ارتفاع بالا تجربه کردهاند. این وضعیت با توهمهای دیداری و شنیداری از جمله دیدن حرکات و شنیدن صداهایی که وجود ندارند، همراه است و زمانی که کوهنورد اقدام به صعود انفرادی میکند، این وضعیت تشدید میشود. نوعی توهم حسی متداول وجود دارد که آن را با نام «فاکتور انسان سوم» میشناسند. این وضعیت زمانی اتفاق میافتد که فرد احساس میکند، شخص دیگری به همراه او به قله صعود میکند و این وضعیت منحصر به کوهنوردی نیست. «سر ارنست شکلتون» این پدیده را در زمان پیمودن قطب جنوب به تاریخ ۱۹۱۴ میلادی گزارش داده بود.
مدتها است این وضعیت به بیماری شدید ارتفاع نسبت داده میشود که در آن، بدن فرد سریعتر از آنکه با اکسیژن کم سازگار شود، به ارتفاع بالا صعود میکند. نشانههای این وضعیت شامل سردرد، رِخوَت، بیدقتی، گیجی، تهوع، بیخوابی، خونریزی از چشم و در موارد شدید، وجود بیش از حد مایعات در مغز و ششها است. این آماس مغزی را دلیل وجود نشانههای جسمی از جمله گیجی، عدم تعادل، سردرد و توهم میدانستند.
اما اکنون محققان مرکز تحقیقاتی یوراک در ایتالیا و دانشگاه پزشکی اینسبروک در اتریش، اظهار داشتند توهمهای دیداری و شنیداری مربوط به وضعیت جداگانهای هستند. محققان ۸۳ گزارش مربوط به تجربیات جنون ارتفاع در مقالات علمی به زبان آلمانی را بررسی کرده و نشانههای گزارششده را مورد تحقیق قرار دادند.
«هرمان بروگر»، مدیر موسسهی پزشکی اورژانس کوهستان در مرکز تحقیقاتی یوراک در اینباره گفت: «در این تحقیقات، ما دریافتیم گروهی از نشانهها وجود دارند که تماماً مربوط به جنون هستند. به بیانی دیگر، با وجود اینکه این نشانهها به ارتفاع بالا مربوط میشوند، نمیتوان آنها را به آماس مغزی ارتفاع بالا یا دیگر عوامل ارگانیکی نظیر از دست رفتن مایعات، عفونت و یا بیماریهای ارگانیک نسبت داد.»
محققان از علت دقیق ایجاد این توهمها، اطلاعاتی در دست ندارند. «هیپوکسیا» یا «کمبود اکسیژن» در بافتهای بدن و مراحل اولیهی تورم مغز میتواند در این مسئله نقش داشته باشد. حتی تنهایی یا بودن در میان گروههای کوچک انسانی در شرایط سخت، با دیگر مواقعی که فاکتور انسان سوم اتفاق میافتد، سازگار است، میتواند بر احتمال وقوع این وضعیت قوت ببخشد. همه میدانیم که با برگشتن فرد به ارتفاع ایمن، نشانهها از بین رفته و در دراز مدت هیچ تاثیری بر جای نمیماند.
دیگر محقق این تحقیقات، «کاترینا هوفنر»، از دانشگاه پزشکی اینسبروک در اینباره گفت: «این کشف به ما کمک میکند تا بررسی دقیقتری از جنون موقت در افراد سالم انجام دهیم. این تحقیقات میتواند نتایج مهمی در راستای درک بهتر بیماریهای روانی نظیر اسکیزوفرنی به ما ارائه کند.»
میتوان از این یافتهها به منظور آمادگی بهتر کوهنوردان برای صعود استفاده کرده و روشهای درمانی برای مواجهه احتمالی با این وضعیت ابداع کرد. همچنین محققان میتوانند این نتایج را بار دیگر در آزمایشگاه و در شرایط اکسیژن و فشار هوای کم تکرار کنند. گروه تحقیقاتی در صدد همکاری با پزشکان نپالی است تا ارزیابی دقیقتری از دفعات وقوع جنون، خطرات احتمالی و عوامل محرکهی آن داشته باشند.