اوتانازی، ترحم یا وحشی گری؟

خودکشی ازدیدگاه ادیان مختلف گناهی بزرگ و غیرقابل بخشش است چراکه شخص جان ارزشمند خودرا از بین میبرد، اما اگر شخصی بیماری بسیار دردناک دارد باید انرا تا لحظه ی مرگ تحمل کند؟

این سوال نسبتا فلسفی صدها سال است ذهن بسیاری را مشغول کرده است تا اینکه شوپنهاور برای اولین بار در مدح خودکشی اجباری و یا اختیاری مطالبی را بیان کرد، امروزه روشی وجود دارد که در ان بیمارانی که حال انها بسیار وخیم است را در ان از بین میبرند! روشی به نام اوتانازی…

اوتانازی در یونانی به معنای مرگ خوب و در معنای لاتین خود به معنای مرگ ارام است، این روشی است که در ان شخص بیمار به درخواست خودش و یا نزدیک ترین شخص خونی خود و به علت شدت بیماری که حاصل دردهای شدید و زجراور است میمیرد.

دادگاه لاهه ی هلند بر سر تصویب این قانون در ارکان پزشکی سال هاست دچار مشکلات زیادی است و تعداد زیادی از کشورها خصوصا کشورهای اسلامی مخالف این قانون بودند که در نهایت باعث شد هرکشوری خودش در مورد اجرای این قانون تصمیم بگیرد، بر اساس قوانین تصویب شده در این رابطه قطع سرم و تغذیه وریدی، قطع اکسیژن، جلوگیری از دیالیز و جداکردن فرد از دستگاه‌های حمایتی ارگان‌های حیاتی، همچنین دادن داروهای مسکن با دوز بالا، که موجب کاهش هوشیاری و تسریع مرگ می‌شوند، از روش‌های اوتانازی به حساب می‌آیند.

اوتانازی دارای دو روش کلی است که در روش اول با موافقت بیمار پزشک داروهای خاصی را تجویز میکند که مرگ بیمار را نزدیک تر و همین طور سریع تر کند، اما در روش دوم خود پزشک عامل مرگ است و بیمار مدت هاست هوشیاری ندارد.

در برخی کشورها مانند هلند، سوئد، بلژیک و چند ایالت از ایالات متحدهٔ آمریکا شامل اورگان، واشنگتن و مونتانا اوتانازی به روش غیرمستقیم قانونی است، البته کمیسیون پزشکی باید وضعیت بیمار را کاملاً بررسی کند اما در سوئد کلینیکی وجود دارد که بیماران سراسر اروپا از مدت‌ها قبل وقت می‌گیرند تا به آنجا بروند و اقدام به اتانازی کنند.

مخالفان و موافقان این روش سال های جدل های زیادی باهم دارند، از طرفی موافقان انرا مرگی آسان، اختیاری و شرافت مندانه میدانند و از طرفی دیگر مخالفان انرا باعث افت پیشرفت علم پزشکی و افزایش ترس از بیمارستان ها و عدم انجام عمل های جراحی میدانند.

بزرگترین اوتانازی تاریخ به شکل غیرداوطلبانه و توسط دکتر منگله در سال ۱۹۳۹ در المان نازی اجرا شد که در ان بیش از ۵۰۰۰ کودک زیر ۳ سال که دارای بیماری های وخیم ذهنی و جسمی بودند کشته شدند.
تفاوت اساسی اوتانازی و خودکشی در این مسئله است که در اوتانازی خود شخص هیچ دخلی در مرگ خود ندارد و درنهایت بیماری و یا کمبود وسائل حیاتی باعث ان خواهد شد، از معروف ترین افرادی که از این روش استفاده کرده اند، پیر ولبی نویسنده ی ایتالیایی است که به درخواست خودش سه روز پس از ورود به کما دستگاه تنفسیش قطع شد و از دنیا رفت اما کلیسای ایتالیا به شدت واکنش نشان داد و اجازه ی تشیع جنازه ی عادی را از او منع کرد.

جنجالی ترین پرونده ی اوتانازی مربوط به پاپژان پل دوم است که به نظر میرسد برخلاف قوانین مسیحیت و حرف های خودش از این روش برای مرگ استفاده کرده است.

شوروی و المان نازی در سال های ۱۹۳۵-۱۹۴۵ بیش از ۷۰ هزار نفر را به این روش از بین بردند، در المان نازی از تزریق مرگبار و مستقیم سیانید نیز استفاده میشد، و در سال ۱۹۴۱ در پروژه ای با نام خلوص طلایی تمام افرادی که ملیت المانی داشتند خارج از نژاد مورد بررسی قرار گرفتند و بیشتر افرادی که بیماری وخیم، عقب ماندگی ذهنی، مشکلات جسمی و … داشتند اوتانازی شدند.

امروزه پزشکان تنها اجازه ی مواردی را صادر میکنند که بیمار به طور قطع از بین خواهد رفت، برای نمونه در سال ۲۰۱۲ در مونتانای امریکا دختری که دچار یک بیماری عجیب شده بود به درخواست پدر و مادرش به این روش از دنیا رفت.

در کشورهای اروپایی و امریکا تمام جانوران خانگی بی سرپرست اوتانازی میشوند، با وجود اعتراضات زیاد سازمان حمایت از حقوق حیوانات به نظر میرسد این تنها راه ممکن است (البته در مواردی که جانور اسیب شدید دیده است این عمل بسیار به جاست)، با این حال در المان و نروژ باغ های مخصوصی درست شده است که جانوران بی سرپرست به انجا انتقال میابند و تا زمان یافتن صاحبی جدید در انجا میمانند.

نظر شما چیست؟ اوتانازی درست یا غلط؟!

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *