برای بهترین سال زندگی باید یاد بگیریم که …

موفقیت

در سفر به سوی بهترین سال زندگی٫ موانعی در راه ظاهر خواهند شد.

در این جاده به بن بست های دلسرد کننده ای برمی خوردیم و وسوسه هایی جذاب ما را از مسیر رسیدن به رویاهایمان منحرف می کنند.

برای تضمین آنکه امسال بهترین سالی که تا کنون داشته ایم باشد٫ باید یادبگیریم چگونه از این دام ها که در گذشته مانع پیشروی ما بوده اند٫ دوری کنیم.

باید از الگوهای عادتی و رفتارهایی که برایمان مفید نیستند مانند افکار٫ عادات٫‌ بهانه ها و کردارهایی که مانع از آن می شوند تا بهترین سال زندگی مان را داشته باشیم٫ کاملا دور بمانیم.

اگر در این مسیرهای آشنا با عادت های نادرست پیش برویم٫‌ از تحقق رویاهایمان همان اندازه دور می مانیم که هم اکنون هستیم.

این رفتارها راه گریز و شانه خالی کردن است.

گرچه اغلب بنظر می رسد که آنها کوتاه ترین راه رسیدن به حل مسئله یا خشنودی هستند٫ اما همان گونه که خیلی زود درمی یابید ما را در مسیر موفقیت به هیچ جایی نمی رسانند.

به بیان دیگر در انتهای این راه های اغواگر از هیچ گونه ای موفقیتی برخوردار نمی شود.

سریع ترین راه به سمت خوشبختی

کاری را انجام بده که تو را به سمت خوشبختی هدایت می کند.

تمام چیزهایی که تو را به خوشبختی وابسته می کند رها کن و بدین طریق احساس خوشبختی خواهی کرد، بدان خوشبختی مقطعی است.

حال خوب بنگر، بی واسطه چگونه خود را برای همیشه خوشبخت احساس می کنی؟

چه رفتار و روشی بدون واسطه تو را بی نهایت خوشبخت می کند؟

خوشبختی مقطعی و وابسته به غیر را کشف کن و هرچه زودتر آن را از زندگی خود دور کن یا خود از آن فاصله بگیر.

خوشبختی واقعی آموختنی است نه خریدنی!

خوشبختی این است که راهت را درست انتخاب کنی.

مدیتیشن روزانه خوشبختی را به ارمغان می آورد

با چشم های بسته، چیزهای بسیار بهتری خواهید دید.

مدیتیشین با وهم و خیال زمین تا آسمان فرق دارد.

بسیاری از مردم فکر می کنند که مدیتیشن یعنی خیالاتی شدن، در حالی که عکس آن صادق است.

مدیتیشین به معنای تمرکز است، دقیقا باید با دم و بازدم صحیح، افکار را به جهت مثبت سوق دهیم.

باید افکار، ذهن، جسم و روح خود را با دم و بازدم صحیح میزان کنیم و به هرآنچه که اساس شادی ما را فراهم می کند، فکر کنیم و زمانی که خود را روی موج صحیح تنظیم کردید، روز خود را آغاز کنیم.

هر چه بیشتر بتوانیم خود را متمرکز کنیم، به همان نسبت کارایی ما نیز بیشتر می شود.

پس بدانیم: خوشبختی این است که هر روز خود را دوباره پیدا کنیم.

طرز استفاده از این ذهن اعجاب انگیز را بیاموزید

هر فکری که پیوسته در ذهن حفظ شود یا هر اندیشه ای که با تمرکز بر آن کار کنیم و به ضمیر ناخودآگاه انتقال یابد، اغلب جذب ویژگی هایی در ذهن می شود که بیشتر به آن ها شباهت دارد.

از آنجا که یک اندیشه شبیه بذری است که در خاک کشت می شود، محصولی از جنس خود تولید می کند، چند برابر می شود و رشد می کند.

بنابراین بسیار خطرناک است که افکار مخرب را به ذهن راه دهیم، این اندیشه ها دیر یا زود باید از طریق اقدامی فیزیکی تخلیه شوند.

از طریق اصل تلقین به خود، یعنی فکری را در ذهن نگاه داشتن و بر آن متمرکز شدن، هر فکری به عمل تبدیل می شود.

به کمک این اصل ذهن انسان می تواند از شر تمایلات ویرانگر خلاص شود و پیوسته به تمایلات سازنده توجه داشته باشد. ویژگی های ذهن انسان نیازمند آفتاب برای رشد و نمو است.

تنها راه رشد ویژگی ذهن این است که برآن متمرکز شوید، درباره آن فکر کنید و از آن ها در جهت کارهای خیر و درست استفاده کنید.

ارزانسرای آرایشی

در هر ذهن عادی، نبوغی نهفته است

در هر ذهن عادی و متعارفی نبوغی نهفته است، این نبوغ منتظر لمس آرام میل قدرتمند شماست، تا آن را بیدار و فعال کنید.

مهم نیست چندبار شکست خورده یا تا کجا سقوط کرده اید، در هر حال می توانید دوباره روی پای خود بایستید.

کسی که می گوید شانس، دوبار درِ خانه را نمی زند، قطعا اشتباه می کند می کند. شانس و فرصت مناسب شب و روز درِ خانه شما ایستاده است، بله درست است.

اگر پشت سر هم شکست های مختلف خورده باشید، چه باید کرد؟

بدانید که هر شکست سعادتی در جامه، مبدل است.

هر شکست شما را برای آزمون بعدی آماده می کند. اگر تا کنون شکست نخورده اید باید به حالتان دلسوزی کرد، زیرا بزرگ ترین آموزش راستین طبیعت را از دست داده اید.

کیست در میان ما که هرگز اشتباه نکرده باشد؟ کسی را پیدا کنید که هرگز شکست نخورده باشد و اشتباه نکرده باشد!

آنگاه به شما ثابت خواهم کرد که این شخص هرگز کار مهم و درخور توجهی در زندگی انجام نداده است.

به ضمیر ناخودآگاه تصویر درستی بدهید

هر تصویر که در ذهن خود خلق و ترسیم می کنید، به خصوص اگر با احساس و عاطفه همراه باشد، حتما ثبت می گردد و در درون و بیرون آثار خود را نشان می دهد.

لازم است به این نکته دقت شود که نباید تسلیم افکاری شوید که خواهان آن ها نیستید، زیرا منجر به تجلی موارد و اتفاقات ناخواسته می شوند.

شرایطی را تصور کنید که همه چیز به درستی و خوبی پیش می رود، تمام جزئیات را طبق روندی که مایل هستید اتفاق بیوفتد، کامل در پیش روی خود ببینید.

مراجعه کننده ای تعریف می کرد که چندی پیش با یک شریک کاری به مشکل برخورده بود، به این منظور قصد داشت که این مشکل را رفع کند.

او توضیح داد که هر شب در گوشه ای دنج، در عالم خیال تصور می کرد که در حال مذاکره با یکدیگر هستند، ضمن آرزوی موفقیت و آرامش برای او، خواستار تفاهم و سازگاری با شریکش بود.

همچنین شریک کاریش اش را تصور می کرد که با روی خوش حرفهای او را تصدیق می کند. به این ترتیب تمام اتفاقاتی را که مایل بود در واقعیت اتفاق بیوفتد، یک به یک با جزئیات واقعی تصور می نمود.

تمرین های تجسم خلاق او در نهایت نتیجه داد، چندی بعد مشکلات شغلی اش به شکلی مسالمت آمیز حل شد.

فرصتهای روزمره

ما پیوسته با فرصت های مناسبی روبرو هستیم که در جامه مسائل حل نشدنی ظاهر می شوند.

اما مهم است بدانیم، با همان فکری که مسئله درست کردیم، نمی توانیم آن را حل کنیم.

اگر مردم به تفکر تمایل داشته باشند، همه مسائل حل می شود.

مشکل این جاست که انسان ها به هر وسیله ای متوسل می شوند که فکر نکنند، زیرا اندیشیدن کار دشواری است.

سعی کنید به سمت حل مسئله پناه ببرید، نه فرار از آن.

دور شدن و فاصله گرفتن زمانی درست است که شما را به حل مسائلتان نزدیک تر کند.

عجیب نیست که از کسی بشنویم: “دوست دارم هر جای دیگری باشم، غیر از این جا.”

بسیاری از افراد گمان می کنند که اگر جای دیگری باشند و کار دیگری کنند، حال و روزشان تغییر خواهد کرد.

کلید آرامش ذهنی

برنامه ریزی خوب و مطمئن، کلید آرامش ذهن است.

اگر می خواهید روزها آرامش داشته باشید و شب راحت سر خود را روی بالش بگذارید، باید به دقت برنامه ریزی کنید.

باید به درستی بدانید که چه وقت و از چه راهی به اهداف خود خواهید رسید.

ممکن است برنامه های ما تغییر کند، اما داشتن چهارچوب مشخص به ما این اجازه را می دهد با تغییراتی کوچک در زمانبندی و نحوه انجام کارها بدون استرس و نگرانی همه چیز را تحت کنترل خود در آوریم.

سوالات کلیدی زیر می تواند شما را برای دستیابی به برنامه ای دقیق یاری دهد:

۱- به کجا می خواهم برم، آرزو و هدف نهایی من چیست؟

۲- کدام هدف خاص مرا به رویاهایم نزدیک می کند؟ چه زمانی می خواهم به آن برسم؟

۳- تصویر دقیق این رویا چیست؟

۴- در این راه چه رویدادها یا تاریخ هایی مهم هستند؟

۵- در حال حاضر چه مهارت هایی دارم که مرا در رسیدن به هدفم کمک می کند؟

مثال: قاطع و جدی برنامه تعیین شده را انجام دهم.

۶- برای به سرانجام رساندن این کار چه مهارت هایی را باید در خود تقویت کنم؟

۷- به چه کمک ها و حمایت هایی نیاز دارم؟

مثال: مشاور متخصص

۸- چند ساعت در روز یا هفته را باید به این کار اختصاص دهم؟

مثال: هفته ای ۶ ساعت

۹- چگونه این زمان را در تقویم روزانه ام بگنجانم؟

مثال: روزی ۱ ساعت

۱۰- مناطق ممنوعه ای که باید مراقبت آن ها باشم کدامند؟

مثال: بی توجهی به زمان های تعیین شده.

آیا افکار منفی واقعا بر بدن تاثیر می گذارند؟

طبق نتایج تحقیقات انجام شده با دستگاه دروغ سنج, متوجه می شویم که بدن شما در برابر افکارتان واکنش نشان می دهد, به این ترتیب دمای بدن, ضربان قلب, فشار خوب, میزان تنفس, کشش ماهیچه و تعریق تغییر می کند.

وقتی به دستگاه دروغ سنج وصل باشید و از شما سوالاتی چون “آیا پول را شما برداشته اید؟” بکنند, دستان شما سردتر می شود, قلبتان تند تر می زند و ماهیچه شما سفت تر می شود.

و اگر شما پول را برداشته باشید و درمورد آن دروغ بگویید, دستان شما عرق خواهد کرد.

این نوع تغییرات زیست شناختی, نه تنها وقتی رخ می دهد که دروغ می گویید, بلکه در واکنش به هر فکری که در سر داشته باشید, اینگونه می شود.

همه سلول های بدن شما, تحت تاثیر افکارتان قرار می گیرند.

افکار منفی به گونه ای منفی بر بدن شما تاثیر می گذارند, ضعیف تان می کنند و عصبی و آشفته تر می شوید.

افکار مثبت نیز سبب افزایش آندروفین در مغز می شوند و درد را کاهش می دهند و لذت را افزایش می دهند.

فکر های خوب بکارید

فکر هم بذر دارد و می شود آن را کاشت, کاشتن بذر اولین قدم است.

بعد باید آن را آبیاری کرد و مواظب بود که کمبودی نداشته باشد.

بدیهی است که نباید هر روز خاک را کنار زد و نگاه کرد که حال دانه چطور است.

باید به خاک اعتماد داشد, همه با این کار آشنا هستند و آن را درست انجام می دهند.

اما یک مشکل وجود دارد, بیشتر افراد به دنبال نتایج فوری هستند و حوصله صبر کردن ندارند.

می خواهند چیزی را به چشم ببینند و قانع شوند, اگر نبینند, نتیجه را قبول ندارند. البته دیدن نتیجه هم به راستی شیرین است.

حقیقت این است که هیچ کسی نمی داند, عینیت یافتن یک فکر چقدر طول می کشد.

من معتقدم فکر را باید کاشت, از آن مراقبت کرد و بدون شواهد عینی, به نتیجه اطمینان داشت.

به تقدیر مثبت نگاه کنید.

تغییر دادن موج انرژی

با آگاهی درباره احساس خود می توانید تشخیص دهید, آیا موجی که ارسال می کنید, مثبت است یا منفی.

همین احساسات, موجب می شوند همواره در حال ارسال امواجی به جهان باشید, این امواج یا مثبت هستند یا منفی.

تنها می توانید با انتخاب کلام متفاوت, افکار مثبت, به سادگی از منفی به مثبت, امواج خود را تغییر دهید.

این کار به سادگی یک پرسش است: “من چه می خواهم؟”

وقتی دوباره به دنبال پاسخی برای خواسته هایتان می اندیشید, کلام شما نیز تغییر می کند.

در یک زمان, فقط می توان یک موج را ارسال کرد و به همین دلیل است که زمانی که کلام ما تغییر می کند, ارتعاش ما نیز تغییر می کند.

به راحتی با تغییر کلمات و اندیشه های خود, امواج خود را نیز تغییر دهید.

قانون جذب به یاد نمی آورد که ۵ دقیقه, ۵ روز, ۵ ماه یا ۵۰ سال پیش چه امواجی ساطع کرده اید. این قانون فقط به موجی که در آنِ واحد در هر لحظه از خود منتشر می کنید, پاسخ می دهد و چند برابر آن را به شما باز می گرداند.

تعادل را برقرار کنید

با تجدید قوا و پر کردن مخازن انرژی خود بطور پیوسته, از اتلاف بیهوده انرژی جلوگیری کرده و بهره وری خود را افزایش خواهید داد.

سال ها سخت کوشی, کار کردن و موکول کردن مسافرت به دوران بازنشستگی, روش اشتباهی است.

مساله مهم, تعادل و تداوم است.

نه تنها از نتیجه کار, که از انجام آن نیز لذت ببرید.

با گذشت زمان مبارزه نکنید, ترسیدن از زمان, اتلاف آن یا سعی در پنهان شدن از آن کار درستی نیست.

زمان و زندگی باهم پیش می روند, از هر مرحله زندگی لذت ببرید.

از هر روز بیشترین بهره را بگیرید و از هر لحظه بیشترین لذت را کسب کنید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *