خوب بودن کافی نیست باید بیدار شویم

ذهن

بیداری

 بسیاری از افراد بر این باورند که با اخلاقیات و با انجام کارهای خوب می توانند زندگی خود را با وجدانی آسوده به سر ببرند، اما برای پیشرفت در مسیر درونی و برای سیر تکامل روحی و درونی، فقط انجام کارهای خوب و مطابق با عرف اجتماعی کافی نمی باشد.

نمی توان انتظار داشت فقط با انجام کارهای خوب، بتوانیم بیداری درونی به دست آوریم و از چرخه طبیعت خارج شویم. سادگی است که بپنداریم، اگر ما چیزی درباره آگاهی و بیداری ندانیم، با ما کاری نخواهند داشت.

برخی افراد به انجام کارهای عامه المنفعه عادت دارند. این عادت برخی اوقات می تواند از نفس مایه گرفته باشد و در بهترین حالت فرد را با کارمای مثبت در این زمینه درگیر می کند. برای بیدار شدن و آگاه شدن درونی، ما نیاز به تصفیه کارماهای مثبت و کارماهای منفی داریم. باید در حالت تعادل و بدون کارما باشیم. هیچ عمل خیرخواهانه و نیکی نمی تواند باعث بیداری روح گردد.

 برای این کار بزرگ، باید بر تمام اعمال و رفتار و گفتار خود تسلط داشته باشیم. باید بتوانیم از ماشینی بودن دست برداریم. باید بتوانیم روند ماشینی بودن را قطع کنیم. باید بتوانیم کانشسنس خوابیده مان را بیدار کنیم. فقط با روحِ بیدار است که ما در مسیر عمودی قرار می گیریم و بقیه حالت ها مربوط به مسیر افقی زندگی است که با مرگ از بین خواهد رفت.

 داستانی در مثنوی وجود دارد که شیطان، فردی را برای نماز صبح بیدار می کند. فرد پس از بلند شدن یقه شیطان را می گیرد و می گوید: تو هیچ وقت هیچ کسی را برای انجام عمل خیری بیدار نمی کنی؟ هدف ات از این کار چیست؟ باید بدانیم تا زمانیکه بیدار و آگاه نباشیم، همه کارهای  ما از روی خودخواهی و از روی نفس و ایگوهاست. اعمال ما ماشین گونه و اشتباهات ما اشتباهاتی تکراری خواهد بود. برای رشد و پیشرفت در مسیر درونی، احتیاج به کار درونی و تمرین معنوی داریم.

وقتی عمل نیکی انجام می دهید، این عمل در سطح روانی اتفاق می افتد و با روح درگیر نمی شود. انجام عمل نیک، هیچگاه کارما را از بین نمی برد. اگر می خواهید به دیگران کمک کنید باید این کمک در راستای کمک معنوی باشد تا فرد بتواند رشد درونی بدست آورد و بیداری درونی را تجربه کند. هم کارمای مثبت و هم کارمای منفی باید تسویه شود، چون اگر تسویه نشوند، فرد باید تولد مجددی برای تسویه آنها داشته باشد. باید بدانیم که اعمال خوب و اعمال بد، بخشی از حواس پنجگانه و ذهن و خرد اکتسابی ما به شما می رود و هیچ ارتباطی با روح ما ندارند.

 باید بیدار شویم تا روح بتواند با رب شخصی مان ارتباط برقرار کند. بعد از ارتباط با رب، خوب و بد اعمال ما محو می شود و اعمالی مطابق با دستورات رب خودمان که در جهت پیشرفت معنوی و مسیر درونی است انجام خواهیم داد. در این بین اگر عمل خوبی هم انجام گیرد، چون مطابق با اراده رب مان است هیچ نوعی کارمای مثبت یا منفی ئی عاید ما نمی شود.

بیدار شویم و دیگران را نیز بیدار کنیم. فقط بیداری درونی می تواند ما را به رستگاری برساند نه انجام اعمال خوب و بد. گرانیگاه درونی ما همواره باید در نقطه تعادل باشد، تعادل درست در نقطه وسط، بین خوبی و بدی قرار دارد، جایی که هیچ کارما و ایگویی وجود ندارد؛ جایی که به آن صراط مستقیم می گویند. داستان خضر و موسی را به یاد آورید. موسی به اعمال خوب و بد می اندیشید و خضر اعمالی مطابق با اراده خداوند انجام می داد و با خوبی و بدی اعمال کاری نداشت.

 ابتدا باید بیدار شویم. انجام اعمال مضر را متوقف کنیم. سپس اعمال خوب و نیکو  را جایگزین اعمال بد کنیم و در نهایت به نقطه تعادل برسیم. نقطه تعادل، صراط مستقیمی به سوی خداوند است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *