قانون جذب و بهبود کیفیت زندگی

 

فیزیک و فلسفه

قانون جذب

اگر بر ذهنتان مسلط شوید, می توانید صاحب اختیار احساسات و سایر حالتهای درونی تان, مثل انگیزش, پشتکار, پذیرش, کنجکاوی و چیزهای دیگر باشید.

در نتیجه می توانید صاحب اختیار این باشید که چگونه رفتار می کنید, چه چیزی و چه کسی را به زندگیتان جذب کنید و جذب چه کسی یا چه چیزی می شوید.

این چیزها باهم عمل می کنند تا تجربه لحظه به لحظه زندگی تان را رقم بزنند و می توانید صاحب اختبار آگاهانه و ارادی همه آن ها باشید.

این شما هستید که می توانید کیفیت زندگیتان را بهبود بخشید.

هرکسی که باشید, در گذشته و حال در هر موقعیتی و جایگاهی که بوده باشید, همیشه راهی هست که بتوانید به زندگیتان مسلط شوید و هر چه را می خواهید در زندگی رقم زنید.

توجهتان را به هر چیزی که معطوف کنید, در واقعیت تجلی پیدا می کند.

زمانی که توجهتان را بر چیزی متمرکز می کنید که می خواهید رقم بزنید, یا جذب کنید, اتفاقات زیادی می افتد.

ذهن شما همیشه دنبال پیدا کردن راه حل هایی برای رسیدن به اهداف است, فقط کافی ست که هدفی را به آن بدهید, آن وقت مشغول پیدا کردن راهی برای رسیدن به آن می شود.

بیشتر افراد ذهنشان را ناخودآگاه و بی اراده متمرکز می کنند و تمرکزشان بصورت خودکار عمل می کنید, به همین دلیل چیزهایی را که نمی خواهند جذب می کنند.

ذهنتان مدتی زمانی بر آنچه می خواهید تمرکز می کند و مدت زمانی هم بر آنچه نمی خواهید تمرکز می کند, اما در هر دو حالت آن را جذب می کند و رقم می زند.

قانون هستی, همان قانون فکر است

قانون هستی, همان قانون فکر است, جلوه های افکار ماست که در بیرون نمود پیدا می کند و هرچه در درون کاشته ایم, در بیرون برداشت خواهیم کرد.

ضمیر ناخودآگاه, هرچه را به آن بدهیم, خوب یا بد, همان را در کانون توجه خود قرار می دهد و کاری به خوب یا بد بودنش, ندارد.

هر فکری به سر بنشانیم, محصول و ثمره آن را خواهیم دید.

آنچه را که احساس کنیم, همان را جذب خواهیم کرد و آنچه را تصور کنیم, همان خواهیم شد.

اندیشه ها, احساس ها و باورها, تجربه ها را می سازند و زندگی بر همان پایه, سامان می گیرد.

از یاد نبریم که تمام تجربیات ما, از حالات درونی و اعتقادات ما نشات می گیرد.

ترس و حسد را می توان با یکی شدن در آفریدگار هستی, از خود دور کرد و برای همه خیر و خوشی آرزو نمود.

موفقیت دیگران را موفقیت خود بدانیم و خوشبختی دیگران را خوشبختی خود بدانیم.

عشق, قانون تندرستی, شادکامی و آرامش روح و روان است.

کائنات جواب هر سوالی را دارد

اگر می توانستید دست به هر کاری بزنید, چه کاری می کردید؟

چه کاری انجام می دادید؟ اگر پول دغدغه ذهنیتان نبود چه می کردید؟ اگر موفقیت تضمینی بود, چه می کردید؟

زمانی که سوالی از خود می پرسید, یا در مورد هدفتان جویا می شوید, کائنات جواب را به شما منتقل می کند.

جواب از طرف ضمیر خودآگاه نیست, در غیر اینصورت باید از قبل جواب را بدانید, بلکه این جواب از طرف کائنات, ذهن جهانی است.

قبل از هر پرسشی در حالت آرامش قرار بگیرید و ذهنتان را آرام کنید.

سپس خیلی راحت از خود بپرسید: “هدف من در زندگی چیست؟”.

تلاش نکنید که با ذهن خود, جواب سوالتان را بدهید.

سوال را بسپارید به دست خدا و کائنات.

لحظه ای در آرامش باشید, حواستان به مواردی که به ذهنتان می رسد باشد و سپس توجه کنید که در طول روز, برای انجام چه کاری انگیزه دارید.

زمانی که روی موضوع دیگری تمرکز کرده باشید و در حالت رها سازی باشید, فورا جواب سوالتان به ذهنتان می رسد.

زمانی که جواب را گرفتید, شک نکنید, بلکه به فکر گاهی برای تحقق آن باشید.

برای جذب شادی و خوشبختی با کائنات هماهنگ شوید

به یاد داشته باشید که قطعا هر شخصی در کائنات به خداوند مرتبط است و همیشه هم خواهد بود.

کائنات هر لحظه به افکار, احساس و رفتار شما, پاسخ می دهد, چاره ای هم ندارد, روش کار همین است.

کائنات حکم آینه دارد و همان نوع انرژی را که از خودتان ساطع می کنید, به شما باز می گرداند.

هر نوع انرژی یا اندیشه ای که در ذهنتان شکل می گیرد و آن را بسوی کائنات می فرستید, به اشکال گوناگون و تجاربی که با همان فکر و انرژی جود در می آید, به سمتتان باز می گرداند و جذبتان می شود.

این نمونه ای بازر از “قانون جذب” رایج در زندگی است و قانون تغییر ناپذیر کائنات به شمار می رود.

بنابراین اگر مایل هستید که در زندگی به شادی و خوشبختی دست پیدا کنید, باید در هماهنگی کامل با کائنات و قانون جذب زندگی کنید.

شاد زیستن حق طبیعی هر انسان است و شما موظفید تا از راه یاری جستن از موهبت ها و استعدادهای الهی تان, به روشی که لذت را برایتان به ارمغان می آورد, خودتان را ابراز کنید.

دنیایی را تصور کنید که همگی در آن به همین ترتیب روزگار می گذرانند, دنیایی که همه مسئول افکار و اعمال خودشان هستند و نتیجه اش, پرورش افرادی سرشار از محبت, مهر, دلسوز و قدردان است.

مطابق با “راز قانون جذب” نتیجه طبیعی تمام این ها وفور نعمت و لذت مضاعف خواهد شد.

قانون جذب, روشی آگاهانه است که تمام لحظات زندگی و نوع حضور شما را در اجتماع متحول خواهد کرد.

شما با این قانون می توانید, زندگیتان را دگرگون سازید و در نهایت دنیا را متحول کنید.

مثبت اندیشی, بهره گیری از نیروهای روحی

اگر فکر خوب به سر راه دهید, خبر خوبی در پی خواهد داشت.

اگر فقر و فقدان را در نظر آورید و آن را در کانون افکار خود قرار دهید, طبعا همان نصیب تان خواهد شد.

پس هر نیرویی را می توان با دو روش به کار گرفت و به عبارتی هر نیرو دارای دو وجه یا دو حالت است.

اگر روحا و قلبا افکار خود را بر آرامش, صفا, سلامتی و رونق متمرکز نمایید و جز این ها به سر راه ندهید, هر آنچه را کاشته اید, برداشت خواهید کرد.

اما اگر خیال و پندارهای خود را بر فقر, تنگدستی, ناتوانی و … متمرکز سازید, نتایج افکار منفی خود را تجربه خواهید کرد.

تمرکز افکار خداگونه, در قلمرو نفس و باطن اعجازهایی را در زندگی تان خلق می کند که خود از آنها در شگفت می مانید.

دعا کردن یعنی خواست و آرزوی خود را به زبان آوردن, به عبارت بهتر می توان آن را شیوه اندیشه و تفکر دانست.

نوعی حالت روحی سازنده, خلاقانه, آگاهانه و پایدار که آنچه را بر صفحه ضمیر باطن ثبت می کند, همان را در پهنه فضای بیرون متجلی و آشکار می سازد.

 

احساس خوب یا بد؟ حق انتخاب دارید

قرار است که زندگی پر از لذت و شادی باشد.

وقتی احساس خوب و معرکه ای داشته باشید, اتفاقهای خوب را دریافت می کنید.

حال و هوای خوب باعث می شود که هر آنچه که می خواهید در زندگیتان ایجاد شود.

در عین حال اگر همه چیز را سخت بگیرید, زندگی سختی و مشقت را به شما می دهد.

شما روی زندگیتان قدرت دارید و می توانید با آن هرطور که دلتان بخواهد زندگیتان را طراحی کنید, برای خاطر خودتان هم که شده, حال و هوای خوب داشته باشید.

نباید اجازه دهید که احساس بد به شما غلبه کند, اگر احساس خوبی نداشته باشید, قدرت بیشتری را به آن اضافه می کنید و علاوه بر اینکه امواج منفی ساطع می کنی, احساس ناخوشایندتان بیشتر هم می شود.

شما مسئول احساساتتان هستید و باید آن را مدیریت کنید, به محض اینکه حال و هوای بدتان وجودتان را فرا گرفت, باید سعی کنید آن را خنثی کنید.

هر چه بیشتر در برابر چیزی در زندگی مقاومت به خرج دهید, بیشتر همان را بسوی خودتان جذب می کنید.

بنابراین اگر احساس بد به سراغتان آمد به آن بها ندهید, اما در برابرش مقاومت هم نکنید.

خالی شویم

یک پروفسور فلسفه, نزد استادی رفت و گفت: “آمده ام نظر ما را در مورد حقیقت بدانم”.

پروفسور برای رسیدن به اقامتگاه استاد, سربالایی را طی کرده بود, عرق می ریخت و بنظر خسته می آمد.

استاد گفت: “بنشینید, کمی استراحت کنید, من برای شما چایی آماده خواهم کرد, هرچیز به جای خود. پس از آن می توانیم صحبت کنیم. چای از حقیقت مهمتر است.”

پروفسور نمی توانست باور کند, آیا این مرد دیوانه است؟ چای مهم تر از حقیقت است؟

سپس استاد چای را آماده کرد, آن را آورد, داخل فنجان ریخت و همینطور به ریختن ادامه داد.

پروفسور فنجان و نعلبکی را در دست داشت, فنجان پر و چای به درون نعلبکی سرزیر شد, اما او خاموش ماند.

اما همین که دید چای نزدیک است به زمین بریزد گفت: “بس است, چه کار می کنید؟ چرا به ریختن ادامه می دهید؟ فنجانم پر است و دیگه جایی برای چای بیشتر ندارد!”

استاد گفت: “آنقدر که به فنجان توجه می کنید به ذهنتان توجه نمی کنید, ذهن شما بسیار پر است. در آن فقط اسباب و اثاثیه کهنه و فرسوده می بینم. آن وقت شما می خواهید, حقیقت را نیز به آن دعوت کنید؟

باید فضایی برای حقیقت ایجاد کنید, تا بتواند وارد شود.”

افکار ما, غبار و مشغولیت دایمی اند, خیلی از انسان ها چنان انباشته از افکار هستند که دیگر جایی ندارند و چیزی نمی تواند به درونشان نفوذ کند.

این یک حساب ساده است, اگر مایلید چیزی به درونتان اضافه شود, باید فضای کوچکی در اختیارش بگذارید (قانون خلاء).

افکار انسان ها, چنان ذهنشان را اشباع کرده است, که دیگر چیزی نمی تواند وارد آن شود.

هر لحظه, آغازی تازه است

نقطه اقتدار همواره در لحظه حال است.

اینجا و هم اکنون در ذهن خود ما! اصلا مهم نیست که چه مدت, الگویی منفی یا بیماری یا رابطه ای ناخوشایند یا بی پولی یا نفرت از خود را همراه داشته ایم.

می توانیم همین امروز دگرگونش سازیم.

دیگر لازم نیست که مشکلات برای شما حقیقت داشته باشد.

به یاد داشته باشید که: فقط خود شما هستید که در ذهنتان می اندیشید! شما قدرت بانفوذ و معتبر دنیای خود هستید!

اندیشه ها و اعتقادهای گذشته شما, این لحظه و تمام لحظه هایی را که تا به حال ادامه داشتند, آفرید.

آنچه اکنون برای اعتقاد و اندیشیدن و گفتن انتخاب می کنید, لحظه بعد و روز بعد و ماه بعد و سال بعد را خواهند آفرید.

شما اقتدار دنیای خود هستید! شما به همان چیزی خواهید رسید که اندیشیدن به آن را بر می گزینید!

این فرایند تازه, از این لحظه آغاز می شود.

هر لحظه, آغازی تازه است و این لحظه در اینجا و هم اکنون, برای شما آغازی تازه است.

این لحظه, نقطه اقتدار است, دگرگونی از همین لحظه آغاز می شود.

 

قانون جذب و بهبود کیفیت زندگی

اگر بر ذهنتان مسلط شوید, می توانید صاحب اختیار احساسات و سایر حالتهای درونی تان, مثل انگیزش, پشتکار, پذیرش, کنجکاوی و چیزهای دیگر باشید.

در نتیجه می توانید صاحب اختیار این باشید که چگونه رفتار می کنید, چه چیزی و چه کسی را به زندگیتان جذب کنید و جذب چه کسی یا چه چیزی می شوید.

این چیزها باهم عمل می کنند تا تجربه لحظه به لحظه زندگی تان را رقم بزنند و می توانید صاحب اختبار آگاهانه و ارادی همه آن ها باشید.

این شما هستید که می توانید کیفیت زندگیتان را بهبود بخشید.

هرکسی که باشید, در گذشته و حال در هر موقعیتی و جایگاهی که بوده باشید, همیشه راهی هست که بتوانید به زندگیتان مسلط شوید و هر چه را می خواهید در زندگی رقم زنید.

توجهتان را به هر چیزی که معطوف کنید, در واقعیت تجلی پیدا می کند.

زمانی که توجهتان را بر چیزی متمرکز می کنید که می خواهید رقم بزنید, یا جذب کنید, اتفاقات زیادی می افتد.

ذهن شما همیشه دنبال پیدا کردن راه حل هایی برای رسیدن به اهداف است, فقط کافی ست که هدفی را به آن بدهید, آن وقت مشغول پیدا کردن راهی برای رسیدن به آن می شود.

بیشتر افراد ذهنشان را ناخودآگاه و بی اراده متمرکز می کنند و تمرکزشان بصورت خودکار عمل می کنید, به همین دلیل چیزهایی را که نمی خواهند جذب می کنند.

ذهنتان مدتی زمانی بر آنچه می خواهید تمرکز می کند و مدت زمانی هم بر آنچه نمی خواهید تمرکز می کند, اما در هر دو حالت آن را جذب می کند و رقم می زند.

 

قانون جذب – از میان گفته های مایکل برنارد بک ویت

مشکلات فقط در صورتی می توانند وجود داشته باشند که توجهتان را به آنها مطعوف کنید.

مردم خودشان را خیلی محدود می بینند, آنها باید هویتشان را به طور عمیق بازسازی کنند.

خداوند شما را به سمت کاری سوق می دهد, چیزی که شما را به سمت دست زدن به یک اقدام خاص هدایت می کند.

شاید در نگاه اول کاری منطقی بنظر نیاید اما بعدها که به گذشته نگاه می کنید, می بینید که بهتری کاری بود که می شد انجام داد.

گاهی اوقات درخواست بزرگی از عالم دارید که به همان قانون جذب برمی گردد, برای این که درخواستتان برآورده شود, شما نیز باید تغییر کنید.

ایمان را درمورد قانون جذب به این صورت تعریف می کنم: “طوری دست به عمل بزنی که گویی همه چیز از قبل مهیاست.”

ایمان این است که در جهت عملی کردن دعایت حرکت کنی و بدانی که مشیت خداوند بر تحقق آن قرار گرفته است.

زمانی که شروع به تمرکز می کنید و خواسته هایتان را آگاهانه تعیین می کنید, آن وقت است که شروع به دیدن موقعیت های دیگر می کنید, که تا قبل از آن متوجهشان نبودید.

شروع می کنید به تبدیل خودتان به مغناطیسی که افرادی را جذب می کند که برای رسیدن به خواسته هایمان کمکمان می کنند.

 

قانون جذب – از میان گفته های جک کنفیلد

برای انجام هیچ کاری, زمان عالی وجود ندارد, تنها زمانی که وجود دارد, همین الان است, شما را تشویق می کنم سفرتان را به سطوح بالاتر رضایت و کارایی, همین الان  شروع کنید.

هر چیزی که می خواهی, آنجا وجود دارد و منتظر است, شما آن را درخواست کنید, اما باید برای به دست آوردنش آستین بالا بزنید.

بیشتر ترس ها نمی توانند در برابر آزمایش و تحلیل دقیق, دوام آوردند, وقتی ترس هایمان را در برابر نور بررسی قرار دهیم, ناپدید می شوند.

کسانی که با اطمینان درخواست می کنند, بیشتر بهره می برند تا کسانی که با تردید و دودلی درخواست می کنند.

وقتی فهمیدید چه می خواهید, این کار را با اطمینان و شجاعت انجام دهید.

اگر برای کاری که انجام می دهید, شور و شوق داشته باشید, همیشه به دنبال راه هایی می گردید تا در آن بهتر شوید.

باید باور کنید که ممکن است و به توانایی خودتان ایمان داشته باشید, چون بعد از اینکه تصمیم گرفتید چه می خواهید, باید باور داشته باشد که برایتان ممکن است.

مشکل اصلی اکثر مردم این است که به شکست هایشان بیشتر توجه می کنند تا پیروزی هایشان, اما واقعیت این است که اغلب مردم, پیروزی هایی بسیار بیشتر از شکستشان دارند.

وقتی شروع می کنید به برداشتن گام هایی جهت رسیدن به اهداف و رویاها, باید بدانید که به هرحال هر اقدامی کامل و بی نقص نیست.

هراقدامی هم به نتایج دلخواه نخواهد رسید.

اشتباه کردن, کارها را تا حدودی درست انجام دادن و تجربه کردن, همه و همه بخشی از فرایندی هستند که در نهایت به اوضاع بهتر منجر خواهد شد.

قانون جذب می گوید که به هرچیزی بیشتر تمرکز کنید, درباره اش فکر کنید, بخوانید و صحبت کنید, آن را بیشتر به زندگی ات جذب می کنید.

 

قانون جذب – از میان گفته های جان آساراف

کار ما انسان ها این است که به تفکر درمورد آنچه می خواهیم بچسبیم, آنچه را می خواهیم به وضوح در ذهن ببینیم و از یکی از بزرگ ترین قانون های عالم, قانون جذب استفاده کنید.

ایجاد تصاویر ذهنی قانع کننده و مثبت از آینده به همراه یک برنامه یا راه حل عملی, یکی از بهترین راه های الهام گرفتن بلند مدت و تغییر دائمی است.

تمام طرح های مکتوب در دنبا, تمام هدفهای مشروح, آرزوها, خواسته و بقیه چیزها, اگر به مرحله عمل نرسند, هیچ فایده ای ندارند.

کسانی که از دیگران زیرک تر هستند, درامد بیشتری نسبت به بقیه ندارند, بلکه کسانی می توانند درامد بیشتری داشته باشند که کارها را زیرکانه و همراه با پشتکار انجام دهند.

روزی یک ساعت صرف وقت, ممکن است همان برتری ای باشد که شما به آن نیاز دارید, تا در زندگیتان به نتایجی که می خواهید برسید.

هر قدر که برای خودتان بیشتر ارزش قائل بشید, ثروتمندتر می شوید.

فوق الهاده ترین هدیه ای که انسانی می تواند به دیگری هدیه دهد, این است که به نحوه بتواند زندگی او را بهتر کند.

توجه خود را از مواردی که نمی خواهید, به مواردی که خواستار آن هستید, معطوف کنید.

نباید بر آن بخشی که نمی خواهید تمرکز کنید, اگر به نتیجه کاری که باید انجام دهید تمرکز کنید, آن وقت تمرکز بر خواسته هایتان برایتان کاری آسان می شود.

قانون جذب – از میان گفته های هیل دواسکین

زندگی همیشه به سوی یک نتیجه مثبت در جریان است.

خواسته هایت را رها کن و به خودت اجازه داشتن بده.

تفکر مثبت و تکرار جملات تاکیدی به تلاش زیادی احتباج دارد و برای اغلب افراد هم نتیجه نمی دهد!

آنها تنها روی افکار منفی را با افکار مثبت می پوشانند که ممکن است, همچنان از درون فعال باشد.

احساسات منفی را باید با رها کردن افکار و باورهای محدود کننده از میان ببرید و آن وقت تفکران, سیر زندگیتان را هزار با مثبت تر خواهد کرد.

اگر به عمق پایین تر از موج های سطح آگاهی شیرجه بزنید, آنجا همیشه آرام خواهد بود.

ما واقعیتمان را رقم نمی زنیم, فقط توهماتمان را ایجاد می کنیم, رقم خوردن واقعیت نیازمند چیزی نیست.

اگر حس می کنید, گیر افتاده اید و در مسیری که می خواهید حرکت نمی کنید, یا دست از تمایل به تغییر بردارید یا به خود اجازه دهید که این حس را داشته باشید. هر دو کار اجازه می دهد که حس گیر افتادنتان بر طرف شود.

تمام مشکلات در ذهنمان ریشه دارند, در این لحظه, مشکلی وجود ندارد.

آزادی مال شما نیست, آزادی از شماست.

قانون جذب – از میان گفته های لیزا نیکولز

افکار و احساساتتان, کیفیت زندگیتان را رقم می زنند, همیشه همینطور خواهد بود و شکی در آن نیست.

عالم یک شاهکار تندرستی و شادکامی است.

زمانی که وفور عالم را حس کنید, خودتان را در شور و شعف و فراوانی خواهید دید.

به این ترتیب چیزهای بزرگی را که عالم برایمان دارد را در آغوش خواهیم کشید, تندرستی, ثروت و سرخوشی.

اما زمانی که با افکار منفی خودتان در برابر آن مسدود می کنید, ناراحتی و درد را خواهید کرد.

شکرگزاری باعث جذب بیشتر چیزهایی می شود که بابت آن شکرگزار هستید.

سعی نکنید گذشته را تغییر دهید و همینطور سعی نکنید همان داستان قدیمی زندگیتان را ادامه دهید, آینده تان را بسازید.

با اینکه یکدیگر را دوست داریم و هیچ وقت دست از دوست داشتن, یک دیگر بر نمی داریم, اما خیلی از مواقع دست از نشان دادن این که یکدیگر را دوست داریم برمی داریم.

چیزی که درون روابط اهمیت دارد این است که ابتدا بفهمید چه کسی دارد وارد رابطه می شود, منظور طرف مقابل نیست, بلکه خود شما هستید.

 

قانون جذب – از میان گفته های جو وایتالی

می توانید هر کاری که می خواهید بکنید, هر چه که می خواهید بشوید و هر چه را که می خواهید داشته باشید.

افکارتان علامت مغناطیسی ارسال می کنند, که مشایه خود را به سویتان جذب می کنند.

بسیار مهم است که احساس خوبی داشته باشید.

چون این احساس خوب, همان چیزی است که بصورت یک علامت به عالم ارسال می شود و شروع به جذب مقدار بیشتری از اتفاقهای هماهنگ با خود می کند.

هر چه بیشتر احساس خوبی داشته باشید, بیشتر چیزهایی را جذب می کنید که به شما کمک خواهد کرد که احساس خوبی داشته باشید و به بالا و بالاتر بردن شما, ادامه خواهد داد.

به محض اینکه طعم بخشش را بچشید, دنیای بیرونی تان تغییر خواهد کرد.

مساله این است که باید تمام مقصر دانستن ها, زیر سوال بردن ها و ایراد گرفتن ها را رها کنیم تا خود درونی مان را آزاد سازیم, تا آنچه را که می خواهیم جذب کنیم.

تا زمانی که اینکار را نکنیم, دائما دور خود می چرخیم و می گوییم, چرا به نتایجی که می خواهم نمی رسم!!!

به خود جرات ارزشمند بودن را بدهید.

تلاش برای تغییر دادن دنیای پیرامون, مثل این است که صورت نشسته و نتراشیده خود را در آینه ببینید و سعی کنید که آینده را بشورید یا بتراشید!!!

کسب و کار معلمی بزرگ است, باعث می شود که دل به دریا بزنید, دنبال رویاهایتان بروید, با ترس روبرو شوید, احساساتتان را مهار کنید, با آدم های مشکل ساز سر و کله بزنید و تعادل را یاد بگیرید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *