توضیح کامل درباره انرژی بدن انسان

هاله های انرژی بدن انسان با فرکانس مغز و تفکر انسان مرتبط هستند.ما می توانیم هاله های انرژی خود را با متمرکز شدن بر روی شخصی یا محلی هدایت کنیم فقط کافی است به آن شخص فکر کنیم بلافاصله هاله های انرژی ما با سرعت نور به سوی آن شخص فرستاده می شود .

هاله های انرژی قابل باردار شدن است ؛ اگر تفکر انسان منفی باشد هاله منفی و اگر مثبت باشد هاله مثبت.

به این ترتیب که اندیشه های مثبت، مهر آمیز، خیرخواهانه، سرشار از توانمندی، هوش و خلاقیت بر هاله اثر مثبت دارد و سطح انرژی های آن را بالا میبرد و از نظر کمی نیز میتواند هاله انسان را بزرگتر نماید .

برعکس اندیشه های منفی، بدبینیها، احساس تنفر از خود و دیگران، حسادت، خشم و هر گونه اندیشه بد بر هاله اثر تخریبی میگذارد و سطح انرژیهای آن را بشدت کاهش میدهد و انرژی زیادی از انسان می گیرد.

وقتی در مکانی احساس بدی میکنید بدین معناست که آن محل از انرژیهای منفی اشباع شده است و یا وقتی فردی این تاثیر را روی شما میگذارد یعنی او حامل انرژی منفی است . جالب است که این انرژی حتی هنگام فکر کردن به کسی ، حرف زدن ، گوش کردن و… به صورت چه مثبت و چه منفی منتقل میشود .

انجام عبادات و اعمال مذهبی مطابق با اعتقادات و نیز رعایت اصول صحیح انجام آن یکی دیگر از عوامل مهم و تاثیر گذار بر افزایش سطح انرژیهای هاله می باشد.

سیستم انرژی و بدن‌های لطیف

اغلب انسان‌ها تصور می‌کنند دنیای مادی و بدن فیزیکی و چیزهایی که با ذهن منطقی و حواس فیزیکی قابل تشخیص هستند تنها واقعیت‌های موجودند. به هرحال انسان با چشم حساس می‌تواند انرژی‌های بسیار زیادی را مشاهده کند، انرژی در درون و اطراف بدن فیزیکی جریان، و نیز شکل و رنگ دارد.

قانونی در فیزیک حاکم است مبنی بر اینکه در جهان، انرژی هرگز از بین نمی رود، صرفا تبدیل می‌شود. نیروی کار موجود در پس بدن مادی با تمام عملکردها و قابلیت هایش شامل مجموعه ای از انرژی است که بدون آن بدن فیزیکی نمی تواند موجودیت داشته باشد.

این سیستم انرژی شامل سه بخش اساسی است:

۱- بدن‌های لطیف یا بدن‌های انرژی

۲- چاکراها یا مراکز انرژی

۳- نادی‌ها یا کانال‌های انرژی

در این سیستم نادی‌ها به منزله شبکه ظریفی از شریان‌ها هستند. اصطلاح نادی (تلفظ Nade-eye) در سانسکریت به معنای نی، رگ یا سیاهرگ است. عملکرد نادی حمل پرانا یا انرژی حیاتی در تمام سیستم انرژی لطیف انسان است.

کلمه سانسکریت پرانا می‌تواند به معنای «انرژی مطلق» باشد. در زبان چینی و ژاپنی این انرژی حیاتی جهانی «chi چی» یا «ki کی» یا «gi گی» نامیده می‌شود. نمایانگر چشمه تمام فرم‌های انرژی است، و در امواج مختلف متجلی می‌شود. یکی از این فرم‌ها هواست و تنفس یکی از راه‌هایی است که از راه آن پرانا می‌گیریم.

از آنجایی که چاکراها و بدن‌های انرژی بر یکدیگر تاثیر دارند، خصوصیات و عملکرد این بدن‌ها موضوعاتی هستند که در این بخش به آن می‌پردازیم. هر چاکرا با جزئیات کامل در هفت بخش توضیح داده خواهد شد، هر بخش به یک چاکرا اختصاص دارد.

به طور معمول، چهار بدن انرژی وجود دارد:

۱- بدن اتری
۲- بدن احساس یا اختری
۳- بدن ذهنی
۴- بدن روحانی یا سیبی

هریک از این بدن‌ها فرکانس ارتعاشات مخصوص به خود را دارند، بدن اتری که به بدن فیزیکی نزدیک تر است، ارتعاشات پایین ترین فرکانس را دارد. بدن اتری و بدن ذهنی فرکانس بالاتری دارند و بدن روحانی بالاترین فرکانس را.

هریک از این بدن‌ها همانند رقصی از انرژی‌ها هستند یا فرکانس‌های خاص خود. از آنجایی که انسان رو به رشد است فرکانس‌های مربوطه مطابق با رشد افزایش می‌یابد.
آگاهی این بدن‌ها در حد ارتعاشاتشان است. وقتی ارتعاشات آنها بالا می‌رود، انسان را به فرم‌های بالاتری از انرژی حیاتی، احساسی و هوشیاری مجهز می‌کنند.

بدن اتری

بدن اتری از نظر شکل و ابعاد همانند بدن فیزیکی است، و گاهی «جفت اتری» یا «بدن فیزیکی درونی» نامیده می‌شود. عهده دار نیروهایی مثل شکل دادن به بدن فیزیکی، انرژی حیاتی و خلاق و تمام حس‌های فیزیکی است. بدن اتری با هر تناسخی دوباره فرم می‌گیرد و بعد از سه تا پنج روز پس از مرگ فیزیکی تجزیه می‌شود.

(در هر تناسخی بدن اتری، ذهنی و روحانی به خروجشان بعد از مرگ ادامه می‌دهند، و دوباره یا فرم جدید بدن فیزیکی یکی می‌شوند، بدن اتری انرژی‌های حیاتی را از راه چاکرای شبکه خورشیدی از خورشید و از راه چاکرای ریشه از خاک می‌گیرد. این انرژی‌ها را نگه می‌دارد و تقویتشان می‌کند و به طور مستمر از راه چاکراها و نادی‌ها به طرف بدن فیزیکی جریان دارد.

این دو فرم انرژی، زندگی متعادلی را برای سلولهای بدن تضمین می‌کنند. وقتی اندام‌های بدن انرژی کافی دریافت کردند بدن اتری انرژی اضافی را از راه چاکراها و منافذ پوست به بیرون می‌فرستد. انرژی که از پوست خارج می‌شود حدود ۲۰ اینچ طول دارد، از این رو کسانی که مهارت در دیدن هاله دارند اولین هاله ای که می‌بینند شکل کلی هاله اتری است.

این تشعشعات، بدن فیزیکی را مثل لایه ای محافظ در بر می‌گیرد از ورود میکروب‌های بیماری زا و مواد زیان آور به بدن جلوگیری می‌کنند و همزمان جریان پایداری از انرژی حیاتی را به اطراف ساطع می‌کنند. این ایمنی طبیعی به این معناست که هیچکس اساسا به دلایل خارجی بیمار نمی شود دلایل بیماری همیشه در درون نهفته هستند. بدن اتری و بدن فیزیکی هر دو نسبت به افکار بدن ذهنی به شدت واکنش نشان می‌دهند و به همین دلیل تفکر مثبت تاثیر زیادی در سلامتی دارد.

با به کارگیری تلقین‌های مثبت به روش‌های خاص می‌توانیم سلامتی بدن مان را افزایش دهیم. یکی دیگر از عملکردهای مهم بدن اتری نقش آن به عنوان رابط بین بدن‌های انرژی بالاتر و بدن فیزیکی است. اطلاعاتی را که از راه حواس فیزیکی دریافت می‌کنیم به بدن‌های ذهنی و اختری و همزمان انرژی و اطلاعات را از بدن‌های بالاتر به بدن فیزیکی می‌فرستد

اگر بدن اتری ضعیف شود، این ارسال انرژی و اطلاعات اشکال پیدا می‌کند، و شخص ممکن است از نظر احساسی و ذهنی بی تفاوت شود. در این زمینه جالب است که به گیاهان مخصوصا گل‌ها و درختان توجه شود. انرژی آنها شبیه به انرژی بدن اتری انسان است، می‌توانید با این تشعشعات دو هاله خود را دوباره سرشار از انرژی کنید.

بدن اختری (چاکرایی)

بدن اختری که به نام بدن احساسات هم خوانده می‌شود در عهده دار حس ها، احساسات و ویژگی‌های شخصیتی است. فضایی به اندازه بدن فیزیکی اشغال می‌کند در اشخاص پیشرفته حد و مرزش قابل تشخیص است، ظاهری شبیه به ابر دارد که با بی نظمی در همه جهات حرکت می‌کنند. اوج پیشرفت شخصی به احساسات و تمایلات و ویژگی‌های شخصیتی اش بر می‌گردد که بدن اختری روشن و شفاف به نظر می‌رسد. در این گونه موارد یک استاد زبردست می‌تواند حدود آن را به وضوح ببیند که کاملا بر بدن فیزیکی منطبق است. بدن اختری بازی غیرقابل توصیفی است از درخشش تمام رنگها که دائما قابل تغییر هستند.

اگرچه احساساتی همچون ترس، خشم، افسردگی یا ناراحتی باعث ایجاد ابرهای تاریک در هاله می‌شوند، با این حال هرچقدر شخص آگاهی اش را به روی عشق، از خود گذشتگی و شعف باز بگذارد، رنگهای درخشان تر و شفاف تری از هاله احساسات خواهد درخشید.

امواج انرژی که به بیرون می‌فرستیم، امواج همسان خود را از اطراف جذب می‌کند و با آنها یکی می‌شود. این بدین معناست که ما بارها و بارها با اشخاص و شرایطی روبرو می‌شویم که منعکس کننده آن چیزی است که به طور آگاهانه از آنها دوری می‌کنیم یا می‌خواهیم از شرشان خلاص شویم یا از آنها می‌ترسیم.

تاثیر افکار آگاهانه و اهداف روشنفکرانه بدن ذهنی بر بدن اختری که قوانین خاص خودش را دارد جزئی است. افکار آگاهانه می‌تواند به رفتار بیرونی جهت بدهد، ولی مهمتر از الگوهای ناخودآگاه نمی تواند باشد. بنابراین شخص ممکن است آگاهانه برای عشق و موفقیت تلاش کند، اما به طور ناخودآگاه فرکانس‌های حسادت یا عدم اعتماد به نفس که مانع رسیدن شخص به هدفش است ساطع می‌شوند.

شروع به ساطع کردن هرچه تندتر امواج می‌کند، و خودش را از تجربیات منفی انباشته شده که پایین ترین فرکانس‌ها را دارند می‌رهاند. بدین سان این گونه تجربیات را فراموش می‌کنیم و می‌توانیم خود و دیگران را ببخشیم.

بدن ذهنی

افکار، اعتقادات، عقل و منطق و کشف و شهود ما همه زاییده بدن ذهنی اند. سطح امواج آن بالاتر از بدن اتری و اختری است، ساختمان آن پیچیدگی کمتری دارد. به شکل تخم مرغ است و حجم آن در اشخاص پیشرفته افزوده می‌شود تا جایی که بدن اختری و هاله احساسات با هم در می‌آمیزد.

در این شیوه افکار ناشی از بدن ذهنی علی الاصول با زندگی بهتر و با مسائل دنیای ارتباط دارد. در این روند مهمترین عملکرد بدن ذهنی پیدا کردن راه حل‌های منطقی برای حل مسائل است. به هرحال این یک انحراف از ویژگی اصلی و محدود کردن ظرفیتش است. عموما عملکرد بدن ذهنی کامل کردن آن چیزهایی است که از حقایق جهان گرفته رساندن آنها به سطح بدن روحانی و آمیخته کردن آنها با ذهن منطقی.

به این معنا که این حقایق را در جهت استحکام بخشیدن به شرایط و پیدا کردن راه حلی هماهنگ با قانون جهانی به کار می‌گیرد. زمانی که بدن ذهنی کاملا پیشرفته باشد آیینه بدن روحانی خواهد شد و شخص به فرد و شناخت مجموعه نگری از «خویشتن متعال» خود در زندگی خواهد رسید.

بدن روحانی

بدن روحانی که غالبا بدن علی «سببی» نامیده می‌شود، بالاترین فرکانس انرژی را در میان بدن‌های انرژی دارد. هاله کسانی که سطح آگاهی روحانی آنها چندان بالا نیست. فقط حدود یک یارد اطراف بدن فیزیکی شان را احاطه می‌کند. ولی هاله اشخاص که کاملا به بیداری رسیده اند کیلومترها درخشندگی دارد، با تغییر شکل از حالت تخم مرغی به شکل دایره کامل.

از راه بدن روحانی است که ؟ درونی با تمام زندگی را تجربه می‌کنی. ما را به «هستی الهی» آن همیشه حاضر اساس خلقت که همه چیز از او متجلی می‌شود وصل می‌کند.

با رسیدن به این سطح از خودآگاهی به تمام موجودات خلقت دست می‌یابیم. فقط از راه بدن روحانی است که امکان شناخت سرچشمه و هدف بودن ما و هدف زندگی مان به وجود می‌آید. وقتی که پذیرایی امواج آن می‌شویم، زندگی مان با کیفیتی کاملا جدید غنی می‌شود.

تمامی اعمالمان با «خویشتن متعالی» شکل می‌گیرد و زندگی مان نشان دهنده خرد، قدرت، برکت و عشق فراگیر که ویژگی‌های طبیعی سیمای متعالی «خویشتن» هستند، خواهد بود.

ساختار و کاربرد چاکراها

بر طبق دست نویس‌های قدیمی ۸۸۰۰۰ چاکرا وجود دارد، این به آن معناست که به ندرت می‌توان نقطه ای در بدن انسان پیدا کرد که در مقابل دریافت و دگرگونی و انتقال انرژی‌ها حساس نباشد.

اغلب این چاکراها بسیار کوچک اند و نقش جزئی در سیستم انرژی به عهده دارند فقط حدود ۴۰ چاکرای فرعی وجود دارد که می‌توانند اهمیت داشته باشند. مهمترین آنها، در نقطه طحال پشت گردن، کف دست‌ها و کف پاها قرار دارد. هفت چاکرای اصلی در سرتاسر محور قائم میانی در جلوی بدن قرار دارند.

میزان امواجی که شخص اجازه می‌دهد تا در درونش کار کند بستگی به حد آگاهی او دارد که در زمینه‌های مختلف زندگی از راه چاکراها به دست آورده است یا اینکه تحت تاثیر استرس‌ها و احساسات سرکوب شده بسته شده اند.

هر چقدر آگاهی شخصی رشد بیشتری داشته باشد چاکراهایش بازتر و فعال تر خواهند بود و نیروی بیشتری قادر خواهد بود مانند طوفانی قوی وارد آنها شود.

هرچقدر این وضعیت بیشتری تکرار شود، چاکراها فعال تر و آگاهی بیشتری می‌شود و در این راه زمانی که شروع می‌کنیم تا گرفتگی‌ها را از راه چاکراها پاک کنیم و در جهت پیشرفت آگاهی جلوتر برویم در چرخه پایداری از عمل و عکس العمل قرار می‌گیریم.

رشد انسان در نور تعالیم چاکراها می‌چرخد

همه چیز در جهان ما ریتم و چرخش مشخص دارد. از اتم‌ها شروع می‌شود و همه آنچه را که در خلقت وجود دارد در بر می‌گیرد. قوانین موزون و تثبیت شده در همه جا به چشم می‌خورد.

در ضربان قلب، در تنفس، در جابجایی شب و روز، در آمدن فصول. در حرکات قابل پیش بینی ستارگان. چرخه‌ها در رشد زندگی مخلوقات تکرار می‌شوند. به عنوان مثال: در مورد گیاه اول می‌بینیم جوانه ظاهر می‌شود، بعد اولین برگ ها، سپس غنچه و بعد از آن گل و در نهایت میوه

همیشه روند مشخصی وجود دارد بنابراین منطقی است انسان که موجود روحانی در قالب بدن است پیشرفت او بر اساس روند خاصی باشد. انسان فقط این نیست که روز به روز رشد کند و مهارت‌ها و تجربیات مختلف به دست آورد، پیشرفت او طبق چرخه‌های خاص ذهنی و معنوی است.

ارزش موضوعات در تمام مراحل زندگی یکسان نخواهد بود. در ارتباط با این حقیقت خیلی سریع پی به این موضوع می‌بریم که «مادر طبیعت» در زمان معینی ما را با کاری که دقیقا بر روی دوش مان گذاشته شده است مواجه کند حتی اگر این کار متفاوت به نظر بیاید.

شاید این مطلب جالب توجه باشد که حتی قبل از اینکه به دنیا بیاییم از مراحل مختلف چاکراها می‌گذریم هرچند که این مراحل پیشرفت در جهت عکس است، یعنی از چاکرای تاج شروع می‌شود.

از راه آن جریان نورانی انرژی در جنین جاری می‌شود و در طول دوره پیش از تولد ادامه دارد. در ادامه فعالیت چاکرای چشم سوم، چاکراهای دیگر فعال می‌شوند تا پایان دوره بارداری نوبت به چاکرای ریشه می‌رسد. موجود جدیدی تا به این دنیا وصل می‌کند برای ورود به فضای ما آماده اش می‌سازد.

چطور چاکراها بسته می‌شوند.

چاکراها در سیستم انرژی انسان دستگاه‌های تقویت کننده هستند که نسبت به انسدادی که در اثر ترس ایجاد می‌شود بسیار آسیب پذیرند. علاوه بر این، قفل‌ها در طول «نادی ها» هم پیش می‌آید. یک انقباض دائم می‌تواند مانع آن شود که انرژی آزادانه جریان پیدا کند و همچنین مانع تامین نیازهای بدن‌های مختلف می‌شود، نیازهایی که برای انعکاس و پایداری آگاهی وحدت ضروری است

. وقتی تجربه جدایی، تنهایی، خلاء درونی و ترس و مرگ باعث می‌شود که در دنیای بیرون به جستجوی آن چیزی باشیم که می‌توانیم فقط در هسته مرکزی وجودمان پیدا کنیم.

باز کردن قفل ها

چاکراها را در معرض انرژی قرار دهیم که باهریک از آنها از نظر ساختاری هماهنگی دارد و چاکرا با امواج طبیعی از قفل‌ها آزاد می‌شود. این چنین انرژی می‌تواند در رنگ‌های شاد و ساده، در جواهرات ، صداها پیدا شود، با همان عناصر و فراوانی که در طبیعت وجود دارد.

به محض اینکه فرکانس‌هایی در چاکراها جریان دارد، آنها شروع می‌کنند به مرتعش شدن سریع تر و فرکانس‌های آرامتر قفل‌ها گام به گام از بین می‌روند در این مقطع انرژی‌های حیاتی جدید می‌تواند توسط مراکز انرژی جذب شده و بدون مانع از بدن‌های لطیف بگذرند.

همچون نسیمی خنک در برابر سیستم انرژی بورزد. جریان پرانایی که بدن اختری و بدن ذهنی جریان دارد قفل‌ها را باز می‌کند چون امواج این بدن‌ها ؟ از انرژی‌هایی است که جریان دارد.

نهاتیا، نادی‌های کل سیستم انرژی حیاتی به طپش در می‌آید و بدن، ذهن و روح شروع به ارتعاش با امواج بالاتر می‌کنند و در سلامتی و شعف می‌درخشند. وقتی انرژی‌های سد شده در خلال این روند پاکسازی و تزکیه آزاد می‌شوند، محتویات آنها یک بار دیگر وارد آگاهی ما می‌شوند.

می‌توانیم بار دیگر همان احساساتی را که باعث بسته شدن در اولین مکان شده بودند تجربه کنیم. ترس هایمان، خشم مان و دردهایمان، بیماری‌های فیزیکی ممکن است قبل از پاک شدن کامل برای بار آخر نمایان شوند.

در طول این زمان ممکن است احساس ناآرامی، تندخویی و خستگی شدید کنیم. به محض اینکه کانال‌ها برای قبول انرژی پاک شوند، احساس عمیق سرور، آرامش و روشنی در درون می‌کنیم.

نحوه تشخیص چاکرای بسته

چندین روش مختلف برای تشخیص وضعیت چاکراها وجود دارد می‌توانید فقط یکی از آنها را برای استفاده انتخاب کنید.

۱-کدام چاکرا در وضعیت متعادل و یا نامتعادل است و یا اینکه درست کار نمی کند این معیار شخصی را قادر می‌سازد تا خیلی سریع موارد اشکال را تشخیص دهد.

۲-روش دیگر تجزیه و تحلیل چاکراهاست، به این صورت که دقیقا مشاهده می‌کنیم کدامیک از چاکراها در شرایط غیرعادی استرس و یا شوک به طور قابل ملاحظه ای واکنش نشان می‌دهد.

۳-از وضعیت ظاهری بدن و زبان تن نیز می‌توانیم متوجه شویم که کدام چاکرا بسته است بدن ما آینه ای است که ساختار انرژی‌های لطیف مان را نشان می‌دهد. هرگاه خصوصیات بدنی غیرعادی خود را نشان دهند. مثل خمیدگی ستون فقرات، ورم، نگرانی، ضعف و مانند اینها، می‌توانیم آنها را به چاکرای به خصوصی که به آن قسمت از بدن مربوط می‌شود ارتباط دهیم.

۴-راه دیگری برای تشخیص بر مبنای و توانایی احساس آنچه شخص در چاکراها حس یا تجربه می‌کند، قرار دارد. برای انجام این کار درمانگر خود را با بدن انرژی بیمار هماهنگ می‌کند.
در کتب سنتی، سیاسی، ویژگی‌های مختلفی برای عملکرد بارز چاکراها ذکر شده است. در این میان عادت‌های خواب اهمیت خاصی دارد.

جنسیت و چاکراها

جنسیت انسان به معنای ظهور و انعکاس نقش جاودانه خلقت است که همواره در تمام سطوح حیات در سرتاسر گیتی اتفاق می‌افتد. در لحظه خلقت زمانی که «بیگانگی»، به «کثرت» بدل شد، هستی بدون شکل در ابتدا به دو فرم انرژی بنیادی تقسیم شد: نیروی مذکر بارور، و نیروی مونث پذیرا.

صدها سال پیش فردی چینی این نیروهای نخستین را به نام «ین» و «یانگ» نامید. تاثیر متقابل این انرژی‌ها تمام «خلقت» را پدید آورد. نیروی مونث «ین» بدون وقفه با بذر نیروی مذکر «یانگ» بارور شده و تمام فرم‌های گوناگون حیات را به وجود می‌آورد.

در سطح انسان فیزیکی، این تاثیر متقابل نیروها به شکل تمایلات جنسی خود را نشان می‌دهد. از راه آن انسان با عمل جاودانه خلقت حیات ارتباط برقرار می‌کند و شور و شعف او ممکن است تجربه انعکاس برکت خلقت باشد.

اغلب آدم‌ها روابط جنسی را فقط از راه چاکرای دوم تجربه می‌کنند، به علاوه انرژی چاکرای ریشه به عنوان یک نیروی سائق نقش بارزی در مرد به عهده دارد. اگر روابط جنسی به چاکراهای پایین محدود شود تجربه ای نسبتا یک سویه است و هر دو طرقف که ضعیف و ناراضی شده اند سریعا میل به جدایی پیدا می‌کنند و دوباره تنها می‌شوند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *