تمدن کتاب مقدس برندگان

شهری باستانی

در پایان آخرین سیل ، مردم هنوز رشد بزرگی داشتند (۴-۶ متر) و تعدادی از مردم آن را تا زمان ما حفظ کردند. ماژلان از آخرین غولهای اینچنینی خبر داد ؛ او آنها را در سفر خود به سراسر جهان در Tierra del Fuego دید. نیاکان ما نه تنها رشد بلکه بسیاری از دستاوردهای فرهنگ خود را حفظ کردند. با این حال ، که او نتوانست سیل را از بین ببرد ، نیروهای شیطان نابود شدند. در سالهای مسیحیت اولیه ، مردم هنوز می دانستند که زمین مسطح نیست ، همانطور که دانشمندان به ما آموختند ، اما دور خورشید گرد شده و می چرخد \u200b\u200b، و کهکشان راه شیری بسیاری از جهان های مسکونی است. این دیدگاه ها گسترده بود ، چنان که در بسیاری از نویسندگان باستان یافت می شود: ارسطو ، آناکساگوراس ، متودوت. اگر شهرهای قرون وسطایی در انگلیس ، فرانسه ، اسپانیا ، آلمان بدون هیچ برنامه ای ساخته می شدند ، پس از آن ۲۵۰۰ سال قبل از تولد مسیح ، به عنوان مثال ، محجو دارو و هاروپس ، واقع در آن کشور که اکنون پاکستان است ، برنامه ریزی شده بدتر از واشنگتن مدرن یا پاریس نبود ، خیابان ها مستقیم بودند. ، سیستم آبرسانی و فاضلاب وجود داشت ، آجری که از آن ساخته شده این شهرها نسوز بوده.

گرمایش مرکزی با استفاده از آب گرم در قرن ۱۷th اختراع شد ؛ پیش از آن ، تمام اروپا در فصول سرد یخ زده بود. اما ۴۰۰۰ سال قبل ، خانه های ثروتمند کره ای دارای اتاق های بهاری بودند که توسط هوای گرم که از طریق لوله های زیر کف در گردش بودند ، گرم می شدند. رومیان باستان از سیستم گرمایش مشابهی برخوردار بودند. ما شنیده ایم که در بابل از علائم راهنمایی و رانندگی استفاده شده است و حتی در روم باستان نیز کنترل کننده های راهنمایی و رانندگی وجود داشتند که در ساعات عجله ترافیک یک طرفه را تنظیم می کنند. مشخص است که در آنتیو باستان نورپردازی خیابان وجود داشته است.

در موزه های مصر در سال ۱۹۷۲ ، اشیاء زیادی در سارکوفاژی اهرام پیدا شد ، که مدل هایی از گلایدرهای مختلف ، هواپیما ها ، هیدروپلان ها هستند. آنها از چوب ساخته شده اند و به دلیل آب و هوای خشک در اهرام نگهداری می شوند ، مدل هایی از طلا وجود دارد. نقشه برداری قطب جنوب در نقشه پیری ریس در دوره ای که فاقد یخ بود انجام شد. دقت آن به حدی است که به گفته برخی از کارتوگرافها ، ایجاد آن بدون هواپیما غیرممکن است.

اما مصریان باستان نه تنها می توانستند پرواز کنند. با توجه به تعدادی از منابع مکتوب ، می توان نتیجه گرفت که ارابه های بخار در مصر باستان مورد استفاده قرار می گرفت ، و هرون ، مهندس اسکندریه ، یک موتور بخار ایجاد کرد که ترکیب یک توربین و یک موتور جت بود. علاوه بر این ، وی به اختراع سرعت سنج معروف شد. پاپیروس پزشکی مصر از سلسله یازدهم درباره نوع خاصی از قالب که بر روی آب راکد شکوفا می شود ، صحبت می کند ، که برای درمان زخم ها و زخم های باز تجویز شده است ، یعنی. ۴۰۰۰ سال قبل از فلمینگ ، مردم از پنی سیلین اطلاع داشتند. امپراتور چین چینگ شی (۲۵۹-۲۱۰ قبل از میلاد) ، مطابق توصیف های تواریخ ها ، دارای “آینه جادویی” بود که می توانست تمام موجودات بدن را روشن کند و از آن برای تشخیص بیماری استفاده می شد. وایکینگ ها در طول سفر خود از یک سنگ خورشید استفاده می کردند که در صورت ارسال به خورشید ، حتی در هوای ابری ، رنگ آن را تغییر می داد.

برتری پیشینیان بر ما حتی می توان در دانش یونانیان باستان که بقایای دانش بورایی ها هستند ، مشاهده کرد. به دلایلی ، ما از این اعتقاد پیشینی نتیجه می گیریم که تمدن ما از یونان باستان بالاتر است. اما قضاوت بر اساس شواهد معجزه آسا حفظ شده – این عقیده صحیح نیست. توماس اندروز در کتاب خود “ما اول نیستیم” (که در مجله ما منتشر شده است) کشف کرد که رایانه ها و روبات ها در یونان باستان وجود دارند. حتی در قرون وسطی ، جادوگر مشهور آلبرت کبیر یک خدمتکار روبات ایجاد کرد که نتوانست کار روبات های مدرن را انجام دهد. به طور طبیعی ، این ربات نه تنها روی یک اصل مکانیکی کار می کرد. سپس هنوز هم می توان چنین چیزهایی را خلق کرد ، زیرا بسیاری از مزخرفات و دروغ ها در کتاب های مربوط به جادو درج نشده است. رمز و راز معروف دیگر یونان باستان ، آتش یونان چیست؟ پیشنهادات زیادی در مورد ماهیت آن ارائه شده است ، اما بیشتر محققان قبول دارند که این ماده قابل اشتعال شبیه به ناپالم است. به نظر می رسد ماهیت این آتش بس پیچیده تر است.

“اشتباه” ارسطو ، که به طور نادرست تعداد پاهای یک مگس را شمارش می کرد ، در حال حاضر به مثالی در زبانها تبدیل شده است. به جای شش نفر ، به دلایلی چهار نفر شد. من فکر می کنم او اشتباه نکرد و مگس ها در آن زمان واقعاً چهار پا داشتند. اما به دلیل شور و شوق یونانیان از آتش خود ، که کشیش ها ، مگس ها و سایر حشرات آموخته شده برای دریافت ، تحت جهش های عظیم هسته ای قرار گرفتند و شروع به داشتن شش اندام کردند. به همین ترتیب گاوهای شش پا ، اسب و خوک در منطقه فاجعه چرنوبیل متولد می شوند. شاید افسانه باستانی هند از شهری واقع در پای الراس هندو کوش ، که در آن ، طبق افسانه ، شش نفر از افراد مسلح در آن زندگی می کردند ، اتفاقات واقعی را نشان دهد که عواقب جهش زایی رادیواکتیو بوده است. توضیحات مربوط به دستاوردهای فنی یونانیان فقط به ما نرسیده است زیرا کتاب دست “دلسوز” به موقع در کشورهای مختلف جهان سوزانده و کتابهای اجداد خردمند ما را که باید هر ۴۰۰-۶۰۰ سال (طول عمر کتاب) انجام شود ، نادان تر می کند. فرزندان اغلب مکانهای عجیب و غریب را از دست می دادند.

در “قرص های واریهامیرا” (۵۵۰ گرم قبل از میلاد) اندازه های اتمی نشان داده شده است که همزمان با برآورد فعلی اندازه اتم هیدروژن است. در کتاب مقدس سرخپوستان Quiche “Popol Vuh” گزارش شده است که انسان پیشرو میمون بود. و در یونان باستان ، آناکسیماندر نوشت که نوکر انسان ماهی است که از آب بیرون می آمد.

Hyperboreans ، اجداد یونانیان ، روی پرندگان آهنی پرواز کردند. تابش ، برق و لامپهای ابدی موجود در مقبره ها نه تنها برای مصریان بلکه یونانیان نیز شناخته شده بودند. بنا به گفته Mahabharata ، مردم باستان آریایی ، حدود سه هزار سال پیش دارای وسیله نقلیه “ویمانا” بودند ، که باعث می شد پروازها نه تنها بر روی زمین بلکه در فضا انجام شود. اگرچه اکتشافات فضایی یک موضوع بسیار دشوار بود ، زیرا نیروهای شیطان دائماً در این امر دخالت می کردند. آنها همچنان به انسداد ادامه می دهند و اکنون ، در زمان ما ، در امور ناسا و بایکونور دخالت می کنند. همانطور که در بالا ذکر شد ، اجداد ما مالک سلاح هسته ای بودند. سدوم و گوموره شهرهای بورائان نیستند ، بلکه تمدن ما هستند ، یعنی حدود سه هزار سال پیش جنگهای هسته ای محلی در همه جا رخ داده است.

توضیحات زیادی در مورد پروازها در زمانهای چینی وجود دارد ، بنابراین در زمان امپراتور شون (۲۲۵۸ – ۲۲۰۸ قبل از میلاد) ، نه تنها هواپیماها شناخته شده بودند ، بلکه چتر نجات نیز شناخته می شدند. بنای تاریخی نوشته شده باستانی هند رمایانا “ویمانا” را به عنوان هواپیمای گرد دو طبقه با سنگفرش ها و گنبد توصیف می کند. افسانه های مربوط به بازدید از ماه توسط بسیاری از مردم توصیف شده است ، اما جالب است که دوباره در تاریخ چین به فضانورد هو جی (۲۳۰۹ قبل از میلاد) از زمان امپراتور یائو اشاره کنیم که در هنگام پرواز خود به ماه “او حرکت خورشید را درک نمی کرد”. این جمله بسیار مهمی است که داستان او را تأیید می کند ، زیرا در فضا شخص نمی تواند حرکت خورشید را ببیند.

و هرچه بیشتر به ژرفای هزاره ها نگاه کنیم ، تعجب آورتر می توان دستاوردهای تمدن خود را کشف کرد. کجا رفته است همه دستاوردهای باستانی به ارث رسیده توسط تمدن ما؟ در طول ۲۰۰۰ سال گذشته ، که در طی آن مسیحیت از قبل وجود داشته ، ۱۱٫۵۰۰ جنگ رخ داده است. پس از آن در طی ۷٫۵۰۰ سال از وجود تمدن ما چند نفر بودند؟ نیروهای شیطان به مردم آموخته اند که دائماً جنگ کنند و اکنون بسیاری از مردم نه به شکل “مرد باهوش” بلکه به “مرد متعهد” نسبت داده می شوند. هر جنگ جامعه را از نظر فرهنگ ، علم ، هوش و خلاقیت فقیر می کند. به عنوان مثال ، آلمان فاشیستی را که در جنگ جهانی دوم شکست خورده است ، در نظر بگیرید. در نتیجه شکست آن ، بسیاری از پیشرفت های پزشکی ، علمی و فنی فراموش شد – به دور از همه چیز به دست متفقین افتاد ، اما این موضوع برای بحث دیگری است. شماری از علوم انسانی و برخی از بخش های آنها مورد استفاده قرار گرفتند: روش های بومی شناسی ، سرولوژی ، انسان شناسی که آلمانی ها به آن اهمیت ویژه ای داده اند (سرولوژی مدرن مانند انسان شناسی) متأسفانه می تواند تنها مقدمه ای برای علم باشد ، زیرا دانشمندان آلمانی موفق به توصیف ۱۱۰۰۰ نوع شدند افرادی که همه بقیه از آنها بدست می آید).

اصلی ترین چیزی که پس از هر جنگ رخ می دهد این است که تاریخ مردمان پاک می شود. و اکنون بر روی کره زمین یک کشور واحد ، یک ملت واحد ، یک ملت واحد وجود ندارند که دارای یک شرح دقیق و واقعی است. اما اطلاعات در مورد دستاوردهای فرهنگی و علمی نه تنها در طول جنگ ها پاک می شوند. در طول تاریخ قابل پیش بینی بشر ، کتابخانه ها به طور مداوم از بین رفته اند. مجموعه معروف Pisistratus (قرن VI قبل از میلاد) در آتن کاملاً غارت شد ، دو شعر هومر به طور تصادفی زنده مانده است. در ممفیس ، پاپیروس از کتابخانه معبد پتا به کلی نابود شد. در شهر Pergamum (پادشاهی Pergamum در آسیای صغیر ، قرن دوم قبل از میلاد) ، ۲۰۰،۰۰۰ جلد و کتیبه باستانی نابود شد. کتابخانه در کارتاژ ، رومیان به زمین خسته شدند و نیم میلیون کتاب باستانی در آن ذخیره شده بود. همین سرنوشت باعث شد تا کتابخانه درید در بیبرخت ، جایی که هم اکنون شهر فرانسوی آتی واقع شده است. در جریان مبارزات مصر ، جولیوس سزار کتابخانه اسکندریه را که هفتصد هزار پیمایش در آن نگهداری می شد ، به آتش کشید ، جایی که لیست تنها یک نویسنده با شرح حال مختصر ۱۲۰ جلد است. کتابخانه اسکندریه یک دانشگاه و پژوهشکده بود. دانش آموزان در آنجا ریاضیات ، نجوم ، پزشکی ، ادبیات و سایر موضوعات را مطالعه می کردند. برای این اهداف ، این کتابخانه دارای آزمایشگاه شیمیایی ، یک رصدخانه نجوم ، یک تئاتر آناتومیک برای انجام عملیات و کالبد شکافی و همچنین یک باغ گیاه شناسی و جانورشناسی بود که تا ۱۴۰۰۰ دانشجو در آن تحصیل می کردند. تمدن ما چنین پدیده هایی را نمی شناسد.

کتابخانه ها در آسیا نابود شدند ، در سال ۲۱۳ پیش از میلاد ، امپراتور چین ، شین شیوهندی ، دستور سوزاندن کتاب ها را در سراسر چین صادر کرد. کتاب ها همچنان در قرون وسطی با انکسیونی مقدس نابود شدند. آنها در حال حاضر در حال نابودی هستند: آتش سوزی های اخیر در کتابخانه های لنین و سالتکوف (که به دلایلی به طور مداوم در آنجا رخ می دهند) چندین هزار کتاب باستانی را از بین برد. و چه تعداد کتابخانه با ناپدید شدن کشورها و امپراطوری هایی که فقط در افسانه ها ذکر شده است ، جان باختند؟

متأسفانه ، تاریخ تمدن ما ، که معمولاً آن را کتاب مقدس می نامیم ، حتی از تاریخ تمدنهای آشورها ، آتلانتی ها و بوریاس نیز کمتر شناخته شده است. ما در مورد مصر ، آریایی ها و یونان شنیدیم که یک فرقه قمری را پذیرفتند ، که با موفقیت توسط نیروهای شیطان کاشته شد. در مورد ایالات که به فرقه خورشیدی که بر روی زمین پدید آمده است ، چیزی به دست ما نرسید ، جز افسانه ها و چند ذکر در سالنامه ها. در مورد پادشاهی اروپا (قوم های سامی و آریایی) ، فومورسکی (گروه فینو-آنگور) و پادشاهی بلغارستان (قوم های اسلاوی-تورکی) ، که مدتها قبل از مصر وجود داشته اند ، شناخته شده است. زیرا آنها به فرقه خورشیدی پایبند بودند و به ویژه تخریب کاملی کردند. تاریخچه این خرافات مانند سایر ملل توسعه یافته کاملاً از حافظه مردم پاک می شود. آخرین کشور برای حفظ فرقه خورشید روسیه بود.

بشر خود را گله بدوی می داند ، که تنها در سیصد سال گذشته چیزی از خودش بدست آمده است. اما این طور نیست! تمدن بشری در همه قاره ها و نه فقط در یونان ، مصر و بین النهرین که در زمان “اوج” خود واقعاً تقریباً تمام دستاوردهای خود را از دست داده بودند ، به طور گسترده نمایان می شد. اما مدتها قبل از این “روز خوش” ، تمدن ما نه تنها در کهکشان ما بلکه فراتر از مرزهای آن نیز شناخته شده بود.

فرقه خورشیدی بشریت را به فضا آورد و به ایجاد ارتباط با تمدنهای دیگر اجازه داد. به گفته مورخ-محقق ایتالیایی کولوسیمو ، در اثر معروف خود “زمین زمان را نمی داند” در جنوب رشته کوه کون لون ، در منطقه شمالی تبت ، مردم سین نوو که طبق افسانه ، از پارسی به آنجا رسیده اند ، اخیراً زندگی می کردند. براساس تواریخ تبت ، این قوم دارای علوم خارق العاده ای بودند و به ستاره ها پرواز کردند ، جایی که مستعمرات خاص خود را داشتند ، با پرواز های منظم با زمین متصل شدند. تا به امروز ، این مردم زنده مانده است. در سال ۱۷۲۵ ، پدر مبلغ مسیحی دیوپارک از ویرانه های پایتخت سینگ نو دیدن کرد ، جایی که وی ساختاری را دید که در داخل آن بیش از ۱۰۰۰ مونولیت ساخته شده با صفحات نقره ای پوشیده از علائم عجیب و غریب وجود داشت ، که پنجمین مورد آن را مورد بررسی قرار داد. علاوه بر این ، پدر دیوپارک سنگی را دید که توسط افراد محلی “قمری” آورده شده ، از “ستاره خدایان” آورده شده است ، که توده ای از رنگ سفید غیرواقع آمیز است که توسط بندهای برجسته با تصاویر حیوانات و گلهای ناشناخته ساخته شده است. این واقعیت یک بار دیگر صحت این نتیجه گیری را تأیید می کند که حدود ۳-۴۰۰۰ سال پیش بشر را به سمت ستاره ها پرواز کرده است. حتی اگر تمدن ما چنین پیشرفت هایی داشته باشد ، برای ما امکان ندارد سطح دانش تمدن بوران را با دانش خود ارائه دهیم.

چرا بشر توانسته است جنگهای مداوم را تحمیل کند؟ ظاهراً بنیانگذار سلسله خورشیدی تزارها بوده و او اجداد نژاد ما – ویواواسوا است که نام او با آغاز تمدن ما همراه است و آغاز یک حساب جدید (اگرچه نتوانستم تاریخ دقیق تولد ویواسوات را پیدا کنم) اما قضاوت بر اساس تقویم موجود در روسیه (لغو شده توسط امپراطور ما پیتر اول ) و تا کنون در هند حفظ شده است ، ۷۵۰۳ مربوط به ۱۹۹۶ ، یعنی Vaivasvata متولد ۵۶۰۷ قبل از میلاد است.) ، با تعالیم نیاکان ما به روندهای جدید مذهبی که از فضا از زمین به ما آمد ، مخالف بود. مردمی که توصیف سیل را حفظ کرده اند ، نام او متفاوت به نظر می رسد ، در کتاب مقدس او به نوح معروف است. شاید او سعی داشت به جای از بین بردن اصل و نسب اصلی ایجاد شده توسط فاتحان ، ایمان نیاکان خود را احیا کند. زیرا ، در حالی که وجود خواهد داشت ، هیچ ساخت و دستاوردی بر روی زمین امکان پذیر نیست. به احتمال زیاد ، این تأخیر فرصتی را به فاتحان داد و آنها سیل را برانگیختند.

آخرین دین ، \u200b\u200bکه به عنوان مسخره مسیحیان (یعنی پس انداز) خوانده می شود ، از آنجا که منجی مصلوب شد ، با همین نام نشانگر این است که هرکسی که سعی در نجات بشریت داشت ، مصلوب می شود. اما صلیب برخیز است. بنابراین ، تمدن ما باید نه فقط کتاب مقدس (مسیحی) بلکه برنده نیز نامیده شود. ما باید از این وضعیت پیروز شویم و همه چیز را برای پیروزی داریم.

به نظر می رسد که بر روی زمین ، مانند سایر سیارات ، تمدن ها بیش از یک بار متولد شده و درگذشتند ، و آثار بسیاری را پشت سر گذاشتند. بعلاوه ، این سیاره را باید بارها و بارها توسط دیگر موجودات احساس پذیر بازدید کرد …

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *