نامههای ایرانی (ترجمه مسعود لقمان)
«شارللوئی دو سکوندا بارون دو منتسکیو» ادیب، مورخ، حقوقدان و نویسندهی عصر روشنگری فرانسه، در ۱۸ ژانویه ۱۶۸۹
«شارللوئی دو سکوندا بارون دو منتسکیو» ادیب، مورخ، حقوقدان و نویسندهی عصر روشنگری فرانسه، در ۱۸ ژانویه ۱۶۸۹
یش از چهل سال است که من درباره ملیت و فرهنگ ایرانی و پیوندشان با زبان پارسی اندیشیده ام، و نیز: بیش از پانزده سال
و همین نیمه”شیفته” روح ایرانی است که چون از قلمرو اکثریت عوام به حیطه اقلّیت خواص راه می یابد، دانشوران و متفکّرانی “اسلام زده”
لهجه های مرکزی ایران که از حدود آذربایجان و نواحی غربی خراسان و دامنه های جنوبی البرز تا حدّ فارس و کرمان رواج دارد و خود
فریدون سه پسر داشت» نوشته عباس معروفی، فقط یک رمان نیست. داستان سرنوشت یک نسل است؛ نسل انقلاب.
جَذر ِ ستیز ِ شرق و غرب را در کدام قاموس جز ورق پارههای کِذبِ صومعهداران میتوان پژود؟ وقتی فرهنگ،...
مِه قوانین خودش را دارد، شاید برای یک مِهشکن یافتن جهت حرکت مهم باشد، ولی برای یک مهنشین دیگر تفاوتی ندارد. مهنشین به
یادگار ِ تشییع ِ دو فانوس و یک شمع و یک روزن، تبدار ِ قابِ طاقچهایست گوشه آویز ِ خِشتِ تکلیف.
۳۱ سال از مرگ نویسندهی جوانمرگ ما دکتر غلامحسین ساعدی میگذرد. نویسندهی پرکاری که در زیست ۵۰ سالهی
«ماشاالله آجودانی» از آن دست مورخانی است که همهی کوشش خود را صرفِ نقد نقشِ روشنفکران در تاریخ تجدد ایران کرده است