دانستنیهایی درباره ی خیانت مردان

مردان خیانتکار را شناسایی کنید

 نمی‌توانیم به شما بگوییم که مرز‌های زندگی‌تان را چطور باید ترسیم کنید و حتی اگر از در نصیحت وارد شویم و برای‌تان اصول به خیال خودمان بی‌عیب و نقص همسرداری را ترسیم کنیم، نمی‌توانیم به وفادار ماندن شما به آن اصول امیدوار باشیم.اینکه شما بعد از روشن شدن بی‌وفایی همسرتان چه تصمیمی در مورد رابطه شود با او می‌گیرید،

بسته به شرایطی که در آن قرار دارید و باورهایی که زندگی‌تان را براساس‌شان ساخته‌اید، متفاوت است اما در این مطلب از شمایی که مثل ما معتقدید حتی بعد از روشن شدن خیانت هم می‌توانید به دوام زندگی‌ای‌ که عمرتان را به پایش ریخته‌اید، امیدوار باشید، می‌خواهیم که با ما همراه شوید. ما به شمامی‌گوییم در کنار همسری که قصد جبران گذشته را دارد، چطور زندگی مشترک‌تان را از نو بسازید.

زندگی‌تان را بپایید

قبل از پلیس‌بازی تکلیف‌تان را با خود روشن کنید. اگر به صداقت همسرتان شک کرده‌اید، تلفنش را چک می‌کنید، سرزده به محل کارش می‌روید یا از هر چیز به عنوان نشانه‌ای که مصداق خیانت او باشد اسم می‌برید، باید مراقب آینده‌ای که در انتظارتان هست باشید.

ترمیم رابطه زناشویی بعد از خیانت

شما قبل از آنکه با این پلیس‌بازی‌ها مهر تاییدی به پیش‌فرض‌های‌تان بزنید باید به این سوال پاسخ دهید که «اگر خیانتکار بودن همسرم ثابت شد، چه می‌کنم!» اگر به دنبال مهرتاییدی برای ثابت کردن گمان‌های‌تان می‌گردید، اول به خود بگویید اگر واقعا با یک خیانتکار طرف باشید، چه تصمیمی در مورد زندگی‌تان می‌گیرید؟ اگر معلوم شود که خیانتکار است ترکش می‌کنید؟ مهریه‌تان را اجرا می‌گذارید؟

سراغ زنی که در زندگی‌اش آمده می‌روید و زندگی او را نابود می‌کنید؟ شما باید بدانید زندگی‌تان بعد از اثبات خیانت او به چه مسیری وارد می‌شود و تنها با پذیرش پیامد‌هایی که به کرسی نشاندن حرف‌تان دارد، برای اثبات کردنش قدم ‌بردارید.اگر هنوز توان اداره زندگی‌تان به تنهایی را ندارید، اگر کسی نیست که از شما حمایت کند و اگر زندگی‌تان در دوره‌ای قرار گرفته که باعث می‌شود نتوانید تکلیف رابطه‌تان را روشن کنید، چرا بیهوده برای به کرسی نشاندن حرف‌تان تلاش می‌کنید؟

میان لغزش و خیانت فرق بگذارید

به همه رفتارهایی که از همسرتان نمی‌پسندید، برچسب خیانت نزنید.

اگر زنی که سال‌ها پیش نامزد او بوده، سرزده برای دیدنش به دفتر کار شوهر شما رفته، نمی‌توانید بگویید با یک مرد خیانتکار طرف هستید.اگر در ‌مهمانی، چند دقیقه‌ای از شما فاصله گرفته تا با یکی از خانم‌ها گفت‌وگو کند، شوهرتان را نباید خیانتکار بنامید و اگر با سوءاستفاده از اعتماد شما، تا چند پیامک احوالپرسی پنهانی با نامزد سابقش پیش رفته،نمی‌توانید مهر خیانتکار بودن را به شوهرتان بزنید.

شما برای اینکه تکلیف رابطه‌تان را روشن کنید و در مقابل این موج دوام بیاورید، باید تفاوت میان خیانت و لغزش را روشن کنید و میان مردی که یک زندگی موازی با زندگی دونفره‌تان را تشکیل داده با کسی که تنها در ذهنش به دیگری فکر کرده، تفاوت قائل شوید و روی همسرتان برچسبی نزنید که عواقبش زندگی مشترک‌تان را با بحران روبه رو کند.

سنگ بزرگ برندارید

اگر سنگ‌های‌تان را با خودتان واکنده‌اید و مطمئن هستید که می‌خواهید موضوع را با همسرتان در میان بگذارید، قبل از بیان حتی یک جمله به این فکر کنید که چقدر قدرت و توان عملی کردن حرف‌های‌تان را دارید. می‌خواهید به عنوان اولین واکنش، چمدان‌تان را ببندید و از خانه او بروید؟ اگر دنبال‌تان نیامد چه؟ به اینکه همیشه بدون او زندگی کنید، فکر کرده‌اید؟

شما نمی‌توانید تنها به‌خاطر ترساندن او و تهدید کردنش تصمیم‌های هیجان‌زده بگیرید و در صورتی که برای اجرا کردن تهدید‌های‌تان ابزاری ندارید، بهتر است که بسوزید و بسازید اما چیزی که نمی‌توانید عملی کنید را به زبان نیاورید. اگر می‌خواهید همسرتان را با شروطی ببخشید، به این فکر کنید که اگر دوباره پای زنی به زندگی‌اش باز شد چه می‌کنید. آیا تهدیدی که کرده‌اید را در آن صورت می‌توانید عملی کنید؟

پشت میز مذاکره بنشینید

در چنین شرایطی باید زندگی‌تان را یک‌دور مرور کنید و ببینید که شما و همسرتان هر کدام چقدر در رسیدن زندگی‌تان به این نقطه نقش داشته‌اید. شاید مرور کردن آنچه در رابطه شما گذشته، تنها توسط خودتان ممکن نباشد پس برای اینکه یک‌طرفه به قاضی نروید از همسرتان هم بخواهید دلایل ناراضی بودنش از این زندگی را بیان کند. اگر احساس می‌کنید

گفت‌وگوی دونفره شما به‌خاطر تنش‌آلود شدنش به نتیجه‌ای نمی‌رسد در حضور یکی از بزرگان فامیل که هر دوی شما برایش احترام قائلید یا در مقابل یک مشاور خانواده در مورد جزئیات زندگی‌تان صحبت کنید.درست است که یکی از معنی‌های خیانت، صادق نبودن همسرتان با شماست اما نمی‌توانید انکار کنید که برخی اشتباهات

شما در سال‌های با هم بودن‌تان در ایجاد جرقه‌های این مشکل بی‌تاثیر بوده‌ است؛ البته تلاش برای پیدا کردن سهم خودتان از این اتفاق، نباید به متهم کردن خود و تبرئه کردن همسرتان منجر شود. در هر حال حتی اگر شما هم در از هم پاشیدن این رابطه سهم داشته باشید، نمی‌توانید از همسرتان که برای ترمیم رابطه تلاشی نکرده و تنها صورت مساله را پاک کرده است، گله‌ای نداشته باشید.

شهر را خبر نکنید

گفتیم حق دارید در حضور یک آشنای معتمد سنگ‌های‌تان را با هم وا بکنید اما حق ندارید یک شیپور در دست‌تان بگیرید و بی‌وفایی همسرتان را به گوش همه برسانید.

مهم نیست که هدف‌تان از فریاد زدن این موضوع، خالی کردن دل‌تان است یا بردن آبروی مردی که با زندگی‌تان بازی کرده است؛ در هر صورت نباید فراموش کنید این مرد جزئی از زندگی شما بوده و بدنام کردن او در مقابل دیگران، نشانه بودن شما در یک رابطه سراسر مشکل هم می‌تواند باشد.

گذشته از این، حالا که عصبانی هستید نمی‌توانید در مورد آینده رابطه‌تان تصمیمی بگیرید و اگر همسرتان را به عنوان یک دروغگوی خیانتکار معرفی کنید، در صورتی که تصمیم به ماندن در رابطه و ترمیم آن را بگیرید، نمی‌توانید از دیگران هم انتظار داشته باشید که به زندگی شما و مردی که در کنارتان قدم برمی‌دارد، احترام بگذارند.

بگویید زمان می‌خواهید

واقعیت تلخ این است که در زندگی واقعی ما دکمه «undo» وجود ندارد و هیچ کدام‌مان نمی‌توانیم به محض انجام یک اشتباه، وضعیت را به شکل قبل برگردانیم. همسر شما باید تلخی و سختی آنچه اتفاق افتاده را بپذیرد و برای جبران کردنش مصمم شود اما این شما هستید که باید به او بگویید برای دوباره اعتماد کردن به این رابطه به زمان نیاز دارید.

می‌توانید با هم قرار‌هایی بگذارید که زندگی کردن در این شرایط را کمی آسان‌تر کند؛ مثلا به او بگویید تاثیرات تلخ این اتفاق هنوز از روان شما پاک نشده اما برای ترمیم رابطه‌تان تلاش می‌کنید و دیگر حرفی از آنچه گذشته را به میان نمی‌آورید.

می‌توانید به او بگویید باید اعتمادتان را جلب کند و شاید در آغاز کمی روی تماس‌ها و رفت و آمد‌های او حساس باشید و البته همسرتان هم باید تاوان اشتباهش را با صبوری به شما بپردازد. در هر صورت، همسر شما باید بپذیرد آب ریخته به جوی بازنمی‌گردد و باید برای جبران اشتباهی که زندگی‌اش را در آستانه فروپاشی قرار داده، تلاش زیادی کند.

پایان این داستان نقطه بگذارید

تصمیم گرفته‌اید تلخی‌های گذشته را با تلاش‌هایی که در آینده می‌کنید جبران کنید؟

در این صورت باید به این داستان تلخ با یک نقطه پایان دهید و بعد از اینکه تصمیم گرفتید رابطه را دوباره شروع کنید، دیگر حرفی از گذشته تلخ‌تان به میان نیاورید.

نمی‌گوییم آنچه گذشته را فراموش کنید حتی اگر هم بگوییم بعید است که شما از پس فراموش کردن آن بربیایید بلکه توصیه می‌کنیم از این به بعد حرفی از اشتباه همسرتان به میان نیاورید و به محض اینکه اشتباهی از او دیدید، با گفتن «تو همانی هستی که. . . » آتش زیر خاکستر را دوباره روشن نکنید.

اگر سنگ‌های تان را واکنده‌اید و تصمیم گرفته اید در این زندگی بمانید،‌دیگر توپ در زمین خودتان است. تنها همسرتان نیست که ممکن است دوباره به اشتباه بیفتد؛‌بلکه شما هم هستید که با تکرار اشتباهات‌تان می توانید زمینه را برای دوباره خیانتکار شدنش فراهم کنید.

چرا مرد‌ها خیانت می‌کنند

نمی‌توانیم همه دلایلی که یک مرد را به خیانت کردن وامی‌دارد، در اینجا فهرست کنیم اما مهم‌ترین دلایلی را که از یک مرد، خیانتکار می‌سازد، به شما معرفی می‌کنیم.

مردهایی که احساس می‌کنند دیده نمی‌شوند، می‌خواهند با شکستن مرز‌ها اعتماد به نفس از دست رفته خود را احیا کنند.

مردهایی که نتوانسته‌اند تجربه عشق سابق‌شان را هضم کنند و با خیال دیگری، به رابطه با همسر امروز‌شان کشیده شده‌اند، در صورت مساعد بودن شرایط در معرض برگشت به سمت عشق قدیمی خود هستند.

برای برخی مردها، ‌خیانت کردن راهی برای انتقام گرفتن است. آنها می‌خواهند با پشت پا زدن به همه‌چیز از شریک مغرور یا بی‌توجه‌شان انتقام بگیرند.

برخلاف تصور برخی افراد، زندگی مشترک تنها نیازمند عشقی درونی نیست بلکه به مراقبت همه‌جانبه هر دو طرف نیاز دارد و نه‌تنها ابعاد عاطفی بلکه تاثیر ابعاد جنسی و اجتماعی را هم نباید در دوام آن نادیده گرفت.

آدم‌ها همیشه در جست‌وجوی احترامند. زمانی که یک رابطه از تنش و بی‌احترامی و تحقیر لبریز می‌شود، خیال آرام شدن در رابطه‌ای موازی به ذهن مردها می‌رسد.

خیانت به موضوعی اطلاق می شود که یک عضو از یک رابطه ازدواج، اقدام به برقراری رابطه ای خارج از چارچوب ازدواج کند.یعنی زن یا مردی که در یک رابطه دو نفره براساس ازدواج رسمی قرار دارند، اقدام به برقراری رابطه ای عاطفی یا جنسی خارج از رابطه رسمی خود کنند.

این یک تعریف سطحی از خیانت است که در فرهنگ های مختلف تغییرات زیادی به خود دیده است که جای بحث در اینجا ندارد.

زمانی که یک مرد و زن مجرد در خود این توانایی را می بیند که اقدام به ازدواج و عقد قانونی آن کنند، به دنیای دیگری وارد می شوند.

دنیایی که در آن از بی تعهدی احتمالی و رفع مسئولیت های دوران مجردی خبری نیست و دو طرف باید تن به یک تعهد دائم نسبت به یکدیگر دهند. این تعهد شامل تعهد زمانی، حمایتی، پشتیبانی، عاطفی و جنسی است.

تعهد زمانی به این معنی است که دو طرف به یکدیگر تعهد دهند که در بیشترین و مهم ترین زمان های خود در کنار یکدیگر باشند.

تعهد حمایتی دال بر این است که دو طرف بکوشند که از یکدیگر در شرایط سخت حمایت کنند.

تعهد پشتیبانی به این موضوع اشاره دارد که دو طرف نسبت به هم مسئول باشند و مسئولیت ها و تکالیف شخصی خود را ادا کنند.

تعهد عاطفی بدین معنی است که دو طرف یکدیگر را دوست داشته و در تامین نیازهای عاطفی یکدیگر و پرکردن خزانه عاطفی هم کوشا باشند.و تعهد جنسی بدین معناست که زن و مرد بتوانند نیازهای غریزی و جنسی خود و همسر خویش را تامین کنند و در این زمینه کمبودی نسبت به هم وارد نکنند.

در این میان اگر یکی از طرف های رابطه ازدواج در برآورده کردن هر یک از این کارکردهای اصلی رابطه، رجوع به فرد سومی خارج از رابطه دو نفره خود کند، اقدام به خیانت کرده است.

وقتی زن و شوهری که در یک رابطه دوطرفه با هم قرار می گیرند و تمایل خود را مبنی بر تعهدی طولانی مدت در تمامی ارکان و کارکردهای اصلی که برشمردیم ابراز می کنند، موظف هستند به تعهد خود پایبند باشند و هرگونه تخطی از این پیمان موجب رخ دادن فعل خیانت می شود.

خیانت چیست؟

زمانی که در مورد خیانت صحبت می کنیم، به چند فاکتور مهم بر می خوریم. این فاکتورها عبارت اند از:

۱- خیانت لزوما جنسی نیست و می تواند عاطفی و حتی کلامی باشد.

۲- خیانت به صورت پنهانی صورت می گیرد و اگر علنی شود دیگر خیانت محسوب نمی شود.

۳-خیانت عمدتا کوتاه مدت است و کمتر با خیانت بلندمدت برخورد می کنیم.

۴-آخرین ویژگی خیانت این است که در بیشتر موارد، به خاطر پول صورت نمی گیرد و دلایلی عمدتا روانی در پس ماجرای خیانت نهفته است.

به تعبیری دیگر، از خیانت می توان تعبیر به بی وفایی نیز کرد. بی وفایی به همسر از رواج نسبتا زیادی در جوامع گوناگون برخوردار است که می تواند دلایلی روان شناختی یا اجتماعی داشته باشد.در تعبیر بی وفایی، هرگونه پنهان کاری که از جانب یکی از طرفین در رابطه ازدواج صورت گیرد، خیانت محسوب شده و سندی است دال بر بی وفایی او.

حتی اگر شخصی مسئله ای را از همسر خویش به این دلیل پنهان کند که همسر او با دانستن آن مطلب ناراحت می شود، باز هم می توان گفت مرتکب بی وفایی شده است، پس هرگونه روابط خارج از چارچوب زناشویی، خیانت محسوب می شود؛ بنابراین با این توضیحات، خیال پردازی با شخصی غیر از شریک زندگی، دیدن عکس و فیلم مستهجن و روابط تلفنی و اینترنتی نیز نوعی خیانت تلقی می شود.

بی وفایی اشکال متعددی دارد، از قبیل بی وفایی جنسی و بی وفایی عاطفی، بی وفایی عاطفی به صورت درددل کردن با یک غریبه غیرهم جنس، درمیان گذاشتن اسرار، بگو و بخند کردن، گفت و گوی صمیمانه خارج از عرف و مواردی دیگر که از چشم همسر پنهان باشد، صورت می گیرد.

بی وفایی جنسی، برقراری رابطه جنسی و فیزیکی با شخصی خارج از حوزه زناشویی است که می تواند جنبه عاطفی نداشته باشد. در مواردی بی وفایی عاطفی و جنسی می تواند با هم صورت گیرد.

خیانت در بستر اجتماعی و براساس شاخص های اخلاقی و عرفی هر جامعه ای تعریف ویژه ای می یابد و این واژه دارای معنایی مخصوص در چارچوب های اخلاقی و نیز مطابق عرف پذیرفته شده توسط افراد آن جامعه می شود.در عرف جامعه ما، توجه بیشتری نسبت به خیانت زنان در قیاس با خیانت مردان و جود دارد و به دلیل ساختار اخلاقی جامعه

این ناهنجاری وقتی توسط زنان ا نجام می شود، مورد نکوهش بیشتری واقع می شود.یکی از انواع خیانت که پیش از این در مورد آن صحبت کردیم، خیانت جنسی است.این مسئله زمانی روی می دهد که هیچ گونه پیوند عاطفی میان فرد و طرف مقابلش وجود نداشته نباشد و صرفا دلایل هیجانی ناشی از تجربه رابطه جدید جنسی، این موضوع را به وجود آورده است.

دومین نوع خیانت، احساسی و عاطفی است.

این نوع از خیانت از زمانی روی می دهد که فرد احساس می کند از نظر عاطفی به شخص دیگری غیر از همسر خود علاقه پیدا کرده است. وی از همراهی، صحبت کردن و در میان گذاشتن افکار و علائق خود با شخص دوم لذت می برد و کم کم به این نتیجه می رسد که ترجیح می دهد اوقات فراغت خود را به جای اینکه با همسر یا نامزدش بگذراند، با او سپری کند.

خیانت احساسی یکی از مواردی است که بیشتر خانم ها آن را مخرب و ویرانگر تصور می کنند.

خانم ها به خوبی می دانند که دخترهای زیبای بسیاری وجود دارند و برخی از مردها، بالذاته از نظر بصری تحریک پذیر هستند. البته این امر توجیه کننده خیانت جنسی نیست، اما همه به خوبی می دانند که برخی از مردها در کنترل خواست های جنسی خود ناتوان یا کم توان هستند.

وضعیت زمانی غیرقابل تحمل می شود که زن متوجه می شود همسرش با کسی آشنا شده است که از نظر شخصیتی او را بیشتر دوست دارد. این امر علامت آن است که خانم دیگر توانایی جذب همسرش را ندارد و نمی تواند پاسخگوی نیازهای احساسی و عاطفی او باشد. مردهایی که از نظر احساسی در بدو خیانت کردن قرار دارند، معمولا شروع می کنند به سوال کردن از خودشان که آیا این خانم را باید این قدر زیاد ببینم؟ آنها در اعماق وجود خود احساس می کنند که این خانم خیلی بیشتر از یک فرد صرفا آشنا برای شان ارزش دارد و به همین دلیل در زمان ملاقات کردن او احساس گناه به آنها دست می دهد.

یکی دیگر از انواع خیانت های عاطفی که متاسفانه این روزها زیاد به چشم می خورد، خیانت آنلاین است. فرد سعی می کند بیشتر و بیشتر به شبکه اینترنت متصل شود که با یک فرد خاص صحبت کند و همسرش نیز ناراحت است که او ساعت های طولانی را در اینترنت می گذراند.نیاز صحبت کردن فرد با شخص سوم که شاید خیلی زیاد هم نتواند او را ببیند، خیلی بیشتر از نیاز او برای بودن با همسر و نامزدش است.

درواقع ما با انواع و اقسام متفاوتی از خیانت ها در جامعه رو به رو هستیم که به مدد تکنولوژی و مدرنیسم، هر روز شکل های جدیدتر و فریبنده تری به خود می گیرد و ضروری است برای جلوگیری از آن چاره ای اساسی اندیشید؛ دام هایی فریبنده که نتیجه ای جز کابوس های دهشتناک پریشانی و ویران شدن کانون خانواده و تباه شدن برای گرفتاران آن در پی نخواهدداشت.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *