روش های خود آگاهی چیست
نکته ی اول در مورد خود آگاهی :
برای شروع راه ابتدا باید خودت رو سبک کنی ، خودت بهتر از هر آدم دیگه ای میدونی چه اخلاقای بد و خوبی داری و کجاها رو ضعف داری ، حالا که میخوای شروع کنی و به سمت معبود بری باید خودت رو …
نکته ی اول : برای شروع راه ابتدا باید خودت رو سبک کنی ، خودت بهتر از هر آدم دیگه ای میدونی چه اخلاقای بد و خوبی داری و کجاها رو ضعف داری ، حالا که میخوای شروع کنی و به سمت معبود بری باید خودت رو سبک کنی ، غرور و منم زدن و طرز فکرهای خشک و عطیقه و درجمع ظاهری باطن اندیش گرفتن به درد مسسیر خدا شناسی نمیخوره ، خودت رو بتکون و هرچی شیشه خورده در رفتار و باطن هست رو بریز دور . سپس راه رو شروع کن البته نه به امید این وبلاگ و نه به امید خودت . بلکه من و تو بدون خواست حق حتی نمیتونیم نفس بکشیم .پس امیدت به خدا باشه . این یک اصله.
نکته ی دوم : تو امکان داره از هر مسیری راهت رو به سمت معبود شروع کنی ، اون مسیر احتمال داره دین یا اکنکار یا عرفان اشو یا هر چیز دیگری باشه ، وقتی وارد مسیری شدی نباید دچار این توهم بشی که مسیر تو فقط درسته ، نباید فقط مسیر خودت رو ببینی و همه اطرافیان رو با راه خودت بسنجی ، بلکه هر راهی برای خودش نقاط قوت و ضعفی داره ، هنر اینه که در هر دین و مسلکی بودی فکر و اندیشه خودت رو باز و به روز نگه داری و بتونی از نقاط قوت مسیر های دیگه برای رشد خودت استفاده کنی .
نکته ی سوم : تقریبا ۵۰ درصد انسان هایی که راهی رو برای خداشناسی پیش میگیرن دچار گمراهی میشن . یعنی بعد از یک یا دوماه فرد دیگه کم کم محو محیط و وعده های دین و مسلکش میشه و دیگه شناخت معبود از یاد میره . به مثال های زیر به خوبی توجه کنین. این نکته چون خیلی خیلی مهمه یک مثال:
مثال : فردی برای شروع دین اسلام رو انتخاب میکنه ، چون با هدف خدا شناسی راه رو شروع کرده پس سر وقت نماز و قرآن رو میخونه و در روزهای ابتدایی یک حس تازه و خوب رو تجربه میکنه ، اما کم کم که میگذره میبینه روز به روز داره سرد تر میشه و حس هاش کمرنگ تر . مشکل کجاست ؟
فرد در شروع راهش خاضعانه و خاشعانه رو به درگاه حق میکنه و با یک سر به زیری از معبود یاری میخواد ، چون در برابر حق سر تسلیم فرو آورده و اماده برای دریافت بوده پس نور و عشق خدا هم در فرد جاری میشه ، اما چند روز که میگذره فرد این خضوع و خشوع رو از دست میده چون ذهنیت درست نسبت به عبادتش رو کم کم از دست داده ، اکثر ما انسان ها فکر میکنیم وقتی قدم در راه خدا شناسی میزاریم باید بعد از مدتی کوتاه یک سری حس های عجیب و آگاهی های خیلی بالایی روکسب کنیم، یا اینکه در نماز ها به یک حس فوق العاده بالایی برسیم همین طرز فکر باعث میشه عکس این برای ما اتفاق بیفته و ما در عبادت ها به یک سردی برسیم که علتش رو هم نمیدونیم و همین مارو عذاب میده، پس از شما میخوام اگر با اسلام شروع کردین راهتون رو از نتیجه نماز و عبادت و کارهای خوبتون انتظار بالایی نداشته باشین ، هر وقت تونستین اعمال و عبادت رو فقط برای رضای خودتون و خداتون به انجام برسونین اون وقته که یک عالمه حس خوب رو در خودتون احساس میکنین .
نکته ی چهارم در خود آگاهی : هر نوشته ای چه در این وبلاگ و چه در وبلاگ ها یا کتاب های دیگه تاثیراتی رو روی ذهن شما میزاره ، و اگر برای مدت زمان طولانی خونده بشه شما رو خواه نا خواه به سمت خودش میکشونه ، شما وقتی یک کتاب رو به طور مداوم میخونین در اصل دارین طرز فکر یک انسان دیگه رو مطالعه میکنین و همین باعث میشه شما هم به سمت اون انسان کشیده بشین ، که این خوب نیست ، چون نوشته های من یا یک نویسنده ی دیگر طبق نوع زندگی خودمون بوده ، شما باید این نوشته هارو اون طور که کمکتون میکنه مورد استفاده قرار بدین ، در کل میخوام در مطالعه هاتون ذهنیت خودتون رو از دست ندین ،چون شما باید راه خودتون رو به سمت معبود پیدا کنین .
نکته ی پنجم در خود آگاهی : هدف ما از شروع این راه خدا شناسی بوده ، ما مسیر های بسیار زیادی برای خدا شناسی داریم ، اما ۹۰% ما وقتی وارد مسیری میشیم نیومده گم میشیم و تا آخر هم گمراه باقی میمونیم .
مثال : شما دارین وبلاگ من رو میخونین ، در وبلاگ من مطالبی از قبیل خواب و رویا و سفر روح و چگونگی سفر روح وجود داره ، توضیحات زیادی هم در مورد چگونگی سفر روح دادم و اینکه در هنگام سفر روح انسان چه چیز هایی رو مشاهده میکنه ، که واقعا هم یک موضوع جالبه ، حالا ۹۰% انسان ها برای خدا شناسی میان و این مطالب رو میخونن ، وقتی به مطالبی در مورد سفر روح و دنیای پر رمز و راز اون میرسن خیلی براشون جالب میشه و خب طبیعتآ دوست دارن سفر روح یا خواب های معنوی رو تجربه کنین ، و همین یعنی شروع گمراهی ، فرد با خوندن این مطالب دیگه توی ذهنش دنبال شناخت خدا نیست ، بلکه میخواد هر کاری کنه تا سفر روح یا خواب های معنوی رو تجربه کنه و همین یعنی گمراهی در گمراهی ، فرض شما دوتا خواب روشن هم دیدین خب که چی ؟ خدا شناس میشین ؟ فرض سفر روحم کردین سالک میشین ؟ هرگز ، با یک خطا سفر روح رو از دست میدین . اصل رو فراموش نکنین ، وقتی فقط برای شناخت خدا و خودتون قدم در راه بزارین خود به خود راه ها و کتاب ها و انسانهایی که میتونن شمارو کمک کنن به سمت شما میان و شما کم کم و به وقتش به سمت خدا شناسی سوق داده میشین ، (که امکان داره تا شما به یک درک درست از راه برسین یک سال یا بیشتر طول بکشه چون باید هزارن اتفاق رو ببینین ، با چندین نفر هم مباحثه بشین، چندین کتاب رو بخونین و امکان داره سر از جاهایی در بیارین که حتی فکرشم نمیکردین .) پس عجله نکنین ، باز هم میگم ، خدا شناسی مثل یک کتاب نیست که بخونینش و بعد هم تموم شه درش رو ببندین و بزارین روی طاقچه خونه ، بلکه یک مسیر هستش .
نکته ی ششم در خود آگاهی : آگاه باشین که در ابتدای راه شما هر مطلبی رو میخونین یا با هر موضوعی که برخورد میکنین فکر میکنین حقیقت محض همون موضوعه ، وقتی فردی با عرفان اشو راه رو شروع میکنه فک میکنه بهترین راه همینه ، کسی که با ریکی جلو میاد فک میکنه همه چیز رو درک کرده ، اما بعد از گذشت یک یا دو سال که ذهن پخته تری پیدا میکنه اگر نگاهی به گذشته بندازه متوجه میشه که در بطن ورود به مسیر یا در بعضی از مسائل تند روی و اشتباهات چشم گیری داشته ، پس خوبه که از همین الان این رو بدونین که حالا حالاها مسائل زیادی برای تجربه کردن و پخته تر شدن وجود داره ، پس سعی کنین در همین ابتدای مسیر اعتدال و منطق رو خوب حفظ کنین و زود هم نه نسبت به خودتون و نه نسبت به راهتون و نه نسبت به دیگران قضاوتی کنین .
نکته ی هفتم در خود آگاهی : از ابتدا تا انتهای راه رو با خدا دوست باشین و از خدا برای روشن شدن ابهامات کمک بخواین ، اگر جایی به سوال هایی بر میخورین که جواب نداره سریع شمشیر برای خدا نکشین که خدایا چرا اینجا اینطوریه ؟ چرا فلان جای قرآن این حرف رو زدی ؟خدایا چرا این همه فقیر وجود داره ؟ پس عدل تو کجاست ؟ این درست نیست ، ما هنوز خیلی چیزهارو نمیدونیم و ندونسته های ما دلیل نقص خداوند نیست ، بلکه یک شب با دوست گلتون یعنی خدا خلوت کنین و بهش بگین خدایا از ابتدا تا اینجارو از تو کمک خواستم و از اینجا به بعد هم از تو یاری میخوام ، خدایا این سوالات رو از تو دارم ، و ازت میخوام که به هر نحوی که صلاح میدونی جواب سوالام رو پیدا کنم ، این مسیر مسیر تو هستش و من از تو یاری میخوام … مطمعن باشین اگر دوستی با خدا رو پیشه کنین در مدت زمان کم به درک بالایی میرسین .
نکته ی هشتم در خود آگاهی :در هر مسیری که بودین به نحوی خدا رو عبادت کنین ، نمیگم در هر مسیری بودین نماز بخونین منظورم این نیست ، اما شرطی رو هم برای خودتون قائل نشین که چون در فلان مسیر هستم پس نباید کاری که در مسیر دیگه به اون تاکید شده انجام بدم ، شرط گذاشتن برای خودتون یعنی محصور کردن خودتون در قید و بندها ، اگر اسلام جلو میرین نماز و خوندن قرآن خیلی به شما کمک میکنه ، اگر در مسیرهای دیگه هستین انجام مراقبه معنوی و ذکر شبانه ای که با نام های خدا همراه باشه خیلی میتونه برای شما مفید باشه. این نکاتی که رو خدمت شما عرض میکنم توسط خیلی از دوستان امتحان شده و کسانی که مداوم و درست انجام دادن به جواب رسیدن .
نکته ی نهم : همه ی ما از یک مسیر تایید نمیشیم و همه ی ما هم از یک راه امتحان نمیشیم ، هر کدوم از ما نقاط ضعف و نقاط قوت متفاوتی داریم ، به این امر واقف باشین که ما از نقاط ضعفمون امتحان میشیم ، پس هدف ما در مسیر معنوی باید تقویت نقاط ضعفمون باشه . رو نقاط ضعفتون خیلی کار کنین اونم به هر طریقی که خودتون میبینین جواب میده .
نکته ی دهم در خود آگاهی :پست هایی رو در مورد خواب های معنوی و سفر روح داشتیم ، همه ی خواب معنوی نمی بینیم و همه ی ما هم نمیتونیم به سفر روح برسیم ، بلکه هدف از سفر روح و خواب های معنوی هدایت از درونه ، اکثر ادم ها به خواب ها و سفر روح اعتقادی ندارن و اکثر ما از لحاظ روحی و افکاری اماده دریافت خواب های معنوی نیستیم ، پس تکلیف چیه ؟ این آدم ها یی که در مسیر معنویشون خواب معنوی نمیبینن هدایت نمیشن ؟ چرا هدایت میشن ، اما هدایت و راهنمایی اون ها در بیداری و توسط اشخاص و رسانه ها و کتاب ها انجام میشه ، اون هم در زمان و مکانی مشخص ، شاید این وبلاگ و این زمان همون هدایت این لحظه شما باشه .