مختصری در باب ایلومیناتی مونث و سایر انجمن های سرّی- بخش سوم

«معبدی ها بانکدار تمام حکومتهای سلطنتی اروپا شدند. به تمام اعضای خاندانهای سلطنتی که با کمبود پول مواجه بودند با بهره پایین وام میدادند و به تجار نیز خدمات نقل و انتقال پول ارائه میدادند. از طریق سیستم سفته امکان سپرده گذاری در یک شهر و برداشت مبلغ در شهری دیگر را فراهم کرده بودند و تبدیل ارز میکردند. سرمایه دارانی پر قدرت شده بودند که روابط دیپلماتیک بین خاندانهای سلطنتی را نیز در دست داشتند. به زودی در انگلستان سرپرست معبد بر سایر قدرتهای دینی برتری یافت.» نیکولاس هگر- تاریخ سرّی غرب

«معبدی ها در نهایت چنان ثروتمند شدند که شاهان بسیاری که در سرزمینهای قلمرو فعالیت معبدی ها بودند کاملاً به حمایت آنها وابسته شدند. چندین شاه انگلستان به عنوان تضمین وامهای عظیم و فزاینده ای که از این انجمن گرفته بودند, خزانه داری خود را در محل ساختمانهای مرکزی معبدی ها در لندن بنا کردند. به این ترتیب معبدی ها قدرت و نفوذ بسیاری در تصمیم گیریها پیدا کردند و به طور مداوم به عنوان داور بین شاهان متخاصم میانجیگری میکردند.» الن باتلر و استفن دافو – افشای شوالیه های معبد

«با آغاز قرن سیزدهم معبدی ها تبدیل به بانکداران بین المللی اروپا شده بودند و مقام خزانه داری خانواده سلطنتی فرانسه و همینطور واتیکان نیز به آنها واگذار شده بود.» مایکل هاوارد – توطئه مخفی

راتچایلدها با تمام قدرت و ثروت عظیمشان, خدمتکار انجمنی سرّی تر و ممتاز تری به نام گائونیم یا انجمن ملچزدک هستند که انجمنی باستانی بوده و فعالیت خود را در شاخه های گسترده ترش که تحت عنوان معبدی ها و ایلومیناتی باواریایی میشناسیم ادامه داده است. با فهمیدن همین نکته بسیاری از قطعات این معما در جای درست خود قرار میگیرند.

«یهودیان در طول تاریخ در قالب انجمنی مخفی مورد استفاده کلیسای کاتولیک قرار گرفته اند. آنها آنچه را که کلیسای کاتولیک نمیخواهد به طور علنی انجام دهد به انجام میرسانند. یهودیان بهترین گزینه برای این امر هستند. مادامیکه مردم یهودیان را توبیخ میکنند و یهودیان در پاسخ مردم را, هیچ کس به دستهای پشت یهودیان نگاه نخواهد کرد, به جایی که اصل مطلب نهفته است.» ریچارد کلی هاسکینز – در آغاز: داستان کارتل تجارت بین المللی

«یهودیان به ظاهر خدمتکاران فرومایه کلیسای کاتولیک به نظر میرسند… برای یهودیان رده بالا درهای کمپانی کلیسا همیشه باز است. بیشمار کشیش وجود داشته که یهودی بوده اند, تعداد بسیاری از کاردینال ها و اسقف ها یهودی بوده اند, و بعضی از یهودیان مانند آنلکت دوم, گرگوری ششم و گرگوری هفتم به مقام پاپی هم رسیده اند.» ریچارد کلی هاسکینز – در آغاز: داستان کارتل تجارت بین المللی

«در دنیای مالی نام راتچایلدها را میشنوید. آنها پایه گذاران کنترل بر امور مالی نیستند. اما به آنها حق امتیاز کنترل بر پول مردم جهان داده شده است. در ازای در دست نگاه داشتن این کنترل و دهان بسته ماندن, به آنها امتیازات بزرگی مانند دستکاری در پول و افزودن بر ثروتشان از طریق ایجاد افت و خیزهای مالی در جهان داده شده است.» نورمن داد, مدیر کمیسیون تحقیق ریس

لایولا, فرانسیس اگزاویر, و برخی دیگر از اعضای اولیه ژزوئیت ها نوشته اند که انجمن نوپای خود را به عمد هم راستای شوالیه های معبد قرار دادند که در قرن چهاردهم به دلیل ارتداد مورد تعقیب و سرکوب کلیسای کاتولیک قرار گرفته بودند. پس چرا موقعیت در قرن هجدهم و هنگامی که مقامات بالاتر به طور موقت جلوی فعالیت ژزوئیت ها را گرفتند فرق کرده بود؟ من فکر نمیکنم موقعیت هیچ تفاوتی کرده بود. من فکر میکنم ژزوئیت ها ساختار انجمن والد خود یعنی معبدی ها را وام گرفته بودند. من همچنین معتقدم این ماموران معبدی ها در واتیکان بودند که در زمان حکمرانی پاپ پایوس هفتم, حکم پاپ کلمنت مبنی بر ممنوع الفعالیتی ژزوئیت ها را ملغی کردند و ژزوئیتها را به موقعیت چشمگیر اولیه شان بازگرداندند.

 ایگناسیوس لایولا (۱۴۹۱-۱۵۵۶) و ادم وایزهاپت (۱۷۴۸-۱۸۳۰) هردو ژزوئیت و هر دو ایلومیناتی بودند. لایولا و انجمنش به طرزی وسواس گونه فدایی و جان نثار مریم باکره بودند, در حالیکه اعضای ایلومیناتی خود را «مینروائی ها» مینامیدند, پیروان الهه مینروا. یکی از نشانهای مینروا جغد است, پرنده ای که در شب شکار میکند و آنچه را که از چشمان ساکنان نور روز پنهان است میبیند. مریم و مینروا هر دو تمثالهایی باکره هستند. بکارت آنها از نوع بکارت جنسی نیست بلکه اشاره ای است به دربار اژدهای مونث که پشت انجمن های آشکارا مذکر مخفی شده است. مینروا الهه ای طغیانگر است که به پرومتئوس در دزدیدن آتش آسمانی کمک کرد. ریشه های او در باستانی ترین الهه مصر یعنی نیث یا «ملکه سرخ» نهفته است. تیرها و سپر سرخ رنگی که بر روی نشان خانوادگی راتچایلدها دیده میشود اشاره به نیث دارد که به پالاس-آتناس یا مینروا تبدیل شد. تک چشم نیز یکی از سمبل های مهم این الهه است. شعبه فرانکفورت ایلومیناتی, لوژ «چشم جهان بین» نامیده میشد. این شعبه مدتی تحت اداره ژاکوب فرانک بدنام بود که سرپرست انجمن دیونیسی فراکیست ها نیز بود.

نکته جالب این است که هم لایولا و هم وایزهاپت ژزوئیت بودند. احتمال دارد که هر دو اعقاب یهودی نیز داشته باشند. در هر حال اینکه هر دو پیش از تاسیس انجمن های سرّی خود کاتولیک رومی بودند جالب توجه است. از این نکته چنین برداشت میشود که پس از ماسون شدن در دوران جوانی شان, بعدها توسط ماموران معبدی استخدام شدند و تعلیم دیدند.

«برای اولین بار پس از آغاز دور شدن ما مردم از هم, اکنون تمام آلمانی ها میتوانند در این جنگ برای آزادی شرکت کنند و این جنگ را به شکلی که جلوه ای شکوه آمیز در چشمان دشمنان ما دارد به پایان برند, دشمنان ما که یهودیها, فراماسونها, ژزوئیت ها و پاپ رومی هستند.» ژنرال اریش لودندورف – تخریب فراماسونری

«نه تنها این انجمن اخوت (فراماسونری) وجود خود را مدیون معبدی ها است, بلکه به اشکال گوناگون این نکته را به طور علنی تایید میکند.» الن باتلر  و استفن دافو

«ادعا شده که آخرین استاد بزرگ معبدی ها, ژاک دو مولای, پیش از اعدام شدن, ماموریت قاچاق کردن اسناد مهم معبدی ها به اسکاتلند را به هوگو وون سلم سپرد. امید دو مولای این بود که معبدی ها بتوانند در اسکاتلند تحت نامی دیگر مجدداً فعال شوند. این نام جدید بنا به سنت, فراماسونری است. انجمن ماسونری رعایت سختگیرانه در تهیه قوانین و درجاتش از مرجع های معبدی ها وام بسیار گرفت.» گلن مگی – هگل و سنت هرمسی