آموزش ۵ تکنیک کاربردی NLP
آموزش عملی nlp
چگونه می توان استرس و اضطراب را کنترل کرد؟ راههای فراموشی خاطرات بد کدامند؟ چگونه یک ارتباط عالی با دیگران داشته باشیم؟
در این روش با استفاده از تغییر برنامه ریزی ذهن می توان به گذشته و زمان شکل گیری باورهای نادرست، خاطرات ناگوار و عادات غلط مراجعه کرد و آنها را به بهترین شکل اصلاج کرد.
اگر به تازگی با علم NLP آشنا شده اید، شاید سئوالاتی از این قبیل در ذهن شما شکل گرفته است: روش NLP چیست؟ چگونه می توانم با تمرینات این روش کنترل ضمیر ناخودآگاه را به دست بگیرم؟ چگونه می توانم عشق از دست رفته را به رابطه بازگردانم؟ آیا این علم رشته دانشگاهی دارد و چگونه می توان در آن ادامه تحصیل داد؟ تغییر باور با روش ان ال پی چگونه است؟
فهرست مطالب
ان ال پی چیست؟
آموزش ۵ تکنیک کاربردی NLP
تکنیک اول: تکنیک افزایش اعتماد به نفس
تکنیک دوم: ذهن خود را شرطی کنید
تکنیک سوم: چگونه اضطراب و استرس را کنترل کنم؟
تکنیک چهارم: چگونه خاطرات بد را فراموش کنیم؟
تکنیک پنجم: چگونه به یک ارتباط عالی برسم؟
ان ال پی چیست؟
در ابتدای مقاله بپردازیم به این سئوال که ان ال پی چیست و چه کاربردی دارد؟
امروزه روش های زیادی چون قانون جذب، روانشناسی مثب نگر، تحلیل رفتار متقابل و کتاب های انگیزشی زیادی در زمینه موفقیت فردی در دسترس هستند اما رویکرد ان ال پی دارای یک فرق عمده است و آنهم تغییر برنامه ریزی ذهن از طریق ساخت عادات جدید می باشد.
در این روش عملی با استفاده از ساختارمند کردن ذهن می توان تغییراتی عمیق و ماندگار در فرد ایجاد کرد.
کاربرد دقیق NLP چیست؟
در بسیاری از دوره های آموزش ان ال پی وقتی به تعریف این علم می رسم، آنرا با یک مثال توضیح می دهم. داستان کشتی بخاری را می گویم که خراب شده بود. صاحب کشتی از یک مهندس جوان خواست تا به بررسی موتور کشتی بپردازد.
او پس از چند دقیقه گوش دادن به صدای لوله های موتورخانه و تاسیسات کشتی، با یک چکش قرمز به شیر موجود در تاسیسات ضربه ای زد. ناگهان موتور کشتی روش ن شد و او در پی کار خود رفت.
صبح روز بعد یک صورتحساب ۱۰۰۰ دلاری برای صاحب کشتی فرستاد. او که شوکه شده بود گفت: برای زدن یک ضربه عادی ۱۰۰۰ دلار از من طلب می کند. مگر چه کاری انجام داده؟ هنگامی که از او ریز هزینه ها را طلب کرد، با این متن مواجه شد:
برای زدن ضربه چکش ۱ دلار
و برای دانستن محل ضربه ۹۹۹ دلار
در روش ان ال پی دقیقا به ریشه مشکلات و افکار منفی پی خواهید برد و بوسیله ارتباط با بخش های درونی ذهن می توانید به صلح درونی برسید.
تعریف دوم (داستان ان ال پی)
همچنین در مقدمه کتاب کار nlp که توسط دوست گرانقدر مهندس عرب زاده ترجمه شده است، یک تعریف دیگر از این روش ارائه شده است: پسری از مادرش پرسید: ان ال پی چیست؟ مادرش پاسخ داد: جواب تو را خواهم داد اما قبل از آن باید کاری انجام دهی. برو پیش پدر بزرگت که روی صندلی نشسته و از او سئوال کن امروز درد مفاصلش چطور است؟
پسر نزد پدر یزرگش رفت و پرسید: پدر بزرگ امروز وضعیت آرتروزت چطور است؟ پدر بزرگ چهره اش درهم رفت و گفت: امروز کمی بدتر است. هوا که مرطوب می شود، درد مفاصل نیز شدت میابد. او نزد مادرش برگشت و گفت: پدر بزرگ بسیار درد می کشد. حالا به من می گویی nlp چیست؟
مادر گفت: یکبار دیگر پیش او برو و سئوال کن جالبترین کاری که تو در دوران کودکی انجام می دادی چه چیزی بوده است؟ هنگامی که پسر این سئوال را از پدر بزرگ پرسید، چهره او گشوده شد و با خنده گفت: خاطرات زیادی در ذهن دارم. مثلا یکبار تو و دوستت در حال بازی بابانوئل بودید و پدر تالک را در تمام حمام پاشیدید، انگار برف باریده بود و من خیلی خندیدم. او در حالی که این خاطرات را مرور می کرد، بلند می خندید و درد خود را از یاد برده بود.
مادر به پسرش گفت: همین کار که توانستی احساس پدرت را با گفتن چند خاطره خوشایند کنی، یعنی ان ال پی. روش ان ال پی کمک می کند تا بتوانیم احساس و افکار خود را به بهترین نحو مدیریت کنیم.
با این دو تعریف جالب می توان به یک ذهنیت درس از nlp دست یافت. این روش از سال ۱۹۷۲ توسط ریچارد بندلر و جان گریندر به دنیا معرفی شد و آکادمی ها و انجمن های بین المللی در سراسر جهان به آموزش آن در چهار سطح تکنسین (دیپلما)، پرکتیشنر، مستر پرکتیشنر و ترینر می پردازند.
این روش به ما می آموزد اگر کسی می تواند یک مهارت را به خوبی انجام دهد، ما نیز با الگوبرداری از آن و هماهنگ کردن آن با توانایی های خود می توانیم به نتایجی مشابه برسیم.
انسان های موفق دارای یک سبک کاری مشخص هستند که با مدلسازی آن می توان به نتایج دلخواه دست یافت. همچنین تکنیک های کاربردی و عملی nlp راه و روش درست اندیشیدن را به ما می آموزد. اگر باورهای محدود کننده ای دارید که شما را از دستیابی به موفقیت باز می دارد، در این روش با استفاده از تغییر باورهای منفی، می توانید ذهن خود را برای انجام کارهای جدید برنامه ریزی کنید.
آموزش ۵ تکنیک کاربردی NLP
پس از مقدمه آشنایی با NLP بپردازیم به تکنیک های کاربردی و تاثیر گذار ان ال پی که با انجام دادن انها می توانید در چند دقیقه به یک حال خوب دست یابید.
توجه داشته باشید برای دستیابی به نتایج دلخواه، تمرینات فوق را به مدت ۱۰ روز ادامه دهید تا عادات جدید در ذهن شما شکل بگیرند. اگر موارد زیر به وفور در زندگی شما اتفاق می افتد، وقت آن است که برنامه ریزی ذهن و باورهای خود را تغییر دهید:
اگر در موقعیت های مختلف اعتماد به نفس پایینی دارید و نمی توانید توانایی های خود را بروز دهید.
اگر خاطرات جدایی، مرگ عزیزان و… شما را آزار میدهد.
اگر نمی توانید هدف درست را انتخاب کنید و در میانه راه انگیزه خود را از دست می دهید.
اگر باورهای منفی شما را آزار می دهد و نمدانید چگونه آنها را تغییر دهید.
اگر در ارتباط با دیگران دچار مشکل هستید.
اگر دچار فوبیا هستید.
اگر رسالت و ارزش های فردی خود را در زندگی پیدا نکرده اید.
اگر گفتگوهای ذهنی را نمی توانید هدایت کنید و…
تکنیک اول: تکنیک افزایش اعتماد به نفس
یکی از دغدغه های بزرگ ما در زندگی، داشتن اعتماد به نفس کافی برای دستیابی به اهداف است؟ وقتی از مردم می پرسیم:
اگر اعتماد به نفس کافی داشتی، چه کارهایی انجام می دادی؟ آنها لیستی از کارهای بزرگ که سالهاست انجام نشده اند را می گویند. مثلا زودتر ازدواج می کردم، هرچه سریعتر شغلم را عوض می کردم؟ رشته دانشگاهی مورد علاقه ام را انتخاب می کردم؟ به برخی از درخواست هایی نابجا “نه” می گفتم و…
اعتماد به نفس چیست؟
طبق تعریف هنگامی که فردی به توانمندی های خود اعتماد کافی داشته باشد و خود را ارزشمند بدانید، در اصطلاح گفته می شود فرد دارای اعتماد به نفس است. فردی که دارای اعتماد به نفس کافی است، منتظر شرایط ایده آل نمی ماند و با هر سطح توان و انرژی دست به کار می زند و از شکست ترسی ندارد. اما اعتماد به نفس در یک یا چند مشخصه شخصیتی بوجود می آید، بدین معنی که هیچ فردی در تمام زمینه ها دارای اعتماد به نفس نیست.
بطور مثال شاید شما نقاش خوبی باشید اما در زمینه سخنرانی در جمع از اعتماد به نفس کمتری برخوردار باشید. بنابراین انسان ها در چند مهارت خاص مانند رانندگی، نواختن ساز، سخنوری و… دارای اعتماد به نفس هستند و پرورش چنین مهارت هایی، آنان را به یک فرد قدرتمند و شاخص تبدیل می کند.
نشانه های کمبود اعتماد به نفس
۱- مقایسه دائم خود با دیگران
۲- عدم قبول مسئولیت در زندگی
۳- عدم انتقاد پذیری و مقصر دانستن دیگران
۴- تلاش دائمی در پوشاندن نقاط ضعف
۵- خود را لایق تمجید و تحسین دیگران نمی داند
۶- نظرات دیکران در تصمیم گیری ها بسیار مهم است
۷- اهمالکاری و عدم عملگرایی
۸- ترس از تغییر و ریسک
۹- عدم اطمینان به توانایی های خود
۱۰- سرزنش دائمی خود و ماندن در منطقه امن ذهنی
اجرای تکنیک افزایش اعتماد به نفس
طبق تصویر زیر افردای که دارای اعتماد به نفس پایینی می باشند، یک تصویر از خود دارند که در آن فردی ضعیف و شکست خورده را ترسیم می کند. در این شرایط توانایی رویارویی با مسائل مهم زندگی را پیدا نمی کند. طبق چرخه اعتمد به نفس همه احساسات از تصور فرد نسبت به خود شکل می گیرد. اگر فرد تصویر خوبی از خود در ذهن نداشته باشد، همین تجسم تبدیل به احساس بد می شود و در تمام رفتارهای او نمایان می شود.
فرد دارای اعتماد به نفس پایین، هنگامی که تصویر رویارویی با شرایط جدید را در ذهن تداعی می کند، تجربیات ناموفق خود را بیاد می آورد و همین امر باعث می شود بطور ناخودآگاه دست از اقدام بکشد. برای افزایش اعتماد به نفس به مواردی در گذشته فکر کنید که دارای اعتماد به نفس بسیار بالایی بودید. این تصویر را در کجای ذهن می بینید؟ بالا یا پایین؟ چپ یا راست؟ آنرا نزدیکتر کنید تا تمام صفحه ذهنی شما را پوشش دهد.
در مرحله بعد این تصویر خوشایند را جایگزین تصویر قبل کنید. این تصاویر را تاحدی در ذهن خود مرور کنید تا مسیرهای جدید عصبی در ذهن شاخته شوند و یک تصویر جدید از ” من ایده آل” در ذهن شما تثبیت شود. این کار باعث می شود هنگامی که شما در وضعیت جدید قرار گرفتید، تصویر اعتماد به نفس کمکتان کند تا بهترین عملکرد را داشته باشید.
تکنیک دوم: ذهن خود را شرطی کنید
حتما شما هم در موقعیت هایی قرار گرفته اید که احساس خوبی نداشته اید و اعتماد به نفس شما در پایین ترین حد بوده و یا در یک جمع خاص نتوانسته اید بخوبی صحبت کنید و یا در یک جلسه استخدامی دچار استرس شدید شده اید. آیا می دانید دلیل این اتفاقات چیست؟ ذهن شما نسبت به افراد و مکان های خاص شرطی شده است و هرگاه در آن موقعیت قرار می گیرد، بطور ناخودآگاه دچار اضطراب می شود.
در ادامه به کمک تکنیک انکرینگ یا شرطی سازی ذهن، به شما کمک می کنیم تا یک کلید اعتماد به نفس یا شادی در ذهن خود ایجاد کنید و با فراخواندن آن، به بهترین عملکرد ذهنی برسید.
اگر به عملکرد ورزشکاران حرفه ای دقت کنید، آنها قبل از هر مسابقه ای از یک عامل بیرونی انگیزه می گیرند که باعث می شود بهترین عملکرد خود را داشته باشند. برخی از آنها یک کلمه خاص را با صدای بلند صدا می زنند. برخی دستمالی به سر می بندند که حاوی یک جمله خاص است و… در واقع آنها با انجام این کار یک کلید در ذهن خود ساخته اند تا در لحظه مرود نظر بتوانند به نتیجه دلخواه برسند.
کودکان نیز این کار را به بهترین نحو انجام می دهند. آنها با پوشیدن لباس قهرمانان فیلم ها، خود را در یک وضعیت خارق العاده می بینند که هر کاری می توانند انجام دهند. آنها سرعت خود را افزایش می دهند و جسورتر می شوند. این دقیقا کاری است که می خواهیم شما هم آنرا انجام دهدی.
در ادامه به اجرای این تکنیک می پردازیم:
مرحله۱:
زمانی را بیاد بیاورید که یک احساس فوق العاده خوب را تجربه کردید. یک خاطره خوش مانند تولد فرزندتان، روز ازدواج و یا یک مسافرت با دوستان و…. این خاطه باید بحدی شاد و خوب باشد که با بیاد آوردن آن، احساس شعف و خوشحالی در شما زنده شود. اگر خاطره خوشایندی ندارید، می توانید آنرا در ذهن بسازید. می توانید تصاویر و صداها را بازسازی کنید تا احساس خوب در شما ایجاد شود.
خاطره را با تمام جزئیات تجسم کنید. برای تجسم بهتر می توانید چشمان خود را ببندید. چه افرادی در ان خاطره بودند، وضوح رنگ ها را افزایش دهید. صداها و آهنگ هایی که در خاطره بودند را در ذهن خود مرور کنید. سپس به احساسات و حتی بوهای خوشی که در آن خاطره بودند بپردازید.
مرحله۲:
با شدت گرفتن این خاطره خوشایند، یک عضو از بدن خود را به مدت ۱۰ ثانیه فشار دهید تا حس خوشایند و فشار دست باهم تلفیق شوند. دکم احساس خوب را می توانید در هرجای بدن نصب کنید اما بهترین نقطه فشار دادن انگشت اشاره به انگشت شصت می باشد. این کار را بین ۴ تا ۱۰ بار انجام دهید تا ذهن شما نسبت به این کار شرطی شود. در دفعات بعد با فشردن این قسمت از بدن به یاد خاطره خوشایند می افتید و می توانید عملکرد بهتری داشته باشید. همچنین این کار را می توانید برای افزایش اعتماد به نفس نیز استفاده کنید.
شرطی سازی ذهن تکنیک تکیه گاه ذهنی
برای این کار به یک خاطره رجوع کنید که در آن اعتماد به نفس بالایی داشته اید. در حین تجسم این خاطره دست خود را مشت کنید یک اسم روی این وضعیت بگذارید مثلا وضعیت قدرت، وضعیت شادی و… این کار را چندین بار تکرار کنید تا با مشت کردن دست به یاد وضعیت اعتماد به نفس بیفتید. حال موقع راستی آزمایی این تکنیک است. هنگامی که می خواهید در یک وضعیت خاص مانند سخنرانی در جمع یا مصاحبه کاری قرار بگیرید، یکبار این کار را انجام دهید و دست خود را مشت کنید.
در عین ناباوری خواهید دید ذهن شما به آن خاطره خوش رجوع می کند و افکار و احساسات شما در بهترین وضعیت قرار می گیرند. این تکنیک در مواقع مختلف که نیاز به شادی و اعتماد به نفس زیادی دارید مفید خواهد بود بنابراین آنرا جدی بگیرید و به مدت یک هفته به مرور آن بپردازید.
تکنیک سوم: چگونه اضطراب و استرس را کنترل کنم؟
در ادامه آموزش ۵ تکنیک کاربردی NLP به نحوه کنترل استرس خواهیم پرداخت. اغلب ما دارای یک حس ناشناس هستیم که اجازه لذت بردن از زندگی را به ما نمی دهد.
تفاوت استرس و اضطراب چیست؟
شاید در ظاهر تفاوتی بین استرس و اضطراب وجود نداشته باشد اما اگر بطور دقیق به آنها نگاه کنیم، تفاوت های بارزی دارند. استرس در اثر اتفاقات و فشارهای خارجی رخ می دهد در حالی که اضطراب ناشی از افکار و تصورات ما از اتفاقاتی است که شاید هنوز رخ نداده اند.
عواملی مانند تکالبف مدرسه، نپرداختن قبض جریمه و… می توانند در شما تولید استرس کنند اما نگرانی از آینده و سلامتی خانواده در دسته بندی اضطراب قرار می گیرد.
بطور کلی مواجه با استرس آسان تر از اضطراب است زیرا با رفع کردن موانع استرس را می توان تا حد زیادی استرس را کاهش داد اما اضطراب کمی ریشه در گذشته و شخصیت ما دارد و برای رفع آن باید زمان و انرژی بیشتری را اختصاص داد.
آژیر را خاموش کن… بخش آمیگدال در مغز ما مسئول هشدار دادن است. این بخش زمانی فعال می شود که احساس خطر کند. در این شرایط ضربان قلب ما افزایش میابد و بدن در حالت آمده باش قرار می گیرد. این شرایط همانند روشن بودن آژیر پلیس یا اورژانس است. هنگامی که یک خودروی امدادی در خیابان حرکت می کند، تمام خودروها به کنار جاده می روند تا مزاحم امدادرسانی نشوند. در بدن ما نیز هنگامی که بخش آمیگدال مغز پیام هشدار ارسال می کند، تمام توجه ما به رفع مشکل معطوف می شود.
اما هنگامی که فرد دچار اضطراب دائمی باشد، انگار تمام مدت روز سیستم آژیر مغز فعال است و بدن ما دائما در حال آمادگی برای دفع خطر است. اگر این شرایط مدت زیادی ادامه پیدا کند، عملکرد ذهن کاهش میابد و ما در یک اضطراب همیشگی قرار می گیریم. بسیاری از انسان ها به این اضطراب خو کرده اند و بدون آن نمی توانند زندگی عادی داشته باشند. بنابراین باید تلاش کنیم این آژیر ذهنی را خاموش کنیم تا در مواقع ضرروری از آن استفاده کنیم.
در ادامه مقاله آموزش ۵ تکنیک کاربردی NLP توجه شما را به فیلم اجرای تکنیک کنترل استرس می پردازیم:
اجرای تکنیک رفع اضطراب و استرس:
یکی از تکنیک های ساده اما کاربردی nlp در مورد کنترل اضطراب است. شما هنگامی که اضطراب شدیدی را تجربه می کنید، چه اتفاقی در بدنتان رخ می دهد؟ برخی افراد دچار دلشور ه می شوند و در اضطلاح می گویند” انگار تو دلم رخت می شورند” برخی نیز دچار اختلالات گوارشی مانند روده تحریک پذیر می شوند. در این تکنیک ابتدا به تغییر روند استرس و اضطراب می پردازیم. بدین شکل که از فرد سئوال می کنیم استرس را در کجای بدن خود حس می کنید؟ حرکت آن به چه شکل است؟ شدت و سرت آنرا توصیف کنید.
اغلب افراد استرس را در شکم و قفسه سینه خود حس می کنند و آنرا به یک دایره در حال چرخش توصیف می کنند که در زمان استرس به شدت می چرخد. شناخت جهت حرکت استرس بسیار تعیین کننده است بنابراین چشم های خود را ببندید و به زمانی فکر کنید که استرس زیادی را تجربه کرده اید. جهت حرکت این احساس ناخوشایند را مشخص کنید. در چه جهتی در حال چرخش است؟ آیا موافق عقربه های ساعت می چرخد یا مخالف آن؟ آیا از بیرون بدن به داخل است یا از داخل به بیرون؟ آیا از بالا به پایین است یا از پایین به بالا؟ می توانید رنگی به آن اختصاص دهید تا بهتر آنرا تجسم کنید.
اگر سرعت چرخش را چندین برابر کنید چه اتفاقی رخ می دهد؟ آیا میزان استرس شما هم بیشتر می شود؟ حالا می توانید سرعت حرکت را کمتر و کمتر کنید. حتی می توانید جهت چرخش را برعکس کنید. در این حالت چه تجربه ای داشتید؟ می توانید با حرکت دست خود میزان سرعت آنرا نشان دهید. اگر در حسن برعکس کردن اسن چرخش حس بهتری در شما شکل گرفت، بدین معنی است که تمرین را به درستی انجام داده اید.
در روزهای بعد، هنگامی که در شرایط استرس زا قرار می گیرید، یکبار این تکنیک را انجام دهید تا کنترل ذهن خود را بدست بگیرید.
تکنیک چهارم: چگونه خاطرات بد را فراموش کنیم؟
استراتژی شما در مقابل خاطرات بد که در گذشته رخ داه چیست؟ چگونه با خاطرات ناگوار برخورد می کنید؟ بسیاری از ما خاطراتی در گذشته داریم که بیاد آوری آنها برایمان سخت و آزار دهنده است. خاطره جدایی، فوت یکی از بستگان، تصادف و… در بسیاری از کلاس های آموزش NLP هنگامی که از شرکت کنندگان می پرسم، چگونه با خاطرات بد برخورد می کنید؟ و آنها جواب هایی از این دست می دهند:
سعی می کنم خودم را با کار دیگری مشغول کنم.
بسیار ناراحت می شوم و نمی دانم چه کاری انجام دهم.
با دیگران صحیت می کنم تا از یادم برود و یا گریه می کنم و…
حذف خاطره خیانت
همانطور که در فیلم زیر مشاهده می کنید، در یکی از دوره های آموزش nlp که در مشهد داشتم، یک از شرکت کنندگان برای حضور در تمرین حذف خاطرات بد اعلام آمادگی کرد. او می گفت چند سال قبل به او خیانت شده و فیلم آن خاطره دائما جلوی چشمانش است و نمی تواند آنرا فراموش کند.
در چنین حالتی ابتدا باید به زمان شکل گیری خاطره رجوع کرد و نحوه ثبت آنرا بررسی کرد. ما بصورت ذهنی به زمان وقوع آن خاطره رجوع کردیم و شخص بارها آن صحنه را مرور کرد. اغلب افراد از مواجه شدن دوباره با چنین خاطراتی طفره می روند اما باید خود را با واقعیات زندگی مواجه کنیم و یکبار برای همیشه با آنها خداحافظی کنیم.
او یک تصویر از آن خاطره درست در چند قدمی خود می دید و نمی توانست آنرا از جلوی چشمان خود دور کند. کاری که در تکنیک های کاربردی nlp انجام می شود، تغییر برنامه ریزی ذهن فرد و شرطی سازی مجدد نسبت به آن واقعه است. بطور مثال اگر ما نسبت به یک فرد یا محل خاص احساس خوبی نداریم، ذهن ما به مرور زمان نسبت به آن شرطی شده است و باید مجددا نگاه خود را به آن تغییر دهیم.
پس از چند دقیقه تمرین، تصاویر ذهنی او تغییر کرد و همانند گذشته نسبت به آن خاطره حس بدی نداشت. او دیدگاه خود را تغییر داد و این سیکل معیوب را در ذهن متوقف کرد. او در طی روز دائما به این خاطره رجوع می کرد و خود را سرزنش یم کرد اما با تغییر برنامه ریزی ذهن، پذیرفت این خاطره بخش جدایی ناپذیر زندگی او بوده و اکنون باید گذشته را رها کند و از نقش قربانی خارج شود.
اگر شما هم جزء این دسته هستید، باید بگویم هیچگاه نمی توانید با خاطرات بد مقابله کنید و مشکل شما هر روز بزگتر و پیچیده تر خواهد شد. افرادی را می بینم که برای خلاص شدن از این حس بد به اعتیاد و داروهای مختلف رو می آورند تا شاید چند ساعت از شر خاطرات ناگوار در امان بمانند اما این یک فرار به جلو است و افکار منفی هر چند روز یکبار به شما رجوع می کنند.
در روش nlp تلاش بر این است تا فرد را با خاطره بد مواجه کنیم و از طریق تغییر تصاویر ذهنی به او کمک کنیم تا تجربه ای دیگر از آن خاطره داشته باشد. هنگامی که از فرد می پرسم: خاطره را در کجای تصویر ذهن خود می بینی؟ می گوید دقیقا در جلوی چشمم است و انگار همین الان درون آن اتفاق هستم. آن اتفاقات همانند یک فیلم دائما در حال تکرار هستند و هربار بزرگتر و قویتر از قبل می شوند. در ادامه به اجرای تکنیک کمرنگ کردن خاطرات بد خواهیم پرداخت:
اجرای تکنیک حذف خاطرات بد
۱- به یکی از خاطرات بد که در گذشته رخ داده فکر کنید. این خاطره می تواد از سوی یک فرد باشد و یا یک تصادف یا از دست دادن یکی از اعضای خانواده و…. این تصویر را با تمام جزئیات تصور کنید. حتی می توانید فیلمی از آن در ذهن بسیازید و لحظه وقوع آنرا بارها بازسازی کنید. بسیاری از افراد از این کار سرباز می زنند و تمایلی به مرور کردن خاطرات بد گذشته ندارند.
۲- در این مرحله می توانید از قاب خارج شوید و همانند جلوه های ویژه سینمایی در هوا شناور شوید و همانند یک تماشاگر به آن خاطره بد بنگرید. می توانید به پشت سر خود بنگرید که چطور از آن حادثه در حال دور شدن هستید.
۳- حالا قاب این تصویر را چند متری از خود دور کنید و از جایگاه تماشاگر به آن نگاه کنید گویی برای یک فرد دیگر اتفاق افتاده است. آنرا به یک تصویر محو و سیاه و سفید تبدیل کنید و تمام رنگهای آنرا خالی کنید.
۴- در این مرحله تصویر را کوچک کنید تا به اندازه یک کاغذ معمولی شود. این تصویر دهها برابر کوچکتر شده و همانند گذشته شما را آزار نمی دهد.
۵- مراحل فوق را ۱۰ بار تکرار کنید و به مدت یک هفته روزانه آنرا مرور کنید. جالب است بدانید همه تصاویر ذهنی را می توان به راحتی تغییر داد و حس خود را نسبت به یک خاطره ناگوار تغییر داد. تمامی برداشت ها و احساسات ما ناشی از تصاویر ذهنی ماست. بابراین با تغییر آنها می توانیم از شر خاطرات بد رها شویم.
تکنیک پنجم: چگونه به یک ارتباط عالی برسم؟
در ادامه آموزش ۵ تکنیک کاربردی NLP به تکنیک های ارتباط موثر می پردازیم. بطور کلی در روش nlp اغلب انسان از نظر کانال ادراکی به ۴ دسته دیداری – شنیداری – جسی و منطقی تبدیل می شوند. نکته قابل تامل در شناسایی تیپ های شخصیتی این است که نباید با دیدن چند نشانه بصورت مطلق فرد را در آن دسته بندی قرار دهیم. هر یک از ما تمام این ویژگی ها را داریم اما برخی از ما ترجیحات دیداری بیشتری داریمف برخی ترجیخات حسی و….
۱- افرادی دیداری
کانال ادراکی این افراد از طریق بازنمایی تصاویر ذهنی است. آنها تصاویررا به راحتی به یاد می آورند. دارای حرکاتی به نسبت تند هستند و تن صدایی بلندتر از بقیه دارند. تمایل به برقراری ارتباط چشمی دارند و در موقع ارتباط با شما در مقابلتان قرار می گیرند. آنها کلی نگر هستند و نباید در ارتباط با آنها بیش از اندازه به جزئیات پرداخت. در برخورد با آنها با شور و هیجان باشید و از کلماتی که حاوی تصاویر هستند استفاده کنید.
۲- افراد شنیداری
کانال ادراکی آنها شنیداری است و اطلاعات را از طریق اصوات جمع آوری و پردازش می کنند. آنها علاقمند به شنیدن تمجید و احترام کلامی هستند و تند صحبت کردن را نوعی بی احترامی تلقی می کنند. در هنگام صحبت با آنها به نحوه ادای کلمات، تن صدا و لحن خود بسیار دقت کنید و شمرده شمرده سخن بگویید. آنها دارای مکالمات تلفنی نسبتا زیادی هستند و به جزئیات توجه زیادی دارند.
۳- افراد حسی
دسته سوم به افراد لمسی یا حسی اختصاص دارد. آنها از طریح لمس کردن با دنیای پیرامون خود ارتباط برقرار می کنند. آنها حرکات و عکس العمل های به نسبت کندتری دارند و برای ارتباط با دنیای اطراف نیاز به زمان کافی دارند. برای روحیه دادن به آنها می توانید دستشان را به گرمی بفشارید و به نشاه تایید بر روی شانه های آنها بزنید. به آنها فرصت دهید تا در زمان مشخصی به انجام کارهای بپردازند و از وارد کردن فشار کاری به آنها بپرهیزید.
آنها در کارهای گروهی عالی عمل می کنند و حس همدلی بالایی دارند. هنگامی که وارد یک جمع جدید می شوند، سعی می کنند در کنار افرادی بنشینند که از قبل آنها را می شناختند و در نگاه اول خجالتی به نظر می آیند اما به محض جلب اطمینان آنها، به یک دوست فوق العاده تبدیل می شوند.
۴- افراد دیجیتال منطقی
دسته چهارم افراد منطقی هستند. این افراد قبل از هرگونه تصمیم گیری ابتدا به استدلال و منطقی بودن آن توجه می کنند و احساس نقش کمتری در نحوه تصمیم گیری آنها دارد. به همین دلیل برخی از ما تصور می کنیم که آنها افرادی سرد و بی عاطفه هستند. در برخورد با آنها سعی کنید از مطالبی استفاده کنید که دارای منبع بوده و علمی بودن آن ثابت شده باشد. آنها علاقه زیادی به عدد و رقم دارند بنابراین برای ارتباط با آنها می توانید در نمودار و محاسبات استفاده کنید. آنها مدیران خوبی هستند اما در رابطه عاطفی در برخی موارد به بی توجهی به دیگران محکوم می شوند.
تکنیک همگام سازی با مخاطب
در این تکنیک همانند یک آیینه به تقلید از حرکات، سرعت کلام و نحوه صحبت کردن مخاطب می پردازیم تا او بصورت ناخودآگاه یک حس همدلی و نزدیکی با ما داشته باشد. اساسا همه انسان ها با افرادی که از نظر روحی و جسمی شبیه آنان باشند، ارتباط بهتری دارند. برای این کار به زبان بدن مخاطب توجه کنید و همانند یک آینه آنرا تقلید کنید. اگر او پای چپ را روی پای راست انداخته و یا دست به سینه است، شما هم چنین ژستی به خود بگیرید.
در محرله بعد به تکیه کلام ها و اصطلاحاتی که استفاده می کند توجه کنید و زمانی که زمان صحبت کردن شما رسید، از آن کلمات استفاده کنید. همچنین می توانید لحن و سرعت کلام خود را با او هماهنگ کنید تا بیشتری میزان همخوانی را داشته باشید. پس از این مرحله خواهید دید او همکاری بیشتری با شما دارد و از مقاومت رفتاری کمتری برخوردار است.
پس از این مرحله به مرحله هدایت مخاطب میرسیم. در این مرحله می توانیم خواسته خود را از او مطرح کنیم و در اغلب موارد با موافقت او مواجه خواهیم شد. پیشنهاد می کنیم اگر می خواهید به یک ارتباط عالی دست یابید، از این روش استفاده کنید و در ابتدای ارتباط خواسته خود را مطرح نکنید.
منبع:تهران ان ال پی