آیا ارواح وجود دارند؟

iStock_000007522618-ghost-Maksym-Dragunov-Medium-676x450

جهان مملو از اسراری است که دانش کنونی ما را به چالش می‌کشد. اپک تایمز در بخش ماوراء دانش، داستان‎هایی از پدیده‌های خارق‌العاده را گرد آورده است تا به تصورات ما بال و پر دهد و راه را برای مسائل ممکنی که قبلاً انکار می‌شدند باز کند. آیا آنها واقعی هستند؟ تصمیم با خودتان است.

خانه‌های متروک، سردابه‌های نمناک، یتیم‌خانه‌های خالی از سکنه، علاوه‌بر اینکه مکان‌هایی برای القا ترس و داستان‌های ارواح محسوب می‌شوند، خاستگاه قارچ‌های سمی نیز هستند. شان راجرز، دانشیار مهندسی عمران و محیط زیست در دانشگاه کلارک‌سون در نیویورک، در‌حال مطالعه درباره این موضوع است که آیا ممکن است روح‌‏زدگی(رویت ارواح) در این مکان‌‏ها ناشی از مشکلات عصبی افراد به‌‏خاطر وجود قارچ‌ها مرتبط باشد.

وی به‌منظور آزمایش درباره این قارچ‌ها، تابستان امسال، از مکان‌های «خالی از سکنه» در شمال ایالت نیویورک بازدید کرد. او طی یکی از اطلاعیه‌های خبری دانشگاه اظهار داشت که حتی اگر تحقیقات او تراکم بسیار بالایی از قارچ‌ها را در این مکان‌ها نشان دهد، با‌این‌حال، هنوز مشخص نیست که چه ارتباطی بین قرار گرفتن در معرض قارچ‌های سمی داخل این مکان‌ها و عارضه‌های روانی در افراد وجود دارد. این رابطه‌ها به‌خوبی مشخص نشده‌اند.

با‌این‌حال شان راجرز بیان کرد: «برخی افراد که در معرض آلاینده‌های بیولوژیکی در هوای داخل این مکان‌ها قرار گرفتند، دچار افسردگی، اضطراب و عارضه‌های دیگری شدند. ما درحال تلاش هستیم تا مشخص کنیم که آیا احتمال دارد دیدن برخی ارواح با آلاینده‌های خاص موجود در فضای داخلی این مکان‌ها مرتبط باشند یا نه.»

اگر راجرز کشف کند که بین آن‌‏ها ارتباط وجود دارد، آیا به این معنی نیست که ارواح وجود ندارند و افراد تحت تاثیر این قارچ‌‏ها فقط دچار توهم شده‌‏اند؟ این یافته شاید قادر به تفسیر همه‌ مسائل نباشد، اما برخی از آنها را توضیح می‌دهد.

حکایات بسیاری درخصوص دیدن ارواح وجود دارد که بیانگر خلاف این دیدگاه خاص هستند. به‌عنوان مثال، برخی از مردم می‌گویند که از طریق مواجهه با ارواح به اطلاعاتی دست پیدا کردند که با ابزارهای معمولی قادر به کسب آنها نبوده‌اند و این موضوع بعداً مورد تأیید قرار گرفت.

یکی از این حکایات از سوی کاربر وب‌سایت ردیت به اشتراک گذاشته شد: «پسرم حدود چهار سال و نیمه و خواهرش ۱۸ ماهه بود. به آنها گفتم که واقعاً متاسفم از اینکه آن شب به‌خاطر جلسه‌ای که داشتم نتوانستم برایشان داستان بخوانم، اما شب بعد دو قصه برایشان می‌خوانم. پسرم گفت: «اشکالی نداره، مامان، خاله تریسی برای ما می‌خواند.»م

«احساس کردم موهای پشت گردنم سیخ شدند. فکر کردم شاید اشتباه کرده باشد، بنابراین گفتم:«چه کسی؟» پاسخ داد: «خاله تریسی، مامان. او درست شبیه شما است. پس از اینکه به رختخواب می‌رویم، برای ما قصه و آواز می‌خواند.» «هرگز به آنها نگفته بودم که من و خواهرم دو قلوی همسان بودیم و خواهرم مرده بود و نامش نیز تریسی بود.»

وبلاگ‌نویسی با نام «پدر مجرد خندان» از خوانندگان وبلاگش درخواست کرد وحشتناک‌ترین چیزهایی را که کودکان‌شان تاکنون بیان کردند به اشتراک بگذارند. یکی از پاسخ‌ها چنین بود: دختر سه ساله‌ام وقتی درحال تماشای پریدن او روی تشک پرش بودم گفت: «آیا می‌خوای بری به عمو کریس سلام کنی؟» عمو کریس نه سال قبل از اینکه او حتی به دنیا بیاید، در دریاچه غرق شد و هیچ کس در خانواده ما تاکنون درباره او صحبت نکرده بود. از او پرسیدم که کجا او را دیده است و او را به گاراژ اشاره کرد و گفت: او به من می‌گوید که باید مراقب باشم.»

اپک تایمز

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *