آیا یک بیگانه طراح هوشمند بوده ؟
زکریا سیچین
منشاء انسان همیشه یکی از مهمترین سوالاتی بوده که مناقشات پرحرارتی را موجب شده و سزاور اینکه زکریا سیچین نگاه دقیق تری به آن داشته باشد . در مارس ۱۹۲۵ هیئت مقننه ایالت تنسی تعلیم هر نظریه نافی خلقت الهی انسان آنچنان که در کتاب مقدس تعلیم داده شده را ممنوع اعلام کرد . در جولای همان سال John T. Scopes دبیر دبیرستان برای تخلف از قانون ایالتی و آموزش فرگشت محاکمه شد . پیامد محاکمه Scopes ( یا به شکل استهزاء آمیز ” محاکمه میمون ” ) جلب توجه جهانی به این نکته بود که تضاد بین اعتقاد به آفرینش / خلقت گرایی ( اعتقاد دیرپایی که در حکایت کتاب مقدس آمده ) و فرگشت ( بر اساس اصل انتخاب طبیعی یافته داروین ) آشتی ناپذیر است . John T. Scopes مقصر دانسته و ۱۰۰ دلار جریمه شد . اگرچه که قانون ایالت تنسی در ۱۹۶۷ منسوخ شد اما مناقشه پایان نیافت . اینکه انسان اندیشه ورز (Homo sapiens) فقط از طریق پروسه طولانی انتخاب طبیعی بوجود آمده ( فرگشت ) یا دستاورد تصمیم الهی است و حرکت سنجید ه ای توسط خالق ( خلقت گرایی ) ؟
از دیگر سو فرگشت گرایان نمی توانند درک کنند که چگونه می توان شواهد قوی حاکی از آغازینه های حیات را در میلیاردها سال پیش نادیده گرفت و مدعی شد که همه آنها بر آیند شش روز خلقت هستند . خلقت گرایان اشاره می کنند که یک ساعت مچی پیچیده نیازمند ساعت ساز است و نمی توانند شاهد این باشند که چگونه ظهور ناگهانی انسان اندیشه ورز بعنوان پیچیده ترین شکل زندگی آفریده شده توسط خدا انکار شود .
ورود طرح هوشمنددر چند سال گذشته این بحث با قدرت بیشتری نه فقط اصطلاحاً در نص صریح کتاب مقدس بلکه همچنین در مکانهایی غیر منتظره چون مجلس نمایندگان میشیگان و سیستم آموزش و پرورش پنسیلوانیا دوباره مطرح شده . یکی از نمونه های تازه رخ داده از این نوع در ایالت اوهایو به وقوع پیوسته آن هم جایی در عرصه آموزش و پرورش ایالتی . گزارشها از این تحولات در رسانه های لیبرال درجه هشدار را پنهان نمی کنند چون آنها همچنان اتفاق می افتند و آنچنان که مجله تایمز گزارش داده تاختن بر تعالیم داروین حال به شکل ” خلقت گرایی مستتر ” و ” یک استتارخوب ” در آمده . این استتار ” طرح هوشمند ” نامیده می شود . هوادارانش کلاً موضع اینکه چگونه زندگی در اینجا شکل گرفت را اتخاذ نمی کنند . آنها فقط انکار می کنند که انتخاب طبیعی ( فرگشت ) به تنهایی می توانسته مارا به عمل آورده باشد . جایی در امتداد مسیر ، طراح هوشمندی وجود داشته .
آنچه که انجمن های علمی و رسانه های وابسته به آنها هشدار می دهند این حقیقت است که هواداران طراح هوشمند خانم باجیهای دیوانه کتاب مقدس نیستند بلکه روشنفکران و تحصیلکرده هایی هستند فارغ التحصیل از رشته های گوناگون علم و فلسفه و الهیات و جمله هم نوایی شان علیه فرگشت گرایی توسط محافل علمی اینگونه توصیف شده :
” استراتژی گوه ای برای احیاء خلقت گرایی در لباس مبدل ” /مجله علم شناسایی طراح هوشمند بیشترین نتیجه ای که می توان از مطالعه نوشته ها و استدلالهای هوادارن نسخه جدید خلقت گرایی گرفت یافتن ساده تر طرح وضعیتی برای طرح هوشمند است به جای پاسخ به سوال : ” اگر چنین است چه کسی طراح هوشمند بوده ؟ “
در حالی که بسیاری از منتقدان علم گرایِ طرح هوشمند معتقدند که خلقت گرایان نوین ،مسیحیان محافظه کاری هستند نگران زدوده شدن خدا از برنامه های درسی مدارس . ” واقعیت این است که بسیاری از رهبران این جنبش جدید ترجیح می دهند از این سوال اجتناب کنند ” و یا حتی جاسازی یک خدای انتزاعی را در آغازینه های هستی مجاز بدانند . چون این سخن William Dembski پروفسورریاضیات که ” هیچ کس نمی داند به واقع هستی چگونه با DNA که قادر است خود را تکثیر کند شکل گرفته ” .
یک معمای نیویورک تایمزی
در شماره ۸ آوریل ۲۰۰۱ نیویورک تایمز در مقاله صفحه اول که توسط James Glanz نوشته شده بود خوانندگان را آگاه می کند که علیرغم برخی موفقیتهای فرگشت گرایان در کانزاس و میشیگان و پنسیلوانیا ؛ آنها ” خود را در برابر خلقت گرایان سنتی با اعتقادات نشات گرفته از نص کتاب مقدس نمی دیدند بلکه با فرضیه پیچیده تری روبرو بودند :
فرضیه طرح هوشمند .
اگر اینطور است پس چه کسی طراح هوشمند است ؟
همانطور که داشتم مقاله ای را در صبح شنبه می خواندم از خواندن این مطلب لذت بردم که :
هواداران این فرضیه می گویند طراح هوشمند می توانسته خیلی شبیه خدای کتاب مقدس باشد اما آنها نسبت به سایر توضیحات نیز موضع سختگیرانه ای ندارند مثل این قضیه که شهاب سنگی بذر حیات را از جایی از کیهان به اینجا آورده یا فلسفه عصر جدید که معتقد است هستی با نیروی حیات بی جان مرموزی اشباع شده . من فکر می کنم طرفداران طراح هوشمند که پیدایش حیات در زمین توسط یک شهاب سنگ را بعنوان فرضیه مورد توجه قرار میدهند به اندازه کافی به توضیحات سومریانی من نزدیک می شوند که بذر حیات ( آنچه که امروزه DNA نامیده می شود ) ازطریق سیاره مهاجم نیبیرو طی تصادمی ( نبرد کیهانی ) حدود چهار میلیارد سال پیش به زمین رسیده . اما با بررسی وب سایت و نسخه های اولیه روزنامه متوجه شدم که نسخه ای از روزنامه نیویورک تایمز را خوانده ام که یک جمله کلیدی و جالب را در مقاله سانسور کرده و آن جمله که در مقاله اصلی آمده این است :
احتمال دخالت یک هوش فرا زمینیتمدنی پیشرفته از دنیایی دیگر آنچنان که خوانندگانم می دانند آنچه که در کتابهایم گفته ام فراسوی منشاء حیات بر زمین و در جای دیگری از کیهان رفته . نشان داده ام که طبق متون سومری ( که حکایت پیدایش کتاب مقدس بر اساس نوشته های آنها شکل گرفته ) فرگشت هم بر نیبیرو و هم بر زمین طی طریق خود را داشته . مدتها قبل تر بر نیبیرو آغاز شده و آنوناکی پیشرفته را بر نیبیرو فراهم آورده . اما وقتی که آنوناکی حدود ۴۵۰۰۰۰ سال پیش به زمین آمده اند فقط انسان ریختهای اولیه روی زمین بوده اند . آنوناکی مهندسی ژنتیک را برای ارتقاء انسان ریختها به انسانهای هوشمند به کار گرفتند ( آنچنان که کتاب مقدس می گوید شبیه و مطابق تمثال خودشان ) .
در حین اینکه هنوز شگفت زده بودم که چگونه فرشته فرا زمینی از مقاله آوریل ۲۰۰۱ تایمز سانسور شده از خواندن مقاله ۱۷ مارس ۲۰۰۲ با عنوان ” نبرد داروینیسم در اوهایو ” لذت بردم .
مقاله شرح داده :
طرفداران طرح هوشمند با احتیاط از هر اشاره ای به خدا در اظهاراتشان اجتناب می ورزند . آنها به سادگی استدلال می کنند که انسانها ، حیوانات و گیاهان خیلی متنوع تر و پیچیده تر از آن هستند که توسط فرگشت و انتخاب طبیعی تشریح می شود پس می بایست یک طراح هوشمندی پشت همه اینها بوده باشد . آیا این طراح خداست ، تمدن پیشرفته ای ازدنیای دیگر است یا نیروی خلاق دیگری ، معلوم نیست .
اشاره به تمدن پیشرفته از دنیای دیگر تأکیدی است بر نظریات من .
بازگشت انکی ؟
این کاملاً پیشرفتی در اذعان به داده های سومریان به حساب می آید . صورت کلی آن از دخالت ” هوش فرا زمینی ” در حیات کیهانی تا یک طراح هوشمند از ” تمدنی پیشرفته از دنیای دیگر ” را در بر می گیرد . این پروسه حکایت برخوردی را در خود جای می دهد که در آن بذر حیات با مهندسی ژنتیک توسط انکی گسترش یافته .
آیا نویسنده سرمقاله نیویورک تایمز کتاب گمشده انکی را خوانده بوده ؟