اسرار خاکستری ها – راز پنهان در DNA بعضی از نیاکان مان

DNA منشاء فرازمینی دارد

DNA

در قسمت قبل در مورد ربوده شدها دستکاری ژنتیکی تولید انسان های جهش یافته با اهداف خاص پیش تر نوشته شده است که می توانید مطالعه نمایید. در این قسمت از سری قسمت های اسرار خاکستری ها به این موضوع بیشر پرداخت ایم.

در جنوبِ غرب امریکا نیاکان سرخ پوستان “هوپی ” به خدایانی از جهانی دیگر اعتقاد داشتند و تصاویری از آنها را بر دیوارهای “کَنین” نقش کرده اند اما در برخی موارد ، محققین معتقدند که تصاویر این خدایان آسمانی با خاکستریهای امروزی منطبق است در فرهنگ “هوپی”، ارواحی به نام “کاچینا” وجود داره که به معنی موجوداتی از دنیایی دیگر هست.

اشاره به نوشته های قبل در این مورد:
نیرو توصیف شده برای موجودات فضایی که به زمین امده بودند تا چه اندازه بوده که به انها لغب خدایان داده شده.

بعضی از اونها هم تقریباً عنوان یک نیای بسیار قدرتمند یا نیروی فوق العاده بالا را داشتن واینها موجودات فضایی هستند ترجمه کلمه “کاچینا” خیلی ساده هست این کلمه یعنی معلم

کاچیناها بخشی از دنیای روحانی نبودند بلکه در واقع بخشی از دنیای فیزیکی بودند اونها با وسیله ای از آسمان اومدند که به نام هوپیها این وسیله رو به عنوان سپر آتشین موجودات فضایی توصیف می کنند .

اینها به زمین می آمدند و در کنار انسانها می ماندند ،به اونها آموزش می دادند علم و دانش می دادند و بعد هم از همون سپرها استفاده می کردند و دوباره به آسمان بر میگشتند.

 

کاچیناها چگونه در ان منطقه با مردم برخورد می کردند

کاچینا

کاچینا

 

کاچیناها به طور فیزیکی در کنار مردم زندگی می کردند و گفته شده که در یک زمانی هم کاچیناها به کوه رفته اند که به طور دقیق، کوههای سن فرنسیسکو خارج از فلگ استف هست و بعد از اون هم ناپدید شده اند. کاچیناها در فرهنگ هوپی جرو خدایان قدرتمند توصیف میشن.

این موجودات به نظر نظیره پردازان فرازمینی باستانی قطعا فرا زمینی بودند.و موضوع جالب توجه این هست که این روند در فرهنگهای بسیار متنوعی تکرار شده.

گفته شده که خدایان به اینجا آمده اند و از زنان زمینی خوششان آمده و همین قصه در میان سرخ پوستان “هوپی” هم شایع هست اما اگر “خاکستریها” در زمانی دور به زمین آمده ،و با انسان همزیستی داشته اند .

 

شواهد فیزیکی این اتحاد را در کجا می توان یافت؟

محققین به شماری از جمجمه های کشیده ای اشاره دارند(آدم فضایی) که در قاره های مختلفی یافت شده اند آیا ممکن است که چنین بقایایی حقیقتاً متعلق به یک موجود دورگه بوده باشد؟

نیمه انسان و نیمه فضایی؟ همانطور که نظریه پردازان فضانوردان باستانی به آن باور دارند؟ یکی از چیزهایی که شما در اطراف اهرام “پِرو” می بینید در رابطه با این جمجمه هاست که واقعا ادم رو به این فکر می اندازه که اینها ادم هستند یا آدم فضایی اینطور به نظر می رسه که این جمجمه های کشیده نیمه انسان و نیمه فضایی بوده اند .

 

ایا ازمایشات DNA روی این جمجمه ها انجام شده تا مشخص شود این ها ادم زمینیند یا آدم فضایی یعنی ترکیبی از انسان و موجودات فضایی و در حقیقت بعضی از آزمایشات اخیر DNA که همینجا در پرو انجام شده نشان میده که اینها واقعاً نیمه انسان هستند و نیم دیگرشان از یک نسل دیگریست جمجمه کشیده، یک پدیده جهانیست.

اینها رو در امریکای مرکزی داریم در امریکای جنوبی هم داریم در مصر هم دیده میشن ،بنابراین من فکر می کنم که در ابتدایی ترین دوره این فرازمینیها سری کشیده تر از سر انسان معمولی داشته اند .

اینها در سراسر دنیا پیدا شده اند و ما باید از خودمون بپرسیم که آیا این یک تمدن پیشرفته گمشده هست؟

یا اینکه اینها در واقع فرازمینیهایی بوده اند که به ملاقات فرهنگهای مختلفی می رفته اند و تاثیرات مشابهی از خودشون به جا می گذاشتند؟

در واقع یک دست ساخته هاییست که مبین این هست که موجوداتی وجود داشته اند که بشر باستان اونها رو “خدایان” می دونسته و باز هم اشاره می کنیم که این یک موضوعِ همه گیر بوده.

اینها رو در یک دوره معین می شه دید .

 

ایا اخناتون پادشاه مصری را می توان به عنوان مثالی بر وجود فرازمینی او نام برد؟

فرازمینی

جمجمه های کشیده به شکل فرازمینی

در مصر باستان در “آخناتون” می بینمش و خصوصاً در “پرو” خاکبرداریهای زیادی در حال انجام هست که حاصلش ،این جمجمه های کشیده بوده به خصوص این جمجمه ها که واقعاً بزرگتر از آن هستند که باید باشند.

به نظر می رسه که خدایان به وضوح با جمجمه های کشیده ربط داشته اند آیا این جمجمه های کشیده ای که آیا این جمجمه های کشیده ای که ،بیش از ۴۰۰۰ سال قدمت دارد می تواند واقعاً شاهدی بر وجود “غریبه های خاکستری” در گذشته ای دور باشد؟

اگر چنین باشد آیا می تواند ثابت کننده یک تداخل بین انسان و یک تمدن غریبه باشد؟ از نظر تئوریسینهای فضانوردان باستانی پاسخ به هر دو سوال مثبت است.

شاید بتوان پاسخ را نه در زمین بلکه بر سطح سیاره همسایه یافت .

مریخ ( مارس )

سی و یکم جولای ۲۰۰۸ سفینه “فینکس” نَاسا با موفقیت در سطح مریخ به زمین نشست و در حال جستجوی شواهدی از حیات میکروبی رباط فضایی، به ردی از آب یخ زده در زیر سطح خاک برخورد.

کشف ماده مرتبط با حیات ، این تفسیر را به همراه داشت که مریخ ممکن است محل سکونت نوعی از حیات در گذشته ای دور بوده باشد.

ما وقتی شروع به گشتن در منظومه خورشیدی ،برای پیدا کردن موجودات فضایی کردیم آنچه دریافتیم این بود که مریخ بهترین کاندیدای ماست.

با این توصیف که منظومه خورشیدی ما دو مثال قطعی داره ،که یکی مشخصاً خودِ ما هستیم چون اینجاییم .

و دیگری هم مریخ هست که ممکنه حیات رو شروع کرده باشه و شاید چون جای خوبی نبوده یا درست اتفاق نیفتاده، حیات نتونسته در اونجا دوام بیاره این دو سیاره این امید رو به ما میدهند.

 

ایا حیات در جایی خارج از زمین و مارس پدید امده و بعد به انجا منتقل شده است؟

که شاید واقعاً حیات در جای دیگری در جهان وجود داشته باشه . می بینیم که مریخ از مکان والایی در خرد و فولکلور انسان در دوران یونان باستان برخورداره و این اهمیت ،با نزدیکتر شدن ما به پایان قرن نوزدهم بیشتر هم میشه عنی زمانی که ما به نجوم قابل استنادتری دست پیدا کردیم.

و دارای تلسکوپهای قدرتمندتری شدیم که می شد به طور مثال با اونها کانالهای سیاره مریخ رو دید مردم شروع کردند به تصور کردن تمدنی که شاید در زمانی بسیار دور در مریخ وجود داشته و این کانالها رو به منظور رفت و آمد یا هر دلیل دیگری ایجاد کرده اند.

اما بعدها یک فاجعه ای اتفاق افتاده که امکان حیات در این سیاره را از بین برده و ساکنان آن را ناچار کرده پرواز کنند و به جای دیگری برن آیا ممکن است که “مارس” روزی سیاره ای حاصلخیز همچون زمین بوده باشد؟

پایان قسمت سوم اسرار خاکستری ها

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *