انسانها قوانین دریاها را تغییر دادهاند
این اعتقاد وجود دارد که همهی اشکال زندگی در اقیانوسها، از پلانکتونها گرفته تا ماهیهای عظیمالجثه، از یک قانون ریاضی ساده تبعیت میکنند که بر اساس آن تعداد موجود از یک اُرگانیسم با اندازهی آن تناسب دارد. به این معنی که اگرچه پلانکتونها یک میلیاردم یک ماهی بزرگ «تُن» وزن دارند، ولی با این حال به نظر میرسد تعداد پلانکتونها در سراسر اقیانوسها یک میلیارد برابر تعداد ماهیهای تُن بزرگ باشد.
این موضوع به عنوان «تئوری طیف اندازهای شلدون» شناخته میشود و برای اولین بار در سالهای دههی ۱۹۷۰ معرفی شد، ولی آن زمان هیچ وقت برای گونههای مختلف مورد آزمایش قرار نگرفت. اکنون تیمی از محققین بینالمللی به بررسی این تئوری پرداخته و دریافتهاند که این تئوری در زمانهای گذشته درست بوده است، ولی این تعادل طبیعی به خاطر ماهیگیریهای صنعتی بیرویه تا حدودی به هم خورده است.
در مطالعهای که اخیراً مجلهی Science Advances منتشر کرده است، تیمی بینالمللی از محققین دریافتهاند که اقیانوسهای روی زمین قبل از قرن بیستم و پیشرفتهای صورت گرفته در زمینهی ماهیگیری صنعتی وضعیت بکرتری داشته و تئوری طیف اندازهی شلدون صادق بوده است.
محققین برای اینکه تصویر دقیقتری از تعداد هر کدام از گونههای موجود در دریا داشته باشند، از مطالعاتی که اخیراً در این زمینه انجام شده بود، استفاده کردند و توانستند بانک دادههای نسبتاً کاملی برای تعداد باکتریها، فیتوپلانکتونها، زوپلانکتونها، ماهیها و پستانداران تهیه کنند. آنها به این ترتیب توزیع ۱۲ گروه اصلی حیات کف دریاها را شناسایی کردند.
محققین برای تعیین تعداد اُرگانیسمهای میکروسکوپی، در برخی مواقع تا ۲۰۰ هزار نمونه از سراسر دنیا جمعآوری کردند، ولی برای تعیین تعداد موجودات زندهی بزرگتر از روشی کاملاً متفاوت استفاده کردهاند. آنها برای تخمین وضعیت موجودات زنده در دریاهای قبل از قرن بیستم نیز از مدلسازیهای انجام شده استفاده کردند و دادههای بهدست آمده را با دادههای امروزی مقایسه کردند.
مقایسهی دادهها نشان داده است که انسانها تاثیرات جدی بر روی تعداد موجودات بزرگتر درون دریاها داشتهاند. هر چند غذاهای دریایی تنها ۳ درصد از مصرف غذایی انسان را به خود اختصاص میدهند، ولی همین میزان ماهیگیری باعث ایجاد تغییرات جدی در دریاها شده است. ماهیهای بزرگتر از ۱۰ سانتیمتر طی قرن گذشته حدود ۶۰ درصد کاهش تعداد را تجربه کردهاند. در مورد نهنگها وضعیت بدتر است و ۹۰ درصد تعداد این موجودات بزرگ از دست رفته است.
ماهیگیری صنعتی عملکردی مشابه شکارچیان بزرگ دریا ندارد. شکارچیان دریا باعث میشوند تعادل موجودات دریا در طول زمان حفظ شود، ولی ماهیگیری انسانها باعث تغییر اکوسیستم دریاها میشود.
خبر خوب این است که میتوان عدم تعادل بهوجود آمده را با کاهش تعداد کشتیهای ماهیگیری در سراسر دنیا ترمیم کرد. این کار میتواند پایداری ماهیگیری را در آینده افزایش دهد و یک بازی برد-برد محسوب میشود.