اهدافتان زندگیتان را مشخص کنید.

شاد زندگی کنیم

برای اینکه به بهترین وجه عمل کنید, باید زندگیتان در حال تعادل باشد, به این معنی که در تمامی عرصه های زندگی باید هدفمند باشید.

اهداف خود را طبقه بندی کنید:

۱-      مالی و اقتصادی

۲-      شخصی و خانوادگی

۳-      اهداف مربوط به پیشرفت فردی و تحصیلی

۴-      اهداف معنوی

۵-      سلامتی و تندرسی

۶-      اجتماعی و گروهی

اهداف خود را اولویت بندی کنید.

هدف باید قابل سنجش باشد و در مواقع لازم قابلیت تقسیم بندی به بخشهای کوچکتر را داشته باشد.

هدف اصلی باید به روشنی زمانبندی شده باشد.

یک تاریخ واقع بینانه اما چالش برانگیز برای رسیدن به هدف تعیین کنید, و روی کاغذ بنویسید.

برای انگیزه گرفتن و رسیدن به هدف اصلی, مجموعه ای از پاداشها را در نظر بگیرید.

پاداش موجب می شود جریان کارها لذت بخش تر و دلچسب تر شود.

بعد از مشخص کردن اهداف, لیستی از تمام کارهایی که برای رسیدن به هدف باید انجام دهید تهیه کنید.

همه کارها را بررسی کنید و برای آن زمان در نظر بگیرید.

اهداف خود را محرمانه نگه دارید.

بیشتر افراد دچار این مشکل می شوند که مدام درمورد اهدافشان صحبت می کنند و موجب می شوند انرژی آنها پراکنده شود و انگیزه هایشان رو به کاهش گذاشته شود.

دفتری انتخاب کنید و اهداف خودت را به گونه ای که آنها رسیده اید در آن یادداشت کنید, چنان که گویی تحقق یافته اند.

جملات تاکیدی در نوشته های خود استفاده کنید, من به دست می آورم, من موفق می شوم, من هستم و …

کتاب اعتماد بنفس

برایان تریسی

یک انسان معمولی اگر بتواند این عادت را در خود ایجاد کند که کارهای خود را بطور واضح اولویت بندی کند و کارهای مهم تر را سریع تر انجام دهد, می تواند از یک نابغه که زیاد حرف می زند و نقشه های عالی می کشد اما کمتر کاری را به سرانجام می رساند, پیشی بگیرد.

از قدیم گفته اند که اگر اولین کاری که باید هر روز صیح انجام بدهی این باشد که قورباغه زنده ای را قورت بدهی, در بقیه رو خیالت راحت خواهد بود ه سخت ترین و بدترین اتفاقی که ممکن است, را انجام داده ای.

قورباغه شما در واقع بزرگترین و مهم ترین کاری است که باید انجام بدهید. همان کاری که اگر الان فکری به حالش نکنید به احتمال زیاد همینطور برای انجام آن تنبلی خواهید کرد.

در ضمن این کاری که باید انجام دهید می تواند بیشترین تاثیر مثبت را در زندگیتان بگذارد.

قدیمی ها همچنین گفته اند اگر قرار است دو تا قورباغه را بخوری, اول آن یکی را که زشت تر است را بخور!!!

منظور این است که اگر دوکار مهم را در پیش رو دارید, اول کاری را که بزرگتر, سخت تر و مهم تر است را انجام دهید.

خود را موظف کنید که بلافاصله دست به کار شوید و آنقدر مداومت به خرج دهید تا کار را به اتمام برسانید, پیش از آنکه دست به انجام کار دیگری بزنید.

به این کار مانند یک “امتحان” فکر کنید و با آن مثل یک مبارزه فردی روبرو شوید, در برابر این وسوسه که اول کارهای آسان تر را انجام دهید مقاومت کنید.

مدام به خودتان یاداوری کنید که مهم ترین تصمیمی که هر روز می گیرید این است که اول چه کاری انجام دهید و بعد از آن به چه کاری مشغول شوید, البته درصورتی که کار اول را به اتمام برسانید.

حرف آخر این است, اگر باید قورباغه زنده ای را بخوری, هیچ فایده ندارد که مدت زیادی بشینی و به آن نگاه کنی.

تمرین کلید تسلط هر مهارتی است. خوشبختانه ذهن شما مانند یک ماهیچه عمل می کند. هرچقدر بیشتر آن را بکار بگیرید قوی تر می شود و قابلیت بیشتری پیدا می کند, با تمرین می توانید هر رفتار یا مهارتی را که دوست دارید یا ضروری می دانید در خودتان پرورش دهید.

برای ایجاد عادت توجه و تمرکز بر روی مهم ترین کارها به سه ویژگی اساسی نیاز دارید که هر سه را می توان یاد گرفت:

۱- تصمیم گیری

۲- انضباط

۳- اراده

اول باید تصمیم بگیرید که عادت به انجام رساندن کارها را در خود بپرورانید.

دوم باید خودتان را منضبط کنید تا اصول لازم برای ایجاد این عادت را آنقدر تمرین کنید تا برا آنها تسلط پیدا کنید.

سوم باید از نیروی اراده استفاده کنید تا این اصول را تقویت کنید تا اینکه این عادت ثبات پیدا کند و به جز جدا نشدنی شخصیت شما بدل شود.

برای اینکه به روند پیشرفت خود سرعت بدهید, یک روش ویژه وجود دارد. باید مدام به فواید و مزایای اهل عمل بودن, سریع کار کردن و تمرکز داشتن فکر کنید.

خود را همان فردی تصور کنید که کارهای مهم را به سرعت, به خوبی و بطور مداوم انجام می دهد.

تصور ذهنی که از خودتان دارید تاثیر شگرفی بر رفتار شما خواهد گذاشت. خود را بصورت فردی که می خواهید در آینده باشید مجسم کنید.

تصویر شما از خودتان یا به عبارت دیگه اینکه خود را از درون چگونه می بینید, تا حد زیادی نحوه عملکرد شما را در جهان بیرون تعیین می کند.

یکی از سخنرانان معروف می گوید, شما تبدیل به همانی می شوید که تجسم می کنید.

توانایی شما برای یادگیری مهارتها و قابلیت های جدید نامحدود است.

وقتی از طریق تمرین و تکرار خودتان را تربیت می کنید تا بر تنبلی غلبه کنید, کارهای مهم خود را به سرعت انجام می دهید.

نشانه تفکر برتر یک انسان این است که بتواند درمورد پیامدهای انجام دادن یا ندادن یک کار پیش بینی درستی داشته باشد. این که یک کار یا فعالیت تا چه اندازه برای شما یا برای شرکت شما اهمیت دارد بستگی به پیامدهای بالقوه آن کار دارد.

اگر بتوانید بر این اساس اهمین هر کاری را ارزیابی کنید می توانید تعیین کنید که قورباغه بعدی شما کدام است (مقاله قورباغه را قورت بده)

دکتر بانفیلد از دانشگاه هاروارد پس از پنجاه سال پژوهش به این نتیجه رسید که داشتن دید بلند مدت, موثرترین عامل پیشرفت های اجتماعی و اقتصادی آمریکاست.

دید بلند مدت در کار تبدیل به عاملی شده است که از تمامی عوامل دیگر مانند تجربه, تحصیل, هوش و روابط در تعیین میزان موفقیت شما در زندگی نقش مهم تری دارد.

رویکر شما نسبت به زمان یا افق زمانی شما, تاثیر چشمگیری بر رفتارها و انتخابهای شما دارد.

کسانی که دورنمای دراز مدتی از زندگی و حرفه کاری خود دارند همیشه می توانند در مورد وقت و فعالیتهایشان بهتر از کسانی که کمتر درمورد آینده خود فکر می کنند, تصمیم گیری کنند.

** تفکر دراز مدت, تصمیم های کوتاه مدت را بهبود می بخشد.

افراد موفق در مورد آینده خود جهت گیری روشنی دارند. آنها درباره ۵, ۱۰ و حتی ۲۰ سال آینده فکر می کنند و انتخابها و رفتارهای خود را در زمان حال مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند تا با آینده ای که در دراز مدت خواهان آن هستند هماهنگ باشد.

در کارتان داشتن تصویری روشن از آنچه در دراز مدت برای شما اهمیت دارد تصمیم گیری های کوتاه مدت شما در مورد اینکه چه کارهایی در اولویت قرار دارند بسیار آسان تر می کند.

کارهای مهم و ضروری, نتایج بلند مدت دارند و کارهای غیر ضروری تاثیرات بلند مدت ناچیزی دارند و یا هیچ نتیجه ای ندارند.

پیش از شروع هر کاری از خود بپرسید: انجام دادن یا ندادن این کار چه تاثیرات بلند مدتی بر زندگی من خواهد داشت؟

**آینده نگری فعالیت ها و کارهای فعلی ما را تحت تاثیر قرار می دهد و در اغلب مواقع تعیین کننده فالیت های کنونی ماست.

هرچه اهدافتان روشن تر باشد, تاثیر بیشتری روی کارهایی که در زمان حال مشغول انجام آنها هستید, خواهد گذاشت.

با داشتن دید بلند مدت و آینده نگری بهتر می توانید کارهای فعلی تان را ارزیابی کنید و مطمئن شوید که آیا این کارهای با آنچه که هدف نهایی شماست و می خواهید در نهایت به آن برسید مطابقت دارد یا خیر.

کتاب قورباغه را قورت بده

برایان تریسی

انسان ها را اصولا می توان به دو گروه تقسیم کرد:

آنها که حرف می زنند و آنهایی که عمل می کنند.

جهان پر است از کسانی که گمان می کنند تنها با صحبت کردن درمورد مسائل می توان نتیجه عملی کارها را به دست آورد.

ولی شما اهل عمل هستید و همیشه این گروه از افراد در سراسر تاریخ بشر موجب تغییرات و مسبب حرکات بوده اند, زنان و مردانی که اندیشیده اند, برنامه ریزی کرده اند و با مداومت و پایداری به موفقیت رسیده اند.

زمانی که دست به عمل می زنید و اقدامی می کنید نه تنها نسبت به خودتان احساس فوق العاده ای پیدا می کنید بلکه توانایی شما در انجام کارها افزایش می یابد.

تصورات خود را به روشتی در مقابل دیدگانتان حفقط کنید و هر روز به طور مداوم کارهای مثبت در راستای تحقق خواسته هایتان انجام دهید.

نوعی حس تعجیل در خود ایجاد کنید, تمایل به انجام کارهای مثبت را در خود حفظ کنید.

هرگاه فرصتی برای رشد ایجاد می شود به سرعت در آن مسیر حرکت کنید.

توجه به سرعت یک عامل اساسی در موفقیت است.

هرچه با سرعت بیشتری حرکت کنید, حس بهتری خواهید داشت, توان بیشتری و اعتماد بنفس بیشتری خواهید داشت.

کتاب اعتماد بنفس

برایان تریسی

سه عامل مهم جهت دستیابی به اهداف وجود دارد که عبارت اند از:

متعهد شدن – تکمیل کردن – به انتها رساندن

وقتی متعهد می شوید به هدف خاصی دست یابید و همه بهانه ها را کنار می گذارید به این معنی است که به ذهن نیمه هوشیار خود فرمان می دهید که سریع تر به سمت هدف برود.

در این زمان, بیش از هر موقع, خلاق, مصمم و متمرکز می شوید.

زنان و مردان بزرگ کسانی هستند که متعهد می شوند و سپس تحت هیچ شرایطی حاضر نیستند از این تعهدات خود فاصله بگیرند و آن را رها کنند.

رکن دوم, عملکردِ سطح بالاست:

تفاوت عظیمی میان ۹۵% درصد کار و انجام ۱۰۰% آن وجود دارد.

آنچه رایج می باشد این است که اشخاص ۹۰ یا ۹۵% کار را با سختکوشی انجام می دهند و بعد به انتها رساندن را به تعویق می اندازند.

این وسوسه ایست که باید با آن جنگید و آن را از بین برد.

باید بکوشید به خود نظم و ترتیب دهید تا در برابر این گرایش طبیعی مقاومت کنید و خود را به انتهای کار و هدفتان برسانید.

به پایان رساندن کارها و اهداف احساسی از وجود و شعف در ضمیرمان ایجاد می کند, خلاقیتمان را تحریک می کند و بر شخصیت ما می افزاید.

هر چه کاری که انجام می دهیم بزرگتر و مهم تر باشد, این احساس شدت بیشتری دارد و در حکم موفقیت بزرگی است.

حتی زمانی که کار کوچکی را به انتها می رسانیم, احساس شادی می کنیم.

به این ترتیب وقتی به سمت هدفمان در حال حرکت هستیم در شرایطی آمیخته از وجد و نشاط بسر می بریم.

کتاب هدف

برایان تریسی

تفکر دقیق شامل دو اصل بنیادین است که تمام افراد باید آن را مد نظر داشته باشند.

ایتدا برای دقیق فکر کردن باید واقعیت ها را از اطلاعات صرف جدا کنید.

اطلاعات زیادی در دسترس شما هستند که بر پایه واقعیت قرار ندارند.

ارزانسرای آرایشی

دوم, باید واقعیت ها را در دو دسته مجزا طبقه بندی کنید, مهم و کم اهمیت یا مرتبط و نامرتبط, تنها با این کار می توانید, درست فکر کنید.

تمام واقعیت هایی که می توانید در دستیابی به هدف قطعی و اصلی بکار برید, مهم و مرتبط هستند.

اطلاعاتی که نمی توانید مورد استفاده قرار دهید, نامرتبط و کم اهمیت هستند.

می توانید در میان دوست آشنایان خود, به افرادی اشاره کنید که فرصت های بهتر یا پول بیشتری نسبت به شما نداشته اند و شاید حتی توانایی های کمتری داشته اند ولی به موفقیت های بیشتری رسیده اند.

می پرسید چرا؟

با بررسی دقیق, این نکته را کشف خواهید کرد که چنین افرادی, عادت داشتند واقعیت های کم اهمیت را بکار نبرند که مسیر کاری شان را تحت تاثیر قرار داده است.

آنها نه تنها از شما بیشتر کار نمی کنند بلکه شاید کمتر از شما و با سهولت بیشتری نیز کار کنند, آنها با استفاده از دانش خود در خصوص جداسازی واقعیت های مهم از کم اهمیت, موقعیت های خوبی را برای خود ایجاد کرده اند.

فردی که به واقعیت های مهم توجه می کند, می تواند معبد موفقیت خود را با استفاده از آن بسازد و قدرتی برای خود به دست آورد که مانند یک اهرم اجسام ده تنی را جایجا کند.

باید به ذهن بسپارید که برخی از افراد هنوز ظرفیت اندیشیدن به مسائلی پیچیده تر را ندارند و اگر آنها را مجبور به این کار کنیم, ناامید می شوند.

کتاب تفکر دقیق

تاپلئون هیل