برند شخصی شما بهصورت ناخودآگاه با این رفتارها از بین میرود
بعضی عادتها و رفتارهای بد اجتماعی بدون این که بدانید بر برند شخصی شما تأثیر منفی میگذارند و در طولانیمدت وجهه و اعتبار شما را از بین میبرند.
از آماندا بینز گرفته تا چارلی شین، تعداد بسیاری از افراد مشهور برند شخصی خود را به دلیل رفتارهای گستاخانه از بین بردهاند. رفتارهایی مثل رانندگی در حالت غیرعادی، عادتهای بد توییت و راهاندازی بحثهای جنجالی و رفتارهای بد دیگر حسن نیت عموم مردم نسبت به آنها را از بین برد و شغل آنها را به خطر انداخت.
صرفنظر از اینکه مؤسس یک استارتاپ باشید یا صرفا بخواهید گام مهمی را در شغل خود بردارید، باید چند نکتهی حائز اهمیت نسبت به برند شخصی خود توجه کنید. درصورتی که بهدرستی به این نکات عمل کنید، برند شخصی در نمایش نقاط قوت، دستیابی به اعتبار و برنده شدن در رقابت به کمک شما میآید (تمام این موارد برای پایداری رشد و موفقیت ضروری هستند).
شاید جنایت بزرگی را انجام نداده باشید یا توییت نژادپرستانهای را پست نکرده باشید اما هنوز این احتمال وجود دارد که با انجام یک مجموعه از کارها به برند شخصی خود لطمه بزنید. درواقع بسیاری از کارآفرینهای نوپا بدون اینکه بدانند به برند خود آسیب میزنند. اجازه ندهید این عادتها فرصتهای موفقیت را از شما بگیرند.
۱. هیچ هدف واضحی ندارید
چرا میخواهید برند شخصی خود را بسازید؟ بعد از تعریف اهداف حتما این سؤال را از خود بپرسید. افرادی زیادی برای ساخت برند شخصی هدف مشخصی ندارند برای مثال تنها میخواهند یک شخص تأثیرگذار یا در اصطلاح شبکههای اجتماعی یک اینفلوئنسر باشند.
اغلب اوقات این هدف منجر به قرار گرفتن در یک موقعیت آشفته میشود. در این موقعیت افراد برای تمام مخاطبها کار میکنند و هر کاری را برای جلب رضایت آنها انجام میدهند. برای هدفگذاری وقت بگذارید. آیا میخواهید دانش خود را بر اساس تجربیات به اشتراک بگذارید بهطوریکه بقیه شما را بهعنوان یک کارشناس در نظر بگیرند؟ آیا میخواهید ارزش و توانایی خود را به کارفرما ثابت کنید؟ آیا در تلاش هستید محبوبیت استارتاپ خود را افزایش دهید؟
پی بردن به دلیل این اهداف به حفظ مسیر شما کمک میکند.
۲. به شکلی بیپروا به تبلیغ خود میپردازید
بخش قابلتوجهی از ساخت برند شخصی به فرآیند تبلیغ و تعریف از خود وابسته است؛ اما اگر در این کار اغراق کنید و یک خود تبلیغگر مستمر شوید (بهویژه بهصورت آنلاین)، بهسختی میتوانید توجه مخاطب را جلب کنید. خودتبلیغی بیشازحد باعث میشود صدای شما در مجموعهی زیادی از تبلیغات گم شود.
به توصیهی کارشناسان بهتر است تنها از ده درصد پستهای خود (گفتوگوها) برای تبلیغ خود استفاده کنید. بقیهی زمان خود را از طریق ارسال مطلب یا شبکههای اجتماعی برای تأکید بر واقعیتهای جذاب یا اخبار صرف کنید و درعینحال دیدگاه خود را هم به اشتراک بگذارید.
۳. همرنگ جماعت میشوید
آیا به فناوری بلاک چین علاقهمند هستید؟ عالی است، اما افراد بیشماری هستند که بهاندازهی شما در این زمینه بلندپرواز و شایسته هستند. تأکید بر آموزش و تجربهی کاری گذشته کار بدی نیست، بلکه اغلب اوقات برای کسب اعتبار لازم است؛ اما در اغلب صنایع بهخاطر بحث و گفتگوی زیاد در مورد موضوعات، این کار شما را متمایز نمیکند.
۴. کانالهای سنتی را نادیده میگیرید
این روزها، اغلب اینفلوئنسرها از طریق وبلاگنویسی و شبکههای اجتماعی میتوانند دنبالکنندههای زیادی پیدا کنند. شاید برای شما هم که فعالیتهای مشابهی دارید، دنبال کردن راه آنها وسوسهانگیز است؛ اما هنوز هم ارتباطات حضوری و قدیمی ارزشمند هستند و اگر این ارتباطات را نادیده بگیرید، فرصتهای ارزشمند ساخت برند شخصی خود را از دست میدهید.
نادیده گرفتن ارتباطات حضوری میتواند به برند شخصی لطمه بزند
رویدادهای شبکهای و کنفرانسها یک روش برجسته برای ایجاد مشارکتهای جدید هستند. این کارها به شما در دستیابی به اهدافتان کمک میکنند. حتی داوطلب شدن برای رویداد سخنرانی عمومی به شما این فرصت را میدهد که عامل تمایز و تفاوت خود از دیگران را نشان دهید و به بقیه ثابت کنید. اگر روابط شما کاملا آنلاین باشد، تأثیرگذاری لازم را نخواهید داشت.
۵. خود را از کسبوکارتان جدا نمیکنید
بنیانگذارهای استارتاپ بیشتر تمرکز خود را بر تأثیرگذاری برند شرکت میگذارند و کاملا نمیتوانند برند شخصی خود را از کسبوکارشان تفکیک کنند. شما و شرکت یک موجودیت یکسان نیستید (برندینگ استارتاپ را با برندسازی شخصی اشتباه نگیرید). از طرفی اگر شرکت را رها کنید، تلاشهای برندسازی شما را به مرحلهی بعد نخواهند برد. همانطور که بنی لارسی، مؤسس شرکت Store Kit میگوید:
اگر مدام مشغول بازاریابی شرکت باشید، ساخت برند شخصی کار دشواری خواهد بود. پست مطلب در وبسایت شرکت یا کار بر پروفایلهای شبکهی اجتماعی شرکت میتواند برای کسبوکار شما خوب باشد، اما اگر نسبت به ساخت برند شخصی خود جدی هستید، باید گامهایی بردارید که کسبوکارتان را از برند شخصی متمایز کند. یک وبسایت ساده با یک صفحهی About و یک وبلاگ تمام چیزی است که برای شروع به آن نیاز دارید.
۶. بیشازحد بدقول هستید
بسیاری از شرکتها در دام بدقولی سقوط میکنند. اگر مراقب نباشید این اتفاق میتواند در مورد برند شخصی شما هم رخ دهد. شاید شما قول یک محصول جدید را به دنبال کنندگان خود ندهید اما با افزایش تأثیرگذاری آنلاین انتظارات آنها هم از شما افزایش مییابد.
برای مثال شاید به دنبالکنندگان خود بگویید هر هفته یک مطلب جدید منتشر میکنید؛ اما اگر یک هفته یا دو هفته را از دست بدهید چه اتفاقی رخ میدهد؟ وقتی نتوانید سر قول خود بمانید اعتماد مخاطب موردنظر خود را هم از دست میدهید. درنتیجه، دنبالکنندگان و تأثیرگذاری خود را ازدستداده و برند شخصی خود را هم به خطر میاندازید.
۷. عادتهای ضعیف شبکهی اجتماعی
این روزها، شبکههای اجتماعی به بخش کلیدی ساخت برند شخصی تبدیل شدهاند. دلیل عمدهی این مسئله تلاش برای تبدیل شدن به رهبرهای اندیشه در زمینهی تخصصی موردنظر است؛ اما با صرف وقت در اینترنت متوجه میشوید که چقدر راحت ممکن است تحت تأثیر بحثهای جنجالی قرار بگیرید. بهتر است همیشه از موضوعات سطحی دور باشید. مل کارسون بهعنوان مشاور برندسازی شخصی میگوید
ببینید چه عاملی حس بهتری به شما میدهد و پیامدهای طولانیمدت را برای برند شخصی خود شناسایی کنید. برای مثال اگر در مدت پنج سال هدف ورود به یک مشارکت اقتصادی را دارید و شخصی از همین هفته به تبلیغ پستهای توییتری شما بپردازد چه پیامدهای منفی برای برند شما خواهد داشت؟ اگر در یک بازهی ۱۰ ساله به دنبال ادارهی شرکت خود هستید، آیا فعالیت اجتماعی برایتان اهمیت خواهد داشت؟
۸. عملکرد ناپیوستهای دارید
هنگام توسعهی یک استراتژی بازاریابی برای یک شرکت، پیوستگی و تداوم اهمیت زیادی دارد. برای برند شخصی هم این مسئله صدق میکند. بدون کار پیوسته و مستمر، هویت خود را از دست میدهید. بدتر از آن بهراحتی اعتبار و اعتماد دیگران نسبت به خود را هم از دست خواهید داد.
برای ساخت و توزیع یک برند، باید بر حفظ هویت خود در کلام، رفتار و طرحهای منحصربهفرد ارزش تمرکز کنید. به این صورت تخصص و شایستگی شما ثابت شده و اعتماد دیگران را به خود جلب میکنید.
ساخت برند مناسب
وقتی بتوانید عادتهای بد را تشخیص داده و برای تصحیح آنها گام بردارید، میتوانید یک برند شخصی قوی هم بسازید که در دستیابی به اهداف شخصی و تخصصی به کمک شما بیاید. شاید نتوانید یک پاپاراتزی (خبرنگار سمج) که کل حرکات شما را ردیابی کند پیدا کنید؛ اما به یک دستاورد ارزشمندتر خواهید رسید: روابط قوی با مشتریان و همکاران که موفقیت آیندهی شما را در سالهای پیش رو تضمین میکنند.