به خانواده اهمیت دهیم یا به عشق؟
بسیار پیش می آید که دختر و پسری قصد ازدواج با یکدیگر را دارند اما یکی از خانواده ها یا هر دو آنها مخالفت می کنند. دلیل مخالفت گاهی نپسندیدن فرد و گاهی هم کفو نبودن خانواده ها است. به عبارت دیگر، خانواده ها فکر می کنند برای هم مناسب نیستند و قواعد و چهارچوب هایشان با هم جور در نمی آید. در چنین شرایطی شما هر انتخابی داشته باشید، تبعاتی دارد.
اگر با خانواده تان مخالفت کنید و به خواست خودتان عمل کنید، یک عمر تنش و نارضایتی خانواده ها را در پی خواهد داشت و اگر از عشقتان بگذرید ممکن است علاوه بر آن که شانس تجربه یک زندگی خوب را از دست داده اید، همیشه با خاطره این عشق و نارضایتی از خانواده تان سر کنید.
بعد از ازدواج تغییر می کنیم؟
شاید فکر کنید که از او می خواهید بعد از ازدواج تغییر کند و شبیه خانواده شما شود. اما واقعیت این است که بسیاری از اوقات ناکامی در ازدواج به علت وجود تفاوت ها یا تضادها و مقررات رفتاری کاملاً متفاوت افراد و خانواده ها اتفاق می افتد. یعنی قواعد خانوادگی شما و همسرتان به حدی با هم متفاوت است که تحمل آن برای طرف مقابل امکان پذیر نیست.
در هر ازدواجی هر یک از زوجین متعلق به خانواده ای هستند که فرهنگ، باور، نظام اخلاقی و تعاریف مخصوص به خود را دارد. بنابراین این تفاوت ها تا حد زیادی طبیعی است. در کنار این تضاد ها درجه انعطاف پذیری و سازگاری زوجین ممکن است بسیار متفاوت باشد. اگر به گونه ای باشد که در برابر تغییراتی که لازم است پس از ازدواج اعمال کنند بسیار خشک و مقاوم باشند، می توان انتظار داشت که زندگی مشترک شان بیشتر به سمت ناکامی پیش رود تا حل اختلافات و رسیدن به نقطه مشترک. بنابراین، می توان مشاهده کرد که به هم نزدیک بودن دو خانواده از نظر ویژگی های مختلف تا چه حد می تواند در موفقیت زندگی مشترک فرزندان تأثیر گذار باشد.
احساستان را تا جایی دنبال کنید که عقل و منطقتان آن را تأیید می کند. فراموش نکنید که ازدواج، تنها پیوند ۲ نفر نیست بلکه پیوند دو خانواده است و اگر خانواده شما همسر آینده تان را نپذیرند به طور قطع حتی در صورت ازدواج با آن فرد روابط شما با خانواده تان دچار مشکلات اساسی خواهد شد
قطع رابطه جواب نمی دهد
خانواده یک سیستم عاطفی است و بخش مهمی از تعامل در آن متمرکز بر مسائل عاطفی است. اگر زوجین به این مسئله توجه لازم را نشان ندهند و زندگیشان را به واسطه روابط عاطفی بنا نکنند این امر موجب از خود بیگانگی آن ها و در نتیجه همدلی های غیر صادقانه در روابط بین آن ها می شود که در آخر یا به بروز طلاق عاطفی و یا از هم پاشیدگی بنیان خانواده تازه شکل گرفته شان منجر می شود.
بی خیال دوست داشتن شویم؟
از سوی دیگر مسئله دوست داشتن و عشق و علاقه میان همسران را نیز نباید کم اهمیت پنداشت، با توجه به این که اولین نشانه های این علاقه از همان جلسات ابتدایی خواستگاری دیده می شود.
بنابراین لازم است به هر دوی این نکات به دقت توجه کنید. لازم است فردی را که با او ازدواج می کنید یک بار از نظر منطقی و یک بار دیگر از لحاظ احساسی و عاطفی بررسی کنید. گاهی ممکن است آنچه احساستان به شما می گوید با آنچه عقلتان می گوید متفاوت باشد. ولی در نهایت اعتماد به هر دوی آنها لازم است.
احساستان را تا جایی دنبال کنید که عقل و منطقتان آن را تأیید می کند. فراموش نکنید که ازدواج، تنها پیوند ۲ نفر نیست بلکه پیوند دو خانواده است و اگر خانواده شما همسر آینده تان را نپذیرند به طور قطع حتی در صورت ازدواج با آن فرد روابط شما با خانواده تان دچار مشکلات اساسی خواهد شد.