بیوتکنولوژی چیست؟؟

بیوتکنولوژی

 بیوتکنولوژی به مفهوم عام آن به کاربرد و استفاده از موجودات زنده، اندام‌ها و بافت هایی از موجودات زنده و یا حتی سلول ها و اجزای زیر سلولی (مانند پروتوپلاست و کلروپلاست) برای تولید یک محصول و فراورده یا ایجاد و ارائه خدماتی برای بهبود رفاه بشر اطلاق می‌شود. با این تعریف عام، بسیاری از علوم وفنون در حوزه زیستی نظیر زراعت و اصلاح نباتات، پخت نان و تولید ماست نیز جزو بیوتکنولوژی طبقه بندی می شوند. اما امروزه وقتی ما از بیوتکنولوژی صحبت می کنیم چنانچه قیدی به آن نیفزوده باشیم، منظور ما این نوع بیوتکنولوژی (سنتی) نیست. در واقع تحول بیوتکنولوژی به سه دوره زیر تقسیم می شود:

۱-بیوتکنولوژی سنتی (استفاده از تکنولوژی تخمیر نظیر تولید الکل که از هزاران سال پیش وجود داشته و تا امروز نیز ادامه دارد

۲- بیوتکنولوژی علمی مانند استفاده از دانش ژنتیک برای اصلاح نباتات، کشت بافت و استفاده از میکروبیولوژی که از حدود یک قرن پیش آغاز شده و همچنان در حال تحول است.

۳- بیوتکنولوژی مدرن که از دهه ۱۹۸۰ آغاز شده و تا کنون ادامه دارد. بیوتکنولوژی مدرن دارای تعریفی حقوقی در متون بین المللی نظیر پروتکل ایمنی زیستی کارتاهنا است که مجلس شورای اسلامی نیز آن را به تصویب رسانده است.

آنچه امروز تحت عنوان کلی بیوتکنولوژی مورد بحث قرار می گیرد و به عنوان یکی از سه رشته مهم فناوری در صدر اولویت های فناوری و علمی بسیاری از کشورها ازجمله ایران قرار گرفته است بیوتکنولوژی سنتی نیست بلکه بیوتکنولوژی مدرن به ویژه مهندسی ژنتیک و تا حدودی جنبه های پیشرفته تر بیوتکنولوژی علمی نظیر استفاده از زیست شناسی مولکولی، نشانگرهای مولکولی، پروتئومیکس، ژنومیکس و استفاده از میکروبیولوژی برای تولید فراورده های دارویی و سایر فراورده های با ارزش افزوده بیشتر است. بنابراین، آنچه که وعده ایجاد تحول در اقتصاد، کشاورزی، بهداشت و محیط زیست را می دهد مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی علمی پیشرفته است.

محصول مهندسی ژنتیک “تراریخته” خوانده می شود که معادل واژه Transgenic یا Transformed در زبان انگلیسی است. موجودات تراریخته و یا به عبارت ژورنالیستی آن “مهندسی ژنتیک شده” به موجوداتی اطلاق می شود که دی.ان.ای آن ها با استفاده از روش های درون شیشه ای تغییر یافته باشد یعنی دی.ان.ا (اسیدنوکلئیک) پس از ایجاد تغییر در خارج از بدن آن موجود به درون سلول های آن منتقل شده باشد به نحوی که بتواند جزو دی.ان.ای موجود شود. این دی.ان.ای منتقل شده (تراژن) می تواند به فعالیت عادی پرداخته و موجب تولید فراورده هایی ‌شود که به نوبه خود صفات مطلوبی مانند مقاومت به آفات و تحمل به خشکی در محصولات زراعی را ایجاد کند و منجر به تولید مواد با ارزشی مثل واکسن خوراکی یا ویتامین ها و داروهای گیاهی شود.

امروزه نه تنها گیاهان تراریخته مقاوم به آفات (برای صرفه جویی در مصرف سموم شیمیایی) ، گیاهان تراریخته مقاوم به ویروس، گیاهان تراریخته تولید کننده ویتامین آ، آهن و روی بیشتر، گیاهان تراریخته تولید کننده واکسن های خوراکی ، داروها، آنتی بادی ها و پروتئین های شیر مادر و مانند آن ها تولید و به بازار مصرف عرضه شده‌اند بلکه ماهی تراریخته‌ای که سرعت رشد آن سی برابر رشد ماهی غیر تراریخته است ، گاو تراریخته‌ای که مقاوم به ورم پستان است و بزهای تراریخته ای که داروهای متفاوتی در شیر خود تولید می کنند نیز هم اکنون یکی پس از دیگری مجوز تولید دریافت می کنند.

سطح زیر کشت محصولات تراریخته در جهان در سالی که گذشت

 در سالی که گذشت سطح زیر کشت جهانی محصولات تراریخته از مرز ۱۰۰میلیون هکتار گذشت. در این سال که مصادف با آغاز دومین دهه تجاری سازی محصول‌های تراریخته بود علاوه بر سطح زیر کشت جهانی، تعداد کشورهایی که به کشت و کار محصول های تراریخته اشتغال دارند، تعداد کشاورزانی که محصول‌های تراریخته می کارند، انواع محصول‌های تراریخته ای که کشت می شوند و تعداد محصول‌های تراریخته ای که مجوز کشت دریافت کرده‌اند نیز افزایش چشمگیری داشته است.

 بیشترین توسعه سطح زیر کشت در کشورهای جهان سوم به ویژه هندوستان، برزیل، آرژانتین و فیلیپین رخ داده است. کشورهای صنعتی و در راس آنها آمریکا نیز کماکان به توسعه سطح زیر کشت گیاهان تراریخته ادامه می دهند و این در حالی است که در برخی محصول‌ها به حد اشباع رسیده اند.

 برای مثال در آمریکا به عنوان بزرگترین کشور تولید کننده محصولات تراریخته بیش از ۸۰درصد سویا، پنبه و ذرت تراریخته است و جایی برای توسعه کشت گیاهان تراریخته از محصولات یاد شده وجود ندارد. به همین دلیل رویکرد تولید محصول‌های جدیدتر تراریخته در دستور کار قرار گرفته و در اولین سال بیش از ۸۰ هزار هکتار از اراضی آمریکا به کشت یونجه تراریخته اختصاص پیدا کرده است.

در سال گذشته نیز همچون دو سال پیش از آن، ایران تنها کشور جهان بود که برنج تراریخته را به طور تجاری و در سطوح وسیع تولید کرده است. ایران در کوتاه مدت ۲/. درصد و در بلند مدت نیم درصد از سطح زیر کشت گیاهان تراریخته جهان را به خود اختصاص داده. این میزان برابر با ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار هکتار در حال حاضر است.

تولید سوخت بیولوژیک (بیودیزل) و اتانول از گیاهان تراریخته رویکرد جدیدی است که در دستور کار کشورهای صنعتی و کشورهای در حال توسعه پیشرفته تر قرار گرفته است.

در سال ۲۰۰۶ تمام کشورهای عضو اتحادیه اروپایی تعدادی از محصولات تراریخته را برای کشت و مصرف به عنوان غذای انسان و دام به تصویب رسانده و هفت کشور اروپایی این محصولات را در سطوح وسیع و تجاری به زیر کشت بردند.

 شاید مهمترین تحول در زمینه توسعه کشت محصولات تراریخته، در سال۲۰۰۶ در هندوستان به وقوع پیوسته باشد. هندوستان به عنوان بزرگترین کشور تولید کننده پنبه جهان (از نظر سطح زیر کشت) از سال ۲۰۰۲  شروع به کشت پنبه تراریخته مقاوم به آفات کرد. عملکرد پنبه که تا آن سال در هندوستان در پائین ترین سطح جهانی قرار داشت در سال ۲۰۰۶ با کشت ۸/۳ میلیون هکتار پنبه تراریخته به طور چشمگیری ترقی کرد و علاوه بر افزایش درآمد کشاورزان و کمک به اقتصاد ملی موجب کاهش مصرف سموم شیمیایی شد.

نکته بسیار حائز اهمیت در کشورهای صنعتی و حتی کشور های در حال توسعه ای مانند آرژانتین، برزیل و هندوستان این است که به محض اتخاذ تصمیم ملی مبنی بر استفاده از این فناوری توسعه آن به سرعت امکان پذیر می شود که نشان دهنده چالاکی سیستم است. توجه به این نکته خالی از لطف نیست که تمام سطح زیر کشت همه محصولات زراعی و باغی ایران در مجموع حدود ۱۵ میلیون هکتار است و این در حالی است که آرژانتین به تنهایی در مدت کوتاهی تواسته است ۱۸ میلیون هکتار محصول تراریخته (پنبه، ذرت و سویا) بکارد و هندوستان در مدت ۴ سال توانسته است ۸/۳میلیون هکتار پنبه بکارد.

نویسنده : بهزاد قره‌یاضی متخصص مهندسی ژنتیک و ایمنی زیستی

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *