جگوار F-Pace در مقابل پورشه ماکان و مرسدس GLC؛ نبرد کراس اوور های اسپرت با برف و یخ
خودروهای کاربردی و در عین حال اسپرت باید یک سری ویژگیها را با خود به همراه داشته باشند، به عنوان مثال ظرفیت کافی برای حمل پنج نفر بعلاوه وسایلشان را دارا باشند و از سیستم انتقال قدرت به هر چهار چرخ بهره ببرند.
خوشبختانه سه کمپانی خودروساز پورشه، جگوار و مرسدس هم اکنون دارای سه خودرو suv با این گونه مشخصات هستند و الان بهترین زمان برای آن است تا به سراغشان برویم و از جنبه های مختلف آنها را مورد نقدوبررسی قرار دهیم.
پورشه ماکان GTS از این روی طراحی شده است که نقش یک پل را بین دو مدل ماکان S و ماکان توربو با سطح قابلیتهای بالاتر، بازی کند.
این خودرو به پیشرانه V6 تویین توربو ۳ لیتری متعلق به ماکان S مجهز شده که بواسطه تیونیگ در بخش ECU قادر به تولید قدرت ۳۶۰ اسب بخاری و گشتاور ۵۰۰ نیوتن متری است.
در این بین توان خروجی از موتور توسط یک گیربکس هفت سرعته اتوماتیک PDK مجهز به کلاچ دوبل و از طریق نوعی دیفرانسیل پیشرفته با قابلیت تغییر بردار گشتاور به هر چهار چرخ این خودرو ارسال میشود.
GTS همچنین از سیستم تعلیق بادی به همراه کمک فنرهای الکترونیکی قرض گرفته شده از ماکان توربو و سطح ارتفاع کمتر بهره میبرد. بهای پرداختی برای این اتومبیل از ۶۸,۲۵۰ دلار شروع شده و بسته به سطح امکانات این رقم افزایش خواهد یافت.
گونه جدیدی از پلنگها که جدیدا پا به عرصه وجود نهاده است، جگوار F-Pace نامیده شده و نخستین خودروی شاسی بلند ساخته شده بدست کمپانی بریتانیایی جگوار محسوب میشود.
F-Pace که پایداری خود را مدیون پلتفرم خودروی سدان جگوار XF است، قوای محرک خود را را از پیشرانه V6 سه لیتری سوپرشارژ دار دریافت میکند تا لقب قوی ترین گربه سان را با قدرت ۳۸۰ اسب بخار و گشتاور ۴۵۰ نیوتن متر به خود اختصاص دهد.
این نیرو بوسیله گیربکس هشت سرعته اتوماتیک و به دنبال آن یک دیفرانسیل با قابلیت توزیع بهینه الکترونیکی نیرو، به سوی کلیه چرخ ها با محوریت چرخ های عقب، گسیل میشود.
برای اینکه مالک یک جگوار F-pace باشید، حداقل باید حدود ۵۸ هزار دلار در حساب بانکی تان موجود باشد، اگرچه مدل تحت بررسی با آپشن هایی که ما برایش سفارش دادهایم، بالغ بر ۷۲ هزار دلار خرج روی دست صاحبش گذاشته است.
مرسدس AMG GLC43 نیز بجای کاربرد موتور چهار سیلندر مدل GLC 300، از یک پشرانه وی شکل ۶سیلندر تویین توربو به حجم ۳ لیتر که ارقام ۳۶۲ اسب بخار مقابل توان خروجی و ۵۲۰٫۶ نیوتن متر روبروی عبارت گشتاور در کارنامهاش به ثبت رسیده است، نیرو میگیرد.
وظیفه انتقال قدرت نیز به جعبه دنده ۹ سرعته اتوماتیک سپرده شده است. سیستم تعلیق بادی سواری اسپرت تری را برای این خودروی مزین به نشان AMG به ارمغان آورده است.
قیمت مدل پایه آن برابر ۵۵ هزار دلار است اما روی شیشه خودروی کم آپشن ما در این آزمایش، برچسب قیمتی معادل ۶۳ هزار دلار مشاهده میشود.
از آنجا که پی بردن به تمامی خصوصیات اسپرت این خودروهای خانوادگی و چندمنظوره در آسمان آفتابی شهر لس آنجلس کار ساده ای نبود، بنابراین ناچار شدیم تا با سفارش چند دست تایر زمستانی و جادادن آنها در محفظه حمل بار، نوک پیکان آزمایش را ۱۶۰۰ کیلومتر آن طرف تر، به سمت شمال و منطقه برف خیز کلرادو نشانه برویم تا بتوانیم بهتر با ویژگیهای این سه کماندار آشنا شویم.
پورشه ماکان اگرچه کوچکترین نیست اما احساسمان به ما چیز دیگری میگوید. کابین شلوغ و کم جا بنظر میرسد و بعد از یک ساعت رانندگی آثار خستگی به تدریج در شما ظاهر خواهد شد.
از نظر دینامیکی ماکان قابلیت های هیجان انگیزی دارد،برای رسیدن به سرعت ۹۶km/h از حالت توقف کامل، تنها به ۴٫۵ ثانیه زمان نیاز دارد که عنوان پرشتاب ترین خودروی این رقابت را نیز برایش به دنبال آورده است.
در آزمون موسوم به طی مسافت ۱/۴ مایل،ماکان با ثبت زمان ۱۳٫۴ ثانیه عملکردی مشابه مرسدس از خود نشان داد با این تفاوت که حداکثر سرعتش به ۲۵۵ کیلومتر بر ساعت در این تست رسید که در مقایسه با مرسدس، پایین تر است.
همچنین با فشردن پدال ترمز در سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت به فاصله ۳۴ متر و ۱۴ سانتیمتر بعد از آن، خودرو کاملا متوقف شد.
در طرف دیگر رانندگی با مرسدس در بزرگراه، شور و شعف بیشتری را به همراه دارد. با انتخاب حالت کامفورت، سیستم تعلیق بادی به نرمی از دست اندازها عبور می کند و پیشرانه نیز در تعامل کامل با گیربکس، عملکردی بی سروصدا را از خود بروز میدهد.
کابین AMG GLC43 نیز با آن طراحی منظم و صندلیهای راحتش فضای خوبی برای سرنشینان محسوب می شود.
پیشرانه مرسدس وظیفه خود را به طرزی قدرتمندانه انجام میدهد، عملیات شتابگیری (۰تا۹۶) را در مدت ۴٫۷ ثانیه به پایان میرساند و در آزمون ۱/۴مایل نیز با ثبت رکورد ۱۳٫۴ ثانیه و نهایت سرعت ۱۶۷٫۸ کیلومتر بر ساعت، برای سایر رقبا خط و نشان میکشد. همچنین در آزمون ترمز، مسافت مورد نیاز برای توقف کامل این خودرو معادل ۳۳٫۲متر است.
اما ضلع سوم این مثلث یعنی پلنگ سیاه بریتانیایی، با رانندگی مرتفع و طول زیادتر نسبت به دو رقیب آلمانی خود، از یک کابین دلگشا و جادار بهره می برد، کیفیت مواد بکار رفته در کابین جگوار اگرچه در حد مرسدس نیست اما گذراندن چند صباحی از عمر گرانبهایتان درون آن، قطعا خالی از لطف نخواهد بود.
موتور V6 سوپرشارژ دار جگوار نیز طی حرکت در آزادراه از سکوت کافی برخوردار است اما موقع استارت و حرکت با دنده سنگین دیگر خبری از آن سکوت نخواهد بود.
F-Pace موفق شد تا تست شتاب ۰-۹۶ را در مدت زمان ۵٫۲ ثانیه و تست ۱/۴ مایل را نیز در بازه زمانی ۱۳٫۸ثانیه با نهایت سرعت ۱۶۱٫۹ کیلومتر بر ساعت به پایان برساند.
اگرچه در این رقابت جگوار لقب کندترین خودرو را به خود اختصاص داده است، اما این ضعف به هیچ وجه محسوس نخواهد بود. در ضمن مسافت لازم برای توقف کامل جگوار F-pace از سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت برابر ۳۵٫۰۵ متر است.
بعد از یک روز سخت و طولانی که با رانندگی در آزادراه گذشت، تصمیم گرفتیم تا برای سنجیدن قابلیتهای آفرودی این خودروها به سمت منطقه کوهستانی کانتیننتال، واقع شده در نزدیکی کلرادو روانه شویم.
پس از ورود به منطقه مذکور متوجه شدیم که جگوار تلاش دارد تا آن فاکتور سرگرمکننده رانندگی در اتوبان را در جاده های بادخیز و مرتفع نیز ارائه دهد.
با قرار دادن سلکتور انتخاب موقعیت رانندگی روی حالت داینامیک، رانندگی با جگوار شبیه به راندن یک خودروی استیشن واگن میشود، غربیلک فرمان به حرکت دست شما سریعا عکس العمل نشان میدهد و موتور V6 آن به طرز اغواکنندهای پاسخگوی درخواست راننده برای تولید نیروی بیشتر خواهد بود.
برخلاف تعلیق بادی مرسدس و پورشه، فنرهای فولادی وظیفه نگه داشتن و ارتقای کیفیت سواری جگوار را برعهده دارند؛ بطور کلی سیستم تعلیق جگوار از هرگونه اختلال در مسیرهای برفی و ناهموار بخوبی ممانعت بعمل می آورد و در سر پیچها کاملا آماده پاسخگویی به نحوه رانندگی شما برای عبور ازپیچ است.
برخلاف بزرگراه، رانندگی با ماکان در جاده های کوهستانی بسیار لذت بخش است.ماکان با آن سیستم فرمان دقیق و سریعش، کاملا توانا و قابل اعتماد بنظر میرسد.
همچنین با سفارش سیستم تغییر بردار گشتاور در این خودرو میتوانید از قابلیت های برجسته آن برای حرکت در مسیرهای گوناگون بهره ببرید. اگرچه ماکان بر روی جاده بسیار عالی عمل میکند اما جعبه دنده PDK آن در مقایسه با سایر محصولات پورشه کندتر است.
تعویض دندهها نه تنها به طرز ناخوشایندی زمخت و درشت صورت میپذیرد بلکه موجب منقطع شدن مسیر توان خروجی پیشرانه به سمت چرخ ها نیز می شود که این مساله خود با نیت بکارگیری سیستم کلاچ دوبل، کاملا در تعارض است.
ایراد دیگری که میتوان در بخشی فنی بر ماکان وارد دانست ،مربوط به عملکرد ناصحیح سیستم تویین توربو بویژه در دورهای بسیار پایین (زیر ۲۰۰۰ دور بر دقیقه) و دورهای بسیار بالا نزدیک محدوده قرمز میشود که بایستی شرکت سازنده نسبت به رفع ایرادات اقدام نماید.
نوبت به مرسدس میرسد و جاده به سان مار پر پیچ و تابی میشود که به دست استادی چیره دست در حال شکار شدن است، مرسدس در عبور از پیچ ها کاملا استادانه عمل میکند و با انتخاب حالت رانندگی اسپرت پلاس، گیربکس اتوماتیک ۹ سرعته آن آماده پاسخگویی به هرگونه حرکت هجومی از سوی راننده بویژه در هنگام معکوس کشیدن و سبقت گرفتن است.
سیستم فرمان مرسدس بسیار دقیق عمل میکند و رقیب اصلی آن در کسب عنوان بهترین هندلیگ در این رقابت، جگوار است. با وجود انتخاب حالت اسپرت، سیستم تعلیق مرسدس بسیار نرم تر از دو رقیب دیگر عمل می کند.
البته در بحث پیچش جانبی بدنه دو رقیب دیگر عملکرد بهتری از خود به نمایش گذاشته اند و پایداری اتاق آنها در هنگام پیچیدن نسبت به مرسدس بنز بهتر بود.
همچنین برای مقایسه عملکرد خودروهایمان در پیست برفی تصمیم گرفتیم تا با هماهنگی مقامات محلی، یکی از مسیرهای مسابقهای موجود در منطقه را برای انجام آزمایش در اختیار بگیریم.
برای انجام این کار ابتدا تست را با لاستیک های استاندارد و سپس با استفاده از لاستیک های زمستانی انجام دادیم که در هر دو حالت نیروی پیشرانه به هر چهار چرخ انتقال مییافت.
عملکرد مرسدس با لاستیکهای استانداردش چندان قابل قبول نبود بویژه که بر روی برف و یخ مانند یک اسکیت باز، به طرز خنده داری به این سو و آن سو میلغزید.
بعد از این عملکرد مضحک نوبت به مسلح نمودن مرسدس به لاستیک های ویژه زمستان رسید که همه چیز را صد و هشتاد درجه تغییر داد و قابلیتهای بالای مرسدس در عبور از پیچهای منجمد و مسیرهای برفی را به ما نشان داد، بویژه که با کارکرد مناسب سیستم کنترل پایداری، راه برای حرکت سریعتر و حتی دریفت کردن در سر پیچها برایمان آماده شد.
همچنین گام برداشتن پورشه ماکان با کفشهای تابستانی منقش به نشان برند مشهور میشلین در مسیرهای برفی تا حدی زیادی محکم به نظر میرسید.
اگرچه هیچگونه حالت رانندگی مخصوص زمستان در ماکان تعبیه نشده اما انتخاب حالت آفرود میتواند جانشین خوبی در نبود حالت برفی به شمار برود.
نتیجه گیری نهایی
اگرچه پورشه ماکان GTS در مسیرهای برفی خوب عمل میکند اما کیفیت پایین سواری در جاده و گیربکسی که وظیفه خود را به نحو احسن انجام نمیدهد، ما را نسبت به پورشه دلسرد نمود و باعث شد تا جایگاه آخر را به پورشه تقدیم کنیم.
علاوه بر این موارد، هیچکدام از محاسن پورشه ارزش پرداخت ۲۰ هزار دلار اضافه تر(حدود ده هزار دلار در نسخه پایه) نسبت دو رقیب دیگر را ندارند. قیمت پایه ماکان GTS حدود ۶۸ هزار دلار است.
مرسدس با دارا بودن کابین اشرافی تر و قیمت پایین تر، گزینه ارزشمندتری نسبت به جگوار محسوب میشود اما توزیع ثابت نیرو بین چرخها توسط سیستم AWD موجب کاهش کارایی آن در مسیرهای برفی میشود و به همین علت نیز جایگاه دوم را به خود اختصاص خواهد داد.
همچنین بهای پرداختی برای مدل پایه این خودرو حدود ۵۵ هزار دلار تعیین شده است.
اما جایگاه اول این رقابت بخاطر تعادل مناسبی که جگوار F-pace s بین مقوله های رانندگی خانوادگی، گشت وگذار در آزادراه ها و عبور از مسیر های صعب العبور و برفی، ایجاد نموده است به پلنگ سیاه انگلستان میرسد.
سواری بیبدیل در مسیرهای برفی و کابین جادار به همراه تجربه رانندگی سرگرم کننده تر نسبت مرسدس، ما را مجاب نمود تا مدال قهرمانی را بر گردن جگوار بیاویزیم.