حقیقت ارتش گمشدهی پارسی در مصر چیست؟
پروفسور «اولاف کاپر»، باستانشناس دانشگاه لیدن در هلند، معتقد است که او یکی از بزرگترین رازها در تاریخ باستان را حل کرده است؛ چه اتفاقی برای ارتش ۵۰،۰۰۰ نفری پادشاه ایرانی، «کمبوجیهی دوم» در صحرای مصر در حدود ۵۲۴ سال پیش از میلاد مسیح رخ داده است؟
مورخ یونانی «هرودت»، دربارهی سرنوشت این ارتش بزرگ میگوید: «کمبوجیهی دوم، بزرگترین پسر «کوروش بزرگ»، ارتش خود را برای نابودی «اوراکل آمون» به منطقهای که امروز لیبی نامیده میشود، فرستاد. ۵۰،۰۰۰ رزمنده وارد صحرای غربی مصر شدند. جایی در وسط بیابان ارتش توسط طوفان شن نابود شد.»
هرچند بسیاری از دانشمندان این داستان را به عنوان افسانه در نظر میگیرند، اما باستانشناسان آماتور و حرفهای چندین دهه است که برای بقایای سربازان ایرانی تحقیق و جستجو کردهاند. پروفسور کاپر هرگز این داستان را باور نکرد. او این چنین میگوید: « تجربهی طولانی ما نشان داده است که کسی بر اثر طوفان شن نمیمیرد، اما باز هم برخی انتظار دارند با جستجوی بیشتر ارتش ایرانی را در مصر پیدا کنند.»
پروفسور کاپر استدلال میکند که ارتش گمشدهی کمبوجیهی دوم ناپدید نشده است، بلکه شکست خورده است و چنین میگوید: «تحقیقات من نشان میدهد که ارتش به سادگی از طریق بیابان عبور نکرده است، بلکه مقصد نهایی آنها دخلا در لیبی امروزی بود، یعنی منطقهی سپاه شورشی مصری به رهبری «پتاباستیس» سوم.
او در نهایت ارتش کمبوجیهی دوم را محاصره کرد و از این طریق از پایگاه خود محافظت کرد و بخش بزرگی از مصر را به دست آورد و پس از آن به عنوان فرعون در پایتخت واقع در ممفیس تاجگذاری کرد. این واقعیت که سرنوشت ارتش کمبوجیهی دوم به مدت طولانی نامشخص باقی مانده است، احتمالا به این دلیل است که پادشاه ایرانی «داریوش اول» دو سال بعد از شکست کمبوجیهی دوم به شورش مصریان پایان داد. در واقع داریوش اول شکست سنگین کمبوجیه را به عناصر طبیعی نسبت داد. به خاطر همین تحریف هوشمندانه، ۷۵ سال پس از این اتفاق، هرودوت این داستان را باور دارد و در گفتههایش فقط به طوفان شن اشاره میکند.
در طی ده سال گذشته، پروفسور کاپر درگیر تحقیقات در منطقهی باستانشناسی آمدیا در صحرای دخلا بوده است. در اوایل سال جاری، او فهرست کامل عناوین پتوباستیس سوم را در سنگ نوشتههای معبد باستانی کشف کرد. پروفسور کاپر میگوید: «وقتی که قطعات پازل در جایگاه قرار گرفتند، این راز برملا شد؛ سنگ نوشتههای معبد نشان میدهد که آنجا در واقع قلعهای در ابتدای دورهی پارسی بوده است. هنگامی که ما این اطلاعات را با اطلاعات محدود دربارهی پتوباستیس سوم، محل حفاری و داستان هرودت ترکیب کردیم، توانستیم آنچه که اتفاق افتاده بود را بازسازی کنیم.»