داستان لامبورگینی مورسیه لاگو، با کارکرد ۴۱۵ هزار کیلومتر
خودروهای سوپراسپرت گرانقیمت بهندرت از پارکینگهای مجهز و مخصوص خود خارج میشوند؛ اما نسخهای از لامبورگینی مورسیهلاگو وجود دارد که بیش از ۴۱۵ هزار کیلومتر، کار کرده است.
اولی سؤالی که مطرح میشود، قیمت مورسیهلاگو، پس از این میزان کارکرد است. هرچند که مالک خودرو قصد فروش آن را ندارد ولی با مسافت طی شده و هزینهی بالای تعمیر و نگهداری، قیمتی در حدود ۸۰ هزار دلار داشته باشد.
بزرگترین و عجیبترین چیز در مورد سوپر اسپرتها که واقعیت هم دارد، این است که باوجوداینکه این مدلها برای رانندگی با سرعتبالا و تحتفشار زیاد ساختهشدهاند ولی آنها مسافتهای بسیار کمی را طی میکنند؛ و بیشتر عمر خود را در پارکینگ میگذرانند.
مورسیهلاگو در زبان اسپانیایی به نام گاوی است که باوجود ۲۴ زخم شمشیری که در جنگ کوردوبا خورد، زنده ماند. معنای دیگر آن خفاش است به همین دلیل، نسخهای از این مدل لامبورگینی در فیلم شوالیه تاریکی بهعنوان اتومبیل بتمن مورداستفاده قرار گرفت. ایرودینامیک مورسیهلاگو به نحوی است که میتواند با سرعت ۳۴۱ کیلومتر بر ساعت حرکت کند بدون اینکه چرخهای عقب آن لغزش داشته باشد. کنترل خودرو در سرپیچها نسبت اتومبیلهای مشابه بسیار آسانتر است. این موارد زمانی حاصل شد که مهندسان لامبورگینی توانستند بیشتر قسمتها از پانل گرفته تا قسمتهای داخلی و سیستم اگزوز را با استفاده از الیاف سبک فیبر کربنی حدود ۱۰۰ کیلوگرم سبکتر کنند.
لامبورگینی مورسیهلاگوی پرتغالی رنگ آقای سیمون جورج هنوز هم از بسیاری از قهرمانان سرعت پارک شده در پارکینگهای مجلل سرحالتر است و آنها را به مبارزه دعوت میکند.حتی باوجوداینکه این مدل بیش از ۴۱۵ هزار کیلومتر را طی کرده است و در برخی اوقات تصادفات بسیار سختی داشته است اما هنوز هم مالک این خودرو در فکر شکست رکورد بیاموهای سری M است. حتی خرید و مالکیت لامبورگینی توسط جورج کمی غیرعادی بود. سالها قبل، او یک مهندس ساده در شرکت گاز انگلستان بود که نمونهای کارکرده باقیمت مناسب برای خرید پیدا کرد.
او در سال ۲۰۰۴ مبلغ ۳۰ هزار یورو بهعنوان پیشپرداخت برای خرید یک مورسیهلاگو جدید پرداخت کرد. سیمون میگوید که زندگی او همیشه با ریسک فراوان همراه بوده است و خرید این لامبورگینی نیز یکی از ریسکهای بسیار بزرگ زندگی او محسوب میشد:
انجام کارهای مالی خرید سه ماه به طول انجامید. قیمت نهایی خودرو ۱۸۰ هزار یورو و اقساط ماهیانه آن ۴۰۰۰ یورو بود؛ و من فقط پول کافی برای ۸ ماه را داشتم؛ اما میدانستم که باید هر طور که شده این خودرو را حفظ کنم.
بنابراین او شروع به کار برای یک شرکت کرایهی خودروهای سوپر اسپرت کرد و برای این کار مجوزهای مربوطه را از آموزشگاه رانندههای مسابقهای کسب کرد تا بهعنوان یک مربی کار کند و در کنار افرادی قرار بگیرد که دنبال احساس شادی و لذت حاصل از رانندگی با ابرخودروها هستند.
جورج وقتی اشتیاق افراد را برای نشستن پشت فرمان خودروهای اسپرت و سریع مشاهده کرد به فکر تأسیس یک شرکت اجاره خودروهای سوپر اسپرت افتاد. بعد از گذشت دو سال او و شریک تجاریاش اندی کامینگز از آن موسسه جداشده و شرکت خود را تأسیس کردند. آنها نام شرکت خود را دنده شش نامیدند که ارائهدهنده تجربه رانندگی با مدلهای سوپراسپرت بود. در بالاترین جایگاه خودروهای اسپرت آنها، لامبورگینی مورسیهلاگو قرار داشت.
در ۵ سال اولیه تأسیس شرکت، لامبورگینی آنها تقریباً بدون توقف به کار خود ادامه میداد. آنان در طی سال بیش از ۹۰ فستیوال برگزار میکردند که در هرکدام، دهها رانندهی مشتاق به آرزوی خود و راندن لامبورگینی میرسیدند. در هر هفته مسافتی معادل ۱۰۰۰ کیلومتر در سفر به اقصی نقاط انگلستان طی میشد.
البته هزینههای جانبی لامبورگینی نیز زیاد بود. مصرف سوخت مورسیهلاگو هرگز بهتر از ۲۰ لیتر در صد کیلومتر نبود و کلاچ خودرو باید هر ۵۰ هزار کیلومتر و تایرها هرماه تعویض میشدند. مخارج و درآمد مورسیهلاگو، بالا بود ولی اتفاق دیگری افتاد که جورج اصلاً برای آن آمادگی نداشت. در اواخر ۲۰۱۲ یک مشتری کنترل لامبورگینی را از دست داد و با سرعت ۶۵ کیلومتر بر ساعت، مستقیما به درخت برخورد کرد.
جورج میگوید خوشبختانه کسی در این تصادف آسیب جدی ندیده بود ولی نمای جلوی مورسیهلاگو مانند یک ظرف غذا مچاله شد. سقف خمشد و شاسی نیز درهمشکست.
او میدانست که باید قبل از اینکه این خودرو زیر گردوغبار زمان به فراموشی سپرده شود، تعمیر و شروع به حرکت کند؛ اما این کار ۴ سال طول کشید و ۹۰ هزار یورو برای بازگرداندن مورسیهلاگو به جادهها هزینه شد. این کار شامل صاف کردن شاسی خودرو با ابزارهای مخصوص خودروهای سوپر اسپرت و دیگر قطعات گرانقیمت بود. ارزش هرکدام از چراغهای جلو ۶۰۰۰ یورو بود.
البته هزینههای تعمیر میتوانست بیشتر از این مبلغ باشد؛ اما سیمون جورج خدمات ویژهای را از نمایندگی لامبورگینی در منچستر دریافت کرد. برخی از مکانیکهای شرکت دنده شش نیز بهصورت داوطلبانه تمام تجربههای خود را در این زمینه به کار گرفتند تا هزینههای تعمیر کاهش یابد.
حال بعد از مدتی که این گاو خشمگین، دوران نقاهت را میگذراند، دوباره با پلاک SG54LAM به زندگی بازگشت. البته دیگر مانند گذشته کرایه داده نمیشد. کسب و کار جورج، رونق گرفته بود و مورسیهلاگوی او، تبدیل به خودروی روزانه برای طی کردن مسافت شفیلد تا ساختمان شرکت در ساتون کلدفیلد شد. سفرهای طولانیتری نیز به اسکاتلند و همچنین کارخانه لامبورگینی در سنت آگاتا در برنامه این گاو خشمگین گنجانده شد.
در حال حاضر این خودروی تازه بازسازیشده از تایرهای LP640 و دیسک ترمزهای بزرگتر استفاده میکند. بنابراین به نظر میرسد که تازه از کارخانه خارجشده است. وقتی از نزدیک به خودرو نگاه میکنیم نشانههای عمر طولانی و روزهای سخت، بر بدنهی آن، دیده میشود.
نشان v12 6.2 L حکشده روی قسمت انتهایی خودرو بهشدت خراشیده شده است. همچنین پلاستیکهای محافظ درهای مخصوص آنکه به سمت بالا باز میشود به دلیل هزاران بار باز و بسته شدن، فرسوده شده و کارایی خود را تا حدودی از دست دادهاند. در زیر رنگ نارنجی این خودرو که به Arancio Atlas معروف بوده، مقدار زیادی بتونهکاری انجامشده است.
کابین خودرو نیز هنوز نشانههایی از آن تصادف سخت را با خود دارد. کفپوشهای پلاستیکی قرارگرفته در زیر درها، بهمرورزمان فرسوده و بخشهایی از تریم داخل کابین از بین رفتهاند. همینطور نشان حکشده روی دکمه مربوط به باک بنزین، براثر بارها فشرده شدن، مخدوش شده است. سیمون جورج میگوید، هیچیک از کارکنان ایستگاههای پمپبنزین در انگلستان بهاندازه او این مکانها را نمیشناسند، چرا که مصرف بالای مورسیهلاگو، جورج را مجبور به سوختگیریهای متعدد در هر مکان میکرده است.
چراغ Check Engine همواره روشن است. این احتمالاً تنها نکته مشترک لامبورگینی و هر خودروی دیگری با ۴۱۵ هزار کیلومتر کارکرد محسوب میشود. جورج میگوید:
زمانی که مورسیهلاگو هنوز در خط تولید بود من یکی از آن را خریدم. ولی امروز وقتی با آن تردد میکنم مردم آن را یک سوپر اسپرت قدیمی میبینند.
این اولین مدل لامبورگینی بعد از تصاحب آن توسط آئودی بود. این خودرو شاهکار طراحی ارگونومیک در مقایسه با جایگزین آن دیابلو است که پس از ۱۵ سال هنوز هم استفاده میشود. با پیشرفت علم ارگونومی در کابین سوپر اسپرتها، کابین مورسیهلاگو، کوچک و تنگ احساس میشود. اهرم فلزی کروی دستهدنده نیز بوی کهنهگی میدهد. خیلی از مدلهای مورسیهلاگو دارای سیستم انتقال قدرت الکترونیکی هستند؛ اما جورج نمونه دستی را ترجیح میدهد. تماشای این لامبورگینی خسته احساس غمانگیزی به همراه دارد.
ترکیبی از هوای مرطوب و تایرهای زمستانی باعث میشود تا این خودروی ۱۲ سیلندر قدیمی برای شتاب گیری در جادههای بارانی انگلستان تلاش بسیاری از خود نشان دهد.
خوشبختانه در روزهای آفتابی موتور ۱۲ سیلندر این خودرو بهراحتی توانایی رسیدن بهشتاب و دور موتور بالا را برای سرنشینان خود فراهم میکند. باید اضافه کرد که این خودرو هنوز از همان پیشرانه و گیربکس اولیه خود استفاده میکند. البته موتور آن تاکنون چندین بار مورد تعمیر اساسی قرارگرفته است.
شرایط این خودرو هنوز اجازه شتاب گیریهای سریع و شگفتانگیز را به آن میدهد. اگرچه ممکن است لامبورگینیهای جدید سریعتر باشند. ولی این خودرو واقعاً هیجانانگیز است.
خیابانهای بیرمنگام و ولورهمپتون از مکانهایی هست که این مورسیهلاگو در آن دیده میشوند؛ مانند هر خودروی دیگر که مسافت بسیار زیادی را پیموده است. این گاو خشمگین نیز، از نظر ساختار بدنه و کابین، ضعیف شده است.
جورج میگوید مصمم است تا کیلومتر شمار این مورسیهلاگو از عدد ۵۰۰ هزار کیلومتر بگذرد تا رکوردی درزمینهٔ بیشترین مسافت طی شده با لامبورگینی به نام او، ثبت شود.
البته برای بسیاری از فروشندگان خودروهای سوپر اسپرت حتی یکدهم این مقدار هم قابلتصور نیست. این مورسیهلاگو ثابت کرد که همانند مهندسان سازندهاش از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است.