دانشمندان چگونه ذهن را مطالعه می کنند

رفتار آزار‌ دهنده‌

 

روانشناسی شناختی؛ بررسی تاریخچه، مباحث و رویکردهای آن

روان‌شناسی شناختی مهم‌ترین ویژگی انسان را در دریافت اطلاعات از محیط و پردازش آنها موردبحث قرار می‌دهد. این نوع روان‌شناسی بیش از چند دهه از عمرش نمی‌گذرد. اما به سؤالاتی که دغدغه اکثر انسان‌ها در گذشته بوده پاسخ می‌دهد.

تاریخچه روان‌شناسی شناختی

افلاطون یکی از نخستین کسانی بوده که به موضوع روان‌شناسی شناختی پرداخته است. سؤال افلاطون این بوده که حافظه چگونه کار می‌کند؟ و پاسخی که می‌داد این بود که چیزی شبیه موم در وجود ما است که با هر رویدادی، خراشی روی آن به وجود می‌آید و اعتقاد داشت که کیفیت و سختی موم در انسان‌ها متفاوت می‌باشد.

 

بعد از افلاطون دکارت در مورد ذهن شناسی بر این باور بود که باید بین مغز و ذهن تمایزی قائل شد. او اعتقاد داشت همچنان که نور و گرما دارای هویت‌های مستقلی هستند پس ذهن و مغز نیز با هم متفاوت می‌باشند.

 

در قرن بیستم ویلهلم وونت کوشید تا با علم و تحقیق به این حوزه بپردازد. روش مورد استفاده او درون‌نگری بود؛ یعنی از انسان‌ها می‌خواست تا با خود فکر کنند و ببینند چگونه فکر می‌کنند. در ادامه به مفهوم کلی روان‌شناسی شناختی در قرن جدید می‌پردازیم.

 

 

روان‌شناسی شناختی چیست؟

روان‌شناسی شناختی، علمی است که به مطالعه فرایندهای ذهنی می‌پردازد. یعنی کارهایی مانند قدرت تفکر، حافظه، زبان، توانایی حل مسئله و… را بررسی می‌کند. هر یک از این مؤلفه‌ها در شکل‌گیری اینکه ما چه کسی هستیم و چه رفتاری می‌کنیم نقش مهمی ایفا می‌کنند. این شاخه از علم روان‌شناس با وجود اینکه جزو شاخه‌های جدید می‌باشد؛ ولی به سرعت رشد کرده و محبوبیت پیدا کرده است.

 

افکار مربوط به ذهن انسان می‌توانند آگاهانه یا ناخودآگاه باشند این به این معنی است که گاهی با وجود اینکه جسم ما در مکانی قرار دارد؛ اما افکار ما در جای دیگری سیر می‌کنند. این نوع روان‌شناسی به نحوه دریافت اطلاعات از دنیای خارج و پردازش آنها در دنیای درون ما و نحوه درک آن مربوط است.

 

با دانستن چگونگی تصور و تفکر افکار از یک موضوع، روان‌شناسان می‌توانند راه‌های جدیدی را برای مقابله با مشکلات روانی فرد کشف نمایند. یکی از روش‌هایی که در روان‌شناسی شناختی برای توضیح حافظه استفاده می‌شود، مدل حافظه اتکینسون و شیفرین است.

 

هدف روان‌شناسی شناختی چیست؟

هدف روان‌شناسی شناختی ارائه راهکارهایی برای مقابله با اختلالات حافظه، افزایش دقت در تصمیم‌گیری، درمان اختلالات یادگیری و ساختاربندی برنامه‌های درسی برای تقویت یادگیری، یافتن راه‌هایی برای کمک به افراد در بهبودی از آسیب مغزی و … می‌باشد.

 

به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد نحوه تفکر و پردازش اطلاعات در مغز انسان‌ها علاوه بر اینکه به محققان کمک می‌کند تا از چگونگی کار مغز مطلع شوند، به روان‌شناسان نیز برای مقابله با مشکلات روانی افراد کمک می‌نماید. مثلاً روان‌شناسان می‌توانند با ارائه راه‌حل‌هایی برای کسانی که مشکل عدم تمرکز دارند کمک شایانی به آنها بکنند.

 

روان‌شناسان با مطالعه در مورد چگونگی کارکرد مغز انسان، به روش جدیدی برای بهبود حافظه دست یافته‌اند. آنها دریافته‌اند باوجوداینکه حافظه کوتاه‌مدت فقط ۵ تا ۹ مورد را در بازه زمانی ۳۰-۲۰ ثانیه می‌تواند حفظ نماید؛ اما می‌توان با استراتژی‌های تمرینی خاصی، شانس انتقال اطلاعات به حافظه بلند مدت را افزایش داد.

 

چه زمانی به روان‌شناس شناختی احتیاج داریم؟

در صورتی‌که علائم و مشکلات زیر را در خودتان احساس کردید بهتر است به روان‌شناس شناختی مراجعه نمایید:

• آلزایمر

• زوال عقل و از دست‌دادن حافظه

• ضربه شدید به مغز

• اختلالات یادگیری – گفتاری یا زبانی

• مسائل ادراکی

• مشکلات عدم دقت و تمرکز

• تفکرات بیش از اندازه بدبینانه و منفی

 

رویکرد روان‌شناسی شناختی به آموزش

روان‌شناسی شناختی بر این باور است که مغز انسان یک ماشین بسیار پیچیدهٔ یادگیری با فرایندهای متعدد و درهم‌تنیده شده است. این علم می‌کوشد این سیستم پیچیده غیرقابل درک را به بخش‌های مختلف تقسیم کند و عملکرد هر بخش را به طور جداگانه موردتوجه قرار دهد.

 

وقتی در علم روان‌شناسی شناختی از دانش‌آموز و دانشجو و کلاس درس یا یادگیری در محیط حرف می‌زنیم، به نکاتی ازاین‌دست توجه می‌شود:

• چه می‌توان کرد که حافظه دانشجو و دانش‌آموز، موضوعات را بهتر به‌خاطر بسپارد؟

• مغز دانسته‌های خود را چگونه به علم تبدیل می‌نماید؟ و چگونه با ترکیب دانسته‌ها، به دانش جدید دست پیدا می‌کند؟

• انسان‌ها چگونه می‌توانند آنچه را آموخته‌اند در سطحی مجردتر به‌خاطر بسپارند و سپس با استفاده از آنالوژی دوباره آنها را در فضاهای کاربردی دیگر مورداستفاده قرار دهند؟

• فکرکردن درست را چگونه می‌توان به انسان‌ها آموخت؟

 

تأثیرات روان‌شناسی شناختی بر سلامت روان

با کمک این علم جدید و شناخت کارایی مغز می‌توان درمان جدیدی برای افسردگی، ترس و اضطراب و سایر اختلالات روانی ارائه داد. رفتاردرمانی شناختی و رفتاردرمانی عاطفی عقلانی روش‌هایی هستند که با کمک آنها درمانگران به شناخت‌های اساسی که در پریشانی و غم بیماران نقش دارند پی می‌برند و با دانستن اینکه بیمار از چه چیزی رنج می‌برد فرد را درمان می‌کنند.

 

درمانگران به بیماران کمک می‌کنند تا باورهای غلط، غیرمنطقی و بدور از واقعیت که در ذهنشان نقش بسته است را با باورهای سالم و منطقی جایگزین نمایند و به این صورت به دنیا با نگاهی مثبت و واقع بینانه بنگرند.

 

به‌واسطه این علم می‌توانیم توانایی فکری انسان را با شیوه‌های مختلفی اندازه بگیریم و راهکارهای جدیدی برای مبارزه با مشکلات حافظه و رمزگشایی عملکرد مغز ارائه دهیم.

تحقیقاتی که در گرایش روان‌شناسی شناختی انجام می‌شود، شاید به دوراز زندگی روزمره باشند؛ اما نتایج و یافته‌های این پژوهش‌ها به متخصصان در درمان بیماری‌های روانی و آسیب‌های مغزی کمک می‌نمایند.

 

مزایا و معایب روان‌شناسی شناختی

روان‌شناسی شناختی یک‌رشته دانشگاهی نیست؛ بلکه یکی از گرایش‌های رشته علوم‌شناختی است. این رشته برگرفته شده از زیست‌شناسی، انسان‌شناسی، زبان‌شناسی، علوم اعصاب، جامعه‌شناسی و علوم رایانه است و به‌طورکلی به بررسی موضوع ” ذهن چطور باعث تغییر رفتار انسان می‌شود” می‌پردازد.

 

این شاخه از علم روان‌شناس با تمام جذابیتی که دارد. خالی از ایراد نیست. قبل از اینکه تصمیم بگیرید این شغل را انتخاب کنید بهتر است شخصیت، اهداف و نیازهای خودتان را بسنجید.

 

• روان‌شناس شناختی می‌تواند با ارائه راه‌حل‌هایی برای مقابله با مشکلات دنیای واقعی به افراد کمک نماید.

 

• روان‌شناسان شناختی می‌توانند از طریق مشاوره برای خود فرصت‌های زیاد کاری ایجاد نمایند.

 

• روان‌شناسان شناختی می‌توانند در بخش خصوصی، مشاوره، آموزش‌وپرورش، بهزیستی و… مشغول به کار شوند.

 

• علم روان‌شناسی شناختی می‌تواند خسته‌کننده باشد و منجر به فرسودگی شغلی گردد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *