در باب پیر شدن

چگونه از پیری پوست جلوگیری کنیم؟

با هر تیک ساعت، لحظه‌‌ای به سنّ ما افزوده شده و به سمت پیر شدن گام بر می‌داریم. برای بعضی‌ از انسانها که به سنّ و سال خاصی‌ رسیده‌اند، تغییرات جسمی‌ مثل سفید شدن مو، در فواصلی کوتاه قابل مشاهده است.
اما پیر شدن به چه معنی‌ است؟ چه تاثیری بر ذهن و جسم انسان دارد؟ و با گذشت عمر چه بر سر زندگی‌ می‌آید؟ در متن زیر به جنبه های مختلف این موضوع پرداخته میشود.

آدام کوپر انسان شناس ۷۱ سالهاز جنبه عمومی- انسانی به این موضوع می‌پردازد:
هنگامی که به پیر شدن فکر می‌کنیم، حس عدم باور به اینکه به مرحله خاص از زندگی‌ رسیده‌ایم بر ذهن سایه می‌افکند. هنگامی که با افرادی که به سنّ ۶۰ یا ۷۰ سالگی رسیده‌ا ند صحبت میشود، اولین موردی که تقریبا همه آنها عنوان میکنند این است که ابداً حس پیر شدن را ندارم.
وقتی‌ به عکس خود نگاه می‌کنیم، در خیلی‌ زمینه‌ها تغییری حس نمیکنیم. ولی‌ با نگاه به خود در آینه حس شوک به انسان دست میدهد. در برخورد با مردم می‌بینیم که واکنش‌ها تغییر می‌کند، مثلاً اینکه جوانترها در اتوبوس بلند می‌شوند تا جایشان را به شما بدهند. به علاوه همبستگی‌ عجیبی‌ را بین افراد مسن تجربه میکنیم‌، مسن ترها  نسبت به هم مهربان ترند، تمایل دارند که با لبخند و نگاه مهربانانه با هم ارتباط بر قرار کنند. این حس به انسان دست می‌دهد که عضو کلوبی شده‌ای.

  در رابطه با دلایل بیولوژیکی و تکاملی اینکه چرا انسان پیر میشود، پروفسور تام کوک از دانشگاه نیو کاسل عنوان می‌کند:

علت اینکه ما مسن می‌شویم این است که در دوران نیاکان ما، طول عمر به نسبت امروز بسیار کوتاه بود، وانسان‌هادر طول دوره زندگیشان درگیر مشکلات و معضلات بسیاری بودند. و دقیقا بخاطر این مشکلات و سختیها، ژن‌های  ما  در روند تکاملی این امکان را پیدا نکردند  تا  در روند نگهداری و ترمیم سلولها و بافتها رشد کافی داشته باشد، روندی که می‌تواند منجر به ماندگاری ابدی انسان شود. ما برای بقا برنامه ریزی شد ه ا یم، اما برنامه ریزی ژنتیک بدن انسان به آن حد از پیشرفت نرسیده که برای ماندگاری نامحدود به کار بیاید.
ضربات و صدماتی که به بدن وارد می‌شود  و روند مسن شدن را موجب می‌شود، شکل‌های مختلف دارد. بخش عمده آن عبارتند از آنچه که در چارچوپ زندگی‌ روزمره در داخل ژ‌نها  به خطا میرود.
بدن انسان در پروسه ساخت پروتئین در داخل سلولها دچار اشتباه میشود، و این اشتباهات در روندی تدریجی متراکم میشو ند. وهر چند انسان دارای پروسه ترمیمی عالی‌ می‌باشد که قادر است به جلوگیری از ادامه برخی از اشتباهات، اما به اندازه ای‌ خوب نیست که بتواند پروسه تدریجی‌ تراکم اشتباهات را بطور کامل تحت کنترل گرفته و ترمیم کند.

جنبه روانشناختی مساله را،  روب گروور ۸۰ ساله ، که روزگاری در مقام روان درمانگر به داستان زندگی‌ مردم گوش می‌داد، اینگونه بیان می‌کند:

اولین کلمه‌ای که در پا گذاشتن به این مرحله اززندگی‌ به ذهن میاید، از دست دادن است. از دست دادن‌های زیادی که فرد را شکست پذیر می‌کند.
اولین مورد البته مربوط به همسر فرد می‌باشد.  که تاثیرات عمیقی به همراه دارد؛  و یا از دست دادن کسانی که برایتان اهمیت بسیار داشته ا ند. در کنار این، از دست دادن موقعیت کاری، مثلا باز نشستگی، یا از دست دادن موقعیت اجتماعی و هم اینکه خانواده دیگر به شما احتیاج ندارد،  حداقل نه به شکل ساب . و در نتیجه حس اینکه شما کمکی‌ به جامعه پیرامون نمی‌کنید.
مورد د یگری که باید به آن اشاره شود از دست دادن چهره است، مساله اینجاست که زیبا‌یی می‌تو اند مهم با شد.
مورد دیگر ترس از بیماری و تنهایی‌ میباشد، که فکر کردن به آن دلپذیر نیست، و دیگر اینکه کار زیادی برا ی انجام دادن ندار ید، که آنهم دلپذیر نیست. درست مثل از دست دادن آینده و اطمینان.

به گفته روب گروور صدای افراد مسن غالباً شنیده نمی‌شود. و اینکه گاهی اوقات به نظر می‌رسد که در ذهن بخش هایی از مردم انگار افراد مسن در این دنیا وجود ندارند و احتیاجاتی ندارند.  تنهایی حس عدم امنیت را معمولا به همراه دارد و این در مورد افراد مسن غالبا قابل مشاهده است.تلاش در بودن در کنار این افراد میتواند به کم رنگتر شدن حس عدم امنیت و تأیید اینکه محیط پیرامون برای فرد اهمیت قائل‌اند، کمک کند.

در رابطه با درک و ارتباط گیری بین نسل ها، به کرار شاهد آن هستیم که ارتباط گیری بین جوانان و مسن ترها روندی است که در اکثر موارد براحتی شکل گرفته و پیش می‌رود، مثل ارتباط بین پدر و مادر بزرگها و نوه ها، مشکل در نوع دید افراد میانسال به این موضوع قرار دارد. به نظر می‌رسد که در بین میانسالان درصد قابل ملاحظه‌ای از افراد  از ارتباط گیری با افراد مسن ابا دارند و یا از فکر به اینکه تا ۲۰ یا ۳۰ سال دیگر خود شاهد افزایش موهای سفید یا چین و چروکی‌های صورت خواهند بود پرهیز میکنند. صرف نظر از اینکه خود به این مرحله از زندگی‌ وارد خواهند شد.

چرا افراد مسن راجع به سنشان دروغ میگویند؟  و چرا تلاش می کنند تا سنشا ن را مخفی‌ کنند؟
به نظر می‌رسد به همان نحوی که افراد داشتن مشکلات روحی را مخفی‌ می‌ کنند، در اینجا  از گفتن سن پرهیز میشود. از آنجایی که به پیر بودن به مانند داشتن ناتوانی نگاه می‌ شود،  بیان سن به معنی داشتن ناتوانی تعبیر میشود. فرد در این مورد به گفتن دروغ متوسل میشود تا او را ناتوان به حساب نیاورند، که در جای خود موردی است بسیار احمقانه.

در عرصه سیاسی نیز شاهد تلاش افراد مسن به تاثیر گذاری از یک طرف و توجه گروههای سیاسی به نیازها، عقاید و تاثیرات این گروه سنی‌ از طرف دیگر، نیستیم. مورد شناخته شده‌ای که در سال ۱۹۷۰ در آمریکا اتفاق افتاد و در قالب جنبش پلنگ‌های خاکستری و با قصد دفاع از حقوق افراد مسن، شهروندان آمریکای را به خیابان‌ها کشاند، موردی است که تکرار آن در دیگر کشورها مشاهده نشد.

بسیاری از گروههای سیاسی در اکثر کشورها جهان بر اساس این باور که گروه‌های سنی‌ بین ۶۰ تا ۱۰۰، دارای عقاید و گرایش‌های سیاسی خاصی‌ هستند که قابل تغییر نمی‌باشد، به این گروه سنی‌ توجهی‌ ندارند. در نتیجه  به ۴۰ سال از نسلی زنده بی‌ توجهی‌ میشود که کارعاقلانه ایی به نظر نمی‌رسد.

بسیاری از افراد از صحبت و فکر راجع به سنین بالا پرهیز میکنند.  در بیشتر موارد ترس از ناشناخته ‌ها و اینکه وارد مرحله‌ای از زندگی می‌شویم که فرد را قدمی‌ به مرگ نزدیکتر می‌کند، فکر به این موضوع را مشکل می‌کند.

در حالیکه نمونه‌های فراوانی وجود دارد از تجربه افراد مختلف که بیانگر آن  است که این مرحله از زندگی‌ میتواند مرحله‌ی با کیفیت  و پر کیفیت در زندگی‌ فرد باشد. از تجربه لحظات زیبا با نوه‌ها گرفته تا شجاعت تا جرأتی خاص که در سنین بالا در برخی‌ افراد ظاهر میشود،  تا داشتن و  استفاده از زمان کافی‌ برای پرداختن به مواردی که مورد علاقه فرد می‌باشد و به هم چنین امکان انتقال تجربیات و دستآوردهای یک عمر زندگی‌ به محیط پیرامونی، جامعه و یا بیشتر.

اگر ساختار جامعه و روابط خانواد‌گی مربوط به این موضوع به شکل درستی‌ پیش نرود، میتواند عواقب منفی برای شهروندان و جامعه به همراه داشته باشد. نمونه‌ای در این رابطه جامعه ژاپن می‌باشد.  کشوری که شهروندان آن به دلایل مختلف دارای یکی‌ از بالاترین طول عمر انسانی‌ می‌باشد. نزدیک به ۲۵ درصد از جامعه ژاپن بالای سنّ ۶۵ می‌ باشند. بر اساس تحقیقات انجام شده، پس از کره جنوبی، بالاترین میزان خودکشی‌ افراد مسن در این کشور رخ می‌دهد و اینکه یکی‌ از دلایل اساسی‌ این مساله ریشه در کم توجهی‌ ساختار موجود و محیط پیرامونی به این رده سنی‌ دارد. بی‌ توجهی‌ که حس سر بار بودن را به افراد مسن القا می‌کند و در نهایت میل به پایان دادن به زندگی در آنان را بالا می‌برد.

زمان بسیاری از تلاش انسان در بالا بردن میزان و کیفیت زندگی‌ نمی‌گذارد، در طول ۲۰۰ سال گذشته و به یمن تلاش وپیشرفت علم، شاهد دو برابر شدن میزان عمر انسان بوده ایم. به نظر می‌رسد که وقت آن رسیده تا شاهد تلاش همه جانبه در جهت بالا بردن کیفیت زندگی‌ سالخوردگان جامعه انسانی‌ نیز باشیم.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *