رسیدن به موفقیت

امید

موفقیت

تنها از طریق طرحی می توان به اهداف رسید که به آن ایمان داشته و دقیقا بر اساس آن عمل کنیم, هیچ راه دیگری برای رسیدن به موفقیت وجود ندارد.

بسیاری از مردم فکر می کنند که داشتن یک هدف مشخص, مثبت اندیشی و خوش بینی نسبت به این اهداف, تنها لازمه خوشبخت بودن است.

اگر چه انتخاب مقصد خیلی اهمیت دارد, اما تنها نقطه ی آغاز به حساب می آید.

حال کار اصلی شروع می شود, زمان آن است که به خود و دیگران نشان دهید که درمورد اهدافتان جدی و مصمم هستید.

واقعیت این است که تنها ۳% مردم, اهداف مشخص, مکتوب و طرح هایی برای رسیدن به آن دارند.

تنها ۳% از مردم, هر روز روی مهمترین اهدافشان کار می کنند, تنها افراد برتر هستند که بیشتر اوقات به اهداف خود فکر می کنند.

اکثر مردم به جای هدف, آرزو دارند.

آنها امید, رویا و خیال پردازی دارند, من به این رویاها, “دود سیگار” می گویم.

آنها خیلی زود از شور و شوق می افتند و شفافیت و مسیر خاصی ندارند.

خانه رویاها, کسب و کار, روابط, شغل رویایی شما تنها, یک رویاست مگر این که با جدیت به آنها فکر کنید و در جهت رسیدن به آن ها تلاش کنید.

تنها زمانی که برنامه ریزی کنید و جزییات سفرتان را تهیه کنید, می توانید از رسیدن به مقصد براساس برنامه خود اطمینان داشته باشید.

رسیدن به خواسته ها از طریق ضمیر ناخودآگاه

 

ضمیر ناخودآگاه به صورت خودکار و پیوسته تمام مشکلات موجود سر راه رسیدن به هدف را رفع می نماید, به شرطی که هدفتان واضح باشد.

با نوشتن دقیق اهداف, آن ها را در سیستم هدایت و راهنمایی ضمیر ناخودآگاه, برنامه ریزی می کنید.

مهم نیست, بیدا, خواب یا مشغول کار دیگر باشید, ضمیر ناخودآگاه شما, بیست و چهار ساعته فعال است.

وقتی هدف خود را تعیین کردید, می توانید به زندگی روزمره خود بپردازید, زیرا ضمیر ناخودآگاه مانند یک سیستم پیچیده کامپیوتری روی هدف کار می کند.

ضمیر ناخودآگاه شما در آرامش عملکرد بهتری دارد.

زمانیکه مطمئن هستید و باور دارید, به موقع به هدفتان خواهید رسید, ضمیر ناخودآگاه به سرعت و با بهره وری بالا کار می کند.

ضمیر ناخودآگاه همیشه و بلافاصله در اختیار شماست تا به هدفتان رسیده, مشکلاتتان را حل و بر موانع غلبه کنید.

ضمیر ناخودآگاه می تواند مشکلات شما را حل کند, روح و روانتان را به درستی هدایت نموده و شما را به هدف مطلوبتان برساند.

وقتی روی مشکل یا هدفی کار می کنید, می خواهید به کسی زنگ بزنید, کتابی بخوانید, یا با کسی حرف بزنید, تردید نکنید.

ضمیر ناخودآگاه اغلب به شکل ایده هایی با شما سخن می گوید.

همه از صفر شروع کرده اند

 

کسانی که امروز در اوج حوزه فعالیت شما قرار دارند, زمانی اصلا نمی دانستند که چنین کاری هم وجود دارد.

اما امروز در راس قرار گرفته اند و بیشتر از سایرین درآمد دارند.

خبر خوب این است که کاری که هزاران نفر انجام داده اند, شما هم می توانید انجام دهید, فقط کافی است که یاد بگیرید چگونه این کار را انجام دهید.

هیچ کس بهتر از شما نیست, کسی باهوش تر از شما نیست.

شما به قدری استعداد و توانایی و هوش دارید که اگر صد بار هم متولد می شودید نمی توانستید از تمام ظرفیت و قدرتتان استفاده کنید, قدرت ذهنتان تمام نشدنی است.

هیچ محدودیتی وجود ندارد, مگر افکار محدودی که خود آن را ساخته اید.

چه مدت طول می کشد تا به اوج زمینه کاری خود برسید؟

متخصصان در مدت پنجاه سال بررسی و مطالعه در زمینه مهارت و تسلط دریافته اند که حدود هفت سال یا ده هزار ساعت, طول می کشد تا کسی خود را در جمع ده درصد, برتر زمینه کار خود قرار دهد.

هفت سال طول می کشد تا یک جراح موفق شوید, هفت سال زمان می خواهد تا به یک فروشنده طراز اول تبدیل شوید, هفت سال طول می کشد تا شما را یک کارفرمای عالی بدانند و …

حرفه شما هر چه که باشد, حدود هفت سال زمان می خواهید تا به اوج برسید.

دلیل این زمان این است که برای مهارت یافتن در کار, به این مدت زمان نیاز دارید تا بتوانید کارتان را به بهترین شکل ممکن انجام دهید.

اما این زمان را می توانید کمی سریع کنید, به کمک دانش, مهارت و پشتکار.

ارزانسرای آرایشی

آِینده ای را تصور کنید,که ارزش مبارزه کردن را داشته باشد!

 

چه عاملی باعث می شود افراد حتی وقتی احساس ناراحتی یا نگرانی می کنند, دست از تلاش برندارند؟

چرا افراد بخصوصی می توانند موانع بزرگ را از سر راهشان بردارند؟

آنها چطور می توانند علی رغم آنچه دیگران آن را شکست پی در پی می نامند, باز هم کمر خود را راست نگه دارند؟

آنها آینده ای را تجسم می کنند که مبارزه و تلاش برای آن, ارزشش را دارد, یک آینده پربار.

آنها ذهن خود را سرشار از لحظاتی می کنند که در زندگی به دنبال آن هستند.

اهدافی را برای خود در نظر می گیرند, حتی برای خودشان ممکن است غیر ممکن باشد.

آنها تصمیم قطعی می گیرند که به آن اهداف برسند و این کار را با کوچک کردن اهدافها به کارهای قابل دسترس و قدم برداشتن هر لحظه برای رسیدن به هر یک از آنها, انجام می دهند.

آنها قبل از برداشتن گام های بزرگ و حرکات اساسی, گام های کوچک را برداشته اند.

وقتی هدف دارید که رسیدن به آن برایتان واقعا اهمیت دارد, نیرویی در درونتان آزاد می شود که شما را برای رسیدن به اهدافتان کمک می کند.

اهدافی که از نظر دیگران غیر قابل دسترسی است, فرصتی را به شما می دهد که باعث رشد و پیشرفتتان می شود.

وقت کافی برای انجام همه کارها وجود ندارد!!!

 

هیچوقت برای انجام همه کارها وقت کافی وجود ندارد ولی همیشه برای انجام کارهای مهم وقت کافی وجود دارد.

هنگامی که وقت رو به اتمام است و انجام ندادن یک کار یا پروژه مهم, عواقب بسیاری بدی خواهد داشت, معمولا همیشه وقت کافی برای انجام آن پروژه پیدا می کنید.

قانون: هرگز برای انجام همه کارها, وقت کافی وجود ندارد.

بنابراین باید به کارهای اصلی برسید و سایر کارها را فعلا در لیست انتظار بگذارید.

برای آنکه بتوانید روی مهمترین کارهایتان تمرکز کنید و آنها را طبق برنامه به اتمام برسانید, سه سوال وجود دارد که می توانید مرتبا از خود بپرسید:

۱- مهمترین و با ارزشترین کارهای من کدام است؟

اولیت خود را روی فعالیت های مهم متمرکز کنید.

۲- چه کاری است که اگر من و فقط من به خوبی انجام دهم تفاوت چشمگیری در شغلم خواهم داشت؟

این یکی از بهترین سوال ها برای دستیابی به کارایی فرد است, این کاری است که فقط شما می توانید انجام دهید و به این ترتیب تحول بزرگی در زندگی خود ایجاد می کنید.

۳- مهمترین استفاده ای که در حال حاضر از وقتم می توانم کنم چیست؟

کلید اصلی مدریت زمان, غلبه بر تنبلی و تبدیل شدن به فردی بسیار فعال و سازنده است.

در هر ساعتی از روز این سوال را از خود بپرسید, مطمئن باشید به جوابهای سازنده ای می رسید.

کارهای مهم را اول انجام دهید و کارهایی را که در اولیت نیستند را اصلا انجام ندهید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *