سایت باستانی مارکاواسی در پرو
مارکاواسی» یک منطقه بسیار زیبا در «پرو» است. گفته شده که
«مارکاواسی» واجد یک انرژی بسیار عجیب است. مردم به آنجا میروند و تجربهای از مسیرهای انرژی عجیبی کسب میکنند.
مردم محلی میگویند که اینجا مکان جادوگرها و خدایان و نابغههای گذشته است و با آن رفتاری احترامآمیز دارند). وقتی مردم به آنجا میروند، از نوع مخصوصی از فرنکانس و انرژی خبر میدهند. در حقیقت، نوعی نشاط و لذت
اغلب زمینشناسان فرم بسیاری از سنگهای فلات را طبیعی ذکر میکنند که مولود میلیونها سال فرسایش و سایر تحولات دیگر بوده است. ولی آیا چیز بیشتری هم در اینجا هست، که ابتدا به ساکن به نظر بیاید؟ برخی «مارکاواسی» را میدانی از مجموعه مجسمههایی عظیم میدانند به همراه کندهکاریهای آن که توسط تمدنهای باستان، برجا مانده است
اینجا منطقه ایست که سنگها فقط سنگ نیستند. آنچه که ما اینجا داریم مثل «دیزنی لند» خدایان است. سوال این است که: آیا این پدیدهای کاملا طبیعیست؟ یا چیزی فراتر از اینهاست؟
آیا این میتواند تنها یک کلکسیون صخرهای نبوده و در عوض، جایگاه مقدسی از بناهای سنگی باشد، ساخته شده به دست مردمی از دهها و یا حتی صدها هزار سال پیش؟ یک محقق بنام «دنیل روزو» اولین کسی بود که این ایده را در سال ۱۹۵۲ ارائه کرد.
«دنیل روزو» یک «سر سنگی» عظیم را نشان داد که در بالای کوههای مرتفع «لیما» بود و هیئتی را با خود همراه کرد تنها برای دیدن همان سر سنگی، اما حیرتزده شد از پیدا کردن صدها مجسمه کنده شده بر روی یک تپه کوچک
کسانی هستند که معتقدند فرمهای صخرهای، تصاویری از حیوانات و انسان هستند که با آمریکای جنوبی مغایرند. آنها در این سنگها، هیئتهایی مثل یک ملکه آفریقایی میبینند ، یا خدای باروری مصر، «تُوارت» که به صورت سمت راست یک کرگدن ترسیم شده است ، یک شتر ، و بسیاری دیگر. یکی از این فرمها، به عنوان «بنای انسانی» شناخته میشود ، چیزی که به نظر میرسد یک چهره غربی در یک طرف و یک چهره خاورمیانه، در طرف دیگر باشد. آیا واقعا ممکن است که تغییر فرمهای بسیاری که به نظر حجاریهایی از سراسر دنیا هستند، تنها به شکلی تصادفی در یک فلات جمع شوند؟ و اگر آنها ساخته بشر هستند، چه کسی ممکن است آنها را کنده باشد؟
افسانههای محلی میگویند که اینجا مکان باستانی خدایان غولپیکر است و خدایان اینجا را خلق کردهاند. در حقیقت، وقتی که نژادشناسان اسپانیایی به «پرو» آمدند و به بررسی درباره مذاهب «شامن»های پرو پرداختند، داستانی از «تیسی ویراکوچا» را نقل کردند. خدای خلاقی، که در هیئت یک انسان از راه رسید، تا برود و سرزمین خودش را بسازد. و او به آنها دستورات مختلفی میداده ولی نوعی سرکشی قومی وجود داشته که آنها کاری را که باید انجام میدادهاند، به انجام نرساندهاند و او هم، همه آنها را به سنگ تبدیل کرده.
نام «مارکاواسی» یک رد پا از منشاء و معمای خود را ارائه میکند. این کلمه، خود به تاریخ امپراطوری «اینکا»ها بر میگردد. محقق و جستجوگر «مارکاواسی»، «دنیل روزو»، معتقد است که این نام به معنای «خانه دو طبقه» است. و به مجموعه ساختمانی عجیبی اشاره دارد که در این منطقه واقع است
این واقعا سوال برانگیزست که محققان و متخصصین الهیات سالهاست تلاش داشتهاند از این محل سر در بیاورند که آیا این یک «آتلانتیس» یا یک تمدن گمشده است؟ پس «مارکاواسی» این سوال را پیش رو میگذارد که آیا این ممکن است؟ آیا یک تمدن قدیمی هزاران سال پیش به اینجا آمده، که از محدوده کتابهای تاریخی ما خارج است؟
بر اساس نظر «دنیل روزو»، تمدن باستانی که «مارکاواسی» را پدید آورده، مردمی بودهاند که «مازما» خوانده میشدهاند و «پرو» تنها ماوای آنها نبوده است.
«مازما» یک تمدن باستانی بسیار بسیار پیشرفته بوده با فرهنگی پیشرفته. اگر بخواهیم به این شکل آنرا توصیف کنیم، به نظر میرسد تمدنی جهانی بوده. به نظر میرسد که در سطح جهانی سفر میکردهاند، در دورهای بسیار بسیار ابتدایی. و «روزو» زمان زیادی از وقت خود را صرف جستجو در همه جا برای یافتن شواهدی از این تمدن پیشرفته کرده، و او فکر میکند که آن را در «مارکاواسی» یافته است. او «مارکاواسی» را از بسیاری لحاظ، شبیه به یک باغ مجسمه میداند که «مازما»ها در آنجا ساختهاند.
اگر چنین جامعه جهانی وجود داشته است، چه اتفاقی برای آن افتاده است؟ آیا همانطور که برخی به آن معتقدند، با سیل بزرگی که در «انجیل» آمده است، از صفحه روزگار محو شده؟
بسیار جالب است که کندهکاریهایی در دوازده هزار پایی یافت شده چون این دلالت بر این دارد که شهرنشینی، از ارتفاعی در آن بالا شروع شده و بعد به ارتفاعی پایین رسیده؛ وقتی که آب سیل به عقب برگشته. تقریبا اینطور به نظر میرسد که اولین کاری که آنها انجام دادهاند، وقتی که «کشتی نوح» به خشکی نشسته و شاید هم در «مارکاواسی» به خشکی نشسته، آنها تمامی حیواناتی که در آن جمعآوری شده بودند را ثبت کردهاند. مثل اینکه بخواهید همه مفهوم داستان نجات باقیمانده بشریت را انتخاب کنید، و آنچه را که از حیوانات توانستهاید نجات دهید، در اینجا ثبت کرده باشید.
اگر اینها واقعا مجسمه باشند، یا حتی فرمهای طبیعی که به آنها شکل داده شده، آنها باید از نظر زمینشناسی بسیار کهن باشند، که همه آنچه که ما میتوانیم انجام دهیم این هست که به عقب برگردیم و به نوعی تفسیر از مردمی برسیم مثل همانها که «دنیل روزو» درباره آن میگوید، که در واقع تمدنی بسیار کهن بوده.
احتمالا، به واقع خدایانی کهن بودهاند. احتمالا نسلی از موجوداتی با تفکری پیشرفته بودهاند که به اینجا آمدهاند در ابتداییترین دوران، و به بشر کمک کردهاند و کارهای دستساز آنها را نظارت کردهاند.
به نظر من آنها سعی کردهاند چیزی را ثبت کنند درباره باورهایشان، یا درباره فرهنگشان، چیزی که میتوانسته به نسلهای بعدی منتقل شود. ممکن است که آنها فهمیدهاند که ابدی نیستند و میخواستهاند نوعی اثر از خود به جا بگذارند. نوعی ثبت اخبار (. شاید حتی نوعی هشدار برای نسلهای آینده
اگراین نسل متمدن که قادر به سفرهای جهانی بوده، واقعا در دوره ابتدایی تاریخ وجود داشته است، از کجا آمده است؟ طبق گفته «جرج هانت ویلیامسن»، که اولین ناشر «مارکاواسی» بود، در کتاب منتشر شده خود در سال ۱۹۵۹، به نام «راهی در آسمان»، «مارکاواسی»، جنگلی مقدس بوده که موجودات فرازمینی در آنجا با هم ملاقات کردهاند تا برای آینده برنامهریزی کنند. و بسیاری از محققان «یو.اف.او»، معتقدند که آنها تا همین امروز هم به اینجا میآیند.
این تپهها مشاهدات بیش از حدی از «یو.اف.او» دارند، میهمانانی از ابعادی دیگر. اینجا یک مکان غیر عادیست.
احتمالا معروفترین عکس «یو.اف.او» در «پرو»، تصویری است که در نزدیکی «مارکاواسی» در دهه ۱۹۷۰ توسط یک تاجر گرفته شده، که خودش به آن بالا میرفته و در جستجوی فلات «مارکاواسی» بوده، و وقتی به عقب برگشته و ته دره را نگاه کرده، آنجا یک دیسکنقرهای در روز روشن صحنه حاضر بوده که درحال پرواز بر فراز دره بوده است.
اما آیا واقعا نوع به خصوصی از انرژی در اطراف «مارکاواسی» وجود دارد که ما تازه در ابتدای درک آن هستیم؟ اگر اینطور است، آیا جذب کننده میهمانانی از هزاران سال پیش تا کنون بوده؟ همانطور که در گزارشات برخی دیگر از مکانهای اسرارآمیز آمده است؟
نظر من اینست که فرازمینیها مایل هستند بیشتر به این مکان پر انرژی بیایند نه تنها به خاطر اینکه تکنولوژی آنها در اینجا بهتر کار میکند، بلکه به خاطر اینکه بدنشان ارتعاشی از فرکانسهایی دارد که در این منطقه بهتر تولید میشود. فرکانسهایی مناسب جهانی که آنها در آن ساکنند.
آنطور که من به آن توجه کردهام و با مطالعات متوالی شخصی خود من، فکر میکنم که ممکن است چیزی متعلق به ذات این منطقه باشد. شاید الکترومغناطیس باشد، یا شاید پدیده مغناطیس زمین باشد. شما در بعضی از موارد، صخرههای متفاوتی را دارید، ساختارهای کریستالی متفاوتی دارید، شاید فوران آبهای زیرزمینی که الکتریسیته موجود را منتقل میکنند باشد. بنابر این من فکر میکنم که امکانات بیشماری وجود دارد. اما ما واقعا نمیفهمیم دقیقا در اینجا چه میگذرد.
آیا دلیلی وجود دارد که چرا این نقاطی که به نام «مداخل درون بُعدی فضا» خوانده میشوند، انتسابا، در نقاط معینی در سیاره ما پدیدار میشوند؟ آیا ممکن است همانطور که عدهای معتقدند، راهی به مکان استقرار آنها باشد؟ و چه شواهدی وجود دارد که نشان دهد پیشینیان ما رمز آن را میدانستهاند؟ همانطور که نظریه پردازان «فضانوردان باستانی» میگویند، مکان میدانهای اسرارآمیز انرژی در سراسر دنیا، به صورت تصادفی ایجاد نشده است. آنها با چیزی به نام «شبکه تور جهانی» به هم متصلند. یک مسیر هندسی از انرژی که تمامی جهان را به هم متصل کرده است.